مسعود حداد
ماه گم شده
نسل نوین آتش است این غـــــــم جانگداز من
شاهـرگ زخــــــم میزندا، زخمه ی دلنواز من
خنده زلب گـم شده است، از ستم و جورِ زمان
هـیـچ نشد رقص کند، دَورِگردون بـه سـاز من
محراب و منبر خانه شد، منزلگهِ دیــــوانه شد
از نام او گـوید مرا، اینها همه اعجــــــــاز من
در وادیِ این کهکشان، یــــادی نما از اختران
مه گم شده در آسمان، من در غــــــم مهناز من
ای خواهر فرخنده کیش، ای مـادرِ قلبِ پریش
از سنگرت حمله به پیش، همسنگرِ دمساز من
راهـَش مَدِه اغـیـــار را، مخـفـی نما اسرار را
باشد همیش در اختفا، گر تـو شوی همراز من
پُتکی زنم «حداد» وار، دشمن شود دل بیقرار
رحمی به او هرگز مدار، تا بشنود آواز من
مسعود حداد
دهم ماه می ۲۰۱۸
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat