مصاحبه «اصالت» با رفیق محمدطاهر نسیم
تجلیل از سالگرد ح.د.خ.ا.-
تجلیل از ماهیت، محتوا و خصوصیات ترقیخواهانه حزب است!
* * *
افزایش نظامی
افزایش تسلط، تجاوزات و غارتگریست!
* * * محمد طاهر نسیم به مناسبت چهل و پنجمین سالروز حزب دموکراتیک خلق افغانستان، و همچنان از تصمیم نظامی جدید ایالات متحده آمریکا در قبال افغانستان، به منظور افزایش نیروهای نظامی خویش که درین اواخر اعلام گردید، سایت «اصالت» مصاحبه ای را با رفیق گرامی محمد طاهر نسیم، تحلیلگر مسایل سیاسی انجام داد، که اینک ذیلاً به نشر میرسد: -------------- سوال: امروز زحمتکشان افغانستان، مبارزان و هواداران ح.د.خ.ا.، چهل و پنجمین سالگرد حزب را در شرایط دشوار و پیچیده ای، تجلیل به عمل می آورند که بعد از دورۀ دهشت افگنی "مجاهدین" و "طالبان"، هشتسال را زیر تسلط اشغال نظامی امپریالیستی و رژیم وابسته، و فعالیت های گوناگون مافیای چندین ملیتی، سپری نمودند، نظر و برداشت شما درین مورد، چه خواهد بود؟ جواب: در آغاز و قبل از هر گفتاری باید به یک واقعیت تلخ و رقتباری مرور کرد که برخی ها خلاف قانونمندی دورۀ زمان خودرا میچرخانند، و حقایق را وارونه جلوه میدهند! آنان به این باورند که ح.د.خ.ا. چند سال پیش به "ناکامی"، "فروپاشی" و "سقوط" خود رسید، و اثری از آن بغیر از "نام" باقی نمانده است! بدین معنی که تجلیل را بدین مناسبت، بیهوده بلکه بی اساس میشمارند!! و گروه دیگری گویا میخواهند تا اندازه ای "منصفانه" قضاوت کند، ابراز میدارد که: این حزب با نام و نشان خود "کهنه" شده است! چه ضرورت است به تجلیل از یک پدیده کهنه؟!! همۀ آنان با چنین طرز تفکر دگماتیزم و کورکورانه، بر کله های خود ایستاده و با انگشت های پای خود به روند زندگی مینگرند! آنان به درستی درک نکرده اند، و یا نمیخواهند اصلاً درک نمایند که تجلیل از سالروز حزب، تجلیل از نام و یا استروکتور آن نخواهد بود! از این و یا آن شخص، از این و یا آن رهبر نخواهد بود! واقعیت های تاریخی را نمیتوان به دو موه باریک پنهان کرد!! با وجود آنکه تاریخ هیچ وقت نقش شخصیت های بزرگ، دانشمند، عالم و فیلسوف و سیاستمدارانیکه خودرا در خدمت پیشرفت زندگی بشریت قرار داده اند، فراموش نکرده و همیشه آنانرا برجسته نگه داشته، و از افتخارات و کاربرد شان تجلیل بعمل می آورد! وقتیکه انسان با دوچشم واقعبینانه مینگرد . . . و بر مغز سالم خود، اتکا کرده، می اندیشد، به این قانونمندی واقعی و دیالکتیکی میرسد، که موضوع اصلاً "شکل" و "قیافه" نبوده و نخواهد بود، بلکه ماهیت، محتوا و خصوصیات بنیادی حزب است! ماهیت و محتوای ترقیخواهانه ح.د.خ.ا.: جهان بینی علمی در شناخت جهان مادی، قانونمندی زندگی در نیازمندیهای پیهم و انکشاف یافته، مسیر دیالکتیکی طبیعت و جامعه در تحول و تغییر بوده است. ح.د.خ.ا. از آغاز فعالیت خود به نفع عموم زحمتکشان افغانستان تحولات بنیادی را- از لحاظ تاکتیکی، مرحله ملی و دموکراتیک را به سوی هدف غائی، استراتیژیک، سوسیالیزم را- مدنظر گرفته بود، و پلانهای اقتصادی و اجتماعی انکشافی خودرا در عرصه های مختلف زندگی سازماندهی میکرد و به پیش میبرد. با وجود جنگ تحمیلی گسترده جبهه امپریالیستی و اجیران آن از تروریستان "مجاهد" آموزش یافته، مجهز و مسلح مدرن در یک اردوی منظم، و به راه انداختن دهشت افگنی و ویرانگری و نابودی دستجمعی، تخریبات، انحرافات و کارشکنی های درونی، حزب دستاوردهای بزرگی در عرصه های اقتصادی اجتماعی، سیاسی، کلتوری و صحی، به ارمغان آورد، و پلانهای انکشافی را بخاطر بهبود زندگی زحمتکشان و محو پدیده های ناگوار ملوک الطوایفی- قبیله سالاری- و بقایای موروثه دورۀ برده گی، و عقبمانده گی های قرون وسطائی، و گام برداشتن به سوی یک جامعۀ پیشرفته و مترقی عملاً مدنظر گرفته بود و تا اندازه ای پیاده ساخت، و به موفقیت هایی نایل گردید. هنوز روشنائی قیام اپریل ۱۹۷۸ با نور و بریق آغازین خود در تاریکیهای قرون وسطائی جامعۀ بسا عقبمانده، تازه گام نهاده بود و راه ملی و دموکراتیک خودرا به نفع خلقهای زحمتکش افغانستان می پیمائید که جبهۀ امپریالیستی با اجیران حلقه بگوش خود از مذهبیون کاذب و عوامفریب زیر پرده "جهاد" نامقدس، با پول، آموزش، سلاح، پلان، مشاورین، افسران متخصص و کماندو، علیه مردم غریب و بیچارۀ افغانستان و دولت جوان، حمله ور شدند، و جنگ ویرانگر را به راه انداختند و بیش از ۳،۵ ملیون انسان را به خاک و خون کشاندند! دیری نگذشت، که جبهه امپریالیستی و وابسته گان شان از یکسو، و پلانهای خیانت کارانه باند گورباچف و شرکاه در اتحادشوروی- وقت- و "قهرمانان" خائن پلینوم ۱۸ در افغانستان از سوی دیگر در سال ۱۹۹۲، کشور را در بازار لیلامی خارجی به فروش رساندند، و دولت جوان دموکراتیک و مترقی را به فروپاشی کشاندند، و قدرت را از ح.د.خ.ا. سلب کردند، و به تروریستان "مجاهد" و اندکی بعد به تروریستان "طالب" و "القاعدۀ" اسامه بن لادن سپردند، و دستاوردهای قیام اپریل و ح.د.خ.ا. و دولت جوان را زیر پا گذاشتند! انحصارات سرمایه داری کشورهای امپریالیستی بویژه ایالات متحدۀ آمریکا بمنظور اجرای پلانهای خویش در تسلط و چپاولگری و سازماندهی پروژه ها و نقشه های استثمارگرانه علیه خلقها و کشورهای منطقه، افغانستان را- بحیث تخته خیز و پایگاه دایمی-، زیر پرده جنگ علیه "تروریزم" و "بازسازی" و "دموکراسی"، توسط بیش از ۳۷ کشور به اشغال در آوردند، و تمام ارگانها، بنیادها، مقامات و وزارتخانه های کلیدی را، به جنایتکاران سابق- تروریستان "مجاهد"- سپردند! و هیچ اقدامی غرض ریشه کن سازی پایه های "تروریستی" اتخاذ نگردید بلکه فعالیت های دهشت افگنی مداخله و ویرانگری افزایش و شدت یافت. امروز تجلیل از سالگرد ح.د.خ.ا.، تجلیل از ماهیت، محتوا، و خصوصیات ترقیخوانه، افتخارات و دستآوردهای عظیمی است که آن حزب برای مردم زحمتکش به ارمغان آورده بود، و تلاش میورزید کشور را به یک سرزمین شگوفان، پیشرفته، مدرن و متحد مبدل سازد! از سوی دیگر تجلیل از این روز با اهمیت، انعکاس دهنده ابراز لعنت و نفرین در برابر دشمنان رنگارنگ، رهبران خائن، و سوداگران تجارت پیشه سیاسی که حزب، میهن و دستآورد های ملی و دموکراتیک را پایمال کردند و سرزمین افغانستان را به جبهۀ امپریالیستی بخشیدند! چنانچه، تجلیل ازین روز هشداریست برای تمام نیروهای ملی، دموکراتیک و مترقی، و کلیه دانشمندان وطندوست و مترقی اندیشه که بیش از این در انزوا، کناره جوئی، بی اعتنائی و بی تفاوتی قرار نگیرند، بلکه بمنظور رسیدن به تفاهم ثمربخشی، تلاحم و همکاری در مبارزه مشترک بخاطر آزادی، استقلال، تمامیت ارضی، حاکمیت و وحدت ملی، دموکراسی، عدالت و ترقی اجتماعی، گامهای مثبتی بردارند، و مسئوولیت های ملی و دموکراتیک خودرا در عمل پیاده نمایند! * * * سوال: نظر شما دربارۀ استراتیژی نظامی جدید آمریکا در قبال افغانستان چیست؟ و چگونه ارزیابی مینمائید؟ جواب: جورج بوش و بارک اوباما هردو نماینده انحصارات سرمایه داری استثمارگر میباشند، و مسوولیت اجرا و پیشبرد پلانهای انحصارات را در مناطق مختلف جهان بدوش دارند! اما در محتوای شیوۀ کار، برخورد و چگونگی به راه اندازی پلانها و سازماندهی، اختلافاتی بملاحظه میرسد. در حالیکه جورج بوش- از حزب جمهوری- بحیث مثال سیاست ایجاد مناطق تشنج، زد و خورد نظامی و جنگهای منطقوی را دنبال میکرد، اوباما- از حزب دموکرات- تلاش میورزد، با استفاده از نیروی نظامی در ایجاد مناطق سازش و ایجاد نظامهای وابسته و مطیع را همراه داشته باشد! در واقعیت امر هردو، در تعهدات خود، وظیفه دارند که پلانهای استثمارگرانه امپریالیستی را پیاده سازند و به تحقق رسانند! اعزام نیروهای نظامی تجاوزگر امپریالیستی به کشورهای گوناگون قطعاً و به هیچ وجه جهت جنگ علیه دشمنان واقعی خلقهای مناطق مختلف جهان، و در دفاع از "دموکراسی"، "حقوق بشر"، "آزادی" و "عدالت" نبوده، بلکه عمدتاً بمنظور خفه ساختن جنبشهای ملی، دموکراتیک و مترقی، و حمایت از رژیمها و نظامهای وابسته دست نشانده، مستبد، و خودکامه منفور خود امپریالیست ها، و حراست و حفاظت از پروژه های درازمدت شان در این مناطق بوده است!! محاسبات سه ماهه متخصصان نظامی انحصارات امپریالیستی آمریکائی در جهت افزایش سربازان در افغانستان به اساس همین واقعیت ها و فعالیت های بعدی شان، و موضعگیریهای دیگری در منطقه که به آن اشاره خواهد شد، صورت گرفته است! در تحلیل، بررسی و مطالعۀ مقاصد و عوامل اشغال نظامی افغانستان به حقایق دیگری میتوان دست یافت: - در پلانها و پروژه های انحصارات امپریالیستی به ارتباط کشورهای آسیای میانه، روسیه فدراتیف، کشورهای جنوب شرق آسیا، هندوستان شرقمیانه، و محاصره چین و عموم منطقه تغییری قابل ملاحظه ای رونما نگردیده، اهداف و مقاصد استثمارگرانه انحصارات سرمایه داری هنوز تحقق نیافته است! - در استراتیژی یکتازی ایالات متحدۀ آمریکا در جهان، و در سیاست تسلط، غارت و چپاولگری تغییراتی جدیدی دیده نمیشود، بلکه کندی در پیشبرد پلانها و تحقق آن احساس میشود و هدف دستگاههای امپریالیستی سرعت بخشیدن به روند آن میباشد! - رقابتهای انحصارات امپریالیستی آمریکائی در برابر انحصارات انگلیسی شدت بیشتر کسب کرده است، بویژه اینکه انگلستان تلاش میورزد، در پلانهای پنهان و آشکار خود، اُرگانها و مؤسسات نظامی و جاسوسی پاکستانی و تروریستان "طالبی" را بکلی به سوی بهره برداری خویش بکشاند، و آمریکا بر منافع خود در این کشور پافشاری میکند! و نمیخواهد پایگاه اتمی، و راه استراتیژی دریائی و موضع دارای اهمیت نظامی را در برابر هندوستان و دیگر کشورهای منطقه از زیر تأثیر نفوذ و تسلط خود، دور سازد! - رقابت ها فیمابین انحصارات سرمایه داری آمریکا و کشورهای اروپائی در ویژه گیهای موضعگیریهای خود جریان دارد و روز به روز گسترش و شدت می یابد، و این خود به همکاری، تفاهم و مناسبات نظامی فیمابین کشورهای امپریالیستی اختلالی بوجود می آورد، و آمریکا میخواهد، از راه همکاریهای نظامی و سهمگیری در اداره مناطق نفوذ و استفاده از آن و در جنگ گویا علیه دشمن مشترک "تروریزم"، جلو چنین اختلالی گرفته شود! و حکمفرمائی و یکتازی خودرا حفاظت و نگهداری نماید. - تلاشهای امپریالیستی بخصوص آمریکائی، به منظور پیاده ساختن، اندیشه ها و پلانهای "گلوبالیزیشن" در جهان، و به تحقق رساندن آن، هنوز نتائیج ثمربخش مناسبی بدست نیآورده است و با موانع گسترده ای از سوی نیروها و سیاست های ملی، دموکراتیک و رژیمهای مترقی در مناطق مختلف جهان روبرو میباشد، و با استفاده از سیاست "زورآزمائی" نظامی، پخش تبلیغات و اندیشه های عوامفریبانه و انحرافی، حمایت از رژیم های دست نشانده، و سیاست های وابسته، ایالات متحده آمریکا میکوشد، از آن جلوگیری بعمل آورد! اوباما- حزب دموکرات آمریکا- بعد از مطالعات سه ماهه با مشاوران و متخصصان نظامی و استخباراتی دربارۀ همۀ آن علل و عواملی که از آن تذکر یافت، تصمیم خودرا غرض افزایش سربازان آمریکائی در افغانستان اعلام نمود، و از جانب ناتو و دیگر کشورهای اروپائی، چنین اقداماتی نیز در افزایش سربازان، دنبال گردیده است! و در استناد به همان علل و حقایق خروج سربازان از افغانستان بعد از ۱۸ ماه، محض افتراء، و به منظور مغشوش ساختن اذهان عامه در منطقه و جهان بوده، چنانچه از موجودیت خود در سالیان دراز مدت بعدی برای مقاصد دیگر نظامی درین منطقه استفاده خواهد شد، علاوه بر اهداف و پلانهای قبلی، بحیث نمونه طرحریزی یک کودتای نظامی در پاکستان به جانبداری از آمریکا، و ایجاد پایگاه تجمع نظامی در برابر هند و دیگر کشورهای منطقه و زورآزمائی در برابر ایران و یا حمله نظامی بر آن کشور، قراریکه از طرف عده ای از رسانه های گروهی، متخصصان و کارشناسان بین المللی خود آمریکا و اروپائیها پیش بینی شده است! از سوی دیگر و از خلال مطالعات و بررسی های همه جانبه، حقایقی بدست می آید، که جهان به سوی تقسیم مجدد بین انحصارات سرمایه داری کشورهای امپریالیستی روان است، و هرکدام آن و بخصوص ایالات متحده آمریکا، مساعی به خرج میدهد، پایگاههای بیشتری را در نقاط و مناطق گوناگون کره زمین ایجاد، استحکام و تقویت نماید، و از مناطق دست داشته و تحت تسلط خود حراست و حفاظت کند، و آنرا توسعه بخشد! «اصالت»: با تشکر فراوان از پاسخها و توضیحات شما رفیق نسیم عزیز. موفق و کامگار باشید. * * * محمد طاهر نسیم، فرانکفورت
|
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat