عبدالله وفا نورستانی

 

با الهام از این مصراع 

«
عمر ما چون نوح در اندیشه توفان گذشت»
«؟»

سالها در فکر و در اندیشه بودم همچو نوح 
عمر ما و عیش ما، در قصه توفان گذشت
نو نهال تازه بودم، در سراشیب حیات
عمر برباد رفته ما، سخت پُر حِرمان گذشت 
آه بودم، ناله گشتم، آتش سوزنده ام 
آتش و دودِ درونم، بر تر از آسمان گذشت 
من عقاب تیز پَر بودم به اوج آسمان 
تیرِ بیدادِ زمان، از شهپرم آسان گذشت 
نیست خواب در دیده ام، از بسکه ظلمت دیده ام 
صبح ما و شام ما، در فکر آن پیمان گذشت
دیده بر هم مینهم، تا فارغ از سودا شوم 
کاروانِ زندگی، اُفتان و گه خیزان گذشت 
قصه پُر درد ما، چون قیس مجنون بی خودیست 
عمرِ بی بنیادِ ما، چون لیلی دوران گذشت 
آهِ پُر دَردم، ز سوزِ سینه ام دارد اثر 
لیک توفانِ سرشکم، با لبِ خندان گذشت
آرزو گُم کرده ام، در ظلمت آبادِ حیات 
گه چو منصور روی دار و گاه در زندان گذشت 
گر تو پورِ میهنی، بگذر ز جان و مال و تن 
همچو «آرش» در ره میهن، «وفا» از جان گذشت

عبدالله وفا 
1.12.2013 
ویانا - اتریش

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org