جمعه، ۲۳ اکتوبر ۲۰۰۹
تعبیر و تفسیر درست باید در رابطه به زن داشت .
من نمی دانم، زن بودنم را از کدام زوایه زندگی به تفصیل و یا نمایش بگیرم. از دید یک جامعه مرد سالار و سنتی و قبیلوی که زن صرف وسیله و ابزار کار، شخم زدن زمین، تبادله، فروش، تولید نسل، مایه بدبختی و شرم و بار گران به دوش والدین و خانوادهها است و یا لکه ننگ به دامان مادران که خود زن اند و یا از دید یک نظام اسلامی که زن باید مطیع و فرمانبردار بی بدیل برای رفع شهوت مردان باشد و سرا پا پوشیده تا مردان تحریک نشده گناه کبیره را مرتکب نشوند و زیبایی زن و ظرافت های که از آفرینیش با اوست برای رفع غرایظ جنسی مرد باید ادا کار و بیدون تردید تن دهد تا او کام گیرد و منحیث وسیله ارضاء مرد به بیغوله های فکری از لحاظ رشد ذهنی به عنوان مختلف که زن او است باید تن دهد؟ و یا دردناکتر که به عنوان جنس و تصاحب شخصی مال، کوچ، عیال، سیاه سر یاد شده تن دهد و اتکاء به همچو حرف های بی اساس و بی بنیاد کرد؟ زن در اجتماع وظیفه ای دارد که از مرد ساخته نیست، نقش زن بی همتاست و بدون شک بقای زندگی و نسل بشر محتاج وجود وی است. به بیان دیگر، او نیمی از پیکر جامعه است و نمی توان از او و نقش سازنده اش چشم پوشید. اگر کج اندیشان روز کار و عامیان دلسوزتر از مادر به بهانهء حمایت از حقوق زن او را از حق واقعی اش محروم کرده و می پرسند: وظیفهء زن چیست؟ نقش بی همتای او کدام است؟ آنان نمی دانند و یا نمی خواهند بدانند که وظیفه زن تربیت است، او مربی است، و اولین مکتب جامعه دامان پُر عطوفت اوست، در دامان اوست که کودک مهر و مَحبت را می آموزد صفا و صمیمیت را می آموزد و به بزرگی خود میبالد و به شگوفایی میرسد. از دامان اوست که سازنده گان جامعه پا به اجتماع می گذارند و از دامان اوست که انسان های بزرگ پیدا میشود که سعادت بر می خیزد. او مادر است و و ظیفه مادری و انسان پروری بر دوش دارد، و چه وظیفه ای بالاتر از آن؟ چه نقشی والاتر و ار جمندتر از آن؟ کدام مرد می تواند چنان باری را بدوش گیرد؟! مسوولیتی که نظام طبیعت و خلقت بر دوش زن نهاده است .
ناگفته نماند که اسلام با حضور زن، کار و تلاش و فعالیت های وی در اجتماع و بستر جامعه مخالف نیست، آنرا منع نکرده، بلکه وظیفه اصلی او را مادر بودنش میداند و تربیت و پرورش انسان های بزرگ و وارسته در کنار آن نیز به زن اجازه میدهد تا در اجتماع حضور یابد و سر نوشت خویش را بر گزیند .
اسلام به منظور پایداری و استحکام روابط خانواده و جامعه وظایف اقتصادی و تآمین معیشت خانواده را به عهده مرد و وظیفه همسری و مادری را به عهده زن گذاشته. زن تا زمانی که از سوی مرد تآمین نفقه می شود برای کار در خارج از خانه باید از وی اجازه بگیرد، اما در صورتی که تآمین نفقه نشود نیازی به اجازۀ او ندارد، شاید سؤالی پیدا شود که چرا مرد مسوول تآمین معیشت است و زن نه؟
این تقسیم کار بر اساس نقش طبیعی آنان است، نظام خلقت رنج ها و دشواری های بار داری و تربیه و پرورش فرزند را بر دوش زن گذاشته است و او نا چار است به طور طبیعی حدود نه ماه طفل را حمل کند و پس از آن علاوه به همه درد ها و رنج های طاقت فرسای بار داری، شب و روز به مراقبت و نگاهداری از نوزاد بپردازد و از شیرۀ جان خود در کام وی ریزد تا رشد و نمو نماید و در حین حال تربیتش را نیز عهده دار باشد. با این همه سختیها و مشکلاتی که متحمل می شود، رنج های که می بیند، دیگر توان و تاب تآمین معیشت را نمی تواند به دوش بکشد، لذا، مادر بودن- وظیفهء مقدس است .
اسلام به زن استقلال اقتصادی بخشیده تا وی مانند مرد از حقوق، مالکیت و تصرف در اموال خویش بدون نظارت و حمایت کسی بهره ببرد و به میل و اختیار خود ثروت اش را در راهی که نیاز دارد صرف کند .
اسلام برای فرهنگ و آموزش اهمیت قایل است از این رو مسلمانان را به کسب علم ترغیب و تشویق میکند و در این امر زن و مرد را یکسان می شمارد، زنان و دخترانی را که ازدواج نکرده اند در کسب معرفت آزادی کامل بخشیده و زنان شوهر دار نیز از آزادی واجب و مشروع بهره مند می سازد. در فقهء اسلامی آمده است اگر زن برای آموختن احکام و تکالیف اسلامی و دینی از منزل خارج شود گناهی را مرتکب نشده و اگر شوهر به احکام و مسایل دینی آگاه است واجب است که خودش به همسر خویش بیاموزد و گر نه حق ممانعت از خانه خارج شدن زن را برای فراگیری احکام الهی ندارد. در رابطه به حقوق سیاسی، "رای" حق هر فرد است که برای تآمین و تأثیر بر سرنوشت جامعه و اجتماعش از آن استفاده مینماید. اگر دقیق به تاریخ گذشته بنگریم خواهیم دید که "رای" امروز در حقیقت شکل پیشرفتهء "بیعت" روزگاران قدیم است. در گذشته های بسیار دور "بیعت" می نمودند و امروز "رای" میدهند، در صدر اسلام پیامبر با زنان بیعت می نمود و هیچ یک از بستگان و نزدیکان زنی نمی توانست که به جای او با وی بیعت کنند این ارزش را اسلام به زن بخشیده است. و زنان در دوران مظلومیت زیسته و ظلم و ستم های بسیار را تحمل نموده و محدودیت و محرومیت بسیار را شاهد بوده اند و رنج زن بودن دوران جهالت را چشیده اند. امروز از محرومیت و مظلومیت به عزت نایل شده است از دورۀ تاریک و ظلمانی گذشته امروز به عصر نور و روشنایی قدم نهاده است که می توان بهترین الگوی زنان، زن افغان را در گذشت، وفاداری، استقامت، شرافت و فداکاری نام برد.
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat