Monday 3 maart 2008 6:53:22
م. ی. هادی
ما
باید نیک نامی فرزندان وطن را
در لوح تاریخ کشور حفظ نماییم
در اولین روزهای انصراف ح د خ ا از قدرت، با یکتن از رفقای حزبی به مرکز شهر در ساحه ده افغانان از مقابل شاروالی کابل میگذشتیم .در همینجا رفیق همراه ،دستم را گرفت و مرا ایستاده نمود و پرسید، میدانی این جنگ ویرانگر برعلیه حاکمیت ما در کشور برای چه رهبری میشد؟، بلا فاصله با اشاره به دست فروشانیکه در جوار سرک چادر هموار نموده بودند و بروی ان متاع شانرا که عبارت از چپلی ها و واسکت های پاکستانی بود به فروش گذاشته بودند، گفت، که برای اینکه این بازار را جایگزین بازار امتعه روسی بسازند . در ظاهر امر شاید نزد بسیاری ها این یک بیان بسیار ساده جلوه کند اما در ماهیت امر رویداد های شانزده ساله تا این وقت به اثبات میرساند که به کشتارگاه کشاندن ملیون ها انسان، و به درد رساندن صدها هزار معیوب و معلول، و به آوارگی بردن ملیون ها مردم مظلوم، هدفی جز تعویض همان بازار چیزی دیگری نبود.
شعار های اسلام، دین، مذهب، جهاد و اشغال، جز وسایلی برای اهداف مغرضانهً دشمنان مردم افغانستان چیز دگر نبودند. ببینید، در شرایط حاضر رییس جمهور آورده شده با یک سمبول فریبنده کلاه و چپن، حضور قوه های اجنبی، صدور سیاست ها از خارج، ظلم، ستم، کشتار مردم، تحمیل فاسد ترین عناصر بالای گرده ًمردم، که امروز بصورت واقعی و حقیقی در کشور جایگاه و پایگاه دارد؛ در دیروز همه بهانه های بدست آنانی بود که یک کشور عظیم را در تمام عرصه های زندگی با دگرگونی مدهش مواجه ساخت .
حاکمیت ح د خ ا که با این بهانه طرف مداخله، تجاوز و حملهً جهان غرب و کشور های اسلامی مخالف، توسط عاملان داخلی آنها قرار داشت؛ با وجود محاصرۀ اقتصادی و سیاسی، فشار جنگ تحمیلی و مصارف هنگفت آن، که کار همین کشور هایی بود که همین اکنون در کشور ما گویا برای کمک حضور دارند؛ در تمام ساحهً تحت حاکمیت خود، برای تامین رفاه زندگی مردم به تناسب امکاناتی که در اختیارش قرار داشت در خدمت مردم قرار داشت و زمینه های کار، تحصیل، فراهم آوری شرایط بهتر زنده گی از جمله در تهیه سرپناه، توزیع اقلام عمدهً خوارکی، پوشاکی، سهولت های صحی، خدمات حمل و نقل عامه، اعمار مکاتب، مساجد، تکیه خانه ها، درمسال ها، زمینه سازی ادای مراسم و مناسک دینی ،قومی،و قبیله وی را میسر و مهیا و حمایت مینمود . با وجود آنکه پاک نفس ترین عناصر جامعه در ادارات دولتی کار میکردند، کنترول بسیار جدی در عرصهً فعالیت های کاری وجود داشت و در صورت کدام تخلف، از مسوولین بصورت جدی بازخواست میکردند .
اگر یک تهمت را که میگفتند اینان بی دین اند و حتی ملاهای شریف مساجد را که از طرف دولت از قبیل معاش و سرپناه ،و تسهیل ضروریات خوراکی و پوشاکی به ایشان بخاطرآموزش الفبای دین برای فرزندان وطن، طرف اتهام قرار میدادند، مورد دقت قرار دهیم، در می یابیم که چون دولت وقت در باز گذاشتن دروازه خانه خدا در حالیکه از هر کوچه پنج وقت صدای اللهُ اکبر (خدا بزرگ) است، بلند میشد، از علمای دینی و اماکن مذهبی ،محافظت مینمود و هزارن باب مسجد خراب شده را ترمیم و مساجد جدید را اعمار میکرد، ولی مخالفین ملا های بی تفنگ و صلحجو را معاشخوار کفر و حکومت خدمت گذار را ملحد میگفتند و علیه شان اتهام بیدینی وارد میکردند.
واقعاً این فرزندان وطن را میشود بگویم که آنها فرشته های زمینی بودند و هستند و این موقف و مقام و غرور وحیثیت را در همه شرایط حفظ نمودند، آنان با وجود همه مشکلات اقتصادی به چور و چپاول مردم دست نزدند و اداره را دور از فساد، محافظت نمودند .
کنترول از بازار امتعه، ضروریات زندگی مردم را دولت با مسوولیت به حیث خدمت گذار واقعی مردم وظیفه خود میدانست و اگر متخلفی پیدا میشد از طرف قانون مجازات میشد. مهمترین و با ارزشترین خدمت شایسته این دولت مردمی آن بود که هیچ نوع فرهنگ بیگانه را که با سنت های پسندیده مردم، دین و مذهب شان در تضاد بود نگذاشت در جامعه راه باز کند. زبان خارجی را زبان نان اور مردم کشور نساخت و به ان امتیاز برتر از زبان ملیت های باهم برادر کشور را نداد ونه قایل شد، رهبران ومسوولین امور دولت در تمام مجامع ملی و بین المللی با وجود دانستن چندین زبان خارجی به زبان ملیت ها سخنرانی مینمودند، در باره حقوق و ازادی نصف بدن جامعه یعنی زن همان حقوقی را برآورده ساخت و از ان محافظت نمود که اکنون دولت دموکراسی شعار، در پهلوی ده ها حامی بین الملی اش در بازاوری ان شرایط مبارزه متظاهر و بی دستاورد میکنند، خاین و خایفی که سر بلند مینمود یا از جایی تطمیع میشد خود دولت او را به هر وسیله ممکن مجازات مینمود که دشمنان مردم کشور همین را بنام اختلاف میان مبارزین زمزمه میکردند، درحالیکه دولت مسوولیت و مکلفیت داشت هر کسی که باشد در صورتیکه علیه منافع علیای مردم و کشور قرار گیرد با برخورد قانونمند دولت مواجه میشد .
شانزده سال بعد از انصراف قدرت، هنوز مکاران سیاست، با وجودیکه همه حوادث در پیش روی مردم میگذرد، برای راه گمی مردم و برای خاک به چشم مردم زدن از همان سپر های دفاعی و شعارهای کهنه برای بقای خود و پوشیدن حقیقت فرزندان وفادار به سعادت مردم افغانستان کار میگیرند و تا ان حد که پشته سازی های کشتن خودرا و از بیخ و بن ویران نمودن یک کشور را صبغه های مقدس میدهند، بعضی از خیره سر ها بدون شرم و حیا، گستاخانه خود را در گفتار و نشتار خود با کلمه عفو فرزندان وطن رنگ میکنند در حالیکه رویداد ها نشان داد که دراین حقیقت فرزندان مردم بودند که انان را عفو نموده اند، به این هدف تا اگر به حکم شعار های که با تظاهر در عقب ان پنهان شده بودند، از روی صدق و صفا به ان عمل نمایند، مگر از انجایکه خدا با جفا کاران و مکاران و دروغگویان و ظالمان نیست، پرده ای ریای انانرا در پیشروی بنده گان ستمدیده خود از روی انان برداشت .
اکنون حوادث بسیار غمناکی یکی پی دیگر موریانه وار بیخ زندگی مردم عذاب کشیده مارا میخورد و نزدیک است همان که میگفتیم که اگر دست خاینین کشور و ستم کاران از دامان وطن کوتاه نشود کشور را نابودی کامل تهدید میکند دارد به واقعیت نزدیک میشود، نا بودی تنها ان نیست که یک کشور را با تمام مردمان اتش زد و سوختاند، در حالیکه نیمی از کشور با این عمل نابود شده است، متباقی را میخواهند چنان مسموم بسازند که حب وطندوستی و مردم خواهی را در سودای به اصطلاح جانجانی تبدیل کنند عرف،عنعنه، فرهنگ و داشته های افتخار امیز مارا نابود کنند، حس بزرگ شناسی، احساس شفقت، روحیه مردانگی و جوانمردی، روحیه صداقت،غرور افغانی و ناموس داری مردم را در وجود نسل امروز و فردای ما هم در داخل کشور و هم در خارج کشور بکلی نابود بسازند، با تاسف که تن سازان عبا و قبای دینی با این پدیده ها همنوایی دارند .
در این حال و احوال یکبار دیگر میپرسم ما چه کنیم؟
این صدا نه صدای نو است و نه تنها از یک و ده و صد نفر است بلکه اهنگ صدای هزاران هزار وطنپرست و مردم دوست است، این صدا نه تمثیل است و نه درامه، این صدا نه مود است و نه خود ستایی، و حتی این صدای گلو و زبان نیست، این صدای وجدان ماست این صدای مسوولیت است .
ادای دین و رسالت ما در برابر این صدا ان است تا هم نیرو و توان خدمت به مردم را و هم توان حفظ سرزمین و زادگاه و وطن را تقویت کنیم لذا این مسوولیت اولین چیزیکه از ما میخواهد وحدت سازمانهای رفیق ماست و در این باره از بسکه از ثمر هماهنگی وحدت و همدلی گفته ایم دیگران از ان استفاده کردند، اما ما هنوز در همان زمره هستیم، هر روز در این سایت ها و فاروم ها این خواست در زبان قلم تر میشود ولی در همانجا میخشکد، حتی از یک سایت به سایت وفاروم دیگر نم نمیکشد، وقتی واقعاً این رفقا دل سوزانه انرا مطرح میکنند راه انرا تا همه سایتها باز نمایند و اگر این امکان را انان ندارند این مسوولیت رفقای گرداننده سایت ها نیز است که دهلیز های ارتباط رفاقت را انان خودشان نیز اعمار نمایند، یقین دارم نتنها این روحیه و عمل باعث کساد کار فرهنگی انان نمیشود، بلکه بیان صداقت و وفا داری انان در امر وحدت و رفاقت میباشد، از نظر دیگر، شما که مخالف تمام انحصارات میباشید، این انحصار را نیز با همان صداقت تان لغو نمائید، در ادامه این یادداشت به اصل موضوع که عبارت است از به وجود اوردن توان و نیرو یعنی وحدت بخاطر خدمت برای مردم و وطن است لذا به منظور یک گام دگر در این راه شیوه ها و راه های تقرب به این امر مهم و سرنوشت ساز و وظیفوی را به حضور شما رفقا به حیث پیشنهاد مطرح می نمایم شما در کم و زیاد ساختن ان تصحیح و اصلاح ان دست باز و صلاحیت دارید.
یک کمیته فرهنگی از نمایندگان تمام سایت های سازمانهای رفیق و سایت های مستقل رفیق ایجاد شود، ترکیب انرا رفقای ذیل پیشنهاد میکنم .
رفیق سلیم مجاز مسوول سایت اخبار افغانستان
رفیق جلیل پرشور مسوول فاروم فریاد عدالت و آزادی
رفیق مصطفی روزبه مسوول سایت مشعل
رفیق عظیم بابک مسوول سایت پندار
رفیق فقیر زاده مسوول سایت مهر
رفیق واحد فیضی مسوول سایت سپیده دم
این
رفقا با حفظ فعالیت سایت هایشان یک سایت و یا فاروم جدید را برای گفتگو
در باره وحدت رفقا ایجاد نموده و در طرح مسایل و جواب ها به رفقا در
این باره مشترکاً نظریه داده اقدام نمایند
.
نظریات رفقا را از طریق ارتباطات حضوری تیلفونی که به طور شفاهی مطرح میکنند در این سایت و یا فاروم انعکاس بدهند .
مراجعات شان را به مسوولین سازمانهای رفیق تنظیم نموده، نظریات شان را
انعکاس بدهند.
مصاحبه های رسمی از طرف سایت را با رهبران احزاب رفیق در خصوص وحدت
انجام داده و انرا انعکاس بدهند
.
در باره فعال ساختن یک برنامه تلویزیونی با مسوولین سازمانهای رفیق تفاهم نموده یک برنامه مشترک بوجود بیاورند .
از تمام رفقای ارزشمند توقع برده میشود تا این پیشنهاد را از کیفیت برخوردار ساخته، صورت اجرایی آنرا بهتر و عملی تر بسازند.
پیروزی، سر بلندی و سر افرازی نصیب شما باد!
.
م.ی. هادی