سه شنبه، ۳ جنوری ۲۰۱۱

 
امین الله مفکر امینی

  

 

 جفا کاران

 در بستر سرد و خموش تنهایی

با افکار پریشان رفتم

بیاد گذشته هایی

غرق در بحر تفکر

ز اندیشه هاییکه داد ز عدل و مساوات بود

دل آسمان میهن صاف و پرستاره بود

نه نشانی زین همه خون جانباختگان

ولی تقدیر رقم خورد برنگ دگر

دلی آسمان نیلگون مکدر شد و گریست

ز فیر راکت و بوی باروت که پیچیده گشت بر کوه و دشت و دمن

می غرید آسمان، بر این داغی که بردل کرده بود

ز خون بیگناهان میهن، که ریخت بدستان جلادان کینه توز

داد خواهان بپا خواستند

بامید روزی که زدوده گردد گریه ز چشمان یتیمان

بامید روزی که بزدایند داغ آبله ها

زدستان کارگران و دهقانان میهن

پربار گردد ز دانه های بهشتی کشتزار ها

بامید روزیکه عصمت دختران میزان نگردد بر ترازوی سیم و زر

بامید روزی که زیب و زینت گردد جسم و جان پیر و جوان، ز فیض علم

ندای وحدت خیزد ز هر مرز و کنج و کنار خراسان زمین 

نجنبد ز هیچ طوفانی و بایستد استوار چون کوه های سر بفلک

ولی ابلیسان تحمل نتوانستند،این راه شان و شرف

بر طی این کانون های صلح و آرامش و تعالی

زدند داغ جفا کاری ها

تفتین کردند بر وحدت  ملک یگانه

به چتر دین پوشیدند این همه جفاکاری ها

بریدند سر و کشتند آزادگان میهن

رقصیدند به کام دشمنان صلح و آرامش و عشق

سوختند و غارت کردند و عصمت دریدند

بر حاصل این جفاکاری ها نشستند

عیش کردند و جای بلبلان برنوا کردند زاغ ها درچمن

بلبلان زین داغ جفاکاریها، چون مرغان مهاجر

طی کردند رهی دشوار تا رسند بر مراد خویش روزی

ولی شکاری ها در کمین بودند و بر نشان

تا بسوزند پر و بال آنها ز تیر جفاکاری

نابود شدند و لانه ها بخون گشت و تپیدند بخون چون بسملان

غرشی رعد و برقی، آوردم بحال

ز طوفان و ریزش باران، زده به در و کلکین های اطاقم

پریدم از جا و دیدم که همان تنهایی و داغ هجر

ریخته بدامانم، مروارید های چون ریخته ز چشم یتیمان

بر گریه ها و دردهایم فزون گشت

ز داغ هجر و بیوفایی یک یاری

که بود، چون آن جفا کاران سنگدل میهن

بامید وصال سردوباره و این همه آرزو های رفته

سر نهادم دوباره بر بسترسرد و خموشم

تا دگر بار چه بینم! تا دگر بار چه بینم!

 

امین الله مفکر امینی از ایالت منی سوتای امریکا

۵ می ۲۰۱۱

 

 

 

 توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org