دو شنبه،
۱۱ جنوری ۲۰۱۶
میر
عبدالواحد سادات
منشور ارتجاع سیاه:
در روزهای اخیر اظهارات عریان مولوی عبدالصبور در رسانههای جمعی و
فیسبوک انعکاس وسیع داشته است و ما به دلایل آتی بر آن مکث مینماییم:
این اظهارات منشور ارتجاع سیاه و تاریخی است
او به مثابه یک گرایش تاریخی و بالفعل؛ از ملای لنگ و تا ملای کور و
بغدادی و . . . سخن گفته است
سکوت اربابان ریش به این مفهوم است که آقایان از ترس «خان کلان» جرئت
نمی نمایند و در غیر آن با سخنگوی شان همنوا اند.
اکنون که ارتجاع سیاه منشور خود را اعلام نموده؛ ضرور است تا منور و
روشنفکر؛ جامعه مدنی؛ پاسداران ترقی و تعالی و . . . نیز حرف تاریخی
خود را داشته باشند.
در واقع لب و لباب سخن آقای مولوی تکرار همان برچسپ تاریخی انگریز و
تبلیغ «لاتی» خواندن شاه امان الله این برجسته ترین و شاخص ترین نماد
نو گرایی و ضد استعماری می باشد که به همین بهانه ملای لنگ و حبیب
الله کلکانی و . . . به خاطر براندازی او توظیف گردیدند.
این ملای با ذهنیت قرون وسطایی ریش تراشیدن وطن دوست ترین شاه افغان
را دال بر بی دینی او می نماید. در یک مکث ارتجالی (نه ارتجاعی) این
سؤال به آقا و شرکا راجع می گردد که: در کجایی دین آمده است که ریش
تراشی معادل بی دینی است؛ مگر این ملای بی اطلاع از جهان خبر ندارد:
که کم نیستند ریش دارانی که دین ندارند و ماتریالیست اند و کم نیستند
ریش داران که هزار و یک شیطان در زیر ریش شان وجود دارد و اگر مثال می
خواهید به شیادان حاکم بر سعودی؛ شیخان عرب؛ تعداد از آخوندهای ایران
و مولاناهای پاکستان نگاه نمایید؛ و در عین حال جناب مولوی به مرشد تان
جنرال حمید گل (که عکس یادگاری تان در فیسبوک تا و بالا می شود) و
ضیاالحق و جنرال مشرف که ریش می تراشند چه گفتنی دارید؟ فیصله ما درین
بحث کلام شاعر است که:
آنجا که فقط ریش بود مظهر اسلام بز حق خدا دادی ازین باطله دارد
جالب است که ملای ما بقول حضرت مولانا به پوست چسپیده و جوهر پیام دین
اسلام را (که مکرم ترین را؛ متقی ترین می داند) زیر پا می کند و
دزد؛ فاسق؛ فاجر؛ غاصب؛ فاسد و چپاول گر که (لایسنس) و یا ریش دارد
واجب الاحترام می خواند. درست در همین مورد سخن وخشورانه علامه سید
جمال الدین افغانی مصداق دارد که: «افکار متحجرانه و فساد علمای دین؛
بزرگ ترین عامل عقبمانی مسلمین است»
و اما به یاد باید داشت که: از شمس النهار و تا مشروطیت اول و نهضت
امانی و . . . تا کنون که جدل «سنت» و «مدرنیته» مطرح است و مبارزه
تاریخی علم و جهل شدت کسب نموده؛ تاریخ دو خط را نمایان ساخته است:
دشمنان ترقی و تمدن و پیشرفت افغانستان که نمادهای اساسی آن ملای لنگ؛
حبیب الله کلکانی و تا ملای کور و . . . می باشند که این آقای مولوی
عبدالصبور به مثابه خلف الصدق آنان سخنگوی شان گردیده و سر نخ شان به
دیوبند؛ قم و ارعابیون عرب می رسد؛ و خط دوم ترقی؛ تمدن و پیشرفت و
اعتلای کشور است که شاه امان الله زمامدار عادل نماد با افتخار آن می
باشد و تا کنون در مراحل مختلف الهام بخش وطن دوستان و مبارزان مترقی
بوده و می باشد و ما سر فراز خواهیم بود تا این راه و رسم مترقی را
تداوم بدهیم.
میر عبدالواحد سادات
(«اصالت»
در قبال مطالب منتشره در دیدگاه ها هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به
آزادي بیان و دموکراسي
نميخواهد سانسور نمايد و دست رد به سينه نويسنده
گان بزند)