پنجشنبه، ۸ جنوری ۲۰۰۹
رفقای عزیز، گردانندگان و تمامی همکاران راستین و صادق سایت «اصالت»!
سلام های گرم نثار هریکِ شما رفقای گرانقدر در هرکجائی که قرار دارید.
اصالت، طوریکه از نام و مفهوم آن پیداست میراثی است بجامانده از مبارزین راستین و پیشین ما که با امانت داری و هوشیاری حفظ و از ضربات راست و چپ افراطی با درنظرداشت اوضاع و شرایط و بحرانات فکری محافظت گردد.
تجربه چندین دهۀ مبارزه تحت رهبری ح.د.خ.ا. (حزب زحمتکشان افغانستان) تحت رهبری داهیانه رفیق ببرک کارمل فقید نشان داد که این حزب از نخستین روزهای تأسیس اش آماج توطئه، دسیسه و حملات ارتجاع داخلی و خارجی قرار داشت. بخصوص موجودیت رفیق کارمل و ح.د.خ.ا. از تحمل آی. اس. آی و ارتجاع منطقه خارج بود. در آخرین تحلیل حزب تحت رهبری رفیق ببرک کارمل بعد از طی مراحل و آزمونهای دشوار در اثر یک توطئه از قبل سازمان داده شده بوسیله عمال داخلی و بیرونی از قدرت کنار زده شد که از آن زمان تا حال حدود بیست و دو سال سپری میگردد. درین جا قابل ذکر می دانم که مقدمات این فاجعه در سال ۱۳۶۵ طرح ریزی شده بود. بعد از فروپاشی، رهبران فرار را بر قرار ترجیح داده، سر را به سلامت کشیده، هزاران عضو حزب را بی سرنوشت و بدست تقدیر سپردند. آنها یعنی رهبران جبون و ترسو نه تنها به رفع کج رویها و کج اندیشی ها نپرداختند، نه تنها اعمال گذشته را جبران نه نمودند و اشتباهات را تصحیح، بلکه هریک بخاطر فرار از روز بازپرس، فرکسیونهای متعدد و مورد نظر را تحت نام های مختلف ایجاد و بدین ترتیب هرکدام امروز رهبر و شاید بعدها فرماندار، وزیر و وکیل پارلمان توظیف تا باشد از قافله و لُطف ایساف و ناتو عقب نه مانند.
این رهبران چرا به جای تمرکز تمام نیرو، خرد، تجارب بعد از سالها خاموشی به جای احیای مجدد حزب و از سرگیری فعالیت و آماده ساختن شرایط بخاطر تدویر کنگره سوم و یاهم کنفرانس سرتاسری، با درنظرداشت اوضاع و شرایط کشور، منطقه و جهان این همه فراکسیونها و جزایر متعدد و تشدید بحران، اختلاف میان اعضای حزب؟ و بالاخره چرا برخلاف دهها بار سوگند یادکردنها، گلوپاره کردن ها، دادن شعارهای آتشین و یا این هم ۳۶۰ درجه چرخش و عقب گرد، عقیده تبدیل نمودن و توبه نامه؟
بر می گردم به اصل موضوع،
طوریکه رفقا و علاقمندان سایت «اصالت» مطلع اند به ابتکار سایت «اصالت» از چند ماه قبل کمیسیونی بخاطر تجلیل از هشتادمین سالروز تولد مبارز نستوه، یار و یاور توده های زحمتکش افغانستان، رهبر و مؤسس ح.د.خ.ا. رفیق ببرک کارمل فقید رئیس جمهور سابق ج.د.ا. و رئیس شورای انقلابی ج.د.ا. ایجاد گردیده بود. که در نتیجۀ کار و فعالیت کمیسیون بالاخره به تاریخ ۲۹ دسمبر ۲۰۰۸ این محفل باشکوه در فضای محبت، صمیمیت و احترام متقابل تدویر یافت و لازم میدانم ذکر نمایم که پیام های رفقای عزیز از داخل کشور و پاکستان و ابراز همبستگی نه تنها به شکوه محفل افزوده بود بلکه رفقای حاضر را شدیداً تحت تاثیر قرار داد که عدۀ به شمول خودم نمی توانستیم جاری شدن اشک ها را پنهان کنیم، زیرا که موقعیت آن رفقا مانند هزاران هموطن داغ دیده، ستم دیده و تحت فشار بی امنی، اقتصادی قابل درک و فهم بوده و است. و اما احساس ما با تمامی امکانات دست داشته در اروپا و سایر نقاط جهان.
اما قبل از برگزاری این محفل انعکاسات از چه قرار بود؟
تا جایکه من شخصاً آگاهی و اطلاعات دارم، اعضای کمیسیون تجلیل از بزرگداشت شخصیتِ ملی، سیاسی زنده یاد ببرک کارمل رهبر و مؤسس حزب زحمتکشان افغانستان، منحیث وظیفه و رسالت با تمامی و یا اکثریت رفقا، هواداران، کادرها و رهبران شاخه ها و فرکسیونها تماس گرفته پیشنهاد شرکت و همکاری آنها را نموده بودند تا در محفل اشتراک نمایند. اما با تأثر و تأسف نه تنها شرکت نکردند بلکه دست به سبوتاژ و تبلیغات بی مورد و بیجا نیز زدند، عدۀ به این باور بودند که درین گردهمآیی رهبران خطاکار شدیداً مورد انتقاد قرار خواهند گرفت، عدۀ به این باور بودند که درین گردهمآیی تشکیلات کدام حزب سیاسی اعلان می گردد، عدۀ پیش بینی نموده بودند که هرگاه این محفل که بوسیله چند جوان نازنین سازمان داده شده باشکوه برگزار گردد، ماهیت و تأثیر فرکسیونهای جداشده بخصوص نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان و حزب متحد ملی علومی صاحب را زیر سوال برده و از تأثیر و اعتبار، فعالیت و روابط آنها خواهد کاست. بناً این هردو (نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان و حزب متحد ملی) یک روز قبل از برگزاری این محفل یعنی به تاریخ ۲۸ دسمبر ۲۰۰۸ محفل جداگانه ای را تدویر، ترقی را بالای متحد تحمیل نمودند و یا برعکس. و نیز در پایان اعلان نمودند که این محفل یاد و بود بود و ختم، دیگران حق ندارند محفلی را بدین مناسبت تدویر نمایند. این اقدام باعث شد که عدۀ زیادی از رفقا به این فکر شوند که شرایط و پلان تغییر کرده است. اما بعداً این عمل را بمثابه یک توطئۀ در خفا تنظیم شده ارزیابی نمودند.
اما یک نکته جالب را باید یادآور شوم و آن اینکه: چند دقیقه قبل از تدویر محفل رفیق سابق صدیق وفا را با جمع دو سه رفیق دیگر بیرون از تالار ملاقات نمودیم، با وجود آنکه زمان و یا وقت کوتاه در اختیار داشتیم، رفیق وفا بسیار مختصر و کوتاه یادآور شد که رفقا یک چیز را لازم میدانم که خدمت شما عرض کنم، و آن اینکه دیروز (۲۸ دسمبر ۲۰۰۸) در آن محفل نیز شرکت نموده بودم، شما نباید نقش و تأثیر رفقای بزرگ را نادیده بگیرید، آنها پیوندها و نفوذ خویش را دارند، شما رفقا از فرموده رفیق صدیق وفا چه برداشت دارید، این چه را میرساند؟ و یک بخش آن واضح است که رفقای بزرگ مانع رفقای کوچک جهت شرکت درین محفل شده بودند.
اما من خطاب به این رفقای بزرگ می گویم و به صراحت می گویم که شما را سوگند به شرف تان، شما را سوگند به آنچه که خودشما عقیده دارید، بس کنید، پای تان به لب گور رسیده است، امروز و یا فردا خواهید مُرد اما نسل آینده را منحرف نسازید، مریض نسازید، شما در مقایسه با لایق، لایق تر نیستید، می بینید او نفرین شده است، زیرا که او بار بار فروخته شده است.
بگزارید در برابر این همه کژ روی ها و کژ اندیشی ها تاریخ و نسل جوان و وطنپرست، علم داران آینده قضاوت نمایند.
چنانچه زمانی شاه امان الله خان لاتی و بی دین تبلیغ می شد اما امروز حتی دشمنانش نیز جامه و عقیده تبدیل و از او ستایش می نمایند. اما دوستان نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان قبل از دیگران بیشترین سر و صدا، ناراحتی و تبلیغات را براه انداخته بودند، و دقیق تر اینکه درست دو و یا سه روز قبل از برگزاری تجلیل از هشتادمین سالگرد تولد رفیق ببرک کارمل فقید با یک دوست صرف در همین رابطه زیادترین صحبت و بحث را ذریعه تیلیفون داشتم و این دوست بیشترین ناراحتی و عصبانیت را از خود تبارز می داد، معلوم بود که این برداشت شخص خودش نیست و کسانی به او چنین الهام و آیده را داده اند. بسیار جالب و قابل توجه است این دوست که از جمله عضو فعال نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان نیز میباشد با صراحت یادآور شد که گویا رفیق ببرک کارمل نمی تواند شخصیت ملی باشد و حتی با پُرروئی یادآور شد که اگر رفیق کارمل شخصیت ملی باشد پس احمدشاه مسعود نیز می تواند شخصیت ملی باشد. عجب روزگاریست نازنین. چه مقایسۀ داهیانه، چه قضاوت روشنفکرانه، و یا بهتر است گفت چه دیوانگی سیاسی و چه بی خبری که رهبر و مؤسس یک حزب مردمی، مدافع توده های زحمتکش، رئیس جمهور، جمهوری دموکراتیک افغانستان، رئیس شورای انقلابی وقت، حداقل پنج دهه مبارزه بخاطر رنج های بیکران خلق ستمدیده افغانستان، وکیل پارلمان یعنی نمایندۀ با اعتماد مردم را با یک انسان جانی، قاتل هزاران سرباز، افسر، روشنفکر وطنپرست، قاتل مردم شهر کابل و هموطنان اهل تشییع، مسؤول ویرانی های کابل، تاراج گر مشهور هست و بود وطن، قطاع الطریق ( ) شارلتان را مقایسه نمودن از عقل و خرد انسان آگاه و واقعاً وطنپرست و مردم پرست بدور است و اصلاً قابل باور نیست، و این آشکارا جفا و گناه نابخشودنی میباشد.
آرزو دارم این دوست لُطف فرمایند این اشتباه را تصحیح و یا شاید قصدشان چیزی دیگری بود و یا شاید درآن لحظه نتوانست بالای احساسات خویش غالب شود و یا شاید باورش چنین باشد. به هرصورت از آن جایکه این دوست یکی از فعالین و هم شاید مسؤول این بخش در یک کشور کوچک اروپائی نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان است، درین مورد توضیح دهد و در صورت اشتباه مسؤول اروپائی نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان توجه و توضیح دهد.
رفقای ارجمند!
در اخیر از تمامی شما رفقا در هرکجائی که حضور دارید، از شما کادرها و از شما رهبران و پیشوایان خواهش می نمایم، با در نظرداشت بحران سیستم سرمایداری به رهبری امپریالیزم امریکا، تجرید و بدنامی دولتمردان امریکا به مثابه یگانه ابرقدرت جهان، حملات و کشتار مردم فلسطین توسط صهیونیست ها به حمایت امپریالیست های امریکا و انگلیس و شکل گیری افکار عمومی جهانی علیه آنها و متحدین شان و بالاخره با درنظرداشت اوضاع و شرایط داخل کشور، تأکید است و بطور خصوص اینکه مارا به جان خودما انداخته اند، اختلافات را کنار گذاشته راه های تفاهم و نزدیکی و بالاخره کنارآمدن هارا جستجو نمائیم و از ایجاد اختلافات و دامن زدن بدان جلوگیری کرده به تمامی وطنپرستان بخصوص، برای اعضای حزب موقع داده شود تا خرد، تجربه، آگاهی و توانائی های خویشرا بخاطر انجام رسالت و اصالت دشوار که یکبار دیگر تاریخ به دوش ما گذاشته است بکار ببریم و ازین آزمون دشوار و پیچیده موفق و سربلند بدر آییم. اوضاع و شرایط از تمامی ما می طلبد تا با کنار گذاشتن اختلافات افکار عمومی را علیه دشمنان ح.د.خ.ا.، مردم زحمتکش و بی دفاع افغانستان و علیه آنهاییکه با شمشیر دوسره اما زنگ زده و کهنه از غلاف کشیده و هر روز همه را بدون تفکیک بنام خلقی و پرچمی و یا بنام کافر و کمونیست می کوبند، بسیج نمائیم.
بازهم به فرموده رفیق صدیق وفا، شما پیشوایان میتوانید این رسالت را بخوبی و با مسؤولیت انجام دهید و یکبار دیگر جایگاه و اعتماد خویشرا حفظ نمائید.
به اُمید سلامتی و موفقیت همۀ شما،
با احترام،
کامور از کشور سویس
جنوری سال ۲۰۰۹
توجه !
کاپی
و نقل مطالب از «اصالت» صرف با
کسب مجوز کتبی از «اصالت»
مجاز است !
کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به «اصالت»
می باشد.
Copyright©2006 Esalat