03- 09 - 2007
نقش ادبيات در جامعه انسانی
}پژوهش -زيميرو اسکاری{
)بخش پانزدهم)
رسانهها و جامعه
فلاسفه یونان باستان و دوران پس از آن به اتفاق زبان را مهمترین وجه تمایز انسان از حیوانات دانستهاند. محققان هر رشته علمی آن جنبه از زبان را که اهمیت بیشتری برای رشتههایشان دارد، در کانون توجه خود قرار میدهند. در این میان، از نظر دانشمندان علوم اجتماعی، زبان مشخصترین رسانه مبادلات اجتماعی است. جاذبه بررسی زبان در بافت اجتماعی آن، در این است که راهگشای فهم بهتر اجتماع خواهد بود. از سویی محققان زبان و ادبیات کلاسیک ، نقش زبان را در فرایند شکلگیری ارزشها و خلاقیت ادبی مورد بررسی قرار میدهند. از دیدگاه آنان زبان، آیینه میراث فرهنگی، وسیله ارتباط ما با گذشته و تجسم تمام چیزهایی است که هم انسانی است و هم شریف.
توجه به بافت اجتماعی گفتار، به هیچ روی منحصر به مجامع دانشگاهی نیست؛ بسیاری از مسائل حاد سیاسی، بر محور زبان میچرخد. بررسی فرهنگهای گوناگون اعم از اقلیتهای درون مرزها یا ملتهای دیگر یکی از موضوعات مورد مطالعه در بودجه کشورهای قدرتمند است. قدرت ساختاری زبان این فرصت را در اختیار گروههای توانمند قرار میدهد تا گفتمان حاکم بر جامعه را به نفع خویش سمت و سو بخشند. فریدون بدرهای در کتاب «واژگان نوشتاری کودکان دبستانی ایرانی» او میگوید اگر در یک زبان فرضی هزار اسم، هزار صفت، صد فعل لازم و صد فعل متعدی داشته باشیم قاد خواهیم بود 000/100/200/200/100 جمله بسازیم. البته قابلیت یک زبان طبیعی بیش از این است، برای مثال، فرهنگ معین دارای چهل هزاره واژه است. بنابراین، مشاهده میکنیم در این سازمان بینهایت زبان چقدر قدرت مانور وجود دارد، چنان که یک رسانه میتواند متناسب با رویکرد سیاسی ـ اجتماعی خود ساختار خبری مستقلی ارایه کند؛ آن گونه که بافت گفتمانی آن با سایر بافتها متمایز باشد. «فوکو» با تأکید بر اهمیت ساخت زبان و اندیشه، بر «قرائت متون» به منظور کشف ساختارهای شناخت آدمی اصرار میکند.
به
نظر او، شیوه خاص فهم و دریافت ما درباره جهان، تعیینکننده خصلت خاص
یک عصر است و این خصلت خود شیوه اعمال قدرت را تعیین میکند. از دیدگاه
ساختاری «فوکو»، سیاستمداران، صاحب منصبان و اصحاب قدرت و نظایر آنان،
به طور عمدی و آگاهانه نهادهای لازم برای تأمین و تضمین امتیازات و حفظ
مواضع خود را ایجاد نمیکنند، بلکه اعمال افراد به طور کلی در هر عصری
برآمده از نظرگاه رایج آن عصر است. به سخن دیگر، ساخت عمل تابع ساخت
اندیشه است.
طبقات حاکم و مسلط در یک ساختار اجتماعی نابرابر و تضادآمیز، برای
سازگار کردن ذهنیت مردمان با شرایط رنجآور عینی، یعنی پر کردن شکاف
بین ذهن و عین، به ایدئولوژی و استفاده از مفاهیم ایدئولوژیک و هژمونیک
متوسل میشوند، زیرا ناسازگاری بین ذهن و عین، برای همیشه نمیتواند
تداوم یابد. بنابراین، ایدئولوژی ساخته و پرداخته میشود تا ذهن را با
عین آشتی دهد و وضعیت موجود را تثبیت کند. در چنین مواقعی، زبان
بیشترین نقش را در تبلیغات خدعهآمیز و مشروعیت بخش دارد. زبان
مالامال از مفاهیم ارزشی همراه با نفرت و عشق است. عشق و تجزم به همه
آنهایی که تسلیم سازوکار قدرت شدند و نفرت از آنهایی که در این سازوکار
آمرانه و فریبگونه، حل و جذب نشدند
.
جامعه اطلاعاتی و توسعه
در دنیای امروز تولید اطلاعات و دانش فنی و کاربرد آن فرایندی است که
با دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده و به کارگیری آن در توسعه اقتصادی
و اجتماعی نوعی مزیت و برتری شمرده می شود. نتایج تحقیقات، نظریه
پردازی ها، آزمایش های راهبردی، شکل گیری مفاهیم، مشاهده ها، فن آوری
ها و . . . را می توان به شکل های قابل استفاده برای دیگر محققان ارائه
کرد.
دانش آموختگان اطلاعات، کسانی هستند که فراگیری صحیح را آموخته اند؛
آنها که میدانند چگونه باید آموخت، زیرا آگاه ند که اطلاعات چگونه
باید طبقه بندی، بازیابی و به کار گرفته شود، به گونه ای که دیگران نیز
قادر به آموختن از آنان باشند. اینان کسانی هستند که توانایی فراگیری
مستمر دانش را دارند، زیرا همواره قادرند اطلاعات موردنیاز خود را در
هر تصمیم گیری به موقع به دست آورند. تحصیل دانش فنی مهارتی است در جهت
بقای فرد در عصر اطلاعات و می تواند فرد را از نابودی حتمی در جریان
تند و سیل آسای اطلاعاتی عصر حاضر، چه در زندگی شغلی و چه در زندگی
شخصی محفوظ دارد(بدی، 1990).
جامعه اطلاعاتی جامعه ای است همراه با خدمات اطلاعاتی رسانه های همگانی
که با آهنگی سریع تر از دیگر جوامع و تفوق بر اندوخته های تجربی و دانش
محض به پیش می رود؛ جامعهای که ارتباطات ، عامل انتقال دهنده واقعی
برای ایجاد تغییر و تحول در هر فرد به منظور دستیابی عملی به اطلاعات
بی حدومرز است و در آن، ارتباطات شبکه اطلاعاتی جهانی، جایگزین سرویس
ارتباطات تلفونی جهانی شده و تولید ارزش های اطلاعاتی عامل تعیین کننده
ای در توسعه جامعه است.
در جامعه اطلاعاتی الگوهای سطح زندگی شغلی، اوقات فراغت، نظام آموزشی ،
و عرصه دادوستد مشخصاً از پیشرفت اطلاعات و دانش فنی متاثر است. این
پدیده نشات گرفته از رشد فزاینده تولید انبوه اطلاعات در طیف گسترده
رسانه های جمعی است که اکثر آنها نیز به صورت الکترونیکی ظهور می یابد
(مارتین، 1992).
از دهه 1970 به بعد در غرب و بویژه در برخی از کشورهای پیشرفته تحولات
عظیمی در زمینه اطلاعات و اطلاع رسانی صورت گرفته است.
در
دهه 1980 کامپیوتر وارد خانهها و ادارات شد، تشکیلات اقتصادی دارای
بخش اطلاعرسانی گردید و داد و ستدهای جهانی و بین المللی در طول شبانه
روز از طریق شبکه های ارتباطی با سرعت بیشتری صورت می پذیرفت و عامل
تعیین کنندهای در زندگی مردم به شمار میرفت.
در
دهه 1990 مردم با ساعات کار کمتر، بازده کاری بیشتری را ارائه می دهند
و کارهای اداری، بدون تبادل کاغذ صورت می پذیرد، درست مانند کلبه
الکترونیکی که در این دهه بیش از یک افسانه می نماید (فورستر 1992).
طبقه
بندی جدید با ویژگی فقر اطلاعاتی در اثر بروز شکل جدید از برتری طلبی و
به شکل غلبه الکترونیکی در عرصه جهانی پدیدار شده است. بدین ترتیب تولد
عصر جدیدی به نام عصر اطلاعات در حال وقوع است. در این دوران نه تنها
افزایش حجم اطلاعات یا فعالیت های مربوط به اطلاع رسانی، بلکه تحولاتی
که به تغییر جامعه متکی به کشاورزی به جامعه متکی به صنعت و پس از آن
به جامعه متکی بر اطلاعات مرتبط می باشد، بارز است.
هر
چند تعریف جامعه اطلاعاتی بطور اخص به شیوه اشاره ای ندارد ولی آشکارا
با جوامع غربی و سرمایه داری مرتبط است. جوامع سوسیالیست، با گرایش
استبدادی و مطلقه خود نمیتوانستند عامل شکل گیری یک جامعه اطلاعاتی
باشند. شاید انبوه اطلاعات و اشاعه آن با فنآوریهای ارتباطی غرب بود
که از هم پاشی نظام شوروی سابق و کشورهای اروپای شرقی را در پی داشت.
اکنون
این خطر وجود دارد که اشاعه و پردازش اطلاعات به میزان بالایی در کنترل
عده قلیلی از کشورهای حاکم قرار گیرد و از دست دادن آزادی فکر و تصمیم
گیری مستقل یک خطر جدی برای کشورهای دیگر جهان است.
بر
این اساس در ارتباطات اطلاعاتی بین المللی، برتری کشورهای توسعه یافته
آشکار و صدور اطلاعات آنها بیش از واردات آن از کشورهای دیگر و بویژه
کشورهای در حال توسعه و اروپای مرکزی و شرقی است.
در جوامع کنونی مشخصاً به دو زیرگروه فقرای اطلاعاتی و ثروتمندان
اطلاعاتی برمی خوریم. از این رو زمانی که جریان اطلاعات در جامعه از
تحرک بیشتری برخوردار شود، آنهایی که از وضعیت اجتماعی و اقتصادی
بالاتری بهره مندند، سریع تر از قشر ضعیف این اطلاعات را تصاحب می
کنند. در نتیجه با رشد تمایز اطلاعاتی، تبعیض میان طبقه برتر سیاسی ـ
اقتصادی و علمی و اقشار مادون آن رو به فزونی خواهد گذاشت.
با
توجه به خطرات ناشی از حاکمیت سرمایه داری در دهه پایانی قرن بیستم،
لیون (1988). با وقوف به این امر که نظارت بر فن آوری های اطلاعاتی می
تواند در آینده مسئله ساز باشد خطر تمرکز قدرت در جوامع اطلاعاتی را
گوشزد می نماید. لیون توسعه بخشی اطلاعات در اقتصاد نوین نظر مساعدی
ندارد، زیرا نه تنها تخصیص بسیاری از مشاغل بر پایه اطلاعات را امری
مشکل زا می داند بلکه با متکی شدن تمام زوایای فعالیت ها بر اساس
اطلاعات، جریان تفکیک مشاغل به طبقات اطلاعاتی و غیراطلاعاتی، مشکلات و
تردیدهای فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
معیار اقتصادی
به عنوان اولین معیار و وسیله ای برای پیشرفت به سوی جامعه اطلاعاتی، می توان اطلاعات اقتصادی را نام برد که ناشی از تحولات اجتماعی و اقتصادی از سال 1960 تاکنون می باشد. پژوهشهایی که ماخ لوپ و پورت در این زمینه انجام دادند منجر به نگرش های تازه ای به نقش اطلاعات در اقتصاد کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته شد، مفهوم یک مبحث جدید اطلاعاتی که نشانگر اقتصادی گذرا از حالت اولیه یعنی اقتصاد متکی به کشاورزی به اقتصادی متکی به صنعت و سپس متکی به اطلاعات است. و این منجر به توصیف عناصر تشکیل دهنده اقتصاد با عباراتی چون: صنعت اطلاعات ، بازار اطلاعات ، و کارکنان اطلاعات شد که امروزه وارد زبان روزمره شده اند. همین مسئله سبب بروز تحولاتی در ساختار اشتغال، به صورت گسترش مشاغلی در زمینه های خدمات شخصی، بازرگانی، آموزشی، بهداشتی، ارتباطی و مالی شده است. بر اساس اظهارات یونشر (1900) عامل اصلی در اطلاع رسانی، رشد بوروکراسی و نیروی انسانی غیرمولد ناشی از پیشرفت صنعتی بود که سبب افزایش پیچیدگی اقتصادی، گرایش به تخصص لازم در هر رشته، و در نتیجه به کارگیری متخصصان اطلاع رسانی گردید.
ما در عصری قرار داریم که در تمامی جوامع در زمینه های مالیاتی، امنیت ملی، ثبت اسناد، کارت اعتباری، پزشکی و غیره اطلاعات به صورت رقومی عرضه می گردد و با توجه به شرایط امنیت ملی و بین المللی و از طریق به کارگیری کامپیوتر و ارتباط آن با ماهواره های دفاعی و سیستم های پیشآگهی دهنده تا سیستم پیشگویی شرایط آب و هوایی و دریانوردی، اطلاعات لازم در دسترس قرار می گیرد. اگر چه پیشرفت فن آوری به خودی خود شرط کافی برای نیل به جامعه اطلاعاتی نیست، اما یک پیش نیاز ضروری شمرده می شود. کلید چنین پیشرفتی در میزان تفکیک پذیری این فنآوریها از زندگی روزمره شهروندان و کاربرد آنها نهفته است. تحقیق انجام شده توسط هلال ، (1993) نشانگر کاربرد وسیع فن آوری های پیشرفته شامل رایانه های نوری، متخصصان خبره، و نظام اطلاع رسانی مبتنی بر دانش فنی و کتابخانه های الکترونیکی در سال های پس از 2000 می باشد. همچنین خدمات اطلاع رسانی که پیامد تحولات آگاهانه اجتماعی است به شکل آموزش از راه دور شبکه های اطلاع رسانی، کنفرانس های خبری از راه دور، و دادوستد و بازاریابی از طریق شبکه های رایانه ای رواج می یابد.
تحول اجتماعی مبتنی بر اطلاعات، شامل تاثیر آزادی تدوین قانون حاکم بر مبادله اطلاعات میباشد که در آن ایجاد شبکه اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی می تواند به تجدید حیات خانواده و جامعه منجر شود. انزوای قشر دارای فقر اطلاعاتی در جامعه الکترونیکی با شکل گیری مجدد قشر محکوم و ضعیف در جامعه اطلاعاتی که توسط کارفرمایان استثمار می شوند و نادیده گرفتن حقوق این قشر در انعقاد قراردادها بار دیگر به شکل جدیدی بروز می نماید. ماسودا (1985) به طرح جامعه اطلاعاتی می پردازد که در آن محور اصلی ارزش های اطلاعاتی بر ارزش های مادی غلبه میکند و در اقتصاد این جامعه، سرمایه اطلاعات و دانش فنی بر سرمایه مواد برتری می یابد. تمرکز قدرت، نفوذ سیاسی و تحولات اجتماعی ناشی از اطلاعات دلیل آشکاری بر مزایا و منافع ایجاد یک قطب اطلاعاتی است که سبب تغییرات بنیادین سیاسی از طریق پوشش خبری (نظیر آنچه در شوروی سابق و بلوک شرق رخ داده) می باشد. چنانچه پخش آخرین رویدادها از طریق رسانههای همگانی را از نظر فقر اطلاعاتی و غنای اطلاعاتی بنگریم، پیامد آن، تبدیل جامعه جهانی به دو گروه مخاطبان منفعل و صرفاً مصرف کننده و رسانه های جمعی از یک سو، و شمار قلیلی از کشورهای برتر و نیز افراد سرآمد کشورها و تولیدکنندگان فعال و کاربران اطلاعات الکترونیکی از سوی دیگر خواهد بود.
بسیاری از ناظران گرایش به دیدن نشانه های تحول در ارزش های فرهنگی به دنبال پیشرفت جامعه اطلاعاتی دارند، اگر چه باید خاطرنشان کرد که جوامع مختلف عکس العمل های متفاوتی در برابر حضور فن آوری های پیشرفته دارند و حتی فرهنگ جهانی الکترونیک مستعد پذیرش تاثیرات محلی و ملی است. در حقیقت آنچه در حال وقوع است توسعه و تعامل گسترده فرهنگ ها است، نه به اصطلاح فرهنگ نوپایی که تحول و تغییر اساسی شیوه زندگی را در سراسر جهان به دنبال داشته باشد. همواره خطر استیلای یک فرهنگ وجود داشته است، فرهنگی مبتنی بر ارزش های مادیگرای غرب که جایگزین فرهنگ بومی شود و جهانی را در اثر فقر فرهنگی به پوچی گرایش دهد. اگرچه ممکن است یک خبر، عکس العمل های متفاوتی را در کشورهای مختلف ایجاد کند، لیکن نادیده انگاشتن تاثیرات بالقوه سوء جریان جهانی اطلاعات بر روی هویت و تنوع فرهنگی کشورها، امری خطرناک شمرده می شود، زیرا ممکن است منجر به پذیرش فرهنگ هایی شود که تاکید بیشتری بر بی پروایی و صراحت در تبادل اطلاعات گوناگون و بویژه مبادله متمرکز اطلاعات در زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارند:
فرار مغزها که منجر به مهاجرت مهندسان و محققان کشورهای در حال توسعه به کشورهای صنعتی و توسعه یافته می گردد و بهترین متخصصان کارآمد در زمینه علوم و فن آوری به کشورهای ثروتمند غرب مهاجرت می کنند. کشورهایی که این نیروها را از دست می دهند و بدین ترتیب سطح فن آوری آنان نیز تنزیل می یابد.
راهبردهای مدرن سازی در کشورهای جهان سوم غالباً منجر به افزایش بدهی های خارجی، بهبود ارتباطات راه دور بین المللی به جای توسعه شبکه اطلاعاتی و مخابراتی بومی میگردد.
شرکت های بزرگ مخابراتی در روابط بازرگانی با شرق، تنها برای ایجاد رقابت ناسالم محلی تلاش میکنند و در این راستا توسعه ناهماهنگ اجتماعی را در فضای ارتباطات راه دور ایجاد می نمایند.
اطلاعاتی کردن جوامع در حال توسعه موجب تضاد آشکار میان فقرای اطلاعاتی
و ثروتمندان اطلاعاتی می گردد. میزان و کیفیت اطلاعات موردنیاز برای
برنامه ریزی و مدیریت بر اساس نظام آماری اطلاعات، بیش از آن حدی است
که بتوان آن را به طور متمرکز ارزیابی کرد و به همان مقیاس به کار برد.
در نتیجه، با وجود این که کشورهای حاکم به طور حتم از نظر اطلاعاتی غنی
هستند، این که دارای غنای علمی حقیقی نیز باشند جای سوال جدی است. در
مقابل، مردمان کشورهای کوچک و تحت سلطه می توانند به غنای دانش حقیقی
دست یابند، چرا که دانش و اطلاعات مردم این کشورها که با کسب تجاربی در
زمینه کمبودها، فقر، سختی، درد، وابستگی، و ظلم و ستم همراه می باشد.
عمیق، پایدار و ابدی است.
چنانچه تفاوت ذکر شده بالا میان اطلاعات و دانش را بپذیریم، در این
صورت گسترش سیستمهای اطلاعاتی به صورت کمّی برای هر کشور در حال توسعه
نامعقول و بی دلیل خواهد بود، و هدف باید بطور کلی بهبود کیفی این نظام
باشد. در عصر جدید، اطلاعاتی شدن به معنای بین المللی شدن ـ جهانی شدن
ـ است و این روند همواره همانندسازی فرهنگها را به دنبال خواهد داشت
.
به طور طبیعی هر فرهنگ متعلق به یک محل یا منطقه خاص، و در برگیرنده
دانش جامع و اندوخته شده نسل ها، و بازتاب استعدادها و ویژگی های یک
گروه در مقایسه با دیگر گروه هاست که در زبان و لهجه ظهور می یابد و
احساس تعلق به یک سرزمین و هویت آبا و اجدادی را به همراه دارد. دقیقاً
به خاطر همین احساس است که نمی توان فرهنگ را به عنوان یک ابزار مورد
استفاده خصوصی یا تجاری قرار داد.
ماهیت حقیقی فرهنگ، همانگونه که ما معتقدیم، در تفکر و اعمال ما، در گرایش ها، شکل اجتماعی و اعتقادات مذهبی ما نهفته است. دو نظر متفاوت درباره اثرات رسانه های همگانی در جامعه وجود دارد. منتقدان بر این باورند که رسانه های جمعی مسئول جنایت های روزافزون و تضعیف روحیه عمومی از یک سو و کاهش حس خلاقیت و نگرش صحیح سیاسی از سوی دیگرند. حامیان رسانه های جمعی معتقدند که این رسانه ها عامل آشکارسازی فساد مالی، افشای تحولات سیاسی، تبادل اطلاعات و افکار و عقاید می باشند. رسانه های جمعی در افزایش توان اطلاعاتی جامعه سهم بسزایی دارند.
مدت زمان مورد نیاز برای پذیرش تحولات فرهنگی در جوامع سنتی و تحقق روند توسعه فرهنگی ـ اقتصادی را باید محاسبه کرد سیستم ارتباطات جمعی به علت ظرفیت بالای اطلاعاتی، در برنامه ریزی بلندمدت جامعه می تواند نقش موثری ایفا کند. به منظور هماهنگ سازی روند توسعه، فراهم ساختن کانال های اطلاعاتی و تبادل اطلاعات امر مهمی شمرده می شود. روند مدرن سازی نباید ارزش های فرهنگی را تغییر دهد و با غیرانسانی کردن فرهنگ بومی مانعی در روند توسعه گردد. برنامه اطلاعاتی، روند توسعه و اهداف آن را تجزیه و تحلیل می نماید. این برنامه عوامل اجتماعی و فرهنگی توسعه و نیز ظرفیت ابداع و مدرن سازی جامعه در حال توسعه را فراهم می کند. چنین برنامه ای می تواند هرگونه فاصله اطلاعاتی ناشی از روند نوآوری را نشان دهد. یک برنامه ریزی اطلاعاتی می تواند به فعالیت برنامه ریزی شده و جزئی تر تبدیل شود که روند قابل ملاحظه اطلاعات را بر اساس دانش و اطلاعات اجتماعی ـ فرهنگی روند مدرن سازی، امکان پذیر میسازد. تهیه برنامه اطلاعاتی را می توان به چندین مرحله تقسیم کرد.
در حالی که برنامه ریزی توسعه در مراحل اولیه خود تنها راهبردهای دولتی
برای اتخاذ تدابیر لازم به منظور روشن شدن مسائل و ارضای نیازهای منطقه
ای را تعیین می کند، اهداف تبادل اطلاعات به راهبردهای اجتماعی و مسائل
ارتباطی روند توسعه اشاره می کند.
تصمیم
در مورد شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای در حال توسعه ناشی از
تصمیم گیریهای مسئولان یا مراکز تصمیم گیرنده در کشورهای در حال توسعه
است. سازمان ها و موسسات مسئول برنامه ریزی باید این تصمیمات را مرتبط
کنند و به نظم درآورند. اما تاثیر بسزای برنامه ریز در هماهنگ سازی
نظام هدفمند، ارتباط اهداف عملی و شیوه ارائه اطلاعات برای تصمیمگیری
نهایی مراکز مربوطه امری گریزناپذیر است.
هدف
سیاست ها و برنامه ریزی اطلاعاتی، استفاده از فن آوری های اطلاعات در
انجام طرحها و فعالیت های برنامه ریزی شده برای گروه مخاطب خاص بوده و
در راستای اهداف روند توسعه و مقاصد تعیین شده به منظور کاربرد صحیح فن
آوری اطلاعات می باشد. علاوه بر آن، تبادل اطلاعات محیط فرهنگی ـ
اجتماعی بومی را بارور می سازد و به عنوان یک عامل تمایزدهنده، در روند
توسعه قرار می دهد؛ بدین ترتیب نه تنها از نابودی فرهنگ بومی جلوگیری
می کند، بلکه روند مفیدی را در خدمات اطلاع رسانی ارائه می دهد.
خدمات ارتباطی منطقه ای و محلی موجود می تواند اطلاعات توسعه را ایجاد
و تقاضاهای کاربران را آماده و نیازهای اطلاعاتی روند توسعه را برطرف
نماید. ارتباطات توسعه، جزو هنر و دانش ارتباطی بشر به شمار می آید و
عاملی در تغییر و تحول سریع یک کشور از وضعیت فقر به وضعیت پویا، و رشد
اقتصادی به سوی ایجاد کیفیت اقتصادی ـ اجتماعی بهتر و غنا و تکامل توان
بشری است.