جمعه، ۵ سپتمبر ۲۰۰۸
تهیه و تدوین از «اصالت»
روزنامه ابرار طي يک بررسي تحليلي در شماره ۵۶۷۸ مورخ بيست و شش اگست خويش در مورد اوضاع پرتنش پاکستان مينگارد: كناره گيرى پرويز مشرف از سمت رياست جمهورى پاكستان، باعث شده است كه بحث هاى فراوانى در محافل سياسى آمريكا به راه بيفتد. اين در حالى است كه اين گمانه زنى ها اكثرا در مورد شك و شبهات موجود در مورد آينده پاكستان و چالش هايى است كه اين كشور در پيش رو دارد. به گزارش ايسنا، هفته نامه تايم در گزارشى به بررسى موضوع استعفاى پرويز مشرف رئيس جمهور مستعفى پاكستان، پيامدهاى كناره گيرى وى از قدرت، آينده اين كشور جنوب آسيا و روابط آينده ميان اسلام آباد ـ واشنگتن پرداخته است. در اين گزارش مى خوانيم: «پس از كناره گيرى مشرف از قدرت كه تحت فشار دولت ائتلافى جديد در اين كشور وى مجبور شد اين كار را انجام بدهد، مقامات دولت آمريكا و كارشناسان امور روابط بين الملل در اين كشور همگان در اظهارنظر ها و مقالاتشان در مورد ثبات در پاكستان، امنيت تسليحات هسته اى اين كشور، نحوه هدايت ارتش پاكستان، موضوع اعتماد يا عدم اعتماد به سياستمداران، ادامه فعاليت افراطيون در پاكستان و ميزان تمايل دولت جديد براى حضور در جنگ عليه تروريسم سؤالاتى را مطرح كردند كه پاسخ هاى متفاوتى را به همراه داشته است.
يكى از مهمترين سؤالاتى كه در اين ميان مطرح شده و در كاخ سفيد نيز احتمالا اين سؤال بر سر زبان ها افتاده، اين است كه آيا واشنگتن مى تواند با يك دولت دموكراتيك در پاكستان همكارى كند ؟ بدون شك پاكستان از اين پس روزگارى بس متفاوت را تجربه خواهد كرد. كناره گيرى مشرف از قدرت اين فرصت را براى دولت ائتلافى اين كشور فراهم مى كند تا طرح ها و سياست هاى دموكراتيك خود را در پاكستان به مرحله اجرا در آورد. اين دولت دموكراتيك در حالى در راس قدرت قرار گرفته كه براى اولين مرتبه طى حدود ۱۰ سال اخير ديگر ارتش پاكستان هيچ كنترل مستقيمى بر موسسات دموكراتيك اين كشور نخواهد داشت. نكته مهم ديگرى كه پس از استعفاى مشرف حايز اهميت است، شكل گيرى دوره جديد در روابط ميان اسلام آباد - واشنگتن است. به نظر مى رسد كه با توجه به پايان دوره رياست جمهورى جورج بوش رئيس جمهور آمريكا، جانشين وى سخت بتواند با رهبران دموكراتيك پاكستان تعامل كند.
كارشناسان سياسى و امور بين الملل معتقدند كه پس از استقرار كامل دولت و رئيس جمهور جديد پاكستان، مقامات ارشد اين كشور در راستاى بررسى دقيق و موشكافانه روابط ميان دو كشور گام بر خواهند داشت. در بخش اعظم تاريخ پاكستان، واشنگتن ترجيح داده تا با ديكتاتور هاى نظامى اين كشور تعامل داشته باشد. كارشناسان معتقدند با توجه به اينكه ديكتاتور هاى پاكستان تعامل خوبى با واشنگتن داشته اند و حال دولتى دموكراتيك در پاكستان روى كار آمده، ادامه روابط سابق ميان اسلام آباد - واشنگتن به چالشى بزرگ براى كاخ سفيد تبديل شده است. اگر رئيس جمهور آينده آمريكا نتواند روابط مستحكمى با پاكستان داشته باشد، به طور قطع اقدامات آمريكا در جنگ عليه تروريسم به خصوص در پاكستان (كانون اصلى فعاليت هاى طالبان و افراطيون) به مخاطره مى افتد. به گفته كارشناسان، روند تحولات پاكستان روندى بود كه منجر به استعفاى مشرف شد و حتى خود آمريكا نيز احتمال كناره گيرى رئيس جمهور پاكستان را پيش بينى كرده بود. در طول حدود ۵/۱ سال گذشته اوضاع در پاكستان به گونه اى رقم خورد كه افرادى كه مسئول بوجود آوردن تنش ها در پاكستان بودند، در نهايت هزينه هايش را پرداختند. موضوعى كه واشنگتن به وضوح به آن اعتقاد داشت، اين بود كه براى كاخ سفيد مهم نيست كه رهبر اين كشور چگونه به قدرت رسيده است، بلكه اين رهبر بايد در راستاى منافع آمريكا در اين منطقه حركت كند. حال واشنگتن به اين نتيجه رسيده كه ديگر ديكتاتور ها در پاكستان به درد آمريكا نمى خورند و كاخ سفيد بايد برنامه هايش را با طرح هاى دولت دموكراتيك در پاكستان هماهنگ كند تا بدين جهت به منافع واشنگتن در اين منطقه خدشه اى وارد نشود.
كاخ سفيد پس از مشخص شدن رئيس جمهور جديد آمريكا، بايد با پيامى شفاف به مقامات پاكستان اعلام كند كه آمريكا به اصول دموكراتيك در پاكستان احترام خواهد گذاشت و ديگر به هيچ وجه از كودتايى ديگر در پاكستان حمايت نمى كند. البته اين كار مسلما براى آمريكايى كه فقط به دنبال منافعش است، كار آسانى به نظر نمى رسد؛ اما با توجه به اينكه پاكستان كشورى حساس است، تسليحات اتمى دارد و كانون فعاليت هاى طالبان است، كاخ سفيد فقط به دنبال همكارى با دولت جديد پاكستان براى موفقيت در جنگ عليه تروريسم است. اكثر مردم پاكستان معتقدند كه كشورشان نبايد در جنگ عليه تروريسم حضور داشته باشد بنابراين به نظر مى رسد آمريكا در اين راستا نيز با چالشى جدى روبرو خواهد شد. به نظر مى رسد كه با توجه به روى كار آمدن رئيس جمهور و دولتى دموكراتيك در پاكستان، رهبران اين كشور حداقل هميشه در راستاى برآورده كردن منافع آمريكا گام بر ندارند و فقط به فكر منافع اسلام آباد باشند. در اين ميان، آصف على زردارى، رئيس حزب مردم پاكستان و نواز شريف، نخست وزير سابق اين كشور كه از بخت بيشترى براى احراز پست رياست جمهورى برخوردارند، پيشتر با اتهام عدم كفايت و ناكارآمدى سياست هايشان روبرو بوده اند. نواز شريف و آصف على زردارى پس از شكست حزب مشرف در انتخابات فوريه، به هيچ وجه سياست هاى جديدشان را به روشنى اعلام نكرده اند و همين امر باعث شده تا به نوعى سياست هاى دولت ائتلافى جديد پاكستان نيز درهاله اى از ابهام قرار داشته باشد.
حزب مردم و حزب مسلم ليگ شاخه نواز، دو حزبى كه هم اكنون بيشترين كرسى هاى پارلمان را در اختيار داشتند، در يك مورد با هم اشتراك نظر داشتند و آن هم كنار گذاشتن مشرف بود. يكى ديگر از كانديداهاى احراز رياست جمهورى پاكستان، ژنرال اشفق كيانى است كه تا حدودى خود را از نزاع ها براى احراز اين سمت كنار كشيده اما بعضى از مقامات آمريكايى معتقدند كه با توجه به اينكه كيانى يك نظامى است، وى براى سمت رياست جمهورى پاكستان فردى شايسته است چون مى تواند بر افراطيون غلبه كند. با اين حال پس از كناره گيرى مشرف، نزاع و جدال براى احراز سمت رياست جمهورى بالا گرفته است به طوريكه به جاى اينكه رهبران دولت ائتلافى بر موضوع اقتصاد و امنيت اين كشور متمركز باشند به نوعى بر سر قدرت در جنگ به سر مى برند. كارشناسان معتقدند كه پاكستان بايد در دو حوزه امنيت و اقتصاد به سمت يك راهكار جدى حركت كند؛ راهكارى اساسى كه همگرايى ميان عناصر صاحب نفوذ در پارلمان و دولت اين كشور را مى طلبد. حال با توجه به اينكه دوران مشرف به پايان رسيده است، اصولاً جايگاه رئيس جمهور پاكستان ديگر به معناى جايگاه دوران ژنرال نخواهد بود. از اين رو مساله عمده و تعيين كننده اين نيست كه چه كسى اين سمت را احراز كند. چون اصولاً ساختار پاكستان و شبه قاره ساختار انتخابى و پارلمانى است، لذا امور اجرايى در دست نخست وزير است كه با راى مستقيم مردم انتخاب مى شود.
دولت نظامى مشرف به مثابه متحد استراتژيك جورج بوش و سياست هاى وى در اين منطقه حداقل تا چند ماه پيش خطرى جدى براى طالبان در شمال پاكستان و جنوب افغانستان محسوب مى شد. حال اين سؤال مطرح است كه آيا كناره گيرى مشرف، خلاء قابل توجهى را در مديريت كلان و استراتژيك پاكستان در كوتاه مدت و ميان مدت ايجاد مى كند ؟ آيا تا مستحكم شدن موضع دولت و رئيس جمهور جديد پاكستان نيروهاى طالبان از اين فرصت استفاده مى كنند تا به گسترش و تحكيم مواضع خود بپردازند ؟ قطعا با روى كار آمدن رئيس جمهور جديد پاكستان، وى درصدد بررسى، تدوين و عملياتى كردن سياست هاى جديد اسلام آباد عليه نيروهاى طالبان بر خواهد آمد. حال با توجه به اين اقدام، خلايى بوجود مى آيد كه كاخ سفيد را به شدت نگران كرده است. هر چند دولت بعدى پاكستان نمى تواند از زير سايه هژمونى واشنگتن خارج باشد و بدون همراهى و مشورت با غرب بويژه آمريكا به مبارزه با طالبان بپردازد، اما احتمالا رويكردى مداراگونه و سازش پذيرى را با طالبان در پيش خواهد گرفت.
حال يك سؤال مطرح است كه آمريكا براى جلوگيرى از ايجاد تنش بيشتر در پاكستان و موفقيت در مقابله با افراطيون در اين كشور چه اقداماتى بايد انجام بدهد ؟ به نظر مى رسد اولين اقدام ايجاد روابط نزديك و صميمى با رئيس جمهور جديد پاكستان است. اگر زردارى رئيس جمهور شود، آمريكا راه آسانى را در پيش رو خواهد داشت؛ اما اگر نواز شريف كه پيشتر از سياست هاى مشرف و آمريكا انتقاد كرده بود، رئيس جمهور آينده پاكستان لقب بگيرد، به نظر مى رسد كاخ سفيد مسير سختى را براى ايجاد رابطه نزديك با شريف در پيش داشته باشد. در هر حال آمريكا مى داند كه براى حفظ منافعش در پاكستان بايد همه گروه ها و احزاب در اين كشور را به همگرايى دعوت كند. در همين راستا، واشنگتن مجبور است به كمك هايش به اين كشور ادامه بدهد؛ كمك هايى كه پيشتر طى هفت سال گذشته به هدر رفته است. آمريكا هيچ راهى ندارد مگر همكارى با رئيس جمهور جديد پاكستان، اما با توجه به دموكراتيك بودن رئيس جمهور و دولت جديد اين كشور كاخ سفيد قطعا با چالش هايى براى حفظ منافعش در اين كشور روبرو خواهد شد.»
همچنان ابرار طي يک يادداشت تحليلي در شماره ۵۶۸۴ مورخ ۲ سپتامبر خويش تحت عنوان پاكستان در انتظار رئيس جمهورى ديگر مينويسد: پس از كناره گيرى مشرف از سمت رياست جمهورى پاكستان، بحث بر سر جانشينى وى، آينده پاكستان و معاهدات اين كشور با غرب به ويژه ايالات متحده آمريكا به يك بحث داغ در محافل خبرى تبديل شده است. بحث هايى كه در حقيقت به آينده پاكستان و مسأله چگونگى مبارزه با تروريسم و طالبان رابطه مستقيم دارد. در بحث جانشينى مشرف، آصف على زردارى، رئيس حزب مردم و همسر بى نظير بوتو نخست وزير سابق پاكستان، رسما نامزدى خود را براى تصدى پست رياست جمهورى پاكستان اعلام كرد. مهمترين شريك حزب مردم حزب مسلم ليگ به رهبرى نواز شريف نخست وزير سابق پاكستان است كه پس از حزب مردم بيشترين تعداد كرسى هاى پارلمان را در اختيار دارد. اين دو حزب گرچه با هم ائتلاف كرده اند اما در برخى موضوعات از جمله قضات دادگاه هاى عالى پاكستان با يكديگر اختلاف نظر اساسى دارند. حزب مردم با وجود اين كه از اكثريت نسبى در پارلمان و مجلس هاى ايالتى برخوردار است و حمايت احزاب سياسى كوچك را نيز در پشت سر دارد اما تلاش دارد نظر مساعد نواز شريف با عنوان يكى از چهره هايى كه با گروه هاى اسلامگرا رابطه نزديك دارد را نيز كسب كند. در همين حال نواز شريف اعلام كرده، با نامزدى زردارى براى تصدى پست رياست جمهورى موافق است به شرطى كه بند صلاحيت رئيس جمهورى در انحلال پارلمان را كه در دوران رياست جمهورى مشرف به اختيارات رئيس جمهورى اضافه شد، لغو كند.
در اين ميان آنچه اين روزها در محافل خبرى بسيار بدان پرداخته مى شود، آينده همكارى پاكستان با غرب به ويژه ايالات متحده آمريكا به خصوص درباره پرونده مبارزه با تروريسم پس از كناره گيرى مشرف از قدرت است. روزنامه نيويورك تايمز در تحليل اخبار موجود درباره پاكستان نوشته است كه مسئولان آمريكايى بسيار نگران جانشينان مشرف هستند. آنها دائما اين پرسش را مطرح مى كنند كه با رفتن مشرف، همكارى واشنگتن با پاكستان براى مبارزه با طالبان تحت سياست جديد جانشينان مشرف به كدام سمت و سو كشيده خواهد شد؟» اين روزنامه در ادامه به آصف على زردارى اشاره مى كند و مى نويسد، وى كسى است كه اكنون در حقيقت بر اساس اصول مدنى كشور را اداره مى كند، اما بسيارى شك دارند اگر وى به سمت رياست جمهورى انتخاب شود، بتواند همچنان در ادامه اين كار موفق باشد. دولتى كه وى اكنون اداره مى كند شاهد اختلال هايى به دليل درگيرى هاى درون حزبى پس از استعفاى مشرف است و اين مسأله جانشينى مشرف را سخت تر مى كند. گرچه، نمايندگان حزب مردم روز گذشته رسما وى را به عنوان نامزد رسمى حزب براى رياست جمهورى پاكستان انتخاب كرده است اما اين نكته را نيز بايد افزود كه با وجود اين كه وى دستورات لازم براى زندانى كردن افراد، صدور قوانين جديد و لايحه هاى اقتصادى را به يوسف على گيلانى نخست وزير فعلى پاكستان ديكته مى كند از تجربه كافى براى مديريت كشور برخوردار نيست.
به گزارش ديپلماسى ايران، زردارى همچنين سابقه اتهام فساد مالى كه وى را حتى زندانى هم كرد در پرونده خود دارد. موضوعى كه هنوز اختلافهاى بسيارى را درباره شايستگى هاى وى در پاكستان به دنبال داشته است. اما با تمام اين احوال آمريكايى ها به وى بيش از ديگر شخصيت هاى پاكستانى اطمينان دارند. هنگامى كه گيلانى به آمريكا سفر كرد، اين تمايل نزد آمريكايى ها بيشتر نمايان شد. در آن سفر گيلانى ضعفهاى بسيارى از خود نشان داد كه اين باعث شد آمريكايى ها به اين نتيجه برسند كه زردارى جانشين شايسته اى به جاى مشرف در هم پيمانى با آمريكا است. اما اختلاف ها تنها به جانشينى مشرف محدود نمى شود، درگيرى هاى داخلى بر سر مسأله قضات كه سال گذشته ميلادى پرويز مشرف تمام آنها را از مناصبشان عزل كرد نيز همچنان ادامه دارد. روزنامه نيويورك تايمز همچنين مى نويسد، آمريكايى ها بر سر ادامه همكارى با اشفق پرويز كيانى، رئيس جديد ستاد ارتش پاكستان نيز اميدوار نيستند به ويژه اين كه مشاهده مى كنند به رغم آموزش هاى لازم نيروهاى آمريكايى به نيروهاى پاكستانى براى مبارزه با شورشيان طالبان سربازان پاكستانى با جديت با افراد طالبان برخورد نمى كنند.
كريستين فير، متخصص امور سياسى در موسسه رند در اين باره مى گويد: «از نظر من هيچ كدام از نيروهاى پاكستانى قادر به مبارزه با نيروهاى طالبان نيستند زيرا از توان لازم براى برخورد با آنان برخوردار نيستند. ارتش پاكستان پس از كناره گيرى مشرف بازسازى خود را آغاز كرده است و تلاش دارد مجددا استقلال خود را به دست آورد اما غير ممكن است در اين بازسازى همكارى با آمريكا در مبارزه با تروريسم مطرح باشد.» نيويورك تايمز درباره نواز شريف نيز كه در دهه نود هنگامى كه نخست وزير پاكستان بود و روابط صميمى اى با بيل كلينتون رئيس جمهورى سابق آمريكا داشت، مى نويسد، اكنون شريف خود به يك نگرانى عمده در واشنگتن تبديل شده است. دليل آن هم چيزى نيست جز نزديكى شريف به گروه هاى اسلام گراى پاكستانى كه آتش بدبينى را نسبت به وى در آمريكا بيشتر شعله ور مى كند.
حزب مردم پاكستان، آصف على زردارى، همسر بى نظير بوتو را كه در ماه دسامبر سال گذشته به قتل رسيد، به عنوان نامزد احراز مقام رئيس جمهورى اين حزب اعلام كرد. كارشناسان سياسى بر آنند كه شانس گزينش اين سياستمدار ۵۲ ساله از سوى كميسيون انتخابات پاكستان كم نيست. هرچند كه او در ميان مردم، از محبوبيت زيادى برخوردار نيست. اين جنجال برانگيزترين سياستمدار پاكستان كه اكنون يكى از قدرتمندترين اعضاى حزب پاكستان محسوب مى شود، قرار است جانشين پرويز مشرف شود.
زردارى در اواخر سال هاى دهه هشتاد با حمايت همسرش، بى نظير بوتو، وارد صحنه سياست پاكستان شد. مخالفان سياسى زردارى معتقدند كه او به دليل «گذشته ماجراجويانه» خود نامزد مناسبى براى احراز مقام رياست جمهورى نيست. زردارى بارها به اتهام هاى ترويج فساد، قاچاق پول، اخاذى و قتل دستگير شده و به زندان افتاده است. به گزارش دويچه وله، زردارى، اولين بار در سال ۱۹۹۰ راهى زندان شد. پيش از آن، همسرش، بى نظير بوتو، كه او را زير چتر حمايت خود گرفته بود، از قدرت بركنار شده بود. اتهام زردارى زير فشارگذاشتن شريك مالى اش براى پرداخت مبلغ گزافى پول بود. گفته مى شود زردارى براى آن كه شريك خود را مجبور به پرداخت پول كند، بمبى به پاى او بسته بود.
زردارى بين سال هاى ۱۹۹۳ و،۱۹۹۶ در كابينه همسر خود مسئوليت هاى مهمى به عهده گرفت؛ از جمله در مقام وزير دارايى انجام وظيفه كرد. از آن جا كه او تنها براى انباشتن جيب خود كار مى كرد، مردم به او «آقاى ۱۰ درصدى» لقب دادند. شايع است كه زردارى در اين سال ها، مبالغ گزافى براى خود و خانواده اش از كشور خارج كرده است. اتهامى كه دختر برادر بى نظير بوتو به زردارى وارد مى سازد، از ديگر اتهام هاى او سنگين تر است: فاطمه بوتو او را مسئول مرگ پدر خود، مرتضى بوتو مى داند: برادر بزرگ بى نظير بوتو، در سال،۱۹۹۶ در روز روشن در كراچى به قتل رسيد. فاطمه بوتو در مصاحبه اى گفته است كه پدرش پيش از آن بارها با زردارى بر سر پول «دعوا» كرده بود... چند هفته پس از قتل مرتضى بوتو، بى نظير بوتو قدرت سياسى خود را از دست داد و زردارى دوباره به زندان افتاد. او تا سال ۲۰۰۴ در حبس ماند. پس از آزادى به خانواده اش كه در دبى در تبعيد بود، پيوست. زردارى با وجود اتهام هاى متعدد، هرگز از نظر قانونى محكوم نشده است.
پس از آن كه بى نظير بوتو به قتل رسيد، زردارى دوباره به صفوف اول حزب مردم پيوست. او در اين زمان از بيمارى ديابت و كمر درد رنج مى برد. هر چند در حال حاضر رهبرى حزب به پسر ۱۹ ساله بوتو واگذار شده، ولى زردارى هم چنان از بانفوذترين اعضاى حزب محسوب مى شود. زردارى از نظر قانونى، حائز شرايط شركت در انتخابات مجلس كه در فوريه امسال برگزار شد، نبود: عليه او «تحقيقاتى در جريان بود.» حزب مردم در اين انتخابات به پيروزى رسيد. در حال حاضر پرونده اتهامات زردارى بسته شده است و او مى تواند، در انتخابات رياست جمهورى شركت كند. كارشناسان ولى در اين امر ترديد دارند كه «آقاى ۱۰ درصدى» حالا در سمت بالاترين مقام دولتى پاكستان، بتواند براى اين كشور ثبات سياسى به ارمغان آورد.
در ادامه حوادث پاكستان وضعيت مشرف هم قابل بررسى است. با وجود پيش بينى هايى مبنى بر فرار پرويز مشرف از پاكستان براى رهايى از محاكمه، با اعلام استعفاى وى از سمت رياست جمهورى اين احتمال ديگر از ميان رفته است. به گزارش ايسنا خبرگزارى آسوشيتد پرس در گزارشى نوشته است: ژنرال سابق پاكستان در حال حاضر مى تواند با خاطرى آسوده و امنيتى بالا دوران بازنشستگى خود را در ويلايى مجلل كه مشغول ساخت آن در حومه پايتخت است، سپرى نمايد. همزمان با قرار گرفتن پاكستان در آستانه بحران سياسى و از تاريخ ۱۸ اوت، زمان اعلام استعفاى مشرف، حاكم نظامى سابق پاكستان كه ۹ سال اداره امور را عهده دار بود، بسيارى از توجهات را به خود اختصاص داده است. نواز شريف كه دولتش در سال ۱۹۹۹ با كودتاى مشرف كنار گذاشته شد به دنبال گرفتن انتقام از مشرف از طريق محاكمه وى به جرم كودتا بوده است؛ جرمى كه مجازات آن اعدام است.
نظير ناجى، از تحليلگران امور پاكستان در روزنامه پر مخاطب اين كشور، جنگ، مى گويد: اين احتمال كه مشرف در پاكستان محاكمه شود بسيار ضعيف است زيرا من معتقدم مشرف همه ضمانت هاى لازم مورد نياز خود را دريافت كرده است. در همين حال يوسف رضا گيلانى، نخست وزير پاكستان اظهار داشت، زردارى كه انتظار مى رود پيروز انتخابات رياست جمهورى از سوى قانونگذاران باشد، به دلايل امنيتى در ساختمان دولت پاكستان بسر مى برد. يكى از مقامات اطلاعاتى پاكستان گفت گزارشاتى مبنى بر انجام سوء قصد به جان زردارى وجود دارد و وى پس از استعفاى مشرف، مكان سكونت خود را تغيير داده است. مشرف در حال حاضر در شهر راولپندى هر روزه پذيراى تعداد زيادى از نظاميان است كه به ملاقات وى مى آيند. طارق عظيم، رهبر حزب طرفدار مشرف كه در انتخابات ماه فوريه شكست خورد، گفت: مشرف خبرهايى را كه با مضمون خروج وى از پاكستان است، خنده دار مى داند. عظيم افزود: مشرف گفته است من هيچ جا نخواهم رفت و در پاكستان خواهم ماند و خانه جديدم هم تا سه چهار ماه ديگر ساخته خواهد شد. مشرف كه به عنوان غولى براى دشمنان سياسى خود محسوب مى شده است در حال حاضر هنوز در خطر تهديدات افراطيون است. اين افراطيون از مشرف به خاطر اتحاد با آمريكا در جنگ عليه تروريسم متنفر هستند. وى در طول اين چند سال بارها از انجام سوء قصد، جان سالم به در برده و مقامات اين كشور اعلام كرده اند ارتش به حفاظت از جان فرمانده سابق خود ادامه مى دهد.
پاكستان در اين مقطع زمانى شاهد رويداد هاى بسيارى بوده است. پس از كناره گيرى مشرف از قدرت به نظر مى رسيد كه تنش ها در اين كشور جنوب آسيا به پايان رسيده است اما با خروج حزب مسلم ليگ شاخه نواز از ائتلاف حاكم به نظر مى رسد تنش هاى جديدى در پاكستانى در حال شكل گيرى است.» به گزارش ايسنا پس از اعلام نواز شريف مبنى بر خروج حزبش از ائتلاف حاكم به خاطر اختلافات اين حزب بر سر موضوع ادامه فعاليت قضات بر كنار شده و انتخاب رئيس جمهور بعدى اين كشور، پاكستان دوره جديدى را در عرصه سياسى سپرى مى كند. هفته نامه تايم در گزارشى به بررسى اين مناقشه پرداخته است. در اين گزارش مى خوانيم: «پس از كناره گيرى پرويز مشرف از رياست جمهورى پاكستان به نظر مى رسيد تنش ها در اين كشور به پايان رسيده است اما ناگهان دولت ائتلافى كه پنج ماه از آغاز فعاليتش مى گذشت با بحران جدى روبرو شد. به رغم اعلام كارشناسان مبنى بر اينكه خروج مشرف باعث خواهد شد ثبات سياسى در پاكستان حكمفرما شود، اما نواز شريف، نخست وزير سابق اين كشور به دليل اختلافات با ديگر مقامات ائتلاف حاكم بر سر قضات بركنار شده و مسايل ديگر، حزبش را از ائتلاف دولتى خارج كرد.
به گفته كارشناسان، با خروج حزب مسلم ليگ نواز اين حزب به مخالف اصلى حزب مردم به رهبرى آصف على زردارى تبديل خواهد شد. نواز شريف عامل بروز اين مناقشه جديد را اقدامات آصف على زردارى معرفى كرده است. شريف اعلام كرد زردارى پيشتر قول داده بود كه افتخار محمد چودرى، قاضى ارشد پاكستان را بار ديگر در سمتش ابقا كند اما در اصل وى هيچ تمايلى به انجام اين كار ندارد. شريف گفت: ضرب الاجلى كه براى اعلام ادامه فعاليت قضات بركنار شده اعلام كرديم بدون هيچ نتيجه اى گذشت و تصميم گرفتيم از ائتلاف حاكم كنار برويم.» اين گزارش مى افزايد: «اكثر تحليلگران معتقدند كه موضع سخت نواز شريف در موضوع ادامه فعاليت قضات بركنار شده دورنماى سازش ميان شرف و زردارى را كم رنگ كرده است. ظفر عباس، روزنامه نگار برجسته روزنامه داون پاكستان مى گويد: در حالى كه نواز شريف نشان داد كه سياست هايش بسيار قاطعانه است زردارى نيز نشان داده كه تعريف اصول اخلاقى در سياست هايش بسيار متفاوت از ديگر سياستمداران در اين كشور است. يكى از اعضاى برجسته حزب مردم نيز مى گويد: با امضاى توافقنامه براى ادامه فعاليت قضات بركنار شده مرتكب اشتباه شديم. بنابراين زمانى كه اشتباهى را انجام بدهيد، جبران آن سخت است. خروج حزب نواز شريف از ائتلاف حاكم در حالى انجام شده است كه نزاع ها بر سر احراز سمت رياست جمهورى پاكستان نيز بالا گرفته است. نجمان ستى، از روزنامه ديلى تايمز مى گويد: زردارى گوى سبقت را از نواز شريف ربوده است. زردارى زيرك تر و بى رحمانه اقداماتش را انجام مى دهد. تمايل زردارى براى استحكام بخشيدن قدرتش با اعلام كانديداتورى براى احراز سمت رياست جمهورى به وضوح مشخص است. اين در حالى است كه اكثر اعضاى حزب مردم نيز از كانديداتورى زردارى استقبال كرده اند. يكى از اعضاى اين حزب مى گويد: زمان ما فرا رسيده است، زردارى رئيس جمهور ما خواهد شد. در حالى كه اكثرا در پاكستان اميدوار بودند كه ائتلاف ميان شريف و زردارى حفظ شود، به گفته كارشناسان جدايى حزب اين دو اجتناب ناپذير بوده است.
نصرت جواد، يك مفسر تحولات سياسى در پاكستان اظهار داشت: اين يك ائتلاف غير طبيعى بود. به نظر مى رسد كه دو حزب مردم و مسلم ليگ نواز به طور سنتى در دو طرف مخالف در صحنه سياسى پاكستان قرار دارند و اختلاف بنيادينى با يكديگر دارند. هفته نامه آمريكايى تايم ادامه داده است: «در حالى كه حضور زردارى در سمت رياست جمهور پاكستان ممكن است در اين كشور با مناقشاتى روبرو شود، تحليلگران مى گويند كه واشنگتن از حضور زردارى در اين سمت استقبال مى كند. يكى از تحليلگران مى گويند: از نظر آمريكايى ها، حضور زردارى در سمت رياست جمهورى پاكستان يك رويداد مثبت است. آنها معتقدند كه زردارى مى تواند اوضاع بى ثبات پاكستان را سامان بخشد. بعضى از ناظران معتقدند كه حضور شريف در ائتلاف حاكم باعث نااميدى واشنگتن شده بود.
بر اساس نظرسنجى هاى انجام شده نخست وزير سابق پاكستان بيشتر به مذاكره با شبه نظاميان تمايل دارد تا استفاده از ابزار نظامى، بنابراين آمريكايى ها نگران اين نگرش شريف در قبال شبه نظاميان بوده اند. طلعت مسعود، يك ژنرال بازنشسته پاكستان نيز مى گويد: حمايت شريف در مقابله با فعاليت هاى شبه نظاميان بسيار سرنوشت ساز خواهد بود و حمايت وى مفيد و ارزشمند است. با در انزوا قرار دادن وى ممكن است خطرات جدى در پاكستان ايجاد شود. در كل خروج حزب نواز شريف از ائتلاف حاكم اين نگرانى را نيز در پاكستان بوجود آورده كه بار ديگر در اين كشور شاهد دو حزب رقيب با رقابت هاى غير سازنده باشيم. با حضور زردارى در سمت رياست جمهورى به احتمال فراوان تنش ها ميان وى و شريف افزايش مى يابد و خطر درگيرى ها و ايجاد بحرانى ناشى از اختلافات اين دو پاكستان را تهديد خواهد كرد. خروج حزب مسلم ليگ نواز از ائتلاف حاكم احتمالا به دولت اين كشور ضربه خواهد زد اما باعث از بين رفتن آن نخواهد شد.
ازجانب ديگرزمان آن رسيده است تا به طور جدى به جنگ سوم جهانى بينديشيم. همينك مهم ترين عناصر اين جنگ وجود دارند. دقيقا همان گونه كه بسيارى از كارشناسان قفقاز پيش بينى كرده اند اين منطقه به يك بشكه باروت و منبع اصلى رقابت قدرت هاى بزرگ تبديل شده است.» به گزارش ايسنا آسيا تايمز در مقاله اى تحليلى به قلم دكتر نيكولاى سوكوف، عضو ارشد تحقيق در مركز جيم مارتين براى مطالعات عدم گسترش سلاح هاى هسته اى در مؤسسه مطالعات بين المللى مونترى و كارشناس سياست هاى امنيتى پس از دوران شوروى، تحولات اخير منطقه حساس قفقاز جنوبى و به ويژه جنگى را مورد بررسى قرار داد كه نخست ميان گرجستان و اوستياى جنوبى، استان خودمختار ولى جدايى خواه اين كشور در گرفت كه پاى روسيه را نيز به ميان كشيد و علنا به جنگ ميان گرجستان - روسيه تبديل شد. سوكوف در اين مقاله سعى دارد تا بگويد كه جنگ سوم جهانى چگونه خواهد بود و آيا اصلا مى توان گفت اين جنگ از هم اكنون آغاز شده است و يا خير. در اين تحليل مى خوانيم: «واضح است كه اختلافات ميان قدرت هاى بزرگ فراتر از اين منطقه است و در واقع درگيرى ها و جنگ در قفقاز در بازى هاى بزرگ و احتسابات شان معنى نسبتا كمى دارند، زيرا آمريكا، سازمان پيمان آتلانتيك شمالى (ناتو) و روسيه در اين جا منافع سمبليك مهمى دارند كه به بازيگران محلى اين هراس را نويد مى دهد كه رها كردن اين منافع مى تواند به شهرت و جايگاه جهانى آن ها ضربه وارد كند. شگفت آن كه از زمانى كه احتمال يك جنگ تمام عيار هسته اى كاملا به صفر رسيده است، فرصت يك رويارويى عظيم جهانى و مسلح افزايش داشته است.
بياييد تصور كنيم كه جنگ سوم جهانى چگونه ممكن است آغاز شود: جنگ نخست جهانى با ترور فرانتس فرديناند، دوك اعظم اتريش، توسط صرب ها در سارايوو در گرفت. اگرچه بر اساس شايعات، بعضى از ديپلمات ها و افسران اطلاعاتى روسيه از اين كار اطلاع داشتند، اما روسيه كه هم پيمان و حامى صربستان در آن زمان بود، اين كار را تقبيح كرد. اما روسيه مجبور شد وقتى كه اتريش با تمام توان نظامى به اين اقدام پاسخ داد، در جانبدارى از صربستان دخالت كند و جنگ جهانى نخست اين گونه شروع شد. اما در مورد قفقاز جنوبى نظر واشنگتن و بروكسل اين است كه پس از آن چه كه تهاجم روسى خوانده شد، گرجستان به زودى طرح اقدام عضويت را در ناتو دريافت خواهد كرد. اما چشم انداز زياد روشنى هم در اين باره وجود ندارد زيرا بعضى از اعضاى ناتو كه دونالد رامسفلد، وزير پيشين دفاع آمريكا، به درستى آن ها را « اروپاى قديمى» خوانده است، اشتياقى به اين كار ندارند. اما بحث بر سر دفاع از گرجستان در آمريكا خيلى طرف دارد و اين به مقدار زياد مديون فعاليت هاى انتخاباتى دو كانديداى رياست جمهورى آمريكاست كه توانسته اند از اين بحث به نفع خود استفاده كنند.» اين تحليل افزوده است: «در واقع لزومى ندارد گرجستان عضو ناتو شود؛ فرآيندى طولانى كه موانع زيادى دارد. آسان تر اين است كه فقط دو يا سه گردان از نيروهاى آمريكايى در خاك گرجستان مستقر شوند تا اين كشور را به نسخه جديدى از آلمان غربى طى جنگ سرد تبديل كنند.
پنجاه سال پيش نيروهاى آمريكايى در آلمان غربى گروگان بودند و كشتار آمريكايى ها در نتيجه حمله شوروى، آمريكا را به طور غير قابل اجتنابى به يك جنگ واقعى با شوروى ها مى كشاند. اين يكى از بهترين طرح ها بود. ما نمى دانيم كه آيا اين طرح جواب مى داد يا خير زيرا نمى دانيم كه آيا اتحاد شوروى واقعا قصد حمله داشت، ولى به نظر مى رسد اين گونه باشد. هم اكنون عامل واقعا غير قابل پيش بينى در بازى دفاع از گرجستان اين است كه آيا رهبرى گرجستان (در آينده نزديك يعنى ميخاييل ساكاشويلى) آماده خواهد بود به عنوان بخشى از اين تيم بازى كند؟ يك واقعيت غير قابل انكار در مورد آن چه كه روس ها آن را جنگ پنج روزه مى خوانند اين است كه آمريكا به گرجستان بسيار شفاف هشدار داده بود كه از درگيرى مستقيم با روسيه دورى كند. اما ساكاشويلى و تيمش به جنگ رفتند و وقتى متوجه شدند كه در حال شكست خوردن هستند، از واشنگتن خواستند تا مداخله نظامى كند و اين واقعا اين شك و ترديد را به وجود مى آورد كه آيا همين افراد وقتى كه تضمين هاى امنيتى اتوماتيك را به دست آورند، ديگر به منافع آمريكا توجه خواهند كرد؟» در اين تحليل آمده است: «هم اكنون تكرار دقيقا همين سناريو را يك سال آينده تصور كنيد: دولت آمريكا با نيروهاى خود مستقر در گرجستان قادر نخواهد بود كه كنار بايستد و يا كوتاه آيد، بدون توجه به اين كه چه چيزى واقعا ايجاد خصومت را تحريك خواهد كرد.
نسخه آمريكايى حمايت از گرجستان و ضديت با روسيه حاكم خواهد بود و اين يعنى آمريكا در جنگ حضور خواهد داشت. از سوى مقابل، روس ها نيز عقب نخواهند نشست و بهانه آن ها نيز دقيقا ضديت با تفليس و واشنگتن خواهد بود. بنابراين طرف ديگر جنگ روسيه خواهد بود. به طور واضح نيروهاى روسى مى توانند ارتش گرجستان را له كنند، اما در برابر آمريكا هيچ شانسى ندارند. پاسخ اين ادعا را دكترين فعال جنگى اين گونه مى دهد كه روس ها از تسليحات هسته اى در برابر پايگاه هاى نظامى كه آمريكا از آن ها حمله خواهد كرد و همچنين در برابر مراكز كنترل و فرماندهى استفاده محدودى خواهد كرد. بحث از پايگاه در اين جا يك ناو هواپيمابر در مديترانه و يا شايد هم چندين پايگاه آمريكا در اروپا است. به جنگ سوم جهانى خوش آمديد: جنگى عمدتا متعارف كه چاشنى آن يك چندتايى قارچ هسته اى (بمب هسته اى) اين جا و يا آن جا خواهد بود. جنبه بسيار مجذوب كننده اين سناريوى تيره اين است كه هندوستان و چين، دو قدرت برجسته در حال ظهور اقتصادى و سياسى كاملا خارج از اين بازى هستند؛ آن ها در جنگ روسيه- آمريكا بر سر قفقاز جنوبى هيچ منافع واقعى يا خيالى نيز ندارند.» «و اين همان دليلى است كه ما بايد اميدوار باشيم در دوران انتقال قدرت اقتصادى و نهايتا سياسى از كشورهايى كه به طور سنتى آن را در اختيار داشتند به سوى آسيا با امنيت زندگى كنيم و ممكن است بتوانيم شاهد درگيرى ميان قدرت هاى اصلى و استفاده از تسليحات هسته اى نباشيم. با اين حال با توجه به روند اوضاع اقتصادى كنونى، ما تنها براى چند سال خوشبخت خواهيم بود.
ازطرف ديگرامضاى قرارداد استقرار سپر دفاع موشكى آمريكا در لهستان، خبر از آغاز مجدد جنگ سرد مى دهد. در بحبوحه اختلافات روسيه و غرب در مسأله گرجستان، آمريكا قرارداد استقرار بخشى از سپر موشكى خود در مركز اروپا را امضا كرد. به گزارش ايرنا استقرار اين موشك ها كه بخشى از سامانه نظامى آمريكا در اين منطقه است، نزديك ترين فاصله موشك ها با مرزهاى روسيه خواهد بود. طبق اين قرارداد، لهستان در برابر استقرار ۱۰موشك رهگير آمريكا در پايگاهى در شمال اين كشور، از همكارى نظامى بيشتر آمريكا از جمله دريافت سامانه ضدموشك پاتريوت بهره مند خواهد شد.
سيستم سپر موشكى آمريكا براى مقابله با موشك هاى بالستيك يا قاره پيمايى طراحى شده كه بيش از ۵هزار كيلومتر (۳۱۰۰ مايل) برد دارند. تأسيسات زمينى اين سيستم شامل ۸ رهگير در آلاسكا و ۲ تاى ديگر در كاليفرنيا است. در خارج از خاك آمريكا هم پايگاه هاى رادارى در «فلايينگ ديلز» (Fylingdales) بريتانيا و تولى Thule در گرينلند (قلمرو كشور دانمارك) واقع شده اند. اين قرارداد زمانى به امضا رسيده است كه غرب و آمريكا، سعى در به چالش كشيدن هژمونى مسكو در منطقه دارند و واشنگتن مى كوشد اراده خود را به جهان تحميل كند. در سال ۱۹۷۲ آمريكا و اتحاد شوروى، قرارداد منع توليد موشك هاى ضد بالستيك (ABM) را امضا كرده بودند و بر اساس آن اجازه داشتند فقط يك سامانه ضد موشكى براى مقابله با شليك موشك هاى بالستيك تأسيس كنند. اين سامانه شامل حداكثر ۱۰۰ سيستم رهگير و تأسيسات رادارى بود.سامانه هاى دو كشور در ايالت داكوتاى جنوبى در آمريكا و اطراف مسكو در شوروى مستقر شدند. در حالى كه اين پيمان با بازداشتن اين دو كشور از دستيابى به توانايى ايمن سازى در مقابل حمله متقابل اتمى به توازن استراتژيك ميان دو ابرقدرت منجر شد، در دسامبر ۲۰۰۱ جورج بوش خروج يكجانبه از اين پيمان را اعلام كرد تا «طرح دفاع ملى موشكى» را اجرا كند؛ اين سيستم دفاع موشكى «پسران جنگ ستارگان» ريگان نام گرفته است. در مقابل اين رفتار، پوتين نيز اعلام داشت كه ديگر به تعهدات خود در «پيمان نيروهاى متعارف در اروپا» پايبند نخواهد بود. ماجرا هنگامى آغاز شد كه كاخ سفيد اعلام كرد قصد دارد با استقرار سيستم رهگير موشك در لهستان و تأسيسات رادارى در جمهورى چك، با تهديد موشكى كشورهايى نظير ايران و كره شمالى مقابله كند در حالى كه روسيه در همان ابتدا، اين سخنان را مجموعه اى از «ادعاهاى كهنه و كليشه اى» عنوان كرد و طرح آمريكا براى استقرار سپر دفاع موشكى در اروپاى شرقى را تهديدى براى خود دانست. در همين راستا رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا با سفر به مسكو سعى كرد به كرملين اطمينان دهد كه برنامه هاى دفاع ضد موشكى در آسياى ميانه به هيچ وجه روسيه را تهديد نمى كند بلكه براى مقابله با حمله موشكى از آسيا است، ولى تمامى استدلال هاى وى مسئولين روسى را راضى نكرد واو در تحقق هدفش ناكام ماند. در واقع مخالفت شديد سران كرملين با نصب اين تأسيسات در همسايگى روسيه و به دنبال آن آزمايش موفقيت آميز يك موشك بالستيك جديد چند كلاهكه، عملاً زمينه هاى ظهور مجدد جنگ سرد و مسابقه تسليحاتى جديدى را فراهم آورده است.
در رابطه با اين موضوع بايد اذعان داشت كه آغازگر اين تشنجات، بدون ترديد، واشنگتن است. ولاديمير پوتين، رئيس جمهورى وقت روسيه، پيشتر اعلام داشته بود كه واشنگتن مى تواند به صورت مشترك با روسيه از ايستگاه رادار قبله (Gabala) در شمال جمهورى آذربايجان استفاده كند. ايستگاه رادار قبله، بناى بتونى عظيمى است كه بيش از هر چيز ديگرى در اين منطقه مجاور با كوه هاى قفقاز در نزديكى مرز روسيه به چشم مى آيد. اين ايستگاه جزئى از سيستم دفاعى روسيه است كه از زمان شوروى سابق براى ردگيرى موشك هاى شليك شده با برد شش هزار كيلومتر مورد استفاده بوده است. ايستگاه فوق، كاملاً عملكردى محرمانه دارد و با ايست هاى بازرسى و حصارهاى الكتريكى محافظت مى شود. عدم پذيرش اين پيشنهاد از سوى ايالات متحده و عقد قرارداد با لهستان براى استقرار سپر موشكى خود، از يكسونشان دهنده تهديد موقعيت منطقه اى مسكو از جانب واشنگتن و از سوى ديگر اهميت كشورهايى چون لهستان، جمهورى چك و مجارستان به همراه سه كشور حوزه بالتيك كه قبلاً جزء خاك اتحاد جماهير شوروى بوده و حامى مسكو به شمار مى آمدند، است. اين گروه از كشورها در گذشته، از انسجام چندانى برخوردار نبوده اند اما در چند ماهه اخير به ويژه پس از بحران گرجستان، با موضع ضد روسى آمريكا همراهى كرده اند. با اين حال ورشو نمى تواند چندان نسبت به آينده خود و منطقه خوشبين باشد چرا كه روسيه پيشتر نيز اعلام كرده بود كه در صورت امضاى اين قرارداد از سوى لهستان، چاره اى به جز نشانه رفتن موشك هايش به سوى اين تجهيزات ضدموشكى نخواهد داشت. به گزارش اينترفكس، ژنرال آناتولى نوگويتسين از مقام هاى بلندپايه ارتش روسيه تنها ساعاتى پس از امضاى اين قرارداد، لهستان را به يك حمله نظامى «كه احتمالا اتمى خواهد بود» تهديد كرد. به همين خاطر مقامات اين كشور تقاضاى موشك هايى با برد كوتاه را براى دفاع هوايى و تضمين كمك آمريكا به اين كشور در عوض اجازه استقرار پايگاه موشكى كرده اند. توجه به اين نكته ضرورى به نظر مى رسد كه زمانبندى اين قرارداد (زمان درگيرى هاى گرجستان) و همچنين تقاضاهاى لهستان براى تقويت قدرت نظامى اش، همگى در راستاى آغاز جنگ سردى جديد و آشوب هاى تسليحاتى مدرن در منطقه قابل تفسير است.
* با استفاده از منابع خبری و انترنیتی
توجه !
کاپی
و نقل مطالب از «اصالت» صرف با
کسب مجوز کتبی از «اصالت»
مجاز است !
کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت
محفوظ و متعلق به «اصالت»
می باشد.