خامه ی از: داکتر حمیدالله مفید
پیش از همه لازم است تا فرارسی عید کرسمس به همه مسیحیان جهان شادبش گفته شود.
روز بیست و چهارم شب مقدس و شب های ۲۵ و ۲۶ ماه دسمبر شب های کرسمس و یا (واینختن) در جهان مسیحیت بر پا می گردد.
باورمندان دین کهن و جهان گستر عیسایی این شب ها را با دادن تحفه ها، پخش شیرینی های گوناگون، نوشیدن شراب و نشستن خانواده ها در کنار هم به جشن و پایکوبی میپردازند.
در جهان بی بند و بار کنونی غرب، که انسان با کوله بار سرگردانی، تا نشست آفتاب زندگیش بوسه بر آستان کار میزند و گویا که انسان برای کار آفریده شده نه کار برای انسان. از کار دست کشیدن و چند روزی را در خدمت خانواده ها و دوستان سپری کردن رسم درست و در خور ستایش است. در این شب ها هُلهُله ی جشن و شادی از هر کران پیداست و چنین پنداشته میشود، که شور و هیجانی فنا ناپذیر در جهان به زایش نشسته است.
و اما این جشن همگانی که از استرالیا تا آسیا و از آسیا تا افریقا و از افریقا در سراسر اروپا و امریکا گشایش میابد چگونه و کی پدیدار گردید ه است؟
زندگی حضرت عیسا (ع) در میان پیامبران یکتا پرستی از پیچیدگی ویژه ای برخوردار است. پیدایشش، زندگیش، آموزش هایش و مرگش و یا عروجش همه پیچیده و نا پیدا اند، از آثار دینی مسیحیت و اسلامی چنین بر می آید که عیسا یک انسان استثنایی است اندیشه و افکارش درست در نقطه مقابل اندیشه و افکار خشن دین یهودیت قرار دارد، رهگذری است در تاریخ که مدت کوتاهی شاید سه سال در میان شاگردانش زندگی میکند، آنچه بنام مسیحیت در هاله ی یک مذهب مستقل جدا از یهودیت پی افگنده شد، در سده ی نخست ترسایی است، انجیل های چهار گانه (که میان آنها تفاوت های برجسته ی پدیدار است) نزدیک به هفتاد سال پس از مرگ او گردآوری گردیده اند.
همچنان است مراسم و جشن های دین مسیحیت که همه پسانها و کم از کم نزدیک به سه سده پس از مرگ حضرت عیسا (ع) پی افگنده شده اند. درست زمانی که کنستانتین امپراتور مسیحی روم در سال ۳۱۲ ترسایی بر کارگاه سیاسی روم فرمان روا شد دین مسیحیت نیز باز و رونما گردید.
و اما شبهای کرسمس: برخی از دانشمندان بر این باور اند که شب های کرسمس باز مانده جشن یلدای میترایی است که در گذر زمان به شب های کرسمس چهره گردانیده است.
یکی از جشن های مانده از ایرانویچ باستان جشن شب یلدا است (یلدا واژه سریانیست که در زبانهای آریک باستان رهگشوده است و به معنی پیدایش یا میلاد است) این شب که درازترین شب سال (شب سی قوس فردای اول جدی) میباشد به باور پژوهشگران پایان پایز یا خزان و آغاز زمستان است. در چنین شبی میترا یا مهر کنار دریاچه ی از دل تخته سنگی زایش میآبد. او در وجود خدای شکست ناپذیر خورشید، مهر و دوستی روشنایی و دادگستری پدیدار می گردد. میترا گاو سپیدی مقدسی دارد که همه جا مونس و همراه اوست. روزی خدای خورشید به میترا فرمان میدهد که گاوش را قربانی کند، او گاوش را با بی میلی میکُشد و خون او را با خشم میپراگند، به دستور ایزد، از خون گاو گیتی و پدیده های درونی آن آفرینش میابند. پس از این قربانی میترا بر کشتی خدای خورشید سوار می شود و بر فراز اقیانوس ها میرود سپس به آسمانها کشانیده میشود و از همان زمان میانجی میان آفریدگار و آفریدگان میشود (از نگاه واژه شناسی نیز میترا میانجی معنی میدهد.). دین میترایی دین اریایی های باستان میشود و صد ها سال در این مرز و بوم ریشه میدواند پس از پیروزی اشکانیان بر دولت هخامنشی ها این دین به سرزمین هخامنشی ها ره میابد و از آنجا به سوی روم مرکز امپراطوری رومیان راه میگشاید و بزودی در سراسر اروپا پخش میشود امپراطورانی نیرومندی چون: کومودوس (۱۸۰-۱۹۲) ترسایی، سپتیمیوس سوروس (۱۹۳-۲۱۷) ترسایی، کاراکالا (۲۱۱-۲۱۷) ترسایی و جولیان نامور شده به جولیان مرتد و مردم و سربازان روم از این دین پیروی و از جشن های آن پاسداری میکنند. در روم باستان جشن شب یلدا یا میلاد میترا یا خدای مهر همه ساله برگذار میگردید و مردم در شب های ۲۱ تا ۲۶ ماه سپتمبر به نام جشن میلاد میترا با پخش شیرینی و آرایش درخت سرو یا سرو یلدا به سرور و شادی میپرداختند.
اگر از باور های ساختگی و پیدایش میترا از میان سنگ بگذریم، به یک حقیقت پذیرفتنی که در آیین میترایسم پدیدار است بر میخوریم و آن پیروزی روز بر شب های دراز است در همین روز های سال خورشید از افق جنوب آهسته آهسته بسوی میانه های آسمان ره میگشاید و روز ها آهسته آهسته دراز و شب ها کوتاه میگردند. و آخرین روز کوتاه بسر میرسد و روز جدیدی هستی میابد و در این روز میلاد روز و خورشید جدید است شاید واژه یلدا نیز از همین دیدگاه پیریزی شده باشد.
به همین منوال دین میترایسم توسط امپراطوران روم و سربازان شان در سده های سوم و چهارم ترسایی رقیب سرسخت دین نوپیدای عیسایی میشود. رومیان همه ساله در بزرگداشت میلاد خورشید شکست ناپذیر شادی و پایکوبی میکردند و آنرا بر پا میداشتند.
در کناره های رود راین، دانیوب و فرات کنیسه ها ومعابد متعددی برای میترا بنا می گردد . دیو کلیتان امپراتور روم در پی باز آفرینی دین میترایی و آیین آن میگردد و در سال ۳۰۷ معبدی بزرگی در کنار رود دانیوب نزدیکی های شهر (وین) برای میترا ساخت و میترا را حامی امپراطور روم نامید.
پس از پیروزی کنستانتین امپراطور مسیحی در سال ۳۱۲ ترسایی و گسترش مسیحیت در سرزمین روم دین میترا آهسته آهسته ناتوان گشت، در سده ی چهارم ترسایی مسیحیان بخوبی از فلسفه میترایی و اندیشه ها و جشن های آن اگاه بودند و کوشیدند تا از قابلیت های سنت های مانند جشن یلدا و آیین پیدایش میترا به منظور گسترش مسیحیت استفاده کنند و کم کم با جاگزین کردن عیسا به جای میترا، تمام شکوه و بزرگی جشن پیدایش میترا به جشن پیدایش عیسا مبدل گردید.
به همین گونه جشن شب یلدا یا جشن پیدایش میترا که پیشاپیش به خوبی در فرهنگ و باور های دینی امپراطوری روم ریشه دوانیده بود و پیشینه ی دور و درازی داشت تا سال ۳۳۶ ترسایی به گونه ی رسمی به عنوان سالروز میلاد مسیح یا کرسمس تعیین شد و میترا جای خود را به مسیح داد. افزون بر این ها:
۱- عیسای مسیح که خودش خودش را پیغمبر خدا مینامید، مانند میترا که پسر خدای خورشید است ۳ سده پس، پسر خدا شد.
۲- سالروز پیدایش میترا به سالروز پیدایش مسیح چهره بدل کرد.
۳- جشن یلدا به جشن کرسمس تغییر پذیرفت.
۴- عیسای که زندگی او پیش از این در هاله از غبار گمنامی پنهان بود یکباره صاحب سال پیدایش، سال روز عروج، سالروز زنده شدن مجدد، صاحب کتاب انجیل و صاحب جایگاه پسر خدایی شد.
تعویض جشن میترا به جشن کرسمس در آغاز با مخالفت روبرو شد بخش شرقی امپراطوری روم ۶ جنوری را روز تجلی خدا بر آدمیان (ایپی فاری) در قالب تولد و تعمید عیسا میدانست و کلیسای اورشیلم هم ۶ جنوری را روز پیدایش عیسا میدانند و تا امروز نیز کلیسای اورتودوکس روس و ارامنه به روز ۶ جنوری باورمند هستند.
تجلی جشن یلدا به میلاد مسیح را برخی سروده سرایان زبان دری نیز بدیده داشته اند.
سنایی گوید:
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا
سیف اسفرنگی:
سخنم بلند نام از سخن تو گشت و شاید
که دراز نامی از نام مسیح یافت یلدا.
درخت کرسمس:
برخی ها بر این باور اند، که نخستین کس که درخت سرو را به شمع های رنگارنگ آرایش کرد (مارتین لوتر) اصلاح طلب پروتستان بود، او شبی تاریکی نزدیکی های کرسمس در راه بازگشت به خانه تحت تاثیر زیبایی ستارگانی که از میان شاخه های یک درخت صنوبر کوچک میدرخشیدند قرار گرفت و برای پی ریزی این تاثیر بر روی درخت داخل منزل شمعهای را در شاخه های آن درخت آویخت. از همین رو درخت کریسمس تا سده ی نزدهم در کشور برتانیا کار بردی نداشت ولی آلمانی ها از سال ۱۸۲۰ ترسایی این سنت را بکار میبردند و پسان ها به تمام کشور های مسیحی کشانیده شد.
نیکو لاوس یا بابا نویل:
سانتا کلاس یا پاپا نویل که (سنت نیکو لاس) نام داشت در سده چهارم میلادی در ترکیه به دنیا آمد، از همان دوران کودکی بسیار دیندار و وارسته بود و زندگی خود را در راه گسترش دین و اصول مسیحیت وقف کرد. به خاطر گشاده دستی و بخشندگی به کودکان و غریبان نامور گردیده بود. رومیان او را دستگیر و زندانی ساختند. پس از آنکه کنسانتین امپراطور روم گردید، نیکولاوس را از زندان رها ساخت و در سال ۳۲۵ ترسایی (انجمن نیکا) را پی ریزی کرد و نیکولاوس را به نمایندگی خود گماشت. سنت نیکولاوس به خاطر گرایش و دوستی وافری به کودکان و دست بخشندگی که به غریبان داشت بسیار نامور شده بود.
هلندیان افسانه نیکولاوس را زنده نگهداشتند و کودکان بوت های چوبی خود را به امید دریافت هدیه در بیرون از خانه میگذاشتند. و این رسم آهسته آهسته در سراسر جهان مسیحیت راه یافت. و امروز بنام نیکولاوس از ۱۲ ماه دسمبر براه میافتد.
در سال ۱۸۲۲ (کلمنت – سی موره) شعر مشهور (ملاقات با سنت نیکولاوس) را منتشر ساخت که پسانها در شب قبل از کرسمس در خانه ها خوانده میشود. از آن به پس سنت نیکولاوس در هیات مرد چاق لباس سرخ با ریش سفید در جهان مسیحت شهرت یافت و همه ساله در شهرها و روستا ها به کودکان شیرینی و چاکلیت توزیع می گردد.
جمعه، ۲۵ دسامبر ۲۰۰۹
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat