Mon, October 8, 2007 7:30 am
جنگ با ایران و وضعیت افغانستان
نویسنده : آریا
در این اواخر موضوع حمله امریکا بالای ایران به یکی از موضوعات جنجالی در مطبوعات و محافل سیاسی و اجتماعی در جهان تبدیل شده است و غوغایی ان در سرتاسر جهان هنگامه برپا نموده است و محافل ارتجاعی غرب از واقع بمباران اتمی ایران و اشغال رژیم اسلامگرای ایران سخن به میان میاورند ولی اینکه چرا امریکاییان خواهان رویایی نظامی با ایران هستند و دم از یک جنگ دیگر در منطقه میزنند، موضوع پیچیده ی است ولی چیزی که روشن است اینست که شکست افتضاح امیز امریکا در عراق و اوج بحران نظامی و سیاسی در افغانستان و ظهور مجدد شبه نظامیان القاعده و طالبان در افغانستان و به چالش کشیدن متجاوزان امریکایی و غربی در کشور، غربی ها و امریکایی ها را به تنگ اورده است. از سوی دیگر امریکاییان و غربی ها همواره ایران را به کمک تسلیحاتی و لوژستیکی به شورشیان عراقی و افغان متهم می نمایند و اینکه ایران در صدد ایجاد شورش و به چالش کشیدن غرب و امریکا در عراق و افغانستان است.
رژیم تهران بعد از انقلاب اسلامی در ان کشور همواره راه دشمنی و عدویت را در مقابل اسراییل و امریکا برگزیده و رژیم اسلامی همواره به غرب و امریکا به چشم خصم نگریسته است و هرگز سیاست انعطاف پذیری در مقابل اسراییل و امریکا از خود نشان نداده است ولی ایا اینکه ایران واقعاً بعد از حملات ۱۱ سپتامبر و اشغال افغانستان و عراق توسط نیروهای امریکا به نیروی ضد اشغال و به یکی از کمک کننده های نیروهای جنگنده در افغانستان و عراق علیه امریکاییان مبدل شده است؟
امریکا و انگلیس همواره ایران را متهم به تجهیز شورشیان افغان می کنند ولی این امر واقعاً روشن نیست ولی همان طوریکه میدانیم نیروهای طالبان در سال ۱۹۹۸ بعد از اشغال شمال افغانستان تعدادی از دیپلومات های ایرانی و یک خبرنگار ایرانی را به قتل رسانیدند و ایران تا اخیر سقوط طالبان در افغانستان به یکی از کمک کننده های نیروهای شمال که علیه طالبان مبارزه میکردند مبدل شده بود و حال چه چیزی میتواند انهمه دشمنی دیرینه طالبان افراطی و سنی مذهب و ملاهای معتدل و شعیه مذهب ایران را به دوستی مبدل کند؟ ایا مبارزه با دشمن مشترک یعنی امریکا این دو دشمن را دوست گردانده است ؟ ایا امکان دارد که ایران بالای سنی های افراطی که عموماً از عربستان سعودی مرکز وهابیت جهان و دشمن شماره یک شعیه ها و پاکستان که یکی از مراکز افراطی های سنی است و دست بلندی در نقش افرینی طالبان دارند، اعتماد کند؟ این بر هیچ کس پوشیده نیست که رژیم ایران بعد از انقلاب ثور سال ۱۳۵۷ همواره در صدد ایجاد اشوب در کشور ما بودند و بعد از تحولات ۱۹۹۰ همچنان دست طویلی در امورات افغانستان داشت و در جریان حضور طالبان، ایران به حیث یکی از کشور های ضد طالبان در منطقه شناخته می شد و بعد از تجاوز امریکا بالای افغانستان، ایران در نقش یک دوست منطقه ای افغانستان ظاهر شد ولی چه چیزی باعث می شود که ایران با دشمنان خویش یعنی طالبان دست دوستی بدهند ولی باید گفت که این مساله بسیار بعید به نظر میرسد که ایران به شورشیان افغان کمک تسلیحاتی می نمایند. عقاید عمومی این است که ضعف امریکایی ها در اداره افغانستان، موجودیت عناصر پلید و خاین در دستگاه های اداری و حکومتی، نقش برجسته امریکا و ناتو در تولید مخدرات، وجود فساد و ارتشاء در حکومت افغانستان همه اینها عوامل اوج خشونت ها در کشور شده است که اینک بصورت اتهام به کشورهای منطقه به صورت انها تف میگردد. ولی در عراق، عراقی ها در جریان حاکمیت صدام حسین با اشاره امریکا به ایران تهاجم نظامی نمودند و این تهاجم که باعث تلفات ملکی و وارد امدن خسارات زیادی به ایران شد .بعد از ختم جنگ و در طول سالهای بعد که دو همسایه به دو دشمن قسم خورده خویش مبدل شده بودند، ایران که همواره از تحکیم قدرت صدام تشویش داشت با تجاوز امریکا به عراق از برانداختن رژیم عراق استقبال کرد ولی بعداً ایران در صدد برامد تا که نیروهای شبه نظامی شیعه را علیه رژیم دست نشاهنده عراق و امریکاییان بشورند و به قول خود شان بتوانند پایگاه نیرومندی در منطقه جهت مقابله با اسراییل داشته باشند، ولی ظاهر امر نشان میداد که سنی های افراطی القاعده هم در عراق خواهان به وجود امدن یک عراق افراطی و اسلامگرای سنتی در منطقه هستند تا ضرب شست باشد برای امریکا و اسراییل در منطقه و همچنان بلند پروازیهای ایران، چون سنی های افراطی نمیخواهند که شیعه های که همواره انان را به نظر خوار ج اسلامی می نگریند به قدرت دست یابند. به نظر من همین کوشش های ایران در جهت بی ثباتی منطقه به یک سردرد بزرگ برای امریکا مبدل شده است و همچنان نباید از نظر دور داشت که جنگ 31 روزه حزب الله لبنان و اسراییل که در حقیقت به شکست اسراییل انجامید و خرابی های زیادی برای لبنان داشت نیز یک هوشدار فوق العاده نیرومند برای امریکا و اسراییل بود که در حقیقت ایران را دست کم محسوب میکردند، بنا برین امریکاییان در صدد سرنگونی رژیم ایران برامدند ولی ایا اینکه امریکا واقعاً بالای ایران تهاجم خواهد نمود موضوع روشنی نیست ولی باید در نظر داشت که تهاجم بالای ایران به هیچ وجه به امریکا خوشایند نخواهد بود زیرا ایرانیان نفوذ فوق العاده در شرق میانه و بالاخصوص در سوریه و لبنان دارند و همچنان سفر های مکرر احمدی نژاد به روسیه و امریکای لاتین و عقد قرارداد های دفاعی و اجتماعی و سیاسی با این کشورها تلاش های مکرر ایران را جهت بدست اوردن یک متحد قوی و قابل اعتماد در منطقه و یا در سطح جهان نشان میدهد . همچنان عملیات اخیر هواپیماهای اسراییلی بر فراز سوریه، تصادم های اخیر میان لبنان و اسراییل و اوج تشنج های اخیر در فلیسطین همگی باعث افزایش تشنج در منطقه شده است و بالاخصوص حمایت رژیم اسلامی ایران از سازمان های اسلامی لبنان، پیمان دفاعی با سوریه و حمایت از شبه نظامیان فلیسطینی در مقابل رژیم صهیونیست اسراییلی بزرگترین خطر در راه نفوذ اسراییل و امریکا در منطقه می باشند .همچنان تلاش های جدی ایران برای دسترسی به اسلحه اتمی (نظر به اعاده های غرب) دیگر برای موجودیت اسراییل در منطقه غیر قابل تحمل است و همچنان امریکا که درگیر جنگ سختی با شورشیان سنی و شیعه در عراق و شبه نظامیان طالبان در افغانستان است دیگر نمیتواند تحمل ایران اتمی را در همسایگی عراق و افغانستان تحمل نماید .اظهارات احمدی نژاد درباره قتل عام یهودیان توسط ناسیونالیست های المانی در خلال جنگ جهانی دوم و عدم موجودیت اسراییل براین تنش افزود و مطبوعات جهان خبر از اغاز جنگ دیگر علیه ایران دادند و لیکن سوال اینجاست که ایا امریکا بالای ایران حمله خواهد کرد؟
به نظر من امریکاییان اینبار نیز میخواهند که خود را درگیر جنگ دیگری که به هیچ عنوان حامل پیروزی برای شان نخواهد بود، بسازند زیرا ایران از قدرت فوق العاده در منطقه برخودار است و با توجه به قدرت نظامی ایران، موجودیت سازمان های قدرتمند طرفدار ایران هم به قدرت ایران افزده است . موجودیت حزب الله در لبنان و شکست اسراییل از حزب الله در جریان جنگ ۳۱ روزه، حضور قدرتمند مقتدرالصدر در عراق که از جمله بزرگترین گروه های شعیی طرفدار ایران است که حضور نیروهایش در میدان های نبرد در عراق چالش بزرگی برای امریکاییان است و دیگر گروه های پیکار جو در منطقه که به نوعی توسط ایران تغذیه می شوند و همچنان حمله بالای ایران اتش جنگ را در شرق میانه شعله ور خواهند کرد و اگر ایران مورد حمله قرار بگیرد دامنه های ان به سوریه، لبنان، اسراییل و دیگر کشورهای عربی نیز سرایت خواهد کرد. همچنان ایرانیان به این باور دارند که حمله بالای ایران اتش جنگ را در سرتاسر منطقه شعله ور خواهد کرد که حتی ممکن است تا افریقا و اروپا و امریکای لاتین را فرا بگیرد و این برای امریکا فوق العاده زیان بار خواهد بود . ولی امریکاییان چه مفکوره ای در باره اغاز این جنگ دارند؟ امریکاییان که در میدانهای نبرد عراق و افغانستان شکست ذلت بار را تجربه کردند می خواهند که با حمله بر ایران و متلاشی ساختن بزرگترین حامی گروه های شورشی در عراق و افغانستان به پیروزی دست یابند ولی امریکاییان فراموش کردند که تهاجم نظامی بالای ایران نه تنها باعث بهترشدن وضعیت در منطقه و عراق و افغانستان نمیگردد، بلکه اتش جنگ را شعله ور تر خواهد ساخت چون ایران در صورت تهاجم نظامی از تمام نیروی خویش در جهت ضربه زدن و نابودی منافع امریکا و اسراییل در منطقه استفاده خواهند کرد و بدین سان اتش جنگ تمام منطقه را خواهد سوخت و باعث مرگ هزاران انسان بی گناه و بربادی بنا های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی خواهند شد یکبار دیگر تکرار یک تراژیدی تلخ دیگر توسط امپریالسیت های امریکا و غربی ها خواهند بود که در صفحات زرین تاریخ نقش خواهند بست.