استاد عبدالله وفا نورستانی

 
ملت مظلوم

این مرده زندگی عبث و سفله پروریست 
امید غافل است و ز پا، تا به سر خریست 
اشکی مریز به پای ستمزاده روزگار
. . .
این آب دیده، همت نیکان جوهریست 
خرم کسی که هیچ نیامد به این دیار 
این سُفله دَهر لانه نا مرد پروریست 
غم جرعه ز خون د لم قطره قطره چید
یکباره سر
کشید و کنون مست و ابلهیست
ما با چراغ عشق پی دوست میرویم
هر چند خواست باطل و بی رنگ و سرسریست
در راه عشق میهن خود سر فد ا کنید
جان
دادن از برای وطن، فخر و سروریست
در دا! که کار ملت مظلوم نشد، بکام
فریاد ما بلند و ولی از «وفا» تهیست

10.01.2014

عبدالله وفا 

ویانا - اتریش

 

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org