یکشنبه‏، ۲۴ جنوری ۲۰۱۶

 

كتاب تاريخم

 وقتى كه بچه بودم،

با لبانم انگشتم را تر مى كردم و تاريخ را ورق مى زدم،

كتاب تاريخم را ورق مى زدم.

چقدر قاتل و مقتول افتاده است؛ لا در لاى اين سطر ها.

اين همه براى تو و به نام تو!

به نام تو،

چه قتل عام ها كه نكردند!! نه؟!

چه به ناروا، پيكره ات را برافراشتند!!

پناهگاه هاى بسيارى ساختند-

به نام تو،

تا از اندیشه های نوينِ دينِ تو دفاع كنند،

تمجيدت كردند،

و هر كشورى ترا ميراث خودش خواند،

ايران، پاكستان، تاجيكستان، ازبكستان . . .

از سپيده دم اين جهان

چقدر اشك و خون ريخته شده باشد، كه ندانيم

تا حالا

به نامِ تو،

در اين جهانِ سرشار از جنون

هنوز توانِ تحملى پيدا خواهد شد،

قطعاً،

نه،

شايد،

باور دارم،

اما،

"در سوگِ تو گريه مى كنم آزادى"

بدون صلح 

آزادى نيستى

            آزادى آزادى!

(آمو)

  

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org