دوشنبه، ۵ مارچ ۲۰۱۸
نورالدین همسنگـر
تا اوج آرزو
ای زن بپا بخیز
گاه درنگ نیست
دشمن «همیشه فاتح میدان جنگ نیست»
خیز و سریر ظلم و جهالت بهم بریز
با هر کی ضد حق زن است بی امان ستیز
فرصت مده ز کف
با چشم باز از پی دیو سیه بتاز
برخیز خصم سفله بخاک سیه فگن
در هر کرانه شور و قیامت بپا بکن
دام و قفس شکن
سهم تو نیست گوشه ای با غم نشستنت
بر دوش خسته بار قساوت، شکستنت
ای زن بپا بخیز
آگاه درفش عزت و آزاده گی بدوش
با دشمنان ستیز
دربی بسوی جادۀ آینده باز کن
دل را بپای عشق وطن سرفراز کن
بیباک پر بزن
بال خیال خویش گشا تا کران دور
تا پهنه ای به وسعت یک آسمان نور
تا اوج، پر غرور
بیمی مدار ظلمت شبهای اضطراب
زین کورۀ عذاب
ای زن بپا بخیز
مهر سکوت و درد بچین از لبان خویش
مواج بی شکیب
فریاد کن نوای دل غم رسیده را
شب را بعزم بانگ سحرگه قدم بزن
آینده را به باور دلها رقم بزن
جز آرزوی سبز شگفتن درین چمن
هر گونه نقش زشت پلیدی بهم بزن
تا با گل شگفته خورشید صبحدم
ظلمت ز پا فتاده و شبها سحر شود
پژمرده بذر مزرعه عشق و آرزو
از نو دوباره سبز شود، بارور شود
دنیا تهی ز درد و پریشانی و ستم
حال و هوای زیستن اینجا دگر شود.
هالند- مارچ ۲۰۱۸
نورالدین همسنگر
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat