یکشنبه، ۱۵ نوامبر ۲۰۱۵
ا . م . شیری
که بود، که بود، من نبودم
۲۴ عقرب ۱۳۹۴
روز ۱۳ نوامبر سال ۲۰۱۵ در جریان شش عملیات تروریستی همزمان در پاریس ۱۲۸ نفر انسان بیگناه کشته و در حدود ۲۰۰ نفر مجروح شد. حادثه ای که در جلو چشم دوربین های متعدد نظارتی و با وجود نهادهای امنیتی و حراستی مقتدر فرانسه، بویژه، در شرایط جاسوسی آمریکا از همه و هر کس بوقوع پیوست.
فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه که هنگام وقوع حادثه در ورزشگاه به تماشای مسابقه فوتبال بین تیم آلمان و فرانسه مشغول بود، بلافاصله پس از خروج از ورزشگاه، جلسه اضطراری وزرای امنیتی و انتظامی را فراخواند و در پایان آن و پیش از انجام هر گونه تحقیقات مقتضی، «داعش» را مسئول این فاجعه خواند و به تروریسم اعلان جنگ داد.
شباهت حیرت آور رویداد تروریستی پاریس با واقعه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ واشینگتن- نیویورک و همچنین، اظهارات مضمونا کاملا مشابه رئیس جمهور فرانسه، فرانسوا اولاند با بیانات رئیس جمهور وقت آمریکا، جرج والکر بوش همان نکته کلیدی و بسیار مهم است که می تواند بمثابه عامل تعیین کننده در راستای تشخیص و تعیین علل و انگیزه های طراحی و اجرای چنین حوادث خونین قرار گیرد.
هنوز بشریت فراموش نکرده است که رئیس امپراطوری آمریکا پیش از انجام هر گونه تحقیق و بررسی، گروه تروریستی «القاعده»- گروه دست ساخت سازمان سیا- را مسئول حوادث ۱۱ سپتامبر اعلام نمود و به بهانه آن، در حدود سه ماه بعد جنگهای استعماری قرن بیست و یکم را با اشغال افغانستان کلید زد.
تشابه این دو حادثه تروریستی و عواقب فاجعه بار «جنگ» آمریکا با «تروریسم القاعده»، هشدارباش بسیار جدی است به تحلیلگران و کارشناسان حوادث جهانی.
بر همین اساس، بنظر می رسد اظهار نظرها در خصوص مسئول یا مسئولان حوادث تروریستی پاریس تعجیل لازم نیست. باید منتظر اظهارات ابلهانه سایر مقامات رژیمهای امپریالیستی غرب نیز بود که یقینا با بلاهت خود اهداف نهفته امپراطوری در پشت این حادثه را بروشنی برملا خواهند نمود و نشان خواهند داد که آیا انجام چنین عملیات تروریستیی، بدون برنامه ریزی قبلی و بدون آگاهی و اطلاع دولتها و سازمانهای امنیتی غرب اصولا ممکن است یا نه؟
موضوع قابل توجه و لازم به دقت این است که جامعه فاشیسم زده غرب (اروپا و آمریکا) از یکسو با بحران های عمیق مالی- اقتصادی، سیاسی، اجتماعی در داخل دست بگریبان است و از سوی دیگر، بحران ناشی از مهاجرتهای سازمانیافته ماههای اخیر، شکست نظامی- حیثیتی سنگین غرب در جبهه سوریه در مقابل ائتلاف ایران، روسیه، سوریه، عراق نیز مزید برعلت وقوع این حادثه شد.
با این اوصاف، یادآوری موارد زیر لازم بنظر می رسد:
١ــ داعش و همه گروههای تروریستی بخش زبده نیروی زمینی ارتش تروریستی ناتو است، که دولتها غربی و رسانه های آنها با نشان دادن چند آدم ریشو، عوامفریبانه آن را بعنوان گروه دیگری وانمود می کنند. ضمنا نباید فراموش کرد که ارتش کشورهای امپریالیستی در مجموع از مزدوران تشکیل یافته و هیچ یک از آنها ارتش ملی نیست.
٢ــ با وجود کنترلهای شدید در جوامع غربی (دوربینهای متعدد نظارتی، سازمانهای امنیتی- جاسوسی- خرابکاری، نیروهای نظامی و انتظامی اعم از پلیس، ژاندارمری، ارتش)، مطمئنا طراحی و اجرای هر گونه عملیات تروریستی بدون اطلاع و همکاری دولتها و نهادهای امنیتی و انتظامی آنها ممکن نیست.
٣ــ همانطور که خیلی زود معلوم شد، همه رویدادهای تروریستی واشینگتن- نیویورک، لندن، مادرید، یکسری طرحهای زنجیره ای بودند در خدمت اهداف راهبردی رژیمهای امپریالیستی غرب، بویژه، امپراطوری آمریکا. حادثه تروریستی اخیر در پاریس هم طبیعتا از این قاعده مستثنی نیست.
۴ــ در اینگونه موارد نقش داعش و یا هر گروه تروریستی دیگر به سه دلیل بزرگنمائی می شود:
اول- با هدف فریب اذهان عمومی و انحراف آن از بحرانها و مشکلات داخلی؛
دوم- برای مظلوم نمائی و تبرئه رژیمها غربی که در هر قدم مرتکب جنایتهای متعدد علیه بشریت شده و می شوند؛
سوم- بمنظور مهندسی افکار عمومی برای آماده کردن زمینه حمله به کشورهای دیگر، قبل از همه، به سوریه؛
۵ــ بزرگنمایی نقش داعش و یا هر گروه تروریستی بعنوان عامل مستقل و جدا از رژیمهای امپریالیستی و ارتش ناتو در عملیات تروریستی، از جمله، در ارتباط با حوادث تروریستی پاریس در تحلیل و بررسی این قبیل وقایع خونین یک اشتباه محض است و با اهداف رژیمهای امپریالیستی انطباق کامل دارد.
۶ــ روند حوادث نشان می دهد که غرب با برپائی جنجال و هیاهو ی روانی- تبلیغاتی عمدی و آگاهانه پیرامون حوادث اخیر پاریس، قصد دارد جنایات ارتکابی خود در کشورهای مختلف جهان، از جمله در سوریه را در سایه قرار دهد. مقامات غربی بیهوده و بی جهت هیاهوی «که بود، که بود، من نبودم» راه انداخته اند. علت اصلی و اساسی حوادث تروریستی را باید در ماهیت و سرشت جنگ افروزانه و سلطه جویانه رژیمهای امپریالیستی غرب جستجو کرد.
در نهایت، لازم به ذکر است که خون چندین ده نفر پاریسی بیگناه از خون میلیونها نفر کشته بیگناه و بیدفاع افغان، عراقی، لیبیائی، سوری و دیگر ملتها و خلقها بدست جنگ سالاران غرب رنگین تر نیست. بنا بر این، نباید دچار احساسات شد و در فضای آلوده از سموم ناتوی رسانه ای تصویر غیر واقعی از این رویداد ارائه نمود.
(«اصالت» در قبال مطالب منتشره در دیدگاه ها هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به آزادي بیان و دموکراسي
نميخواهد سانسور نمايد و دست رد به سينه نويسنده گان بزند)