دوشنبه، ۶ جولای ۲۰۱۵
عبـــدالــوکـیـل کـــوچـــــی
مبارزه ترقی خواهانه نیازمند
موضعگیری مشخص و پیام روشن است
به هیچکس پوشیده نیست که افغانستان در مرکز داغ حوادث داخلی و خارجی قرار دارد. از دوام جنگهای ویرانگر سی ساله گرفته تا به تشدید حملات گروه های تند رو اسلامی طالب، داعش و لشکر مسلح مهاجر آمده از خاک پاکستان با هزینه هنگفت از سوی خارجی ها بمنظور دنبال نمودن استراتیژی های کلان در منطقه که با دستیاری رژیم اسلام آباد بر کشور ما تحمیل میشود که در اثر آن روزانه ده ها نفر از هموطنان ما جانهای خود را ازدست داده و صدها بیگناه دیگر زخمی و هزاران نفر از سکنه کشور بی خانمان میشوند.
ضعف مدیریت در رهبری نا کارآمد دولت، خلای امنیتی را بوجود می آورد که بموجب آن دامنه جنگها در بیش از بیست ولایات کشور کشانیده شده و چند ولسوالی بدست طالبان و داعش افتاده است. که در پیآمد خطرناک آن مردم از خانه و کاشانه خود فرار نموده، مکاتب، شفاخانه ها موسسات دولتی و زیر ساختار های اقتصادی به آتش کشیده شده و تعدادی از انسانهای بیگناه سر بریده میشوند. گذشته از آن چرخ صنعت، زراعت و هر گونه فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از فعالیت باز مانده و بحالت رکود قرار دارد.
مردم جنگ زده باز هم در گرداب نا امنی فقر، مرض و بیچارگی، بیکاری، بیماری و محرومیت بسر برده و در میان شعله های آتش و باروت بسختی نفس میکشند. به این ترتیب دارد کشور در بحران عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فرو میرود که بموجب آن استقلال سیاسی، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی را بیش از هر زمان دیگر به خطر جدی روبرو میسازد و در صورت عدم توانایی مقابله لازم و نیرومند با این صاعقه خطرناک، دشمنان افغانستان با خیالات خام که گویا تقدیر کشور پنجهزار ساله افغانستان و سرنوشت ملت آن بدستان نا پاک سندی های اجیر و مزدوران پنجابی رقم زده خواهد شد.
چنانچه در ساییه این رویا های شوم، گروه های مسلح صادر شده از خاک پاکستان همچون مور و ملخ، زاغ و زغن بدور سنگ های لاجورد، معادن مس، نفت و گاز و ثروتهای رده اول زیر زمینی های کشور همچو کفچه ماران سیاه حلقه زده و منابع اقتصادی کشور را در کمین گرفته اند. از سوی دیگر دشمنان افغانستان در روند پروسه داعش سازی میخواهند کشور را به تخته خیز اجیران گماشته شده پاکستانی مبدل سازند که از حضور بالفعل و بالقوه شان حتا سران منطقه نگرانی خود را ابراز داشته اند.
این مداخلات نشاندهنده آنست که آنها افغانستان را در محراق نیات شوم خود قرار داده اند. با چنین حال و هوا و اوضاع پیچیده کشور واضح است که مبارزین و ترقی خواهان کشور بخاطر نجات وطن از حالت کنونی با موضعگیری مشخص و برنامه های کاري علما تنظیم شده و با بیان روشن، حقایق اوضاع داخلی و خارجی کشور را دنبال نموده و در پیشاپیش آنان اندیشمندان فرهیخته و قلم بدستان متعهد و مسوول با تحلیل عمیق و همه جانبه اوضاع و حوادث داغ کشور را به بررسی گرفته و با موضعگیری های وطنپرستانه و مسوولانه راه حل های قابل قبول را به پیشگاه مردم شریف کشور ارایه میدارند و با آفرینش ها و آموزه های علمی و اکادمیک شان راه را بسوی نجات وطن میگشایند که قلم شان توانا باد.
اما هستند عده یی از رفقای قلم بدست ما که حتا با داشتن تجارب گرانبها و دسترسی کافی در عرصه علم و فرهنگ تا هنوز از کنار این همه حوادث خونین با سکوت می گذرند و اگر چیزی هم می نویسند از حاشیه روی پا فراتر گذاشته و با سرهم بندی جملات مقبول و جدا از وقایع و حوادث داغ روز، به موضوعات دور از مسایل ضروری و مبرم می پردازند. در حالیکه مردم گیر مانده در بحران جنگ فقط در حال حاضر بخاطر پیدا کردن راه برونرفت از بحران کنونی نیازمند راه حل هایی هستند که بموجب آن بتوانند حد اقل نفس بکشند و چاره بهتری را برای نجات خود پیدا کنند چنانچه این موضوع بمثابه مبرمترین مسئله برای مردم اولویت دارد.
زیرا اولویت دادن به مسایل ضروری و اساسی طبعاً بحث های دیگری را در قدمه دوم قرار میدهد. چیزیکه مردم به آن چشم امید دارند همانا کار روشنگرانه و آگاهی دادن مردم از طریق رسانه های جمعی و سایر امکانت موجود برای بیداری مردم است که نیازمند شعار های مشخص و پیام های روشن بخاطر اتحاد و همبستگی و مبارزه مشترک برای پیدایش راه حل های موثر و نجات وطن از حالت کنونی میباشد. این در زمانی میسر شده میتواند که رفقای قلم بدست و فرهیخه ما به مسایل مبرم تمرکز نموده با نیروی قلم با بیان روشن و استخراج طرحهای عملی برای تصامیم مشترک وظایف مبرم و حیاتی را مشخص ساخته و به جامعه پیشکش نمایند. ضرورت زمان است که نویسندگان متعهد ومسوول، گذشته از همه مسایل فرعی، بیشترین توانایی خود را به تحلیل مسایل داغ روز و جریان سیر تحولات جاری در کشور جنگ زده افغانستان باز هم متمرکز ساخته و دیگر آفریده های علمی و غیر عاجل را متعاقبا رویدست بگیرند.
قلم زیباست در ابهام رنگش را مکن ضایع
که شف شف گفتن بیحد به شفتالو نمی ارزد
طوری که معلوم است مردم در زیر پاشنه های خونین ستمگران و زور گویان، در میان خون و آتش و حملات جنگی دو سوی جبهه گیر مانده اند و در گرداب بحرانهای سیاسی، منطقوی، قومی و مذهبی نفس کشیده و در حالت بی سرنوشتی بسر میبرند و هر لحظه بیم آن میرود که در چنین تیره راه ظلمت به اشتباه قدم بردارند. ازین رو مردم در حال حاضر نیازمند جهش هشیارانه و بیدار کننده ای هستند که بر بنیاد آن بتوانند سرنوشت خود را بدست خود گرفته در راه صلح و ثبات کشور سهم فعالانه بگیرند. پس ازین مردم نباید قربانی نیرنگها، تظاهر و طلسمات دشمنان گردند. آنچه مسلم است عمل است و عمل ملاک معرفت آنهاست که بر پایه آن شناخت دوست از دشمن تکمیل می شود مردم باید دشمنان خود را از نیات شوم و اعمال و کردار شان شناسایی کنند و پس ازین فریفته بازی با کلمات نشوند. از معاملات پشت پرده آنها و زد و بند های پی در پی ایشان را تشخیص دهند. وقتی مردم درست می توانند بیاندیشند که در پرتو اندیشه های نجات بخش و آفرینش ها و پیام های مشخص سروران قلم بیشتر از پیش قرار بگیرند که چشم امید ملت بسوی آنها باز است.
هموطنان بگویید چاره و تدبیر چیست
بهر نجات وطن مشکل تاخیر چیست
میرود این سر زمین در لبه پرتگاه
راه برونرفت ازین حالت دلگیر چیست
هستیء این میهنم رفته بکام بلا
راه نجاتش بگو توضیح و تفسیر چسیت
ملت هردم شهید منتظر کار ماست
گر نشویم ما یکی شکوه ز تقدیر چیست
تا به ثریا ر سید ناله و فریاد ها
گوش اگر نشنود حاجت تقریر چیست
با عمل ظالمي ظاهر دین پروري
شخص مسلمان را لازم تزویر چیست
خیزکه همره شویم درپی این کوره راه
عاشق سر گشته راغصه زنجیر چیست
گر من وتو ما شویم، مشت توا نا شویم
خاک شود کیمیا حاجت اکسیر چیست
عبدالو کیل کوچی
مسوولیت مقالات، مطالب و نبشته های نشر شده در «دیدگاه ها» به دوش نویسنده گان آنها بوده
و الزاماً بیانگر نظرات و دیدگاه ادارۀ سایت «اصالت» نمیباشد.