جمعه، ۱۸ سپتمبر ۲۰۰۹
کابل باز در خون غوطه زد
صحنه انفجار پنجشنبه در کابل
واقعهء دیروز کابل باز ترس، غم و اندوه را در قلب انسانهای مصلح پدیدار کرد، ناله های زنی که با فریاد و دشنام فرزندانش را می پالید و پسر نو جوان وی دلداری میداد از دیروز تا حال طنین انداز گوش هایم است. ای کاش مثل کرزی و سایر جاه طلبان قدرت گوش هایم نمیشنید و قلبم به شان این جنایتکاران از سنگ می بود تا دردی را احساس نمیکردم و ناله را نمی شنیدم و چشمانم اشک زن و مادری را نمی دید .
ای مسلمان(!) خدا پرست(!) که دست به انتحار میزنی آیا بنام انسان عاطفه و مهر را در وجودت احساس میکنی؟
از خدا ترس داری؟
از جنت، دوزخ و روز محشر چه در گوش هایت نواخته اند؟، ضرورت به برزخ و فردوس خدا نیست، این دنیا را جهنم به بیچاره ها و غربا در این ماه مبارک رمضان و آمد- آمد عید کردی و بهشت را در بلند منزل های شیرپور و کوتل خیرخانه ساختی، منکر از انسان و انسانیت شدم، ای معامله گران، تیکه داران دین و مذهب! گاهی فرزندان تان را در تخیل جسمش را در خون و تابوت کرده اید یا در خواب مرگ شان را دیده اید؟ قلب تان دردی را احساس کرده است؟
بنام انسان، عاطفه، ترحم، محبت، وجدان، ضمیر، سرشت، مهر و عشق آشنا و در خود احساس کرده اید؟
ارمغان تان قتل، دزدی، جنایت، فریب، اختطاف، فقر، ویرانی و به خاک و خون کشاندن ملت و مردم است. جاده های کابل پر از معیوب و معلول اطفال گدا است، گاهی به رسم عاطفه دل تان کمی تکان خورده و نزد وجدان تان شرمنده شده اید؟ باور دارم که شما از جاده های انسانیت به سوی وحشت و قاچاقبران حرفوی عاطفه شده اید و از اسلام فاصله ها به دور رفته مغز های تهی شده مانند گودی های کوکی به دستور با داران تان کوک شده سرک ها و جاده های کابل را با خون هموطنان بی گناه و فقیر رنگین ساخته وجدان تان را در بهای دالر فروخته دعوی اسلامیت دارید. دردا! دریغا! که شما هم در مسیر رفته گان بی برگشت فرار دارید، دنیا به همه عظمتش به کام فرد باقی نمی ماند، حیف که در این دنیای فانی اتکاه به ظلم و جانیت کرد.
* تصویر از صفحهء فارسی بی بی سی
ملالی افغان
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat