یکشنبه، ۳۰ جنوری ۲۰۱۱

مسوولیت مقالات، مطالب و نبشته های نشر شده در «دیدگاه ها» به دوش نویسنده گان آنها میباشد

 

 

 آب شفاف چشمه شفاء سخنگاهء هم اندیشان وحدتخواه چگونه جریان پیدا کرد؟

 بزنگاه کوته والان پالتاکی بر علیه نیرو های ملی، مردم خواه، میهن دوست، مترقی وعدالتخواه چگونه ساخته شد؟

 

از آنجا که در یک جامعه انسانی نیرو های سیاسی با طرح وراهکار های سیاسی، جامعه سیاسی را تعریف میکنند، ودر نتیجهء مبارزات این نیرو ها اگر از یک جهت موقعیت وموقف مجموعه های سیاسی مشخص میشود، از جهت دیگر خود این نیرو ها بطور انفرادی بر بنیاد درون مایه خودشان مورد تشخیص وشناخت قرار میگیرند  .از همین رو میبینیم که در یک مجموعه سیاسی ویا حزب سیاسی و یک تشکل سازمانی با وجود وجه مشترک اندیشوی هرعضو این مجموعه ها به شکل انفرادی هم مورد شناسائی قرار میگیرند .

 این در حالی است که انسان درهر دو حالت (حضور در مجموعه سیاسی و بطور انفرادی) به حیث مولد اندیشه برای بقای ارزش های تفکر خود تلاش میورزد .زمانیکه همین درون مایه، طرح و راهکار را برای سرنوشت جمعی ارایه میدهد، وجه اشتراک فکری مشخص میشودو حاکمیت فکری بوجود میائید .درحاکمیت فکری شخصیت های ظهور میکنند که خود سمبول اندیشه میشوند .حدیث ساز وروایت ساز میگردند، که فرآورده های فکری شان در درازنای تاریخ مبارزه سیاسی با فعالین سیاسی هم کیش وهم اندیش جریان میداشته باشد .این در حالی است که عده هم میخواهند بالای اندیشه حاکمیت نمایند که این حالت دوم مساله ساز ترین وضعیت سیاسی را در فضای سیاسی بوجود میاورد، که متاسفانه جنبش ترقی خواهانه و عدالتخواهانه در کشور ماافغانستان به اساس شکل گیری حالت دوم به دشواریهای مواجه است

 

زمانیکه به بحث حاکمیت فکری میپردازیم چه بخواهیم ویا چه نخواهیم نام شخصیت های حدیث ساز و روایت ساز ویا در واژه دیگر مقوله ساز در پیوند ووابستگی دایمی با اندیشهء مطرح، جریان میداشته باشد .عده ایکه به اساس وجوهات شخصی در برابر کار برد این نام ها در پیوستگی اندیشه حساسیت نشان میدهند خود شان بار ها با نقل قول های از شخصیت های متعدد متوصل به بیان این پیوستگی ها شده اند .ازهمین جا است که وضعیت مساله ساز به وسیله افرادیکه بر شانه اندیشه سوار میشوند شکل میگیرد .با این پیش زمینه میخواهم بحث وضعیت مساله سازرا درفضای روشنفکری کشور ما افغانستان که ازجانب عقده مند ترین افراد جامعه روشنفکری، برعلیه جامعه روشنفکری، در وضع موجود امروز، زیر نقد گذشته صورت میگیرد به کنکاش بگیرم .منظور از به چالش کشیدن نقدی است بر اساس عقده های سیاسی وشخصی، نقد بر اساس روزگذرانی، نقد به اساس جای پای سازی برای کسب امتیازطلبی هاو امتیاز گیری های شخصی، نقد بر اساس هویت سازی های کاذب، نقد براساس برائت گیریها زیر فشارآن تهدید های که این نقادان نسبت بخود احساس جرمی میکنند .این نقدها درهر جویباریکه جریان دارد، سر چشمهء آن یکی و واحد است .مطمع نظر این یادداشت همان جویباریست که روزگاری در آن آب شفاف جریان داشت وکسانی در سر بند، این جریان آب را گل آلود ساختند وبا حب عقده به شکارمشغول شدند .

آب شفاف چشمه سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه چگونه جریان پیدا کرد؟

سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه نه تنها یک نام زیبای اتاق پالتاکی بود، بلکه درمحتوای این نام یک هدف شریفانه وضرورتمندانه دنبال میشد .ایجاد این نشستگاه یک امر تصادفی نبود .بلکه در نتیجه کار وفعالیت های متداوم یک جمعیت بزرگ از نیرو های مردم خواه ، میهن دوست، مترقی وعدالتخواه که هویت وحدتخواهانه را کسب کرده بودند وهنوز این جمعیت در امکانات متحول دیگراین هدف را در خط فعالیت های سیاسی خود اولویت میدهند ادامه دارد .پیگیری از امر وحدت در امکان های متفاوت امتیاز نه بلکه مسئولیتی است که وحدتخواهان نه با پیش کشیدن خود شان بلکه با مطرح کردن این هدف ادای وجیبه ووظیفه میکنند

سوال وحدت از اینجا آغاز گردید که وحدت با کی ؟ برای پاسخ با این سوال برای مشخص کردن این نیرو هادر جستجوی وجوه وحدت ورود به اسناد برناموی کوتاه ترین راهیافت دانسته شد .

یعنی مراجعه به دیباچه ه، مقدمه ها وپیشگفتار ها و اسناد مرامی این احزاب به روشنی میتوانست این پاسخ را ارایه کند .دیده شد خطوط اسناد مرامی ايکه این احزاب برای سعادت مردم وپیشرفت کشور مطرح نموده اند، همه یک سخن ودارای مفهمو م واحد ويكسان اند لذا کمبودی وجود داشت ودارد که در عملکرد مشترک باید این نیروها مکَمِل همدیگر گردند وپاسخ چه باید کرد را مشترک ارایه بدهند .

 بحث وحدت به مفهوم ماهیت احاطه شدهء عقل، خود، آن بحث عقلانی است، که درشرایط امروز نیاز نیرو های هم اندیش را که بر بستر آرمانهای ح د خ ا به حیث ادامه دهنده گان آن آرمانها ی انسان دوستانه وومیهن خواهانه در عرصه مبارزه سیاسی اعلام حضور کرده اند مطرح میکند .لذاوقتی بحث وجوه مشترک و بحث هم اندیشی این نیروه، اشتراکِ عمل این نیرو ها را مشخص میسازد، بدان معنی است که این نیرو ها اشتراک عمل را بر بنیاد پیشینه مبارزه داد خواهانه اعلام میکنند، که نه یک بحث جدید ونه یک تعهد جدید است .اما پر واضح است که واقعیت امروز ما برای رهیافت بسوی اهداف تعین شده شعار جدید پیشکش میکند .شعار! مختصری از شناختی که عطف توجه میکند .یعنی ما با شعار امروز که مختصری از شناخت اوضاع واحوال روز است دیروز را نه بلکه فردا رانشانی میکنیم وپیش میرویم .

از همین جهت بود و است که وحدتخواهان، وحدت نیرو های هم اندیش را به اساس فراخوان نه، بلکه به عنوان شناخت مطرح میدارند .شناخت از واقعیت دیروز و شناخت از واقعیت امروز یگانه بستر یگانه شدن دانسته میشود، که میتواند اشتراک عمل نیرو های هم اندیش را تحقق ببخشد .لذا با این درک امکانات متعددی بکار افتید .

 جلسات مشترک سازمانها ، ارایه طرح ها ومیکانیزم های یگانه شدن، سنجه های هم سوئی وهمگرائی، برگزاری نشستهای همه گیر، جمع آمد های زمینه ساز چون برگزاری محافل تحت نام خاطر داشت وگرامی داشت از روز ها وشخصیت های هم پیوند و آرمانی، ایجاد کمیسیونها وکمیته های تفاهماتی، جرو بحث های گروهی وانفرادی در امکانات متعدد ومتفاوت، نشر یادداشت ها ومقالات، ایجاد سایت های برقی و فاورم های انترنتی، از آن میان ایجاد نشستگاه پالتاکی زیر نام سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه هم یکی از امکانات ساحه فعالیت وحدتخواهانه بود که در نتیجه کار فعالیت تمام عیار وحدتخواهانیکه حضور، نظر، حرف وسخن شان در تمام این تدابیر که در بالا گفته آمدیم قابل درک، لمس وشهود است .

 واما قبل ازگشایش آن نشستگاه ، آن محور آرزومندی های هدفمندانه و صادقانه، یعنی سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه، در جمع آمد اتاقهای جداگانهء پالتاکی نیات آرزوه، خواستها ودیدگاه های وحدتخواهان در سه پیام مشخص، پیام به اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان، پیام به مخالفین طرح وعمل آرمانی م، پیا م به آنانیکه بی توجه به مقتضیات شرایط، داوری میکنند با شفافیت تمام به بیان گرفته شد .

پیام اول بر مبنای درک وتحلیل شرایط و ضرورتی که در پیشروی اعضای ح د خ ا متشکل در سازمانهای جداگانه و رفقای غیر تشکیلی قرار داشت که باید ملاحظات خود را صادقانه بررسی نمایم وروی اهداف مشترک تشکل واحد وسراسری را بوجود بیاوریم .اختلاف ما اختلاف سلیقوی است وبالای این سلیقه ها باید فایق آئیم .

پیام دوم توضیح نمود که اجازه نخواهیم داد عقده مندیهای شخصی وسیلهء پرش دسیسه سازان وتوطئه گران علیه نیرو های مردم خواه ومیهن دوست شود .

در پیام سوم همه به قضاوت صادقانه با درک وتحلیلی از شرایط تاریخی فراخوانده شد .برای اینکه این امانت جمعیت وحدتخواهان بخوبی امانت داری شده باشد در چندین روزدر اتاقهای متفاوت پالتاکی به بیان امانت وحدتخواهان پرداخته شد .

ره آورد پیام اول ایجاد اتاق سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه بود .همانجا که در آن روز های پیشین آفتاب صداقت سایه انداخته بود وسایه نیرنگ رنگ باخته بود وجلوه گری نمیتوانست .

تصمیم ایجاد اتاق اعضای حزب از همان آغاز از نام صفوف با بیشترین رفقا که از ح د خ ا هویت سیاسی کمائی کرده بودند ودرفضای پالتاک حضور قبلی داشتند به مشوره گذاشته شد .نام اتاق گزینش پیشنهادی باطرح صورت گرداننده گی که نظر به مسئولیت مشترک گرداننده گی بصورت دوره ای از جمع سایر رفقای وحدتخواه پیش بینی شده بود، وبورد مشورتی از شخصیت های جداگانه در یک جمع آمد رفیقانه پذیرفته شد، و سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه درثبت وشمار سایت پالتاک راجستر شد، واز طریق ایمیل آدرس گشایش اتاق به بیشترین رفقای وابسته به ح دخ ا پیام گردید .

به خاطر جلوگیری از مطول شدن صفحه، متن پیام سخنگاه را در لینک زیر خدمت خواننده گان گرامی تقدیم میداریم:

http://bazir .blogfa .com/post-202 .aspx

 

 به این ترتیب سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه در محتوای سه عنوان تحلیل از شرایط، وجوه مشترک نیرو های هم اندیش در قبال اوضاع واحوال حاد و سوال چگونگی انجام اولویت ها به بحث آغاز نمود .سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه در آغازین نشست از حضورپر شکوه تن، تن رفقای ارزشمند یعنی نیک اندیش ترین فرزندان خدمت گذار مردم زحمتکش افغانستان، حضور افتخارآفرین فرزندان صدیق زادگاه، زیستگاه وپرورشگاه همهء ما به استقبال نشست، وبا توضیح مختصرشرایط مبارزه دراوضاع واحوال دیروز و امروز بحث های سخنگاه گشوده شد .

 در مدت زمان نشستهای رفیقانه که سخنگاه، هم اندیشان وحدت خواه را استقبال مینمود، با توجه به فضای بی باوری وبی اعتمادی، که ناسازگاریهای شرایط و اوضاع مسلط جهانی در قدوم مبارزه چیده بود سخنگاه برای یک لحظه هم این زمینه را نساخت که برداشت های سلیقوی فضای اعتماد وباورسازمانهای جداگانه را بیشتر آسیب برساند .به همین لحاظ هم بود که حضور نماینده گان تشکیلات جداگانه در هر نشست بیشتر تقویت میگردید .پیهم تلاش میگردید که طرح ها وحتی کلمات استحکاک بر انگیز در بورد مشورتی مرفوع ساخته شود وچه بسی که گرداننده گان اتاق هم چنان از این امر مستثنی نبودند .

سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه از حمایت و مشوره اکثریت سازمانهای هم اندیش واز حمایت ومشوره اکثریت شخصیت های اول ح د خ ا وازحمایت ومشوره اکثریت شخصیت های آگاه چیز فهم وتوانا که شخصآ نویسنده حامل تقدیم پیام وحدتخواهان به ایشان بودم نتیجه موثروحدتخواهانه برده بود، که معین شدن محور های وحدت نشانه اثر گذاری آن جمع تلقی میشود .

بلی آن کنار نشستن ها و حرف و سخن همکناری گفتن رفقای گرانمایه چون، همان شخصیتی که کلمات در دستگاه فکری اش مانند موم شکل میشد وتصویر گویایء را تجسم میداد، نظام الدین تهذیب کلام یادگارش را رهگشائی راه وحدت ساخت و گفت:

رفقا! ما از فروپاشی تضعیف شده ایم .ما بسیار بیچاره وضعیف شده ایم .ضرورت بسیار مبرم قوت گرفتن است .چه گونه واز کجا قوت بگیریم ؟ از هر جائی که آواز وحدت بلند شود از همانجا قوت بگیریم .قوت در وحدت است .

وآن رفیق همیشه قلم بدست وتوانا دستگیر پنجشیری که گفت :بروید وحدت کنید کنگره تانرا دایر نمائید مرا که از لحاظ تشکیل در روزگاری از حزب خارج کرده بودند به عضویت آزمایشی بپزیرد .

وآن شخصیت همیشه حاضر در جمع آمد های رفیقانه رفیق سرور منگل که تاکید میدارد: راه دیگر جز وحدت نداریم .

و آن رفیق سخن سنج قدیر حبیب که اندامگان وحدت را تجسم داد وگفت طرحی که من دارم طرح ایجاد کمیسیونهای تخصصی است که همه خود را درآن دریابند .

و آن رفیق پر تلاش وخستگی ناپذیر رفیق جلیل پرشور که میگوید این بلنداژ های یکه روی ، خودخواهی ، خود بینی وخود محوری رابی هیچ ملاحظهء از دیروز و امروز به هم ریزید ودر یک سقف منزه جمع شوید .

و آن رفیق همراز ومتعهد شفیق الله توده ائی که در بورد مشورتی سخنگاه گفت که راه وحدت از گذرگاه عقده مندی های زیر نام نقد نمیگذرد وحدت کنیم تا امکان و صلاحیت نقد بدست آوریم .

وآن رفیق مدافع استوار آرمانهای ح د خ ا وشخصیت های حزبی مان حفیظ روند که میگوئید بلی !هر چند که نسبت ها معین است با آنهم در هیچ موردی عدهء به تنهائی مستحق تاج افتخار و عدهء به تنهائی مستوجب تکفیر نمیتوانند باشند و رفیق آن دراک فواد پامیری که گفت نقد در فضای ناهمگون راه بجائی نمیبرد چه را نقد میکنید تاریخ را ویا سیاست را؟

ورفیق صدیق وفا که با صداقت تمام از روزنه بحث همطرازی نظریات سازنده وحدت طلبی ارایه میداشت به این ترتیب تعداد بیشتر رفقای گرانمایه که اسمای شریف شان در طی گذارشات بار ها یادهانی شده از جوانب مختلف روحیه وحدتخواهی سخنگاه را توان وقوت بخشیده اند .

لذااجازه میخواهم برای خلاصه سازی با افتخار بگویم که نقش مجموع رفقای که در هر هفته با کمیت کم وبیش هشتاد تن که در جمع آمد هفته ای سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه شرکت میورزیدند و از آن میان تعدادی از رفقا به عنوان بنیان گذاران سخنگاه در بورد مشورتی حضور دایمی داشتند، همه به تمام صداقت در جستجوی راه موثر وحدت همگانی با احساسات نیک حضور بهم میرسانیدند .سخنوری های متعدد رفقای گرانمایه مشوره های راهگشاء رفقای ارزشمند همه وهمه که حرف وحدت به زبان داشتند در راستای وحدت همگانی کارساز وموثر بود .

نویسنده تمام سخنوریهای رفقا را یادداشت دارد که بیان خط به خط آن بیشتر از مواردی، مقصد این یادداشت نیست .بلکه مورد نظر این بحث پیامد تدابیر سخنگاه روی اهداف مشخص وحدتخواهی و دست برد به نام سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه که به بلنداژ مخروبه دشمنان آرمانهای ح دخ ا وشخصیت های وفادار به آن تبدیل شده است میباشد .

سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه درنتیجه بحث های وحدتخواهانه با بنای پیش زمینهء برای ایجاد محور سازی وحدت همگانی در راستای هدف تعین شده بخوبی به نتیجه لازم رسید .وبا اتکا به تاسیس سه محور وحدت با ارایه گزارشی از طرف اینجانب ادامه بحث وحدتخواهی را در اتاق پالتاکی سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه پایان یافته اعلام نموده واین موثریت را در سه محور بوجود آمده که در نتیجه فعالیتهای وحدتخواهانه متحول شده بود توجیه نمودیم .دیگر دروازه ادامه بحث ها موثردر این نشستگاه در ذهن وحدتخواهان مسدود شد .رفقای وحدتخواه از گزارش حمایت نمودند و عده از رفقا چون رفیق صدیق وفا همکاربخش قلمی وسخنور سخنگاه که با احساس وحدتخواهانه در مسایل همکاری داشت و رفیق گرامی حفیظ روند که با شور وحدت طلبانه بطور دایم در بحث های وحدتخواهی شرکت داشتند درخصوص ارتقای بحث ها به مراحل متحول سخنرانی مستدل نمودند .بخاطر جلوگیری از مطول شدن صفحه باز هم خواننده گان عزیز را در صورت علاقمندی به متن گزارش ختم کار سخنگاه به آدرس زیر احترامانه رجعت میدهیم .

http://bazir .blogfa .com/post-204 .aspx

 

و اما بزنگاه کوته والان پالتاکی بر علیه نیرو های ملی، مردم خواه، میهن دوست، مترقی وعدالتخواه چگونه ساخته شد؟

به این ترتیب نشستگاه وحدتخواهان که در نتیجه تلاش های وحدتخواهان ایجاد شده بود مسدود ولی متاسفانه آن هویت در یک فضای متفاوت به غنیمت گرفته شد و زیر نام وحدتخواهی علیه تمام اعضای ح د خ ا توطئه ودسیسه آغاز گردید .

قدر مسلم اینکه کسانی وحدت را مطرح کرده میتوانند که در شرط اول خود شان به وحدت اعتقاد داشته باشند .در صورتیکه چنین است چگونه ممکن است بزنگاه این کوته والان زیر نام غنیمتی ودزدی شده در تبانی سلیمان لایق وپسرش که سایت پیک وحدت را کار گردانی میکند هر هفته آدم های عقده مند، روان رنجوروبیمار را برای لگد مال کردن آرمانها واهداف کتله عظیم از نیرو های مترقی، عدالتخواه، مردم خواه ومیهن دوست زمینه بسازند ودر عین حال فریبکارانه مدعی وحدتخواهی هم باشند .اگر این برخورد های ناشیانه از نام همان سخنگاه وحدتخواهان نمیبود ونباشد هیچ مشکلی وجود نداشت وندارد  .زیرا از چهره های که افشا استند هیچ گلایهء وجود ندارد .سایته، مقاله، ها عملکرد ها وسخنوری های خودشان معرف هویت چنین افراد است .اما مشکل این است که از نام خودما علیه خود ما توطئه صورت میگیرد .

توطئه گران نیرنگ های بسیار شیطانی را بکار میگیرند .وقتی به سایت نام نهاد پیک وحدت مراجعه نمائید در انجا یک محتوای از وحدت دو حزب متحد ملی و نهضت فراگیر نقش بسته که مراجعه کننده را گمراه میسازد وفکر میکند که اگر اینها وحدتخواه نیستند این خوشبینی نیست پس چیست؟ بیائید از اینها بپرسیم آیا واقعآ با نیات صادقانه این نقشبندی تنظیم شده است؟ آیا واقعآ از این وحدت آنان رضایت دارند ؟ مگر خیره سری ها که بار ها انجام شده و آواز ها بیانگرواقعیت حقیقی آنان نیست ؟ آنانیکه حتی حضور یک خواهر را از هویت عضو نهضت در جمع گرداننده های سخنگاه به نفوذ و کنترول سخنگاه از طرف نهضت توجیه نمایند ونتوانند او را تحمل نمایند .چگونه ممکن است این پخش ونشر های متظاهر صادقانه باشد .آنانیکه نسبت به استقبال سایت های خود این سازمانها عقده ترکاندند وگفتند این سایت چه جشن را بر پا کرده اند چگونه میتوان باور کرد که دراین نقش بندی ها فریب وجود ندارد ؟ وده ها سند گویائی زبانی که وجود دارد دلالت به این فریب کاری ها میکند .

سید احمد جاوید یکی از این کوته والان به این باور است که مثلأ مقام رفقای که در وطن از او کرده عالی بوده پس آنان چرا شامل (اف یک) نیستند بنآ صداقت انان را گویا از دیدگاه خود زیر سوال میبرد .اما باید از خود جناب پرسیده شود قبل از اینکه به اساس شیطنت همان هایکه دشمنان آرمانهای ح دخ ا بودند وشما را هم به حساب یک کم بیست به حساب آوردند ودر لست شامل کردند پیش از این شما چه مصروفیت داشتید؟ وموضع سیاسی شما چه بود؟ صرف نظر از اینکه آرزو داریم حق خواهی پیروز شود هریک تا سرحد بیش از امکان، سهم خود را برای رفع بهتانهای دشمنان آرمانهای ما که توطئه آنان دامنگیر سرنوشت رفقای م، فرزندان صادق وشریف مردم ومیهن ما شده است ادا کرده ومیکنیم، ولی این چه قضاوت وجدانی است که دیگران به سرنوشت شما نرسیدند باید شما درد کمر را از شقیقه بکشید و به مصداق من زنده جهان زنده تمام معیار های اخلاقی را زیر پا گذارید .

میخواهم به خواننده گان عزیز اینرا بگویم که بحث من کاملآ یک بحث حزبی سیاسی است لذا مواردی که ناشی از کرکتر فردی افراد است در این یادداشت گنجایش ندارد مگر یاد ما باشد که درون مایه کرکتر فردی افراد رابطه مستقیم با بینش های سیاسی فرد دارد که انعکاس این چنین روا دید تا اکنون ضرورتش احساس نمیشود .

 فردای همان روز که وحدتخواهان دروازه بحث های وحدتخواهی رادر اتاق پالتاکی سخنگاه بستند، رفیق گرامی محمدابراهیم دهقان بر حسب حسن نیات رفیقانه وروابطی که از قبل در محتوای وحدتخواهی بر قرار شده بود تیلفون نمود .بعد از تعارفات رفیقانه با لطف رفیقانه مرا در جریان پیش آمد های بعد از ترک گفتن وحدتخواهان از اتاق قرار داد  .

ایشان گفتند که در نتیجه پیشنهاد سید احمد جاوید وتائید داکتر حمیدالله روغ در حضور بیست تن از مشمولین حاضرادامه اتاق رای اکثریت گرفت وقرار شد بحث در این اتاق ادامه پیدا بکند .

 حقیقت این است که هر شخصیت وحدتخواه باید با عناصر وحدتخواهی آراسته باشند .این عناصر باید در سیما وحتی سرشت هرآنکه باور وروحیه وحدتخواهی دارد در یک نظر فوری و اجمالی هم خوانده شود .واقعات پیشینه بحث های وحدتخواهی هریک را با سرشت وسیمای خودش برجسته ساخته است، آن چنان که اکنون ما در پیامد این رفتار ها آنرا ملاحظه میکنیم .تصویر همه در چهره خودشان نماینگر خودشان است .وحدتخواهی در جلوه های متظاهر مطرح شده نمیتواند مانند جلوه های کوته والان بزنگاه مثلآ سمع دوست هموکه در روز های نشست سخنگاه از سُکر نشه گرداننده گان اتاق در نظرش سر معلم جلوه میکرد، وهفتادو پنج هزار گردش کیلومتر موترش شعار وحدتخواهی او شده بود .همو که تمام فکر و باورش را این میسازد که چرا حزب وطن داخل قوس باشد  .ویا جلوه های متظاهر که رندانه، حیله گرانه ودزدانه برای ادامه دسیسه بازیهای وسوء استفاده با اغفال آواز محترمه محبوبه کارمل را ریکارد کرده اند .

 بدین سلسله همه ملاحظه فرمودند که بعد از مسدود شدن (سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه) بحث ها چگونه به بیراهه ها رفت .تربیون غنیمتی به تربیون دشمنانه مبدل شد  .اکنون باید همه متوجه این امر شده باشند که بزنگاه کوته والان زیر چه نامی در کدام موقعیت قرار دارد .آیا سواد سیاسی واگاهی کاپی شده گرداننده گان جز به کوته والداری و جز به همان سر معلمی مجازی وکاذب وکفتانی های غیر ضروری که برای دشنام گویان زمینه بسازند برای طرح مشخصی کار ساز افتیده است؟ آنان در همان بالای اتاق عدد حضور را میشمارند .تا دشنام گویانیکه میایند حزب ورهبران را گویا پخته پرانک میکنند شنونده داشته باشند .از همین لحاظ نام های متعدد را از کمپیوتر های جداگانه وارد اتاق میسازند بر عکس آن روزهای سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه که جناب «باوری» حاضری حزبی میگرفت .ویک، یک تن را نام میگرفت ومیگفت خودش ویا رفیق دیگری اورا معرفی کند که عضو حزب بوده ویا خیر؟ اکنون دشمنان سرسخت آرمانهای ما را برای درشت نشان دادن رقم حضور وحتی بدنامترین ها را وارد اتاق میسازند وحتی شنیده شده که کوته والان بزنگاه برای دل خوشی دشمنان آرمانهای ترقی خواهانه اذان هم کرده اند که این سخنگاه قبلی بود که اجازه نمیداد دیگران اینجا حضور یابند .بلی این چنین بود .و تنها این نبود بلکه یک مقرره مشخص را هر روز در شروع بحث ها اعلان میکردیم  .مثلآ معرفی هر رفیق صحبت کننده با نام اصلی، صحبت هایکه اهداف وحدتخواهی را تخریش میکند جلوگیری شود، رفقا برای شناخت کسانیکه دعوت نشده اند همکاری نمایند، رفقای همطراز به بحث رجهت داده شوند .رفقا وابستگی خود را در جزایر جداگانه مشخص بگویند ویا اگر رابطه تشکیلی ندارند مشخص باشد وبیشتر از این جمع یک سلسله مسایل تخنیکی که هم چنان وضع شده بود .چون در آنجا بحث خاص ومسایل داخلی یک حزب سیاسی مطرح بود .اتفاقی نبود که بسی از مسایل سخنگاه را در سایت های سازمانهای رفیق ورفقا به نشر نرسانیدیم .این نابخردان اند که جای سخن ومکان نکته را نمیدانند .برای ما مبارزه وسیاست تفنن نیست  .هر کس که قاعده مبارزه وسیاست را نداد عاقبتش همین میشود .که بزنگاه کوته والان پالتاکی تصویر میدهد .

 درمقدمه این بحث نوشتم  .پیگیری از امر وحدت در امکان های متفاوت امتیاز نه بلکه مسئولیتی است که وحدتخواهان نه با پیش کشیدن خود شان بلکه با مطرح کردن این هدف ادای وجیبه ووظیفه میکنند .

بلی چنین بود .تسلط افکار وحدتخواهانه برای هیچ کسی مجال آنرا نمیداد که از محور طرح های وحدتخواهانه بیرون شود .هر چند که برای این کار تلاشهای صورت میگرفت .بورد مشورتی در حضور شخصیت های جداگانه دایر میشد وبرای رفع این استحکاکات زمینه هموار میکرد .بطور مثال اگر جریان یکی از این روز های نشست بورد مشورتی را در این خصوص توجیه نمائیم خواهم نوشت در یکی از روزها که بورد مشورتی دایرگردید محترمین بشیر پیوستون، فواد پامیری، نور اکبر پایش، شفیق الله توده ائی، انور پویان، سید احمد جاوید، غفار باوری صفت اله وچند تن از رفقای دیگرحضور داشتند قرار بود در بارهء نقدی که توسط انور پویان در نظرگرفته شده بود اظهار نظر گردد .نتیجه آن شد از آنجا یکه جریان نقد، مرجع نقد، وجانب نقد مخصوصآ که مورد نقد آن راهکار های بود که خود ما مجری آن بودیم نقد نمی توانست باشد لذادر بورد مشورتی مطرح کردن نقد غیر مسئولانه منتفی دانسته شد .هر چند که بعد ها این هوس رفیق ما در اتاق کنگره ارضا شد که عکس العمل های شدید را در قبال داشت .اما تدبیر اتاق کنگره بحث جداگانه بود که موضوع آن مطمع نظر این یادداشت نیست .در همان روز یک تعجب دیگرهم مرا فراگرفت .در همان نشست که با حضور محترمین بشیر پیوستون، نور اکبر پایش، شفیق الله توده ائی، انور پویان، صفت الله المیار، احمد جاوید و باوری وعده دیگر از رفقا دایر شد معلوم شد که محترم بشیر پیوستون هیچوقت هم شفیق الله توده ائی را ندیده بوده ونمی شناخته وبا تفکرش وبا ایدال هایش وکار کردهایش آشنا نبوده است اما ذهنیت و درون او را از روی حضوراو در یک ویدیو (این قلم وخود نویسنده در این خصوص چندین بار مفصل پرداخته است) صفحات بیشمار قلم فرسائی میکند .جالب است که آدم ها میتوانند از پس دیوار جادوگرانه دل ودماغ آدم هارا بدانند وبخوانند .

 

در اکثر نشست های بورد مشورتی داکتر حمیدالله روغ دعوت میشد همو که بعدآ بر سکان سخنوری بزنگاه کوته والان پالتاکی قرار گرفت .همو که برای انحلال این سازمانها فعال است تا وحدت این سازمانه .همو که از ملکوت حرف میاوردو بر ملکوتیان مینویسد تا مردم .چه روز های نبود که حرف های وحدت بر انداز او رادر بورد مشورتی نشنیده باشیم وعمل ترک اتاق را از طرف او پیش از شنیدن گپ های خود تحمل نکرده باشیم .اما زمانی صدر نشین بزنگاه شد لیکن بزودی حریفان بزنگاهیش او را پایین انداختند .

بحث من مدعی آن شد که گرداننده گان بزنگاه اهداف وحدتخواهی ندارند وجز حضور در سخنگاه که تحت جاذبه وحدتخواهان قرار داشت هیچ برآمدی از آنان محسوس نبوده است .به این مساله سید احمد جاویدکاملآ معترف است زمانیکه تیزس وحدتخواهی برایش داد میشد برای تقسیم وظایف که باید پیام از جانب همه به رفقا رسانیده شود همکاران وقت سخنگاه یگانه اعتراف شریفانه که داشتند همین بود که آنان را هیچ کسی در این فعالیت ها نمی شناسد  .ودر عین حال از من خواست تا او را در جریان فعالیت های وحدتخواهانه قرار بدهم .چون که او معترف بود از هیچ جریانی خبر ندارد .من بر علاوه توضیحات شفاهی در طی یک یادداشت تمام تدابیر، فعالیت ها واجراات در قبال وحدتخواهی را کتبآ از طریق ایمیل مشرح ساختم که فشرده آن در آدرس زیر گذاشته شده است .

 http://bazir .blogfa .com/post-203 .aspx

همانطوریکه گفتیم اتاق سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه ازگذرگاه ستاره گان (نیرو های روشن ضمیر متعهد) میگذشت ستارگان از آفتاب (ادامه مبارزه آرمانی حزب بزرگ ما) گواهی میدادند واین در حالی بود که آسمان شاهد ختم نور وسقوط وبی ثباتی روشنی موقت عده از اجسام (آدم های بی اراده ومتظاهر) نیز بود .آنانیکه ستاره صداقت شان خیره شد بر علیه وحدت قرار گرفتند .

برای همه باید جالب باشد یک تن از گرداننده گان سخنگاه سید احمد جاوید به این مساله فکر میکرد که اگر وحدت تامین شود به او چه میرسد .به همین دلیل در امتیاز گیریهای که در نظر داشت در تلاش پیدا کردن افراد همسو بود .لذا چندین بار تقاضا ی تعلیق در آوردن عضویت سازمانی گرداننده گان سخنگاه مطرح گردید .جناب باوری که ظاهرآ عضو سابق حزب متحد ملی بوده استدلال اش اینبود که او روی هدفی خاصی در سازمان خود تمثیل عضویت میکند .به این ترتیب تقاضا ی تعلیق که در بورد مشوره از کدام آدرس مجهول الهام شده بود در حضور هشتاد تن از مشترکین اتاق سخنگاه از طرف نویسنده به بحث کشیده شد ودر آن روز در برابر این درخواست استدلال نمودم که: سازمان من سازمان وحدتخواه است .و عمیق تر از آن که من متعهدآرمانی سازمان خودم استم، و چیزی که به تعلیق در نمی آید آرمان است  .تعلیق در آوردن عضویت از یکسو که قرار گرفتن بر علیه وحدت است از سوی دیگر قطع آرمان است .حقیقت اینبود واست که وحدتخواهان برای انسجام کار میکنند نه انفصال .تعلیق خودش انفصال است  .اما کسانی بودند که میخواستند از این سبک جدید افتراق استفاده کنند چنانچه اهداف خاص جناب غفار باوری بعد از ختم کار اتاق سخنگاه روشن شده و وظیفه خود را انجام داده وبا افتخار اعلان کرده است که من دیگر عضو حزب واحد نیستم .زهی خوشبختی سازمان شهری حزب واحد .

رفقای شریفی که هنوز به ماهیت بزنگاه درست واقف نشده اند وهنوز در این بزنگاه به جستجوی گویا وحدت میروند آیا میتوانند خود را متقاعد بسازند که این جمع آمد به اهداف وحدت خواهی صورت میگیرد  .اخیرآ دوستی در یک تصادف نیک یک لینک را برایم ارسال نمود .آنچه دیدم وشنیدم قبل از اینکه آنرا با شما خواننده گان گرامی شریک بسازم میخواهم اینرا بگویم که واقعیت این است که حتی دشمن هم آدم های زبون وجبون را به دشمنی قبول ندارد .این لینک بخوبی تفسیر یک منافقت است منافق همانکه دل وزبانش یکی نباشد این جناب باوری ویارانش در بزنگاه میروند خود را وحدتخواهان جزایر بوجود آمده حزب دموکراتیک خلق افغانستان جا میزنند ودر اتاق های دیگر میروند حزب ورهبرانش را چنین به فحاشی میگیرند .این نوع برخورد را چه تعریف نمائیم؟ اما از لحاظ اینکه اگر بد وبدترتعریف جدا گانه دارد باید سید احمد جاوید برنده باشد که او در یک سخنرانی به این اکتفا کرد که به اثر مداخله بیگاه نگان مزایای پیروزی جهاد را نتوانستیم استفاده بکنیم  .امیدوارم که اوازاین کوته وال را هم بزودی بشنویم .پس بیائید از این کوته والان بشنویم تا کجاودر کجا سقوط کرده اند .وآیا آنچه در آدرس زیر از زبان کوته وال غفار باوری همو مدیر صاحب تحت پوشش هوتل کابل که پلو چرب هوتل کابل دلش را گرفته وسیت موتر والگاه روسی هوای نفسش را بالا کرده شنیده میشود، شریفان رابه این قناعت میرساند که بلی کوته والان بزنگاه وحدتخواه استند و آیا فریب کاران را همچنان به این باورنگهمیدارد که هنوز تومار فریب شان می چلد؟

http://www .youtube .com/watch?v=yArOYq1bwF8

 

میگویند روزی خانم ملا برای ملا شکایت کرد که وقتی من در محافل خانم ها میروم هر خانم دیگر به نام شوهرش یاد میشود ترا هیچ کسی نمیشناسد من از این ناحیه متاثرم ورنج میبرم .ملا وعده میدهد که سر از فردا همگی ترا هم یاد میکنند .فردا صبح وقت نماز در وقت رفتن مردم به مسجد ملا صاحب میائید ودر دهن دروازه مسجد رفع حاجت میکند فورا این عمل ملا آوازه میشود وخانه به خانه میرود و میرسد .بعد از آنکه خانم ملا صاحب را هر جا میدیدند میگفتند این خانم همان ملا صاحب است که در دروازه مسجد رفع حاجت کرده بود .

نیرو های ملی، مترقی وداد خواه بار دیگر در اثر خیره سری های عناصر توطئه گر ودسیسه سازبا حملات پیهم دشمنان مردم ووطن روبرو استند .اکنون دیگر بکلی قابل فهم است که همین مار های آستین استند که فضا را برای حمله بالای نیرو های مردم خواه ووطن دوست آماده ومهیا میسازند .و از این رهگذر میخواهندهویت کاذب کمائی نمایند .رهگذر این هویت سازیهای کاذب گنده گذریست که هر مکروب آنرا با تمام خصوصیات درونی وبیرونی شان به شناسائی میگذاریم .خوب حالا ببینیم که این جفنگ سرایان دیگر چه گل های را به آب داده ومیدهند .

 ازآنجائیکه انسان به حیث موجود ناطق آنچه میگوئید همین گفت، یک خاستگاه دارد، که آن تفکر انسان است .در بسی از مباحثات با سوال تفکر واندیشه برمیخوریم که عدهء آنرا با قاعدهء های مکتبی در علوم متداول به پرسش میگیرند .در حالیکه قاعده وسایل کار بردی اندیشه است .لذا قاعده خالق اندیشه نه بلکه حامل اندیشه است .یعنی زمانیکه تفکر از تلاش سرشتی بیرون آمده وبرای رفع نیازمندی ها چون بذری به وارسی نیاز دارد .حالا که گفتیم اندیشیدن وتفکردارائی کدام قاعده ثابت نیست .البته این معلوم است که ظرفیت های فکری متفاوت اند .کسانی اند که در مقیاس گذر کوچه شان می اندیشندوکسانی اند که در مقیاس ناحیه، همانطور، شهر، ولایت، کشور وهم بالاخره جهان تفکر میکنند .اندیشیدن یک نیروی محرک دارد که همان انگیزه است  .انگیزه از تاثیر شرایط حیاتی و اجتماعی برای ماشین فکرانسان منتقل میشود .مثلآ همین خطوطی را که من نوشتم انگیزه ء آن، سبکسری های در برابرابداع اندیشوی وحدتخواهان است  .در اینجا یک تشخیص بوجود میائید یعنی غرض تفکر معین میشود وپای منافع در میان می آید .که این منافع هم، به اساس سنجه های نفع شخصی یا نفع خود خواهی ونفع جمعی ویا نفع دیگر خواهی تعریف پیدا میکنند .

 

در همین مرحله که اندیشه یا تفکر در تلاش اندرونی، خود را میسازد، با وجه احساسی انسان عجین است .هرگاه این وجه احساسی در تولید فکر نقش نداشته باشد تفکر یا اندیشه بر بنیاد نفع شخصی خلق میگردد . .

به این سلسله وقتی در باره لفاظان بزنگاه کوته والان پالتاکی می اندیشیم در میابیم که لفاظی سبکسرانه آنان بر علیه گذشته سیاسی ما به اساس یک تفکر نفع خود خواهانه درحلقات معین گویا ویا کلمه سازشده است .در خطوط قسمت دوم در بارهء منتفی دانستن نقد یادداشت شده است: از آنجا یکه جریان نقد، مرجع نقد، وجانب نقد مخصوصآ که مورد نقد آن راهکار های بود که خود ما مجری آن بودیم نقد نمی توانست باشد .بدین معنی است که در یک زمان متفاوت نقد دیروز با عینک امروزجز، بر بنیاد نفع خود خواهانه چیزی دیگر بوده نمیتواند .که البته تبعات این تفکر بر میگردد به خود آنان که بخاطر عدم بیان به موقع آنچه اکنون به زبان دارند که اگر چنان میکردیم چنین میشد باید مواخذه شوند .

در بارهء لفاظان بزنگاهء کوته والان یاسخنگویانی از گنده گذر «کوچه» بنای از فکر مفتنِ اکرم، در این بزنگاه که هم هویت شان واضح است وهم در هر مرتبه ایکه آنان لجام گسیخته اند تادیب لازم تحویل گرفته اند، یقین دارم که باز هم با عناوین جداگانه به لفاظی ها ولجام گسیختگی های آنان پرداخته خواهدشد .لذا در این یادداشت که برای زمینه سازان عقده گشائی ها ، توطئه ها ودسیسه ها مدنظر است، ملاحظه پایانی این عنوان را با شمارشی چند بطور نشان دادن نمونه از ظاهر فریبی های جفا کارانه کوته والان ورق میزنم  .بدین سلسله آنچه به رنگ سرخ نشان داد میشود به تفکر کوته والان تعلق دارد .

کوته والان بزنگاه پالتاکی سایتی را بنام «پیک وحدت» غرض شناسائی هویت خود کار گذاری کرده اند .

 

کار گذاران جامع الکمالات سایت برای روی کش ساختن تفکر خود غرضانه و عقده مندانه، از مقالات رفقای که اعتبار سیاسی شان محفوظ است با حکاکی استفاده کرده اند وبا جابجا سازی چند مقاله از یکی دو رفیق شریف گویا خواسته اند تفکر ناسالم خود را پنهان نمایند و از سوی دیگر با نبشت های جامع الکمالات معابانه در بازی با کلمات هم خواسته اند خود را گویاجا سازی نمایند .اماهمینکه میگویندبار کج به منزل نمیرسد، محررین سایت پیک وحدت که به مدیریت همو خراچ کیلو متر موتر ظاهرآ معرفی شده است همانکه سخنش مُعرف عیب و هنرش است که به یقین عیوب «پیک وحدت» تنها عیوب جناب مدیر مسئول نیست تفکر بزنگاهیان را با جملات دهان پر کن خودشان واضح میسازد .

پیک وحدت پیش از آنکه نشه آور باشد تهوع آور است .در پیشانی سایت سه واژه اقتباس شده، ظاهر فریبی میکند «تفکر سالم، قلب پر طپش ونیات پاک» اگر آن صدای ها که از این بلنداژ تفنن ، توطئه ودسیسه بیرون می آید تفکر سالم، نیات پاک، قلب پر طپش؟ (مفهوم قلب پر طپش چیست ؟ چون قلبی که طپش نداشته باشد مرده است) باشد .تفکر ناسالم ونیات نا پاک چه تعریفی دارد؟ جز اینکه قضاوت سعدی را به داوری بخواهیم که:

هر چه گفتی همگی عکس ثمر می بخشد

آفرین بر تو که گفتار ضد کردار است

آنچه که در این سایت ودر جفنگ گوئی ها بسیار قد نمایانه تظاهر میکند همان اصطلاح مباشران سخنگاه ؟ است .مباشر در لغات نامه ها با معانی مختلف بیان شده است .در لغات نامه دهخدا آمده مباشر یعنی بخود به کاری در شونده، یا کسی که بخودی خود قیام در کاری کند، در فرهنگ مُعین آمده که مباشر یعنی کسیکه از طرف مالک در ده سهم ارباب را جمع میکند و در فرهنگ های دیگر هم چون اسپ مادیان، گماشته، وکیل مطلق معنی شده است اکنون این مباشران یعنی کیها؟ خوب به تعبیر خود آنان مباشران همان سه نفر ویک خواهر سمبولیک که به نسبت پشت پرده بودن که حد اقل نویسنده او را نه شنیده هراس دارم او را با خطاب خواهر تغیر جنسیت نداده باشم .این بزنگاه در وجود همین سه تن ویک مجهول اگر با کدام نهاد سیاسی وابستگی ء وجود دارد چرا واضح نیست؟ در غیر آن کدام فکر عالم گیر در دماغ این بزنگاهیان نهفته است که از مهتر تا کهتر نزد آنان هیچ است .البته یک شیوه مستقل و خود جوش منفی هم همیشه نسج میگیرد ودر مقاطع مختلف ظهور میکند و دوباره پراگنده میشود که همان تشکل خود جوش عقده مندان با انگیزه های متفاوت و مختلف است .

از این که بگذریم میرسیم به متون این سایت که قد نمای مباشران یعنی کوته والان است .برای تعریف به اصطلاح سخنگاه سه عنوان جلب توجه میکند .1- سخنگاه هم اندیشان 2- آئین نامه- 3شعار سخنگاه که متون هر سه عنوان با تضاد وتناقض گوئی های بسیار و بازی با کلمات و همان خود سازی های بزرگ منشانهء که در کرکتر کوته والان جولان دارد .اگر با دقت نبشت های قدنمایانه این سایت مرورشود، ارزش این متاع بیخی مشخص شود .با این حال اگر میراث غنیمت گرفته شده ءنشستگاه وحدتخواهی یعنی سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه اصلی وحقیقی را یک طرف بگذاریم چیزی که باقی میماند تفالهء است مانند موارد زیر که بطور نمونه بیرون نویس میشود .

 

سخنگاه بهدف تقویت وتصریح پروسه وحدت میان نهاد های همسو زمینه ساز پاسخ یابی به این پرسش ها میباشد .

گرچه در دو سال اخیر نهاد های متعددی در این راستا فعال بوده اند که راه مناسبی برای پایان دادن به جدائی ها انتخاب شود وتلاش گردیده است تا به رهیافت های نایل شوند که طی آن نه تنها به وحدت ساختار های میان نیرو های متشکل وغیر متشکل ومنفرد بر خواسته از بستر حزب وطن سابق ح د خ ا بیانجامد بلکه این وحدت در خدمت تاسیس وپیگیری پروژه مشارکت فراگیر ملی وترقی خواه میان اجتماعات سیاسی افغانها در داخل وخارج کشور باشد با اینهمه واقعیت مسلم است تا اکنون به جلب افکار عامه اعضای حزب کمتر توجه گردیده است و از ظرفیت های علمی، تخصصی و تجربی اعضای حزب استفاده موثر صورت نگرفته، تئوری های کار بردی مشخص نگردیده وشفافیت در فکر وعمل وضاحت ندارد خلاصه برای ایجاد پتانسیل لازم آنچنانکه ضروری پنداشته میشود پیش زمینه ها مساعد نگردیده است .

 اول این پاسخ ها کدام پاسخ ها است وباز چرا پاسخ؟ وبعدأ نمیدانم این دو سال قیدی بر بنیاد کدام استدلال میباشد؟ چون طرح وحدت هفده سال قبل از همان آغاز اولین هسته گذاری سازمانهای جداگانه مطرح است .تصور این است که این دوسال با سنجه های دیگر محاسبه شده است .همان سنجه هاکه سلیمان لایق در ادامه فعالیت های دوباره جاگزین شد مطمع نظر است .در مدت زمان همین دو سال سلیمان لایق به نظر داشت وظایف خود چندین مصاحبه از طریق تلویزیون های کابل انجام داد  .که همه محتوای این مصاحبه ها را یقین دارم بیاد دارند .اکنون ملاحظه نمائید درست همان نظریات در بزنگاه پالتاکی دنبال میشود .استعمال واژه پروژه مشارکت ملی را در متن گفتمان وحدت جزایر بوجود آمده از ح د خ ا نمیدانم از چه مفکورهء ناشی میشودو چه ربطی دارد با بحث وحدتخواهی خانواده بزرگ سیاسی ما در حیطه گفتمان سیاسی خاصی که مطرح است .این یک بنیاد دارد .مشارکت ملی یک بحث کاملآ جدا گانه است اما این پیوند کردنهای واژه ئی وکلماتی یک بستر پیش پردازی دارد و آن اینکه جولان وعده سپاری سلیمان لایق به عنوان یکی از رهبران ح د خ ا که عملآ عضو بیروی سیاسی، درالانشا و مجری دسیسه سازیهای و توطئه سازیهای داخل حزب و حکومت در معیاد گاه خصوصی اوست .

 ابتکار گشایش سخنگاه با الهام از تحولات شگفت انگیز وپیدایش ابزار ارتباطی جدید وسیطره مستقیم ویا غیر مستقیم آن بر شئون مختلف زندگی بشر، دگرگونی ها وجهت گیری جوامع شکل گرفته است .

 

پیش از همه باید بدانیم که اگر کاربرد نام سخنگاه همان دزدی سخنگاه اصلی مطمع نظراست باید تصریح شود که اول آن گشایش ابتکار نبود یک ضرورت وحدتخواهانه بود ودر ثانی اگر منظور کدام بنیاد دیگر باشد .با این محتوای گسترده که در موازات جهت گیری جوامع، که جوامع بشری در جغرافیای سیاسی جهان را افاده میدهد و مطمع نظر شان است آیا نباید بگویم که برادر! لطفآاز روی قد و اندام لباس بدوزید .نمیدانم ظهور کدام پیامبر را از شما الهام میگیریم؟

 همانگونه که روشن است وحدت جزایر بوجود بر بستر ح د خ ا یکی از الویت های مبرم توحید نیرو، برای رفع معضلات وبحرانهای جاری در کشور بحث وحدتخواهانه نیرو های وابسته به خانواده بزرگ ما را به اساس وجوه مشترک فکری میسازد که وحدتخواهان آنرا با دریافت های از خطوط فکری این جزایر بنیاد وحدت قرار داده اند، و در این خصوص اینکه مرزا قلمان سایت «پیک وحدت» مینویسند (هم اندیشی جلسه ای است) و در این خصوص مباحث تئوریکی ولکچر متخصصان وپژوهژگران وتوصیه پیشکسوتان را اجزای نسج دهنده هم اندیشی نمیدانند دقیقآ نحوه فرار از بحث اصلی وحدت جزایر مطرح مطمع نظر وحدتخواهان چیزی دیگر نمیتواند باشد .

خود مینویسند :مراتب آتی بحث های هم اندیشی محسوب نمیگردد

مباحث تئوریکی که بهدف روشنگری سازماندهی میگردد

گوش فرا دادن به سخننان و لکچر های متخصصان و پژوهشگران

فراخوان و توصیه های پیشکسوتان

واین در حالی است که عقده مندان، توطئه گران ودسیسه سازان خود از منظر تئوریک لاطایلات شانرا علیه مسایل تئوریک ح د خ ا توجیه میکنند ودر پیامد آن سیاست مقطعی آن حزب را سیاست استراتژیک و مکتب فکری تعریف میکنند .

اما بازهم چون موضع گیریهای از یک تفکر سالم سرچشمه ندارد همآنکه میگویند دروغگو حافظه ندارد در متن دیگر باز مینویسند .

سخنگاه کانون سخنرانی متخصصان، پژوهشگران، پیش کسوتان ومرکز هم اندیشی شخصیت های مستقل، رهبران، فاعلین، واعضای نهاد های مختلف سیاسی در حوزه تفاهم وهمکاری میباشد .

 

از یک طرف معین نمودن اهداف راهبردی مشترک در حوزه فکر وعمل را برای پیش زمینهء گزینه وحدت مطرح میکنند واز سوی دیگر مباحثات تیوریک وگفتمان پژوهشی وتخصصی ودیدگاه های پیش کسوتان را برای تشخیص هم اندیشی منتفی میدانند که این خود به اساس جهت گیریهای عقده مندانه مطرح میشود نه یک تفکر هم اندیشی وحدتخواهانه خانوادهء بزرگ آنگونه که ادعا میشود .

 

تغیر در شرایط فعالیت حزب محبوب ما وطراز نوین ما و بطور کلی تغیر در هر زمینه ای نیازمند آن است که نیرو های تغیر دهنده خود را نیز تغیر داده باشند .نیروی های که باید حامل تغیر در وضعیت موجود باشند هنگامی میتوانند به ضرورت های ناشی از تغیرشرایط پاسخ دهند که خود نیز شرطی از تغیر پذیری را پذیرفته باشند .اما تجارب نشان میداد که چنین شرطی آنگونه که بایست موجود نمیباشد از یکسو خواهان وحدت وپایان دادن به پراگندگی استیم واز سوی دیگر میخواهیم مهر ونشان گذشته وکهنه را به پدیده ای نو منتقل کنیم .

 

هر چند کوشیدم از این پراگراف به اساس ریخت کلماتی که دارد مفهومی را بدست آورم برایم دشوار افتید، که تغیر در شرایط فعالیت حزب ما وطراز نوین ما و یعنی چه؟  . . . . .تا آخر جمله ندانستم که گرد آورندهء آن چه میخواسته بگوید .ویا نیرو های تغیر دهنده خود را نیز تغیر داده باشند کدام مفهوم را ارایه میکندویا از یکسو خواهان وحدت و وپایان دادن به پراگندگی استیم و از سوی دیگر  . . .همان گونه که در پراگراف آمده، برایم قابل فهم نشد .اما نظر به درک وتشخیصی که از کوته والان وجود دارد .آنان خواسته اند بگویند که ما باید به سمت تغیر خود را تغیر بدهیم .یعنی باید به سمت باد بوزیم .اگر جمله محرر آنرا با تصحیح باز نویسی کنم یعنی که با آرمانهای دادخواهانه که مهر ونشان کهنه است وداع باید شود وباپدیده نو از نظر آنان که گویا بعد از داد خواهی وعدالتخواهی که تازه بعد ازحرکت سرچپه تاریخ در ذهن آنان خلق شده راه بیافتیم .و یا اینکه ژورنالیسان خبرنگاران وانجینریان این صفحات چیزی دیگر میخواستند بگویند چیزی دیگر شده است؟ در این خصوص خوب است سخنان یک تن از نظامیان که از آن دوران رسوخ زیادی نصیب برده است و اکنون آن یونفوروم قهرمانان در تنش بسیار کلانی میکند ودر سایت «پیک وحدت» نیز آن سخنان قلمی شده است آن سخنان را باز نویسی کنم .

 من باز هم خدمت شما عرض میدارم وطن را ارواح خبیثه تسخیر نکرده است، اما این ارواح خبیثه مزدورانی اند که دیروز بشکلی وامروز به شکل دیگر در حصه حزب ورهبری ما معامله نمودند وامروز هم نمیگذارند که چهار رفیق خدمتگار وطن با هم بیایند

جهان مترقی با ماست .46 کشور وجامعه جهانی بخاطر ثبات آبادی وبیرون رفت از حالت اجتماعی فلاکت بار در افغانستان آماده هر نوع خدمت است . . . . .بیشک جنرال صاحب .

 

مباشران سخنگاه به این اصل معروف باورمند است که برای جامعه آینده نسخه ای تمام اعیار واز قبل نوشته شده وجود ندارد در حقیقت با نفی گام به گام گذشته است که آینده رقم میخورد .

 

این مباشران؟ نه آسمانی فکر میکنند ونه زمینی .نه محتاج به پیغمبرند و نه نیاز مند طرح وتدبیری .خرد گرائی که آینده نگری است نزد آنان محکوم است آینده خود بخود میائید .و هر چه که آمد خوش آمد .مریض یا میمیرد ویا زنده میشود تجویز نسخه کار زاید است .

وبالاخره نیشخند به خردگرائی این چه اصل معروف کدام شخص نا اصل است؟ که نفی تجارب میکند و چه بسی که این تجارب مثبت هم باشد .کاش چشم بینائی در حلقه کوران میبود که میگفت آدم با فیل گفتن بزرگ نمیشود .خلاصه از هر کلمه وجمله تضاد وتناقض خوانده میشود که خاصهء توطئه گران است .

و در نتیجه به مصراع معروف «خشت اول گر نهد معمار کج» خشت های بزنگاه کوته والان همه کج است .این محله شیطانی همانند محل نفرین شدهء که سالانه طرف سنگ باران ملیونها انسان باورمند قرار میگیرد درست همان مرجع تقلید است که طرف نفرین باورمندان قرار دارد .

 

محمد یعقوب هادی

 

 

 اصالت» در قبال مطالب منتشره در دیدگاه ها هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به آزادي بیان و دموکراسي نميخواهد سانسور نمايد و دست رد به سينه نويسنده گان بزند)