امین الله مفکر امینی
مبارزین میدان نبرد!
خود، محتاج بیگانه کـردن خطا ست
گدایی به پیش غیـــرودشمن جفاست
آنکه حس آزاده گی دارد در بیــان
نشانش عملکرد است چومرد میدا ن
نعره های تهی نیست رهـی آزاد ی
سرها قربان باید، تا بدســـت آر ی
بیادم است مبارزین مـــید ان نبـــرد
شعار های آزادی توام با عمل کـــرد
بدادند سرها، ولی سنــگر نداد نـــد
تاریخ وطن باخون خودها آرا ستنــد
دشمن بر پرده پوشیهای ایـن خجلت
بنابودی مبارزین دادند با هـم دست
سر کردند نعره های کفر و الحــــا د
مجاهدین تیره دل، درلباس جـــهــا د
بدادند عنان مُلـــک آزاده بدشمـــن
زاغان بر نوا کردند بـــگلزارمیهـــن
کشتند و عصمت دریدنـــــد وتارا ج
بزور وفریب گرفتند تخــــت و تا ج
چون درنهاد شـــان بود تـیره گیهـــا
هرچه کردند بود شــــــــرمـنده گیها
دیده های مـــردم بینا شد زیـن رفتـار
همه دانستند جـــهادیهای بــد کـردار
نکنیم خودها تباه بـرسخنهای دشمنان
همچو پاکستان عرب ومٌلــک ایران
ما مُلک آزادیم و آزاد می ما نیــــــم
آنـکه قصد اشغالش کند نابود میداریم
مردم میهن، پرچـــم آزادی کرده بلند
تا بر اندازند رســــوم کهنه و نا پسند
بیا متحــــد شوییـــم بـــــــا آزاده گان
زبساط مادر وطن برانیـــــم دشمنان
که همه با هم، همخون و هـــم میهنیم
به غمها وشادیها بـــا هـــم شریکیــم
مفکرگوید برشمـا ای اهـــــل وطن
شگوفان دارند مبارزین دامــن میـهن
که ارتجاع ندارد شگوفایی دردفترش
نـــو وبالنده پُرگل اســــــت گلشن اش
۲۳ مارچ ۲۰۱۶
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat