شنبه، ۱۴ مارچ ۲۰۰۹
صدیق وفا
مبارزه عليــه آپارتايد Apartheid (تبعيض نژادی) از آوان ايکه اين پديدهء شوم و نکبتبار ظهور نموده است کماکان ادامه دارد.
۲۱ مارچ هر سال مصادف است به روز جهانی مبارزه با تبعيض نژادی (آپارتايد) که در بسا نقاط گيتی به همين بهانه پاليسی هـــــا و سياست دول امپـــرياليستی و سرمايه داری مبنی بر محروم گردانيدن انسانها از حقوق سياسی و مدنی، اقامت اجباری در محلات معين و در مجموع نقض صريح و آشکار حقوق بشری، نژاد پرستی، استثمـــــار و اشکال تازه آن محکوم و تقبيح ميگردد.
پس منظر قضيه:
حزب ملی افريقای جنوبی که پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۸ قدرت سياسی را در اين کشور بدست گرفت، سياست جدا سازی نژدای را در محراق توجه قرار داد، در دهــه های پنجاه، شصت، هفتاد و هشتاد همچنان ادامه يافت، در افريقای جنوبی علی الرغم آنکه اقليت سفيد پوستان از سطح بالای زنده گی قاره افريقا که همسان با کشورهای غربی بود، برخوردار گشته بودند، اکثريت سياه پوستان از هر لحاظ چون درآمد، تحصيل و حتی ورود به ادارات دولتی مورد تبعيض قرار داشتند که در نتيجه سياه پوستان، هنــــدی ها يا رنگين پوستان افريقايی بشمول باشنده گان گنيا و تانزانيا همه و همه به عنـــــوان شهروندان درجه آخر تنزيل يافتند.
مبارزه عليه آپارتايد تاريخ طولانی و مشحون از فرود و فراز دارد، اعتصابها، راهپيمايی ها، اعتراضهای سازمانيافته به وسيله احزاب و سازمانهای ضد آپارتايد به ويژه کنــــــگرۀ ملی افريقای جنوبیAfrica National Congers)) با قربانی هــــا، زندانی شدن های طويل المدت (از جمله نيلسون مانديلا قهـــــــرمان اسطوره ای مبارزه با آپارتايد ۲۷ سال زندان مخوف رژيم تبعيض طلب افريقای جنوبی را سپری کرد) و پيکار عادلانه توأم بود.
در نتيجه اين همه مقاومت و رشادت دليرانه دولت وابسته به حزب ملی نتوانست به شيوه سابق عمل کند، در سال ۱۹۹۰ با عقب نشينی نخستين گام ها را برای مذاکره و کنـــــــاره گيری از قدرت برداشت و با لغو ممنوعيت کنگره ملی افريقا (ANC) و ديگر سازمانهای سياسی چپگرا راه را برای بميان آمدن تغيير باز کرد، نيلسون مانديلا آزاد گرديد، متون آپارتايد به تدريج از کتابهای قانون حذف شد و نخستين انتخابات چند نژادی در سال ۱۹۹۴ برگذاريافت، حزب (ANC) با اکثريت آراء پيروز شد و از آن زمان تا کنون زمــام امور را بدست دارد.
با آنهم مليونها نفر از باشنده گان افريقای جنوبی که اکثر شان سياه پوست هستند، همچنان از فقر و تنگدستی در حاشيهء شهر ها به زنده گی بخور و نمير ادامه ميدهنــــد، بسياری از آنها اين امر را ميراث آپارتايد ميدانند، امّا برخی از آنها اين را هم ميگويند که همچو پيامد ناشی از ناکامی و نا کار آمدی دولت اخير در مقابله با مسايل اجتمــــــاعی بوده که تا هنوز نتوانسته اند بر دشواری ها غلبه کنند و از تحت تاثير معنوی و اقتصادی آپارتايد و نفوذ همه جانبه سفيد پوستان و حاميان آنان رهايی يابند.
وضعيت کنونی:
بعد از فروپاشی رسمی آپارتايد و آغاز رياست جمهوری نيلسون مانديلا برخلاف باورهای عمومی نه تنها آپارتايد و تبعيض نژادی کثيرالجوانب در افريقای جنوبی از بين نرفته است، بل با پيچيده گیهای بسيار عميق تری دقيقاً همان عملکرد گذشته را حفظ و اتفاقاً اقليت سفيد پوست که منافع وثيقی در سيستم پيشين داشتند، اکنـــــون راضی تر از هميشه بوده و هيچ گونه تغييری در روند استثمار شان بميان نيامده است.
آپارتايدی که بر اساس برتری نژادی در اينجا حکم فرما بود ظاهراً وجود ندارد، امّا ساده انگاری است که فکر کنيم همه چيز به همين ساده گی به پايان رسيده و ايدهء برتری نژادی مرده است، سيستم حاکم بر ساختار کشور بسيار پيچيده تر از گذشته با همان منطق آپارتايد در حال عمل است، امروز چيزی بنام برتری نژادی در قلمــرو سياست ديده نميشود، امّا قضيه به شکل بسيار درد ناکتری در حوزه و گسترهء اقتصادی ادامه يافته است، بيعدالتی محض در مسايل نظير دسترسی به آموزش، يافتن کار آبرومند، حق تقاعد و انواع بيمه ها مثل بيمه اجتماعی و بهداشت که همچنان برای اغلب سياه پوستان يک رويا و آرزوست، از يکطرف و مسايلی چون امکان دسترسی به فُرصتهــای حتی نا برابر برای حفظ زنده گی مانند آب آشاميدنی سالم برای سياهپوستان افريقای جنوبی علی الرغم موجودیت رييس جمهور سياهپوست، کاملاً حکمفرماست.
افريقای جنــــوبی امروز ديگر شاهد اعتصاب های داخلی و اعتراضهای خارجی نيست، زيرا در ظاهر اين اکثريت رای دهنده گان هستند که رييس جمهــــور سياه پوست را بر می گزينند، اما برداشت عينی در افريقای جنوبی نشانگر حاکميت مطلق همان گروه اقليت سفيد پوست بر سرنوشت تمام مردم است، فابريک های امريکايی و انگليسی از يکسو و شرکتهای اروپايی از سوی ديگر نه تنها به سود آوری بزرگ و استثمار شديد خود ادامه ميدهند، بل اين سود آوری از دوره آپارتايد رسمی بيشتر و مضاعف شده است و برهان آن چنين است: چون به نظر می آيد که "آپارتايد مرده است!" بنابر آن ديگر مشروعيتی برای اعتصابها و اعتراضها که وسيله مناسب و کارآمد مبارزه عليه آپارتايد بود ديگر وجود ندارد.
Jan pilger جان پيلچر روز نامه نگار و فيلم ساز معروف آستراليايی که وضعيت آپارتايد در افريقای جنوبی امروز را با سفرهای متعدد خويش از نزديک مشاهده نموده و با ساختن فلمی تحت عنـــــوان "آپارتايد مرده است" که يکی از بهترين کارهای وی ميباشد، حقايق انکار ناپذيری را پيرامون موجوديت آپارتايد به شيوه خشن تر از ديروز آن در افريقــــای جنوبی را افشاء و انگشت گذاری نموده است.
پيلچر به نقل از رسانه انتی تز ميگويد: "اين آپارتايد با نام جديد در افريقای جنوبی به آن گروه اقليت و متحدان اقتصادی شان اجازه داده که علی الرغم تعداد بسيار کمتر شان همه چيز و همه چيز از زمين تا زمان را در اختيـــار داشته باشند، امروزه به اين شيوه ای جديد آپارتايد، بازار آزاد ميگويند"
همچنان:
آپارتايد Apartheid که از نگاه لغوی ريشه انگليسی داشته و به معنــــای مجزا و جـــدا نگهداشتن است، نه تنهــــا در عرصــــه نژادی که به تبعيض نژادی معروف است، بل در عرصه های ديگر حيات اجتماعی و سياسی چون در پهنه علوم (مثلاً: در مسأله پذيرش به دانشگاهها يا تفکيک رشته های علوم نظر به ناحيه ها و منطقه های زيست و غيره که بدين بهانه شماری از دانش آموزان را از شامل شدن در مراکز تعليمی و همچنان از دسترسی به رشته های گوناگون علوم محروم گردانيده و دور نگهداشته ميشوند، يا بنابر ملحوظ های سياسی ميگويند فُلان رشتهء از علوم صِرف در فُلان ايالت يا ولايت قابل پذيرش است، ولی در سطح کشور پذيرش ندارد)، آپارتايد جنسی هم نوع ديگر آنست (مجزا ساختن زنان از مردان يا تفکيک آنان بر مبنای جنسيت و به ديده تحقير نگريستن به زنان) در آپارتايد جنسی زن تحت مقرره های سختگيرانه و مرد سالارانه قرون وسطايی از کمترين حقوقی در جامعه برخوردار نيست، مانند زن افغان که بجرم زن بودن از بيشترين حقوق مدنی و اجتماعی محروم گردانيـــــده شده و با دريغ تحت چنان فضای مختنق به انسان درجه دوّم تنزيل يافته و همچو پيــــامد لکه ننگيست بر جبين نا شرم زمامــــداران و اختيـــــــار داران کشور مصيبت ديده ما.
البته آپارتايد که همانا تبعيض نژادی است، با نژاد پرستی Racism که تفکر برتر دانستن يک نژاد بالای نژاد های ديگر است، تفاوت دارد، در نژاد پرستی نظريه برتری مطرح بوده و طرفداران آن معتقد اند که دست تقدير برخی نژاد های بشر را برتر و برخی ديگر را کهتر گردانيده است، بدينترتيب اينان منکر برابری انسانها و حقوق مساوی برای آنها ميباشند، در حاليکه علم و تجربه ثابت کرده است که تفاوت های نژادی، صوری و فرعی بوده از نظر رشد استعداد و امکانات معنوی و فکری و فعاليت اجتماعی و علمی هيچگونه اهميت و تأثيری ندارد.
امّا در اين ميان هيومانيزم (انسان گرايی، بشر دوستی) انديشه و طرز ديد والا و سترگيست که همه نسلهای بشريت را صرف نظر از رنگ، پوست، نژاد، جنس و حتی عقايد سياسی و ايديالوژيک و گرايشهای مذهبی، سمتی، قومی، تباری، محلی و زبانی يکسان دانسته و مقام بشريت را واجب الاحترام و مکرم ميداند.
توجه !
کاپی
و نقل مطالب از «اصالت» صرف با
کسب مجوز کتبی از «اصالت»
مجاز است !
کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت
محفوظ و متعلق به «اصالت»
می باشد.
Copyright©2006 Esalat