مصاحبۀ سایت «اصالت» با رفیق محمد طاهر نسیم:
دفاع از منافع ملی در مبارزۀ همگانی انترناسیونالیستی نهفته است!
۸ جولای ۲۰۱۰
رئیس دولت نامنهاد اسلامی افغانستان حامد کرزی در مناسبات مختلف، اظهاراتی را دربارۀ سلسله ای از مشکلات ملی مطرح کرده است که در آن کشورهای خارجی دست درازا داشته اند، بویژه مداخله در "انتخابات"، تولید و تجارت مواد مخدر، فساد اداری و غیره که از طرف برخی از مبصران، کارشناسان و سازمانهای سیاسی مورد خشنودی قرار گرفته است. سایت «اصالت» به اساس موضعگیری واقعبینانه همیشگی خود، مصاحبه ای را با محترم محمد طاهر نسیم، تحلیل گر سیاسی مسایل بین المللی درین مورد انجام داده که اینک متن آن به نشر میرسد:
سؤال:
در برخی از مواقع رئیس دولت نامنهاد اسلامی افغانستان حامد کرزی در دفاع از "منافع ملی"، "مداخلات"، "فشارهای" خارجی، "قربانیان" غیرنظامی در بمباردمان ها، "نقش خارجی ها" در تولید و تجارت مواد مخدر و غیره سخن گفته است.عده ای از "کارشناسان"، "مبصران" سیاسی و سازمان ها، با امیدواری و خشنودی ازین گفتارها یاد آور شده اند! شما درین مورد چه نظر دارید؟
جواب:
ایالات متحدۀ آمریکا، در استراتیژی گسترده و همگانی- ملکی و نظامی- رسمی خود، در تسلط و تحکیم قدرت بر اقتصاد، بازارها، و منابع ثروت های ملی مناطق مختلف جهان به وسیلۀ جنگهای منطقوی، مداخلات، و تجاوزات نظامی و در نتیجه سلب آزادی، استقلال، تمامیت ارضی کشورها و سرنگونی دولت های منتخب و قانونی، به اجیران و عمال وابسته، گوش به فرمان در اجرای پلانها و دستورالعمل ها، ضرورت مبرم دارد، که در آموزشگاههای ترتیب یافتۀ ارگانهای استخباراتی و اطلاعاتی و مغز شوئی مطابق با نیازمندیها، شرایط و تحولات پی در پی مورد تربیه و پرورش قرار میگیرند و آماده میشوند!
پروژۀ "مارشال"، پوینت فور- یا نقطه چهار- در گذشته، گلوبالیزیشن- یا جهانی سازی-، و پروژۀ عصر جدید آمریکائی و غیره، اکنون، طرحهاییست مطابق با دکتورین مقامات متخصص و بلندپایۀ انحصارات سرمایه داری، درین مورد سازماندهی می یابد. تربیه و آماده سازی چنین اشخاص میتواند در کشورهای مربوطه صورت گیرد و یا اینکه به کشور ایالات متحدۀ آمریکا و دیگر کشورهای سرمایه داری، برای آموزش در شقوق مختلف، در آن کشورها اعزام گردند، و یا از بین مهاجرین مسکن گزین استفاده بعمل آید.
زمینه ها و وسایل به شکل سیستماتیک فراهم میشود!
این یک امر مسلم و روشن است که کشورهای سرمایه داری و در پیشاپیش آمریکا با سرنگون سازی رژیم های منتخب و قانونی به بهانه های گوناگون در آمریکای لاتین، افریقا، آسیا و دیگر نقاط مختلف جهان اشخاص ریزرفی و الترناتیف را نیز دارا میباشند که جاگزین سازند، و حکمفرمائی باداران را مطابق با ماهیت استراتیژی انحصاری امپریالیستی مورد اجرا قرار دهند!
حقیقتی را که درین مورد نباید از نظر دور ساخت، آنکه همچو اشخاص آموزش یافته و جا بجا شده، نمیتوانند در قیافۀ وابسته گان آشکار امپریالیستی مسوولیت های خودرا اجرا نمایند! باور و اعتقاد مردم را تا اندازه ای به سوی خود جلب کنند، بلکه مکلفند وقتاً فوقتاً در لباس ملی و "مدافعین" منافع ملی، خودرا انعکاس دهند! قراریکه "کرزی"، مطابق با آب و هوای "سیاسی" و استراتیژی باداران از "منافع ملی"، "مداخلات" خارجی، "فشارهای" جامعه جهانی و "نقش" جامعه جهانی در تولید و تجارت مواد مخدر، بمباردمان های "اشتباهی" و از بین رفتن اشخاص ملکی و غیرنظامی . . . و غیره و غیره، سخن میراند!!
در افغانستان امروزی، برای همه خلقهای زحمتکش، دانشمندان و روشنفکران مترقی اندیشه و اصلاح طلب بنیادی، واضح و روشن است، که حکومت کنونی افغانستان دست نشانده بیش از چهل دولت خارجی، به پیشگامی آمریکا بوده و بر اساس استراتیژی آنان فعالیت ها و پلانهای خویشرا پیش میبرد، و صحنه های ویژه "انتخابات" شورای ملی، ریاست جمهوری و دستگاههای قضائی، و تمام ارگانها و نهادهای ملکی و نظامی، از نمایشاتی است که برای انحراف اذهان عامه و مغشوش سازی ساده لوهان سیاسی، و زنجیرهای اسارتی است که معامله گران و منافقان به آن بسته میشوند و به هرسو میتوانند کشانیده شوند!
نگاه ساده ای به ترکیب و ماهیت آن ارگانها و نهادها به ما میرساند که همه ای آنها به دست نوکران معلوم الحال ایالات متحده آمریکا و کشورهای امپریالیستی خارجی، جنایتکاران جنگ های خانمانسوز سابق "مجاهد"، شورای نظار جمعیت اسلامی ربانی، حزب اسلامی، و از پُشت پرده "طالبان" و "القاعده" و دیگران در همآهنگی با فرمایشات نمایندگان سفارتخانه های خارجی، ناتو، آیساف، و مافیای چندین ملیتی بین المللی و دستگاههای پنهانی و آشکار استخباراتی و اطلاعاتی، قرار دارد و میچرخد!
و خود آقای رئیس جمهور، سالها در بوتۀ ازمایشات رنگارنگ آمریکائی عجین شده، تا اینکه به پا ایستاد شده است. سالها با جنایتکاران تروریست دورۀ کشتار، ترور و اختناق "جهادی" با شورای نظار، حزب ربانی، گلبدین و "طالبان" و غیره همکاری آشکارا داشته است، و امروز داد و فریاد از منافع ملی میزند، و دربارۀ قربانیان غیرنظامی و افراد ملکی، اشک تمساح میریزد، و تولید و تجارت مواد مخدر را که در آن بعضی از اعضای خانواده اش درین تجارت دست گشاده دارند، اما تنها از نام خارجیها یادآور میشود، و از قربانی شدن افغانستان بیچاره درین راه می نالد!
چنین وضعیتی تنها در افغانستان رونما نگردیده و تبارز نیافته است. قبلاً در کشورهای دیگری از آمریکای لاتین، افریقایی، آسیایی بملاحظه رسیده است که به دست ها و پلانهای امپریالیستی صورت گرفته است: سال ها "لورنس" عرب پرورش یافته استعمار انگلیسی در لباس و قیافۀ ناسیونالیستی عربی، قومندانی اعلی قوای مسلح مملکت اُردن هاشمی را به دوش داشت و از اُردن به دیگر کشورهای عربی از مداخله کوتاهی نمیکرد! و مارشال "فیلیپی" جاسوس دیگر انگلیسی در کشور عربستان و دیگر کشورهای خلیج و عربی مصروف توطئه و دسیسه کاری بود! در اندونیزی، سرنگونی حکومت احمد سوکارنو توسط سوهارتو آموزش یافته آمریکا، و در ایران واژگون سازی حکومت داکتر محمد مصدق توسط جنرال زاهدی، نوکر برجسته آمریکائی، در جمهوری عراق کودتای سیاه ۱۹۶۳ توسط عبدالسلام عارف به همکاری و کمک سی آی ای علیه جنرال عبدالکریم قاسم، ویران سازی دولت "الندی" در چیلی توسط اجیر آموزش یافته سی آی ای پینوشیت، پلانهای توطئه گرانه و دسیسه کاری آمریکائی در حمله و بحران سویز- در مصر-، حمله نظامی در لبنان زمان کمیل شمصون- اجیر آمریکائی- تهاجمات تروریستی بر کیوبا علیه فیدل کاسترو- بویژه خلیج خوکها-، در جماهیریه عربی لیبیا، حمله نظامی هوائی علیه معمر القذافی و بمباردمان کشور، جانبداری از دولت صهیونیستی اسرائیلی برضد سازمان رهائی بخش، و خلقهای مبارز فلسطین، بمباردمان سودان، سوریه، جنگ اول خلیج مطابق پلانهای ادارات اطلاعاتی آمریکائی، حمله نظامی بر جمهوری عراق و سرنگونی صدام حسین . . . و غیره، اینها نمونه های کوچکی از سلسلۀ دنباله داری کودتا ها، تجاوزات توطئه ها و دسایس، مداخلات، زد و بندها، جنگهای منطقوی و حملات غارتگرانه . . . که توسط دستگاههای استخباراتی و اطلاعاتی امپریالیستی و ذریعه اجیران تربیه شده خویش، در سالیان متمادی تهیه و آماده گردید و هنوز هم ادامه دارد! منافع، حقوق و آزادیهای خلق های وطندوست، آزادیخواه طرفداران صلح، دموکراسی و ترقی اجتماعی را زیر پا گذاشته شده است!
سؤال:
عده ای از سازمانهای سیاسی موجوده، کار و پیکار خویشرا در دفاع از منافع ملی و تغییرات در جامعه افغانستان قلمداد مینمایند، و دیگران را به همکاری در مبارزه مشترک گویا دعوت مینمایند، نظر شما درین باره چیست؟
جواب:
در جامعۀ طبقاتی، هر طبقه، قشر و گروه، مطابق با منافع طبقاتی خویش سازمانها، و بنیادهای سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی برای مبارزه به منظور تحقق مقاصد و اهداف طبقاتی خود، ایجاد میکنند. دموکراسی واقعی در جامعۀ طبقاتی چنین آزادی را تأکید و تضمین مینماید. و هرگونه همکاری در مبارزه مشترک برای حفاظت آزادی، استقلال تمامیت ارضی، دموکراسی، صلح و ثبات، و یا رهائی از تسلط غارتگرانه خارجی- نظیر افغانستان امروزی- و موضعگیری ضداستعماری و ضدِ امپریالیستی، در چوکات جبهۀ متحد ملی، امکان پذیر خواهد بود.
اما در رابطه به احزاب و سازمانهاییکه دارای اندیشه های علمی و مترقی میباشند و به نفع زحمتکشان کشور و تحولات بنیادی دموکراتیک میرزمند، و از لحاظ ایدیالوژیکی سیاسی، و شیوه های مبارزه با هم نزدیک و همنوا میباشند، هرگونه سهم گیری و همکاری در مبارزه مشترک میتواند در اقدامات ذیل صورت گیرد:
· ایجاد اتحاد ارگانیک، وحدت سازمانی و تشکیلاتی بر اساس یک برنامه واحد- نظر و عمل- مبتنی بر استراتیژی ملی و دموکراتیک، دربرگیرنده نیازمندیهای خلقهای زحمتکش افغانستان در تحولات دموکراتیک، با در نظرداشت شرایط و اوضاع کنونی جنبش رهائی بخش ملی کشور در راه آزادی، استقلال و دموکراسی.
· شمولیت انفرادی، و یا کسب عضویت در سازمان به اساس نورمهای تشکیلاتی معمول، در یک اساسنامه قبلاً تنظیم شده.
· یا گرد هم آمدن در یک جبهه ملی و دموکراتیک مرحلوی مبارزه، بمنظور دستیابی به دولت ملی و دموکراتیک در انجام تحولات بنیادی و تعمیق دموکراسی در کشور.
البته غرض تحقق این طرحها، شرایط دیگری ایجاب مینماید، که ذیلاً از آن تذکر بعمل می آید:
بخشی مهمی از دانشمندان، روشنفکران دوراندیش و دارای موقف و موضعگیری واقعبینانه به این نظر اند که در جهت ایجاد فضای مناسب همکاری و اعتماد متقابل، اقدامات و عواملی است که قبل از هر پدیده دیگری به توجه جدی نیاز دارد، و میتواند راه را برای مبارزه سالم، نیرومند و هدفمند مشترک هموار سازد:
نخست: برای هر سازمان در فعالیت های روزمره و مبارزه عمومی خود یک برنامۀ علمی و عملی در بر گیرنده استراتیژی دقیق مبارزه در راه آزادی از تسلط اشغالگران خارجی و به منظور دستیابی به استقلال، تمامیت ارضی حاکمیت و وحدت ملی، دموکراسی و ترقی اجتماعی، صلح و ثبات و تحولات بنیادی دموکراتیک در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی و نظامی، و فعالیت های تاکتیکی روزمره در چنین روند، نیاز عاجل و در صدر کار و پیکار هر سازمان میباشد.
دوم: جنبش ملی و دموکراتیک و هر سازمانیکه مسوولیت مبارزه رهائی بخش ملی را بدوش گرفته، یا میگیرد، به پاکسازی از عناصر و افرادیکه در گذشته در فعالیت ها و اقدامات ناگوار و نا روای ضدملی، داخلی و خارجی، دست داشته اند، و افغانستان را به ویرانی و فروپاشی کشاندند، ضرورت مبرم دارد!
سوم: در شرایط کنونی و در برابر یکتازی هژمونیستی امپریالیزم جهانی بویژه آمریکا در جنگهای تجاوزگرانه و غارتگری مخصوصاً بعد از فروپاشی جبهۀ سوسیالیستی در جهان که لطمه ای شدیدی به جبهات رهائی بخش ملی، دموکراتیک و مترقی دارد، همآهنگی و اتحاد در مبارزه مشترک و همگانی انترناسیونالیستی، یک ضرورت بسا دارای اهمیت است. امروز اهداف مبارزه مشترک همگانی کلیه زحمتکشان و خلقهای جهان، مشخص تر و مجسم تر شده است: رهائی از یوغ استثمار، چپاول و غارتگری، رنج و ستم، بدبختی های اقتصادی اجتماعی و سیاسی، اسارت، استبداد و دیکتاتوری، مبارزه برای آزادی، استقلال، دموکراسی، صلح و ثبات، امنیت و حاکمیت ملی تمامیت ارضی، حق تعیین سرنوشت، خودارادیت، قانونیت و وحدت ملی، اهدافی است که همه را در چارچوب مبارزه همگانی انترناسیونالیستی، متحد، یکپارچه، بسیج میسازد!
در این راه سالم و واقعبینانه میتوان به موفقیت های گسترده ای نایل آمد، و به پیروزی حتمی امیدوار بود!
* * *
رفیق نسیم گرامی از شما صمیمانه سپاسگزاریم که به سوال های ما با حوصله مندی و تفصیل بیشتر پاسخ ارائیه نمودید.
تایپ کامپیوتری از ع . ق . فضلی
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat