استـاد (صـبـاح)

 

«آی اس آی» و افراطیون اسلامی دو سکه و یک روی

(استاد صباح)

سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان موسوم به ISI نقش بسیار تعیین ‌کننده‌ ای در معادلات فعلی آسیای میانه دارد. این سازمان، که تصمیم ‌سازان آن از مقامات اردوی این کشور هستند، تمامی تمرکز خود را بر سیطره بر نقاط هدف خود قرار داده است و در این رهگذر بر اساس سه استراتژی پیش می‌ رود: جاسوسی و خرابکاری و ایجاد تفرقه در کشورهای همسایه، جلب نظر همتایان غربی جهت جذب حمایت آنه، و حمایت از اعراب جلب همکاری آنها برای مبارزه با هند. قطع یقین، در این مسیر، بارز ترین خصیصه‌ این سازمان را می ‌توان تزویر دانست که به سبب آن تا به امروز بازی مزدورانه خویش با دیگر کشورها را پیش برده است.

فرضیه بالا این خواهد بود كه گاهی اوقات دولت‌ ها برای فائق ‌آمدن بر آشفتگی ‌ها و بی ‌ثباتی‌های داخلی به نوعی به ماجرا جویی در خارج دست می ‌زنند تا توجه گروه‌ها و جریانات را به یك مسئله ملی (برخلاف تضاد داخلی آنها كه یك مسئله گروهی و جناحی است) جلب كنند .این فرضیه از نظر تاریخی درمورد دولت پاكستان و افكار عمومی این كشور كاملا صادق است. اگر این فرضیه مدنظر قرار گیرد، تشدید آشفتگی‌ها و بی ثباتی‌ها این احتمال را افزایش می‌داد یا می ‌دهد كه دولت پاكستان به سمت ایجاد یك تعارض صوری با هندوستان یا افغانستان حركت كند.

فرضیه سوم این است كه چون كشورهایی مثل افغانستان و هندوستان در سیاست خارجی و امنیتی پاكستان جایگاه خاصی دارند و اداره روابط پاكستان با این كشوره، بر عهده سازمان امنیت و اطلاعات اردوی پاكستان است، بی ‌ثباتی و آشفتگی‌ های داخلی پاكستان تأثیری بر سیاست خارجی اسلام ‌آباد نسبت به این كشورها ندارد؛ چرا كه سازمان امنیت و اطلاعات (آی ‌اس‌ آی) صرف‌ نظر از تغییر و تحولات داخلی، یك ركن ثابت در تصمیم‌ گیری‌ها و فعل و انفعالات خارجی پاكستان محسوب می‌شود؛ پس چون ساختار ثابت است، سیاست خارجی پاكستان نسبت به افغانستان هم بدون تغییر باقی خواهد ماند.

واقعیت این است كه هرسه فرضیه می‌تواند به نوعی درباره تأثیر این تحولات بر افغانستان صادق باشد. این بستگی به آن دارد كه تحولات پاكستان را خاتمه یافته قلمداد كنیم یا آن را برای چندماه آینده نیز پایدار در نظر بگیریم .اگر فرض كنیم تحولات سیاسی – اجتماعی پاكستان با انعقاد تفاهم‌نامه بوتو – مشرف شروع شده و با رأی محاکم عالی پاكستان به صحت انتخاب مشرف به سمت ریاست ‌جمهوری پایان یافته باشد، در آن صورت تأثیر تحولات داخلی پاكستان برای افغانستان مثبت بوده است چراكه طی این مدت، جهت‌گیری خشونت‌های "طالبان" – به‌ویژه "طالبان" پاكستان – از سمت افغانستان به سمت مشرف و بوتو تغییر یافته و این به نوعی حكایت از كاهش توجه نیروهای رادیكال به افغانستان دارد. طی این دوره اكثر شهرهای اصلی پاكستان، به نوعی شاهد جلوه‌هایی از خشونت نیروهای تندرو – به‌ویژه در شكل عملیات انتحاری بود.

هرچند ریشه تضاد بین مشرف و نیروهای رادیكال در پاكستان ممكن است علل و گذشته نسبتا دوری داشته باشد اما اقدام مشرف در سركوب تحصن ‌كنندگان مسجد لال و نیز تفاهم‌ نامه بوتو – مشرف كه سناریویی علیه رادیكال‌ها قلمداد می‌ شد، در فعال ‌شدن شكاف موجود بین نظامیان و مذهبیون مؤثر بوده است.

علاوه بر این، یكی دیگر از عواملی كه باعث می‌شود وقوع حوادث این دوره در پاكستان را به ‌سود افغانستان قلمداد كنیم این است كه آمریكایی‌ ها سعی داشتند با ایجاد ائتلاف میان مشرف و بوتو، از یك‌ سو زمینه‌ های اعاده دمكراسی در پاكستان را فراهم كنند و از سوی دیگر از قدرت نظامیان كه سمبول آنها جنرال مشرف است برای سركوب تندروها استفاده كنند. اضلاع مثلث قدرت یا تروئیكایی كه قرار بود در پاكستان قدرت را به دست بگیرند (جنرال مشرف، بوتو و جنرال كیانی) همگی در شكل ‌دهی به "طالبان" نقش داشته ‌اند و تقسیم قدرت میان این سه نیرو می ‌توانست به قیمت این پاداش برای آمریكا باشد كه آنها در جهت سركوب رادیكالیسم در پاكستان اقدام كرده و بر آمد و شد رادیكال‌ها در دو سوی مرزهای پاكستان و افغانستان كنترول مؤثر و بیشتری به‌عمل اگر چه این سناریو تحقق نیافت و یك ضلع از این مثلث یعنی خانم بوتو علی‌ الحساب حذف شده است اما واشنگتن به‌عنوان نیرویی كه در طراحی و تدوین سناریوهایی كه در داخل پاكستان می گذرد نقش كلیدی را دارد، امیدوار است بتواند در نهایت، تحولات سیاسی پاكستان را به گونه‌ ای هدایت كند كه جهت‌ گیری اصلی آنها در عرصه سیاست خارجی، تعامل مثبت با افغانستان (عدم مداخله در امور داخلی افغانستان) و سركوب نیروهای رادیكال در داخل (به‌ ویژه نیروهایی كه عقبه "طالبان" افغانستان را تشكیل می ‌دهند) باشد.

مسائلی كه تا كنون توضیح دادیم با مفروض ‌انگاشتن این نكته طرح شد كه تحولات سیاسی پاكستان با تأیید ریاست‌ جمهوری جنرال مشرف خاتمه یافته است. اما واقعیت این است كه تحولات جاری در پاكستان می‌ گوید هنوز تا رسیدن به نقطه ثبات فرصت زیادی لازم است و همین عدم قاطعیت، دارای بازتاب‌ هایی بر سیاست خارجی پاكستان نسبت به افغانستان خواهد بود. این بازتاب‌ها بدین شكل جلوه‌ گر می ‌شود كه تعارض و اصطكاك نیروها در داخل، برای مدتی از توجه جدی پاكستان به افغانستان می‌ كاهد. دلیل این امر آن است كه دو نیروی اصلی پاكستان كه در قضیه افغانستان درگیرند – یعنی اردو و مذهبی‌ها – در تضاد و تقابل با یكدیگر قرار گرفته ‌اند و انرژی خود را به جای اینكه صرف حمایت از "طالبان" در افغانستان كنند، صرف زد و خورد با یكدیگر می‌ كنند.

حملات انتحاری كه از سوی گروه‌ های رادیكال علیه نیروهای نظامی پاكستان در گوشه و كنار این كشور اتفاق می‌افتد، گویای این تضاد و تعارض است .البته در این میان، "طالبان" افغانستان سعی كرده‌اند با انجام عملیات‌های نمادین همچون حمله انتحاری در ولایت بغلان، به‌گونه‌ای وانمود كنند كه تحولات داخلی پاكستان تأثیری بر توانایی آنها نداشته است.البته شاید این ادعا برای كوتاه‌مدت درست باشد اما واقعیت این است كه "طالبان" افغانستان بدون حمایت اردو،  ‌آی اس‌آی و نیروهای رادیكال در پاكستان تضعیف خواهند شد.

صرف ‌نظر از تمام آنچه كه گفته شد، یك واقعیت كلیدی و پایدار وجود دارد و آن اینكه یك بعد مهم از تحولات سیاسی – اجتماعی پاكستان تضاد و تعارض نیروهای مذهبی با اردو است. خیزش نیروهای رادیكال بدترین گزینه متصور برای پاكستان بوده و هست .تمام تلاش‌های داخلی و خارجی تاكنون بر محور این اندیشه بوده كه رادیكالیسم در پاكستان مهار شود و البته دولتمردان پیشین پاكستان – ازجمله شخص مشرف – كمتر به این هشدارها توجه نشان داده‌اند. اكنون كه رادیكالیسم در پاكستان قوت گرفته و اردو – این متحد سابق خود - را به چالش طلبیده، بدترین سناریوی ممكن درحال تحقق‌یافتن است .این وضعیت احتمالاً منجر به نوعی اتحاد داخلی (احزاب و اردو) و ائتلاف خارجی برای سركوب رادیكال‌ها خواهد شد.اگر چنین شود پاكستان و افغانستان كه تا دیروز برسر"طالبان" و نیروهای رادیكال تعارض داشتند، اكنون به سمت وحدت برای سركوب آنها حركت خواهند كرد؛ به‌عبارت دیگر دولت پاكستان ناچار است همان خط مشی‌ای را علیه نیروهای رادیكال در پیش گیرد كه دولت افغانستان علیه "طالبان" اعمال می‌كند.البته این احتمال نیز وجود دارد كه نوعی سازش بین سیاسیون، نظامیون و مذهبیون در پاكستان صورت گیرد و اختلاف آنها به‌صورت مسالمت‌آمیز حل شود. حتی اگر چنین شود، دیگر از حمایت‌های گذشته دولت پاكستان از "طالبان" خبری نخواهد بود و این می‌تواند برای دولت افغانستان سناریوی خوشایندی باشد؛ زیرا زیربنای تحولات جاری در پاكستان تماما آن بوده كه با رادیكالیسم مقابله شود، به گونه‌ای كه این اتحادها و ائتلاف‌ها به مهار رادیكالیسم منجر شود. در غیراین صورت وقوع تحولات یكی دو ماه گذشته «هزینه زیاد برای هیچ» بوده است.

همچنان بعد از حمله ۱۱ سپتامبر هدف آمریکا و متحدانش فقط حذف "طالبان" و القاعده بود که راهی برای مذاکره با هیچیک از آن ها باقی نمی گذاشت. در سال ۲۰۰۳ بیشتر ادارات اطلاعاتی غربی به وضوح دریافتند که بدون اطلاعات وسیعی که در سازمان امنیت و اطلاعات پاکستان جمع شده نمیتوانند در افغانستان عملیات انجام دهند. بین ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ سازمان های اطلاعاتی غرب از نزدیک با (ISI) همکاری کردند و تعداد زیادی از عوامل القاعده را شناسایی نمودند، اما این امر را که عناصری از (ISI) مخفیانه به "طالبان" کمک میکند زیر چشمی رد کردند. توافق اخیر مشرف بسیاری از غربی ها را از لاک خود بیرون آورد.

غرب یا باید دیالوگ با هواداران ملاعمر را بپذیرد یا این ریسک را قبول کند که در نزاع های آتی با آن ها در جنوب افغانستان تلفات بیشتری بدهد. راه اول دشوار است و تعداد کمی از رهبران غربی مایل به آن هستند بویژه با توجه به انتخابات آتی آمریکا. راه دوم تنها از طریق فشار بر سازمان اطلاعات پاکستان ممکن است، به این امید که پاکستان مجبور شود در مورد استراتژی خود در افغانستان تجدید نظر کند، همانطور که در مورد کشمیر کرد. روز نامه واشنگتن پست زیر عنوان جنگ درپاكستان:

اندكی بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ رئیس جمهور جورج بوش اعلام داشت كه كشور های جهان باید بین ایالات متحده امریكا وكشور هائیكه ازدهشت افگنان پشتیبانى نموده و انها را درخاك خود پناه میدهند یكی را انتخاب كنند و كسانیكه به منسوبین القاعده پناه میدهد باید به حیث دشمن شناخته شوند. روز نامه مینویسد: بعد ها از تطبیق جدی این پرنسیب امتناع بعمل امد و جنرال پرویز مشرف رئیس جمهور پاكستان آدم خوش قسمتی بود كه درمقابل مشكلی قرار نگرفت. روز نامه مینویسد از زمانیكه جنگ علیه دهشت افگنی آغاز شد، این حكمران نظامی پر زرق وبرق پاكستان سعی بلیغ به خرچ داد به حیث متحد ایالات متحده امریكا به شمار آید. اما از مبارزه علیه افراطیون اسلامی دركشورش كه یقیناء اسامه بن لادن و نائبان ارشد ش دران شامل اند، با وصف افزایش درتلفات جانی و خسارات مالی امریكا از رویارویىبا انها طرفه رفت.

جنرال مشرف ومشاورین اش از قبیل شوكت عزیز صدراعظم پاكستان با گزاف گویى میگفتند كه پاكستان صد ها تن تندرو القاعده را دستگیر وده هزار عسكر را درمناطق سرحدی درنزدیكی افغانستان تعبیه كرده است. اما جنرال مشرف هیچگاهی قوای خود را علیه "طالبان" پشتون تندرو سوق نداد كه درجنگ از قلمرو سرحدی پاكستان علیه قوای افغانی وامریكایى استفاده میكردند و همچنان هیچگاهی گروه های افراطی اسلامی را كه حملات دهشت افگنی را در هند انجام میدهند منحل نكرد. مشرف مدارس دینی پاكستان را كه منبع تربیه دهشت افگنان انتحاری است تصفیه و پاكسازی ننمود. وی از بزرگترین جنایت كار انتشار سلاح ذروی بنام عبدالقدیر خان رئیس دستگاه ذروی پاكستان كه اسرار ذروی را به كشور لیبی، كوریای شمالی وایران فروخت حمایت كرده واو را عفو كرد .جنرال مشرف همچنان به وعده های خود برای آوردن دوباره دموكراسی برای پاكستان اباء ورزید. در نتیجه این اعمال مشرف، القاعده به عملیات خویش در پاكستان ادامه داده و آمریكا و عساكر متعهد آن قادر نشده اند منطقه جنوب افغانستان را آرام سازد و همچنان در اثر این سیاست پاكستان بیش از یكصد و بیست و پنج عسكر امریكایى درسال گذشته کشته شده اند كه بسیاری شان واضحاء در اثر عبور مخالفین از سرحد پاكستان به افغانستان كشته شده اند.

در اثر مصئونیتی كه اسامه بن لادن درپاكستان بدست اورد، كست ویدیویىرا نشر كرد و درآن تهدید نمود كه حملات بیشتری درداخل ایالات متحده انجام خواهد داد. حكومت رئیس جمهور بوش هنوز هم شش صد ملیون دالر سالانه به پاكستان كمك های نظا می واقتصادی میدهد و هنوز هم با مشرف به حیث متحد رفتار میكند.

روابط دو کشور همسایه افغانستان و پاکستان که مرزهای طولانی با هم دارند، در پنجاه و هشت سالی که از عمر کشور پاکستان می گذرد، همواره با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده است. مساله مورد مناقشه خط مرزی موسوم به دیورند، فعالیت گروههای مسلح "مجاهدین" که علیه حکومتهای طرفدار شوروی سابق در افغانستان می جنگیدند، حمایت دولت پاکستان از "طالبان" و نیز آنچه مقامات در سالهای اخیر، فعالیت گروههای مخالف دولت این کشور در مناطق قبایلی پاکستان می خواندند، از مسایلی است که در دوره های مختلف، باعث تیرگی روابط دو کشور شده است.

از بدو تاسیس کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷ میلادی تا زمان لشکرکشی شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹، مسایل مرزی بر روابط این دو کشور، سایه افکنده بود و پس از آن، تا زمان سقوط حکومت داکتر نجیب الله در سال ۱۹۹۲ میلادی، علاوه بر این مساله، حمایت پاکستان از گروههای مسلح "مجاهدین" که علیه دولت کابل وبعدآ بخاطرغضب کرسی، پول وچوروچپاول علیه مردم مظلوم می جنگیدند نیز بر تنشهای موجود میان دو کشور افزود. مرز مشترک پاکستان و افغانستان که به خط دیورند مشهور است در زمان سلطه بریتانیا بر شبه قاره هند در سال ۱۸۹۳ بین هند و افغانستان کشیده شد و مناطقی از افغانستان آن زمان به هند بریتانیایی تعلق گرفت. پس از تجزیه شبه قاره هند و تشکیل کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷ میلادى، این مناطق که ساکنان آن پشتون و بلوچ هستند، جز قلمرو پاکستان شد .حکومتهاى مختلف افغانستان، مالکیت پاکستان بر این مناطق را به رسمیت نشناخته و به صورت رسمی یا غیررسمی حاکمیت ملی پاکستان در مناطقی را که افغانها آن را پشتونستان می نامند، تایید نکرده اند.

 اما پاکستان همواره خط دیورند را یک موضوع تمام شده دانسته و آن را خط مرزى مشترک بین دو کشور شمرده است. سلیک هر سین می نو یسد : پاکستان در ارتباط با پشتونها همیشه از سیاست انگلیسی تفرقه بینداز و حکومت کن استفاده می کرده است. پاکستان در دوران جهاد قسمت اعظم کمکهای خود را به احزاب بنیاد گر، خصوصآ حزب اسلامی اختصاص داده بود، زیرا قصد داشت از این طریق اختلافات بین گروهای قومی تشدید نماید. به عقیده ا و همچنین پاکستان اساسآ مخالف نظام قبیله ای است که موجبات تسلط ۲۰۰ ساله پشتونها را در افغانستان فراهم کرده بود و آن ر ا با مفهوم دولت اسلامی مبتنی بر اصل مرکزیت مخالف می دانند، و نمی توانند با سرکردگان پشتونها روابط خوبی داشته و با آنها کنار بیایند از قدرت یافتن آنها در افغانستان که موجب تضعیف پشتونها می گرد د، حمایت می کرد. خط دیورند که پاکستان و افغانستان را ازهم جدا میسازد، امروز یکی از موضوعات حساس در کشور بحساب میاید. این موضوع زمانی به یک بحث داغ مبدل گردید که پاکستان پینشنهاد ایجاد دیوار را میان هردو کشور مطرح ساخت. پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان چندی قبل این موضوع را به عوض مقامات افغانی با خانم رایئس وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا در میان گذاشت که باعث خشم و انزجار افغانها گردید.

علامت گذاری خط دیورند دارای طول ۲۶۰۰ کیلومتر میباشد که در سال ۱۸۹۳ توسط وزیرانگلستان بنام سرهنری مارتیمر دیورند، بحیث خط فاصل میان هند بریتانیوی وافغانستان تعین گردید. زمانیکه پاکستان درسال ۱۹۴۷ تشکیل شد، این خط به آنکشور بمیراث ماند. افغانها ادعأ مینمایند که این خط بالای امیر عبدالرحمن خان تحمیل گردیده است وآنها هرگز آنرا به رسمیت نشناخته اند. حکومت افغانی درسال ۱۹۴۸ تلاش ورزید تا این خط را بطور یک جانبه منسوخ سازد، اما این خط هنوزهم بسطح بین المللی بحیث سرحد میان دوکشور شناخته میشود .

تنش در روابط پاکستان و افغانستان به یک روند تبدیل شده است .اخیرآ سخنان علی احمد خان اورکزی والی ایالت سرحد پاکستان در خصوص تبدیل شدن "طالبان" به یک جنبش آزادیخواه، واکنش تند مقامات افغانی را برانگیخته است .وی ادعا کرده است که "طالبان" برای ازادی افغانستان می جنگدو سرخوردگی قوم پشتون از عوامل تقویت "طالبان" است. به دنبال حمایت والی سرحد پاکستان از "طالبان"، مجلس نمایندگان افغانستان با محکوم کردن موضع گیری اورکزی، خواستار توضیح دولت پاکستان در این زمینه شد.پارلمان افغانستان با صدور بیانیه ای اعلام کرد، پاکستان با وجود فشارهای بین المللی همچنان به سیاست های مداخله جویانه خود در افغانستان ادامه می دهد. وزارت خارجه افغانستان نیز در بیانیه ای اظهارات والی سرحد پاکستان را دخالت آشکار در امور داخلی افغانستان دانست.

وزارت خارجه افغانستان این اظهارات اورکزی را که پشتون ها از "طالبان" حمایت می کنند را خلاف واقعیت، غیر مسئولانه و تحریک آمیز خواند. وزارت خارجه افغانستان با اشاره به تلاش تاریخی پاکستان برای جلوگیری از ظهور افغانستان مستقل و آزاد تاکید کرد که پاکستان همواره با پشتون ها بد رفتار کرده است. نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان، خواستار توضیح دولت پاکستان درمورد حمایت از "طالبان" شد. تام کوئینگز که در جمع خبرنگاران سخن می گفت، درباره "طالبان"ی شدن کشورهای منطقه بویژه پاکستان هشدار داد. وی خاطر نشان کرد که پاکستان باید ازعملکرد "طالبان" در افغانستان درس بگیرد و دست از حمایت از "طالبان" بردارد.

به اعتقاد کارشناسان، سیاست اسلام آباد در افغانستان مبتنی برنفوذ در ساختارهای حکومتی و مراکز تصمیم گیری این کشور است و به رسمیت شناختن "طالبان" در زمان حکومت بر افغانستان هم در این راست، قابل ارزیابی است. در سال های اخیر همواره دولت پاکستان در معرض اتهام حمایت از "طالبان" بوده است. مقامات افغانی و آمریکایی بر این باورند که "طالبان" و حتی هسته هایی از القاعده در داخل پاکستان آموزش می بینند و تجهیز می شوند. اما دولت پاکستان با رد هر گونه حمایت اسلام آباد از "طالبان"، بر مبارزه با گروههای تروریستی از جمله "طالبان" تاکید دارد. به اعتقاد ناظران سیاسی، نگاه ابزاری دولت مشرف به "طالبان" برای گسترش نفوذ در افغانستان باعث تشدید بی ثباتی در منطقه خواهد شد. اظهارات اخیر والی ایالت سرحد نشان دهنده دیدگاه مقامات پاکستانی درباره "طالبان" است .

گزارش های واصله از تكمیل تر شدن سازماندهی مجدد "طالبان" توسط پاكستان حكایت دارد و به نظر می رسد حملات این گروه تا پیش از آغاز فصل گرما ادامه یابد. دولت افغانستان و نیروهای ائتلاف بین المللی تا كنون قادر به توقف این حملات نشده اند. تداوم حملات به نیروهای آمریكا در عراق و ضعف آنها در برقراری امنیت در آن كشور، مخالفین دولت را در تشدید حملات خود علیه دولت ثابت قدم تر كرده است. در همین راستا به قدرت رسیدن احزاب اسلام گرا در ایالات سرحد و بلوچستان پاكستان نیز نقش موثری در حمایت از "طالبان"، القاعده و حكمتیار و تجدید سازمان آنها داشته است. تجربه سال های گذشته نشان داده كه نیروهای بین المللی توان كافی برای برقراری امنیت سراسری را ندارند.

استقرار نیروهای ایساف محدود به كابل است و در صورتی كه بخواهد حوزه كاری خود را به مناطق بیشتری توسعه دهد حداقل به یکصدوبیست هزار نفر نیرو احتیاج دارد در حالی جمع آوری این تعداد نیرو و تامین هزینه آن كار مشكلی است. بهترین نیرو برای حفظ امنیت بلند مدت افغانستان اردو و پولیس جدید آن كشور است ولی از اردوی هفتاد هزار نفری كه برای افغانستان در نظر گرفته شده سی تا چهل هزار نفر آن آموزش دیده اند و تا رسیدن به سقف هفتاد هزار نفر فاصله زمانی زیادی وجود دارد. یكی از مهمترین مشكلات سرراه اردوی ملی وجود بیش از یكصد هزار نیروی مسلح است. آنها از "مجاهدین" سابق هستند و خواستار الحاق به اردوی ملی می باشند.

این شبه نظامیان از یكسو فاقد آموزشها و شرایط لازم برای پیوستن به یك اردوی منظم هستند و از سوی دیگر گرایشات و وابستگی های شدید قومی، حزبی و گروهی دارند. البته آمریك، فرانسه و انگلیس برای بازسازی اردو، و آلمان برای بازسازی پولیس قول هایی جهت آموزش و سازماندهی داده اند.

آمریكا حدود بیست هزار نیرو به افغانستان اعزام كرده است. بخش اعظم این نیروها در مرز با پاكستان مستقر شده و حملات پیوسته ای را علیه "طالبان" و القاعده انجام داده اند.

 پاكستان عامل بی ثباتی در افغانستان به شمار می رود. بین دو كشور از گذشته تنش های پیوسته ای بر سر خط مرزی دیورند و سالهای اخیر به دلیل حمایت گسترده پاكستان از "طالبان" و القاعده وجود داشته است. اختلافات مرزی از یكسو و ناكامیهای پاكستان در افغانستان در پی سقوط "طالبان" ازسوی دیگر سبب شده كه پاكستان همه توان و تلاش خود را برای ایجاد بحران در افغانستان و بازگرداندن "طالبان" بكار گیرد. این تلاشها در آینده هم ادامه خواهد یافت و دولت افغانستان را با مشكلات مختلفی مواجه می سازد. بخش اعظم سلاح های افغانستان پراكنده است و در اختیار مردم (بیشتر سلاح های سبك) و بویژه احزاب و گروه ها قرار دارد. آنها تاكنون حاضر به تحویل سلاح های خود نیستند و در آن به عنوان اهرمی جهت پیشبرد اهداف خود استفاده می كنند.

تلاش نیروهای ائتلاف بین المللی هم بیشتر صرف كشف و جمع آوری سلاح های "طالبان" و القاعده شده و احزاب، گروه ها و فرماندهان محلی جهت نگهداری سلاح های خود با محدودیت زیادی مواجه نبوده اند. طبق مفاد كنفرانس بن یكی از وظایف اصلی دولت خلع سلاح عمومی بوده و با آن كه جاپان اخیراً سی وپنج میلیون دالر برای خلع سلاح اختصاص داده ولی این امر تاكنون تحقق نیافته و در نتیجه افراد و گروه های مختلف با تكیه بر همین سلاح ها در مقابل دولت ایستادگی كرده یا حداقل از آن اطاعت نكرده اند.

از نظر غربی ها یكی از علل عدم خلع سلاح، حاكمیت اعضای جبهه متحد بر وزارت دفاع بوده و از آنجا كه بیشتر سلاح ها در اختیار اعضای سابق این جبهه است، وزارت دفاع جدیت كافی برای خلع سلاح عمومی به خرج نداده است. قرار بود خلع سلاح تحت نظارت سازمان ملل آغاز شود ولی به مدت نامعلومی به تاخیر افتاده و علت آن به طول انجامیدن تغییرات در وزارت دفاع ذكر شده است لازمه خلع سلح انجام تغییرات وسیع در سطح وزارت دفاع است. دوازده ولایت مهم كه دارای درآمدهای گمركی هستند از دولت تبعیت كافی ندارند. آنها با استفاده از درآمدهای گمركی، نیروهای نظامی و سلاح های موجود برای خود تشكیلاتی بوجود آورده و مانع حاكمیت دولت بر حوزه تحت كنترول خود می شوند.

مرز با پاكستان براثر تحریكات و مداخلات پیوسته این كشور وضع آشفته تری داشته و دولت حضور ضعیفی در آن دارد. اغلب، فرماندهان به دلخواه عمل كرده و موجبات نارضایتی مردم را فراهم می آورند. این نارضایتی ها دولت را بیش از پیش تضعیف می نماید. علاوه بروجود درگیری بین دولت و مخالفین آن نظیر "طالبان"، القاعده، حكمتیارو...، بین عده ای از فرماندهان وابسته به دولت نیز منازعات سابقه داری وجود دارد... 

 درگیریهای فوق براثر ضعف حضور دولت است و ادامه آن سبب تشویق "طالبان"، القاعده و حكمتیار جهت تشدید حملات خود بر ضد دولت می گردد. طی سه دهه گذشته بیش از شش میلیون نفر از نفوس افغانستان به خارج از این كشور مهاجرت كرده و عده كثیری هم به دلیل خشكسالی، فقر، نبود كار و درآمد در داخل كشور آواره شده و در اطراف شهرهای بزرگ در اردوگاه های ویژه آوارگان سكنی گزیده اند.

علاوه بر مشكلات فوق، دولت افغانستان با چند چالش دیگر هم روبروست: تداوم تلاشهای برخی همسایگان افغانستان بویژه پاكستان برای مداخله در امور این كشور، امتناع فرماندهان و مسئولان محلی برای عدم ارسال درآمدهای گمركی و مالیاتی به كابل، ظهور تدریجی تعدادی فرماندهان و مسئولان محلی ثروتمند و قدرتمند ( این عده قدرت و ثروت خود را اغلب بر اثر كشت تریاك و قاچاق مواد مخدر وچوروچپاول اموال مردم بدست می آورند)، تخلیه نشدن شهرها از حضور نیروهای نظامی، اتخاذ تصمیمات خودسرانه، سلیقه ای و مستقل توسط فرماندهان محلی و ولایات، عدم پاكسازی افغانستان از میادین وسیع مین( درافغانستان بیش از ده میلیون مین منفجر نشده وجود دارد دراثرانفجار تدریجی این مینها یا بذرهای مرگ، ماهانه بین ۱۵۰ تا ۳۰۰ نفر كشته و زخمی می شوند)، كمبود بودجه و وابستگی شدید دولت به كمكهای خارجی، ناهمگون بودن تركیب كابینه و عدم هماهنگی كافی درآن. اما مناسب ترین راه برای برقراری ثبات و امنیت بلند مدت در افغانستان، توسعه بازسازی است با این حال روند بازسازی به دلایلی كند بوده است. با توجه به وسعت زیاد خرابیه، میزان كمكهای بین المللی اختصاص یافته برای بازسازی كافی نیست.

 برخی كشورها به تعهدات خود عمل نكرده و برخی نیز اجرای پروژه ها را منوط به برقرار شدن ثبات و امنیت كرده اند. سرعت پروژه های در حال اجرا حتی جاده كابل- قندهار- هرات خیلی كند است. بخش زیادی از كمكهای اختصاص یافته هر كشور صرف كمكهای انساندوستانه و تامین هزینه های تردد و اقامت سازمان های غیردولتی و گروه های امدادی می شود. كمكهای اختصاص یافته كمتر در اختیار دولت قرار می گیرد و عمدتاً توسط كشورهای كمك دهنده و در قالب خدمات عمومی و انساندوستانه هزینه می گردد. علاوه بر اینها در بسیاری مواقع كمكها بیشتر جنبه شعاری و تبلیغاتی دارد تا كمكهای واقعی.

با درنظرداشت مشكلات امنیتی افغانستان و امتناع برخی كشورها از حضور در افغانستان، یكی از مناسب ترین راه ها افزایش نقش كشورهای همسایه در بازسازی افغانستان است. به دلیل حمایتهای پیدا و پنهان پاكستان از "طالبان" و حكمتیار، افغانها و جامعه بین المللی نگرش مثبتی نسبت به عملكرد پاكستان ندارند. ضروری است به كشورهای كمك دهنده توصیه شود كمكهای خود را بیش از آن كه صرف خدمات انساندوستانه می نمایند صرف پروژه های زیربنایی سازند. درجریان درگیری درمرزهای پاکستان و افغانستان سیزده نفر کشته و بیست وهشت نفر دیگر زخمی شدند. این درگیری درمنطقه نسبتا مهمی از ولایات پکتیا و پکتیکا صورت گرفت که با مناطق ناآرام قبایلی پاکستان همجوار است. اطلاعات انتشار یافته حاکی است که یک سرباز آمریکائی و یک سرباز انگلیسی نیز کشته شده اند. از طرف دیگر درگیری بین مرزداران پاکستانی و افغانستانی در شرایطی پیش آمده است که پاکستان بشدت ناآرام و دستخوش بحران سیاسی است. بنابراین بروز مشکل جدیدی درمرزهای پاکستان و افغانستان می تواند مشکلات پاکستان را افزایش دهد. منتها جدا از تیره تر شدن مناسبات پاکستان و افغانستان که ازقبل هم چندان حسنه نبود واقعیت این است که درگیری درمنطقه ای صورت گرفته که اخیرآ پاکستان درحال احداث موانع مرزی در آن، به منظور جلوگیری ازعبور و مرور "طالبان" از پاکستان به افغانستان است و کابل به شدت با آن مخالفت کرده است.

علت مخالفت افغانستان آن است که افغانستان مرز کنونی موسوم به خط دیورند را قبول ندارد و به همین دلیل مدعی است که اردو یپاکستان در داخل خاک افغانستان مشغول احداث موانع مرزی است. این ادعا از طرف دولت پاکستان رد شده است. باین ترتیب مشاهده می شود که موضوع برخورد مرزی نیروهای مرزی پاکستان و افغانستان بمراتب فراتر از یک برخورد نظامی محدود مرزداران است و می تواند اختلا فهای پاکستان و افغانستان را تشدید کند. از طرف دیگر حضور نظامیان خارجی در افغانستان بجای آنکه باعث کاهش تنش های مرزی شود باعث افزایش آن شده است. علت آن است که اساسا نیروهای خارجی توجهی به حساسیت های مرزی ندارند.

یادآوری – از منابع که در تهیه و تدوین این پژوهش استفاده گردیده در پایان تذکر داده میشود.

 

Sat, 17 Oct 2015 18:42:53

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

 

www.esalat.org