استـاد (صـبـاح)

 

اختلافات درونی پاکستان و تشنج در افغانستان

در پیوند با مرگ شریر ترین قاتل مردم ما (جنرال حمید گل) و سه و نیم دهه ویرانی و بربادی افغانستان

تحقیق و پژوهش استاد (صباح)

پژوهش مستند در عملکرد سازمان جهنمی و جاسوسی (آی اس آی)

پاکستان وسیله آمریکا مسوول کمک رسانی به "مجاهدین" گردید و با تغییرات داخلی، به تأسیس هزاران مدرسه دینی با گرایش سلفی دیوبندی اقدام کرد که با حمایت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان هم راه بود. نقش پاکستان درایجاد پرورش وحمایت ازطالبان، کاملاً آشکار است ومنافع ملی پاکستان نیزدرافغانستان، از ره گذر گروه های دست نشانده تأمین می شود.

 ازآن جایی که احزاب جهادی دیگرنمی توانست خواسته ها ومنافع پاکستان را تأمین کند، این کشوردرپی ایجاد گروهی جدید برآمد. البته اختلافات تنظیم ها، زمینه را برای تأثیرگذاری هرچه بیشترپاکستان فراهم ساخت. بدین ترتیب، طالبان درسال ۱۹۹۴ ظهورکردند وتا سپتامبر ۲۰۰۱ نودوپنج فیصد خاک افغانستان را به کنترول خود درآوردند.

پاکستان یک تولید مصنوعی ازبیداد خانۀ استعمارانگلیس وامپریالیزم جهانی، کانون توطئه های رنگارنگ درمنطقه، محل زایش، پرورش وافزایش بنیادگرایی مذهبی، مهد نظامیگری درسیاست، وسیلۀ فشارودسیسه سازی دردست ابرقدرتهای جهانی، به حساب میآید که ازروزپیدایش خود بدین طرف همیشه درگیربحران های متعددی سیاسی- اقتصادی- نظامی گردیده وهرگزازاستقراریک دموکراسی باثبات ورعایت پرنسیب های حقوق بشر درآنجا، خبری درمیان نبوده است. درسال ۱۹۶۲ ایوب خان قانون اساسی جدیدی را به اجرا درآورد و به عنوان رییس جمهور انتخاب شد. او در مارچ ۱۹۶۹ استعفا کرد و یحیی خان، فرمانده اردو، با برقراری مجدد حکومت نظامی به قدرت رسید. سپس در انتخاباتی، عوامی لیگ به رهبری شیخ مجیب الرحمان از پاکستان شرقی، دربرابرحزب مردم پاکستان به رهبری بوتو، اکثریت آرا را به دست آورد و در سال ۱۹۷۱ بنگلادش اعلام استقلال کرد که بلافاصله آتش جنگ میان پاکستان و بنگلادش درگرفت. با مداخلة هند در این جنگ، پاکستان شکست خورد و یحیی خان پس از این شکست، استعفا کرد و قدرت به ذوالفقارعلی بوتو رسید. در مارچ ۱۹۷۷ انتخابات دیگری برگزار شد و حزب مردم پاکستان در برابر احزاب مخالف که با نام «اتحاد ملی پاکستان» ائتلاف کرده بودند، به پیروزی دست یافت و ارتش به رهبری ضیاءالحق و با حمایت «جماعت اسلامی پاکستان»، در ۱۹۷۷ به کودتا دست زد.

هم زمان بوتو و بسیاری از شخصیت های برجستة سیاسی دست گیر شدند. چودری به عنوان رییس جمهور در قدرت ماند. بوتو آزاد گشت اما اندکی بعد دوبارهً بازداشت شد و سرانجام در هیجده مارچ ۱۹۷۸ به اعدام محکوم گشت و در چهار اپریل ۱۹۷۹ حکم اعدام اجرا شد. طی دوره زمام داری ضیاءالحق (۱۹۷۷ـ ۱۹۸۸) سیاست اسلامی کردن مؤسسات و نهادهای کشور، تنظیم و اجرا شد. در سال ۱۹۸۶ لایحه شریعت به تصویب رسید که براساس مکاتب فقهی حنفی ودیوبندی تنظیم شده بود. این با اعتراض شیعیان و بریلوی ها روبه رو شد. ضیاءالحق درهفده اگست ۱۹۸۸ در یک سانحة هوایی جان باخت. در نتیجه، غلام اسحاق خان، رییس وقت مجلس سنا، به سمت کفیل ریاست جمهوری منصوب شد و شورای ملی حالت فوق العاده، شامل فرماندهان ارشد نظامی و والی های ایالات و وزیران فدرال، اداره امور کشور را برعهده گرفتند. سپس انتخابات در نوامبر ۱۹۸۸ برگزار شد و حزب مردم، اکثریت نسبی آرا را به دست آورد و با جنبش قومی مهاجر ائتلاف کرد و بی نظیر بوتو، دختر ذوالفقار علی بوتو و رهبر حزب مردم، در دسامبر ۱۹۸۸ به نخست وزیری منصوب شد. وی غلام اسحاق خان نخست وزیر را عزل کرد و کابینه را منحل ساخت و دستور تشکیل دولت موقت را صادر کرد.

نخستین عمل خصمانه وضد بشری زمامداران دولت پاکستان، افروختن آتش اختلافات مذهبی بغرض برهم زدن همزیستی مسالمت آمیز شهروندان، بود که درمقابل حکومت هند درپیش گرفته شد. زیرا درهند حکومت جواهرلعل نهرو (۱۹۴۷- ۱۹۶۴) اقدام به جدایی سیاست از مذهب کرد و پروسۀ آن را استحکام بخشید ودرعین زمان کلیه ادیان ومذاهب ازحقوق قانونی مساوی برخوردارگردیدند و نظام سیاسی در برابرهمه رفتاریکسان را پیشه کرد. ولی سیاستمداران انگلیسی مشرب پاکستانی با اتخاذ روش تفرقه افگنانه به تبلیغ نظریۀ جدایی دوملت پرداختند. هدف آنها این بود تا شهروندان مسلمان ساکن درجنوب آسیا را به دلیل داشتن خصوصیت های کلتوری مشابه، درچوکات یک دولت اسلامی بسیج سازند و با بسررسانیدن این کار، یک ملت واحد را به نمایش بگذارند.

 لیکن برخلاف پلان خرابکارانۀ نظریه پردازان آشوب طلب پاکستانی، بخش اعظم مساحت کشمیر و تعداد قابل ملاحظۀ مسلمانان درقلمرو هند باقی ماندند. ودرست سقوط پاکستان درلجنزار مداخله گری پرازحیله ونیرنگ، همسایه ستیزی دیوانه وار وهستریک، گرایش به سمت استقرار استبداد مذهبی، دنباله روی نوکرصفتانه ازسیاست های ارتجاع جهانی و امپریالیسم، شکل گیری کودتاهای عسکری و برقراری حکومتهای خشن وخشک نظامی، ورشکستگی اجتماعی (سیاسی- اقتصادی). . . ازهمین جا آغازیافت- دردورۀ زمامداری کودتایی جنرال ضیاء الحق به نقطۀ اوج خود رسید و تا امروز بدون کم و کاست بطرزتهدید آمیز، ادامه دارد.

پاکستان باداشتن (صدوهفتاد) ملیون نفوس پس ازاندونیزیا دومین مملکت اسلامی درجهان است. درحال حاضرروشن نیست که این کشور، از لحاظ سیاسی به کدام استقامت سوق داده میشود. زیرا درمیدان رقابت های سیاسی ناسالم و فاقد شفافیت که گاه گاهی با خشونت وخونریزی همراه بوده است، سه نیروی عمده عملآ بالای لاش قدرت مصروف زورآزمایی هستند: نهادهای افراطی وبنیادگرا، مدافع داعیۀ برقراری دیکتاتوری مذهبی؛

احزاب سیاسی معامله گر با گذشتۀ آلوده وسیاه، فعلآ با ادعاهای کاذب وبلند پروازانۀ بازگشت به روند دیموکراسی وحکومت قانون؛

نظامیان کل اختیاروبی میل به ازدست دادن قدرت و صلاحیت برهبری جنرالان چون پرویزمشرف؛

درلحظۀ بسیارحساس و سرنوشت ساز کنونی، تقابل اندیشه ها، خواسته ها، تمایلات، وابستگی ها وزد وبندهای خطرناک این سه نیرو(شایقین حفظ قدرت سیاسی و گروه های تشنه لب با عطش رسیدن به حاکمیت) جامعۀ پاکستان را ازدرون و بیرون انفجاری ساخته و رخدادهای سال روان کشور را با انارشی روبرو کرد.

ناظران سیاسی درجهان اوضاع جاری در پاکستان را با دقت تمام تعقیب میکنند وازاین ناحیه که وضعیت حالت بحرانی را به خود گرفته و برای صلح وثبات درمنطقه وجهان فوق العاده زیان آور وتهدید آمیز به پیش میرود، بی نهایت نگران می باشند. مزید بر دشواری های (سیاسی - اقتصادی- نظامی) وکشیدگی های داخلی، پاکستان محل زندگی و قرارگاه فعالیت رهبران و فعالین سازمانهای دهشت افگن القاعده و طالبان بوده، آنها از بی نظمی بوجودآمده سود فراوان بردند و درتلاش اند تا دوباره درافغانستان حاکمیت را دردست گیرند و پلان طالبستان سازی پاکستان را تحقق بخشند.

هرگاه انارشی وخودکامگی درپاکستان بگونۀ فعلی ادامه وگسترش بیشترپیداکند، جلوگیری ازآن کارمشکلی خواهد بود، و آنگاه دریک فاصلۀ زمانی درازمدت، هیچ کسی با هیچ وسیله ای یارای آن را ندارد تا جامعۀ آشوب زده را آرام سازد.

دردرامۀ بی نظمی درپاکستان، دردو دهۀ اخیر، درپرده های متعدد، درمحیط های متفاوت، پرسوناژهای آتی با استخدام افراد واشخاص در کرکترهای دومی وسومی، نقش مرکزی را بازی نموده اند:

خانم بینظیر بوتو.

نواز شریف.

جنرال پرویز مشرف.

ترور بی نظیر و جابجایی زرداری.

قدرت گیری شریف.

در سال ۱۹۷۷، ذوالفقارعلی بوتو رئیس جمهورپاکستان بدستور کمیتۀ ۳۰۰، مطابق پلان طرح شده توسط هنری کیسنجر ودرنتیجۀ یک کودتای نظامی ازقدرت انداخته شد وصحنه سازان، تاج زمامداری را برفرق جنرال ضیاء الحق سیاه دل، تاریک اندیش و تشنه به خون، نهادند.

جنرال ضیاء، بوتو را روانۀ زندان ساخت. رئیس جمهور مخلوع دو سال را در قید نظامیگران خون آشام سپری کرد تا اینکه درسال ۱۹۷۹ از پی یک دادگاه فرمایشی به چوبۀ دار کشیده شد. دیکتاتور نظامی با شدت و خشونت پیگرد فعالین سیاسی و مخالفین خود را آغاز نمود. بینظیر بوتو مجبور به مهاجرت به خارج گردید و از سال ۱۹۸۰ به بعد به مبارزۀ مصممانه بر ضد جنرال ضیاءالحق برخاست و فکر کنار زدن او را از قدرت، در سر پرورانید. بینظیر بوتو در سال ۱۹۸۶ دوباره بوطن برگشت و به فعالیتهای سیاسی پرداخت. جنرال ضیاءالحق بتاریخ 17/ 8/ ۱۹۸۸ «به علت بالا گرفتن جنگ افغانستان» به هدایت «باشگاه روم به نمایندگی کمیته «۳۰۰» در یک سانحۀ هوایی با شماری از دوستان امریکایی خود، جان باخت، دیکتاتوری نظامی سقوط کرد و راه به تبارز سیاسی خانم بوتو باز گردید. با سقوط دیکتاتوری نظامی، حزب افراطی رابطۀ اسلامی موقتآ اهمیت خود را از دست داد و گروههای اسلامگرا دچار سردرگمی شدند. ایالات متحدۀ امریکا دفعتآ از حمایت نیروهای محافظه کار اسلامی حامی رژیم سرنیزۀ ضیاءالحق مقتول، دست کشید، برعکس حزب مردم پاکستان برهبری خانم بوتو را در آغوش گرفت و از او پشتیبانی کرد.

خانم بوتو دارندۀ دپلوم آموزش اکادمیک ازپوهنتون (Oxford) بعنوان فرد آگاه وچشم وچراغ آیندۀ مملکت، دررأس حزب مردم پاکستان، به هدف اجرای ماموریت مقدس درمبارزات پارلمانی اشتراک نمود و برندۀ انتخابات شناخته شد وموظف به تشکیل کابینه گردید. بینظیربوتو درمقام صدراعظم انتخابی کشورش، با چالش های جدی درپروسۀ مناسبات رسمی با هواداران رژیم شانتاژ و سرنیزۀ گذشته دست و گریبان گردید:

طرفداران اندیشه های مداخله درافغانستان وهند، جنرال حمیدگل رئیس" آی. اس. آی"، جنرال میرزا اسلم بیگ رئیس ستاد نیروهای مسلح، ثابت وقائیم دروظایف خود باقی ماندند.

نیروهای متحجر و بنیادگرای اسلامی پیروخط جنرال ضیاءالحق، برهبری نوازشریف گورنرایالت پنجاب به همدستی اعجازالحق، به بهانۀ نادرست بودن تصمیم بینظیربوتو مبنی بردست کشیدن ازحمایت گروههای "مجاهدین" افغانی، به تحریک افسران اردو برضد رئیس حکومت نوبنیاد ملکی، توسل جستند.

نخستین حرکت منفی، تحریک آمیز وحساسیت برانگیز گروههای اسلامی، حمله به مرکزفرهنگی امریکا دراسلام آباد بود که اختلافات شدید را بین نوازشریف ومقامات امریکایی بوجود آورد و بسود بینظیر بوتو تمام شد.

 اقدامات خشونت آمیزحزب ارتجاعی رابطۀ اسلامی وسایر گروههای افراطی مذهبی، ظاهرآ به بهانۀ اعتراض درمقابل رمان سلمان رشدی صورت گرفت. اما هدف و محل تبارزعکس العمل فزیکی را قصدی و عمدی غلط تعیین نموده بودند: اصلآ باید یکی ازنمایندگی های سیاسی و یا مرکزفرهنگی انگلستان دریکی ازشهرهای پاکستان مثلآ دراسلام آباد، کراچی ویا پشاورمورد خشم معترضین واقع میشد. زیرا مؤلف رمان شهروند انگلیس وموسسۀ نشروچاپ کتاب هم شرکت انگلیسی بود. ولی موضوع حمله برمرکزفرهنگی امریکا برمحوردیگری می چرخید:

در نیمۀ دوم ماه دسمبر ۱۹۸۸، ایالات متحدۀ امریکا، حکومت پاکستان را وادار به آن ساخت تا دولت عبوری "مجاهدین" افغان را تشکیل دهد تا توجه احزاب پشاوری بعوض تداوم جنگ به تعقیب خط سیاسی معطوف گردد. درجریان معامله گری های کلان و سودآور روی ایجاد حکومت جلای وطن تنظیمها درپشاور، مبالغ هنگفت دالری به جیب افراد و اشخاص می ریخت که نوازشریف نیزنمی خواست ازاین غنیمت باد آوردۀ سخاوت امریکایی ها دورنگهداشته شود، بدین لحاظ بخاطرمطرح شدن درصحنۀ کشمکش های سیاسی با سازماندهی حمله برمرکزفرهنگی امریکا، توجه سیاستمداران امریکایی وانگلیسی را بخود جلب کرد.

درماه مارچ ۱۹۸۹، ادارۀ جهنمی آی. اس. آی بدون درنظرداشت مفاد موافقتنامۀ ژنیو مورخ 14/ 4/ ۱۹۸۸ پلان حملۀ نظامی به جلال آباد را دراختیار گروههای جنگی مقیم پشاور، قراردادند که طی یک جنگ خانمانسوز چهار ماهه حرکات نظامی تجاوزکارانه ناکام ازآب بدرآمد. تنظیمهای جهادی، آی. اس. آی و سی. آی. ای دراین نیت شوم شان شکست خوردند، خوشبختانه برخلاف آرزوهای خام آنها، افتخار مقاومت دلیرانه در برابر تجاوز و دفاع پیروزمندانه نصیب اردوی افغانستان شد.

بینظیر بوتو از ناحیۀ این شکست شرم آور، تاب و تحمل را ازدست داد. بخاطر فرو نشاندن طوفان نوحه از بابت ترکیدن بغض گلو، در ماه جون ۱۹۸۹ جنرال حمیدگل را از ریاست آی. اس. آی موقوف ساخت و به جای او شمس الدین کلو جنرال بازنشستۀ دوران ضیاءالحق را مقرر نمود. جنرال شمس الدین کلو به علت این تقاضا که باید رئیس جمهور از ریاست لوی درستیزی اردو منفصل گردد، با غضب جنرال ضیاءالحق روبرو گردیده بود و جزای تقاعد بدست آورده بود. بینظیر بوتو در واقع در قبال افغانستان و هندوستان همان سیاست دشمنانۀ دوران ضیاءالحق را با اندکی تغییر در طرز برخورد، تعقیب میکرد، اما نتوانست اعتماد کامل اردو و گروههای افراطی اسلامی را بدست آورد، بنابران در سال ۱۹۹۰ از مقام صدارت سبکدوش گردید. و گل اقبال نواز شریف به شگوفه نشست و بحیث صدراعظم پاکستان تعیین شد تا موصوف خواب ها و آرزوهای ضیاءالحق را به حقیقت تبدیل کند.

رئیس حکومت جدید التقرر، نمایندۀ تمام عیاراحزاب و گروه های مذهبی بنیادگرا ومتعصب که به شدت درمسیرنظامیگری وسیاسی شدن روان بودند، به بحرانهای درون جامعه که قسمآ از خلف خود به میراث گرفته بود، افزایش بیشتربخشید، ولی با حیله و نیرنگ ازایالات متحدۀ امریکا، انگلیس و سایردول غربی، عربستان سعودی و شیخ نشینان حوزۀ خلیج، زیرنام پیروزساختن اسلام درافغانستان و برباد کردن هندوستان، جزیه و باج میگرفت.

درگام اول، جنرال جاوید نصیر را دررأس آی. اس. آی نصب کرد تا جهادی هارا درافغانستان بقدرت برساند، اما دراین پلان ناکام ماند. همچنان پروگرام بازسازی راه های تجارتی بسوی آسیای مرکزی، پس ازسقوط اتحاد شوروی، کدام موفقیتی را درقبال نداشت. پاکستانی ها به این امید که فساد مالی واداری، بی عدالتی، رشوه ستانی، دستبرد به دارایی عامه و بی نظمی ها خاتمه پیدامیکند، دروظایف مختلف درخدمت دیکتاتورنظامی درآمدند و به زندگی خود ادامه دادند. صرف رئیس قوۀ قضائیه ورئیس پارلمان از وظایف شان برکنارشدند وجای آنها را اسلام گرایان اشغال نمودند.

بینظیر بوتو و شوهرش آصف علی زرداری (چند سالی را به جرم دغلبازی درتجارت وسوء استفاده ازامکانات حکومت، درپشت میله های زندان گذرانید) که متهم به اختلاس وفساد مالی بودند وباید حساب پس میدادند، کشور را ترک گفته دردوبی رحل اقامت گزیدند. نوازشریف با ازدست دادن اقتدار دراول نظر بند خانگی شد و بعدآ به زندان انداخته شد، تا اینکه مقامات سعودی به سروقتش رسیدند و وساطت کردند. درنتیجه وی ازحبس رها گردید و درعربستان مسکن گرفت. وزرا نیز درابتدا درمنازل شان زیرنظارت قرارگرفته شدند. درحکومت نظامی چند صباحی، نشانه های ازبهبود وضع اقتصادی، آزادی مطبوعات وغیره مظاهر زندگی به چشم خورد، ولیک بزودی حاکم نظامی دردنیای عهد شکنی و بی وفایی به وعده ها، فریب دادن مردم پاکستان وجهانیان گام برداشت.

جنرال های کودتاچی به نسلی ازافسران تعلق پیدا میکردند که در مدارس آموزش قرآن زیرنظرملا های بنیاد گرا تربیه شده بودند. بدین لحاظ ازناحیۀ تشدید و بالاگرفتن فعالیتهای بنیادگرایی ودهشت افگنی، نگرانی جدی بوجود آمده بود. چنانچه گذشت زمان نشان داد که نظامیان واقعآ درخدمت به عقب گرایی قرون وسطایی، تا گلو غرق گردیدند.

مشکل عمده برای منطقه وجهان هما نا موضوع دوام وحشت و دهشت طالبان والقاعده درافغانستان بود که از کانال های پاکستانی تغذیه میشدند. زمامداران نظامی نو به دوران رسیده با تمام امکانات داخلی و خارجی در گسترش فعالیت و تحکیم قدرت آنها کوشیدند. حتی پرویز مشرف نسبت به رؤساء حکومت های قبلی (بینظیر بوتو و نواز شریف) گستاخانه و بیشرمانه پارا فراتر نهاده، پشتیبانی و حمایت سیاسی- نظامی- مالی- لوژستیکی از طالبان را ناشی ازعلاقه مندی پاکستان، دایر برمسلط شدن و حفظ قدرت درافغانستان، برشمرد. طبعآ این سیاست هیچ نوع کمکی به پروسۀ تشنج زدایی وثبات در افغانستان و نزدیکی دول همسایه درمسیردریافت یک راه حل سیاسی، نه نمود. مقارن با کودتای نظامی درپاکستان، درهند نیزحکومت جدید برهبری اتل بهاری واجپای، حلف وفا داری یاد کرد ومرتبط به انکشاف وضع سیاسی- نظامی در دولت همسایۀ غربی، نیروهای مسلح هند را امر آماده باش داد.

ایالات متحدۀ امریکا، انگلیس، چین (دوست ومتحد بسیار بسیار نزدیک، عنعنوی واستراتیژیک پاکستان از زمان تأسیس آنکشورتا به امروز) وعربستان سعودی به مانند گذشته، پایه های نظام دیکتاتوری را درپاکستان با تعمیم و تحکیم روابط نیک وحسنه درکلیه جهات، ازتزلزل نجات دادند و استقرار بخشیدند. پاکستان درمیان موجی ازنا آرامی های سیاسی، دشواری های اقتصادی وصد ها مشکلات داخلی دیگر، برهبری پرویزمشرف حاکم نظامی، نفس میکشید تا اینکه حملات ترورستی 11/ 9/ 2001 رخداد. ایالات متحدۀ امریکا بخصوص " سی. آی. ای" برپایۀ همکاری های استخباراتی قبلی (دردهۀ هشتاد، در دوران حکومت تنظیم ها، پس از ظهور وبقدرت رسیدن طالبان) با " آی. اس. آی" خوب میدانست که هیچ کشوری به ندازۀ پاکستان وهیچ سازمان خدمات اطلاعاتی به ندازۀ "آی. اس. آی" راجع به طالبان و شبکۀ ترورستی القاعده ومحل بود وباش اسامه بن لادن و سایر رهبران آن، آگاهی ندارند. بنابران کشانیدن پرویزمشرف درپروژۀ مبارزۀ جهانی برضد دهشت افگنی یک امر ضروری شمرده شد.

مطابق نقشۀ ایالات متحده و انگلیس، پرویزمشرف، با اخذ رشوت کلان، تغییرجهت داد، ازماشین جنگی امریکا درسقوط دادن طالبان حمایت کرد و ازهیبت زور و فشارامریکایی ها درروند مبارزۀ جهانی برعلیه تروریزم شریک ایالات متحده شد. دریک زد و بند محرمانه «درآن زمان پاکستان مبلغ ده ملیارد دالر کمک مستقیم دریافت نمود، زمینۀ تبدیلی کریدت های سابقه به کریدت های جدید با شرایط سهل وسودمند به آنکشور فراهم گردید. مشرف شخصآ درهمه عرصه های زندگی وعدۀ پشتیبانی سیاسی ازسوی ایالات متحده را بدست آورد و رئیس جمهور امریکا با حاکم نظامی پاکستان، طرح دوستی ریخت. »و اما آنچه را که مشرف پس ازسقوط طالبان برضد سازمان القاعده و خود طالبان انجام داد، به نظرمقامات امریکایی ومتحدین آن کافی پنداشته نمیشود. بنابر ان مشرف درسیل انتقادات گیرماند. غربی ها علت نا رضایتی خویش را ازحکومت پاکستان، به خرابی اوضاع امنیتی در افغانستان، ارتباط میدهند.

بعد از عملیات نظامی (صلح دایمی و پایدار) جنگجویان طالبان و القاعده بشمول رهبران آنها (ملا عمر، اسامه بن لادن و ایمان الظواهری) شماری به استحکامات توره بوره و عده ای به سپین بولدک فرارنمودند و ازآن جاها به پاکستان راه یافتند. مناطق قبایلی (آنطرف خط تحمیلی دیورند) قبل از همه وزیرستان جنوبی و وزیرستان شمالی، حوزه های صوات و باجور محل مطمئن و با امن برای جاگزین شدن اسلامگرایان مسلح میباشد. زیرا از سال ۲۰۰۲ بدین سو در ایالت صوبۀ شمال غرب ائتلاف بنیاد گرایان مذهبی بنام "حزب متحدۀ مجلس عمل " حکومت میراند. دراین محلات نفوذ حکومت مرکزی خیلی ناچیز بوده، حق تصمیم گیری و صدور دساتیررا سران قبایل، خوانین و امامان مساجد درانحصار خود گرفته اند. کارشناسان براین باوراند که طالبان افغان وپاکستانی و دهشت افگنان خارجی که ازحمایت باشندگان محل برخوردارهستند، ازهمین جا جنگ، انفجارات و حملات انتحاری را درداخل افغانستان سازماندهی میکنند.

در جنوری ۲۰۰۶ دهکدۀ " داما دولا" پناهگاه ایمان الظواهری هدف راکت های امریکایی قرارگرفت. اما او جان به سلامت برد. بعدآ الظواهری دریک پیام وید یویی، ضمن اعلان جهاد برعلیه امریکا، بشکل تمسخرآمیز، بآدرس رئیس جمهوربوش این سخنان را حواله نمود: «بوش میخواهی بدانی که من درکجا هستم؟»

پرقدرت ترین رهبرطالبان پاکستانی در وزیرستان جنوبی، حاجی عمر نام داشت که هیچ گاهی پابند تعهدات خود با مقامات دراسلام آباد نبوده است. دراکتوبر دوهزارشش بین حاجی عمر وحکومت مرکزی پروتوکول آتش بس به امضاء رسید. بموجب این قرارداد، اسلام آباد تعهد سپرد که از اعزام نیروهای ارتش به مناطق قبایلی بمنظورپیشبرد عملیات نظامی، انصراف بعمل میآورد و درمقابل طالبان پاکستانی بایست پروسۀ گسیل جنگجویان و دهشت افگنان را به افغانستان با عبوردادن ازسرحد، به غرض خرابکاری وبی ثباتی، قطع میکردند.

ولیک تعهدات صلح میان اسلامگرایان مسلح درمنطقۀ قبایلی و حکومت مرکزی دراسلام آباد به ناکامی انجامید. حالا خطرآن میرود که این محلات به خط مقدم جبهۀ مبارزه برضد تروریزم بدل شود. عمر درسال دوهزارشش درمصاحبه ای با یک ژورنالست پاکستانی اظهارنموده بود: « قصد دارد که جنگجویان را بدون وقفه به افغانستان، بفرستد. زیرا امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و دوستان شان، متحد شدند ورژیم اسلامی را درافغانستان سقوط دادند. عمر پلان نموده که هرگاه طالبان دوباره درافغانستان بقدرت برسند، جهاد را به عراق میکشاند و درصورت توافق وآمادگی عراق، جهاد را به لبنان میرساند. » بهرحال، سیاست آزاد سازی پرویزمشرف درمناطق قبایلی به سبب اینکه ازلحاظ نظامی کدام موفقیتی درپی نداشت، درتمام خطوط به ناکامی انجامید. این سیاست به طالبان اجازه داد تا سرازنوشکل گیری کنند و بدون مزاحمت، مراکز تربیت نظامی را غرض سربازگیری به جهاد، ایجاد نمایند.

اخیرآ " سی. آی. ای" روشن ساخت که شبکۀ القاعده آنقدر نیرومند است که پیش از11/ 9/ 2001 نبود واین پیروزی دهشت افگنان، نتیجۀ سیاست ناموفق مشرف میباشد. حاکم نظامی پاکستان ترس ازآن دارد که عده ای از افسران عالیرتبه و پائین رتبۀ کودتای سال ۱۹۹۹ با اسلامگرایان همدردی نشان میدهند واستخبارات نظامی بدلیل نزدیکی با طالبان و القاعده در گذشته، چندان مورد اعتماد بوده نمی تواند. در وزیرستان شمالی نیز، رهبران محلی طالبان یک سروگردن از دیگران فعال بوده، به آتش بی ثباتی و نا امنی در افغانستان و پاکستان، روغن و هیزم میریزند. در این جا جلال الدین حقانی نا آرامی ها را رهبری میکند.

حقانی در دهۀ هشتاد قرن گذشته، با استخبارات عربستان سعودی، " سی. آی. ای" و " آی. اس. آی" در ارتباط بود و با آنها درضدیت با دولت افغانستان همکاری می نمود. این همکاری شرایط آن را میسرساخت تا مقادیرقابل ملاحظۀ سلاح ومهمات بشمول راکتهای ستینگروملیون ها دالرنصیب حقانی گردد.

به حوالۀ گزارش های نشرشده در رسانه های جمعی دول غربی، جلال الدین حقانی فعلآ دریک بخش بزرگ وزیرستان، " امارت اسلامی" را اعلام داشته است و با استفاده از امکانات گذشته و جدید خود، حملات جنگی را بر ضد عساکر امریکایی و قوای ائتلاف بین المللی مبارزه برعلیه دهشت افگنی، سازماندهی مینماید. آگاهان سیاسی را عقیده برآنست که پیشبرد حملات انتحاری در افغانستان، بر طبق پلان و پروژۀ حقانی صورت میگیرد و در نظر دارد که عراق ثانی را برای امریکایی ها در افغانستان بوجود آورد.

ایالات متحده با وارد آوردن فشاربالای زمامداران پاکستان، تقاضا کرد تا جلال الدین حقانی، آن همکار وهم پیمان پیشین " سی. آی. ای " را تحت تعقیب قراردهند و دستگیرکنند و یا هم به قتل برسانند، کاری که تا کنون جامۀ عمل نپوشیده است و نظامیگران پاکستان درتحقق آن کم آمده اند. پرویزمشرف، افتخارچودری رئیس قوۀ قضائیه را به اتهام رشوه ستانی ازوظیفه برکنارساخت. مردم پاکستان این حرکت حاکم نظامی را یک بازی سیاسی شمرده وآن را شدیدآ محکوم کردند. چودری اشتغال همزمان مشرف را در دومقام عالی (ملکی ونظامی) دولتی (ریاست جمهوری وفرماندهی ارتش) خلاف قانون اساسی خوانده واشتراک او را درانتخابات ریاست جمهوری زیرسوال برده بود. نیروهای سیاسی، حقوقدانان، وکلای مدافع، پس ازسبکدوش ساختن رئیس قوۀ قضائیه، به جاده ها ریختند وخواهان استعفاء مشرف و برگشت مجدد چودری به وظیفه اش، شدند که ازسوی مردم پاکستان پشتیبانی بیدریغ شد.

پولیس درشهرهای عمدۀ پاکستان درمقابل تظاهر کنندگان از خشونت کارگرفت که منجر به خونریزی وکشته شدن صدها نفرگردید. تنها «درجاده های شهرکراچی درنیمۀ ماه می ۲۰۰۷ جسد چهل یک نفرقربانی حادثه کشف شد که بطرفداری چودری درراه پیمایی های ضد مشرف، اشتراک ورزیده بودند.» درنتیجۀ تظاهرات، افتخارچودری به سمبول مقاومت مردم بدل شد. عکس العمل خشن نیروهای امنیتی درمقابل اعتراضات دوام دار وبرحق مردم، خشم و نفرت را برانگیخت و مشرف را وادار به عقب نشینی کرد. همان بود که افتخار چودری دوباره به وظیفه برگشت وقوۀ قضائیه نیرومندی خود را به اثبات رسانید.

با حصول این موفقیت، دیوان عالی قضیۀ کاندیدی مشرف را د دستورکارخود قرارداد تا معلوم کند که آیا با احکام قانون اساسی مطابقت دارد یا خیر؟ سرانجام بعد ازغور ومداقۀ همه جانبه، مشرف اجازه یافت که خود را کاندید نماید ودرانتخابات اشتراک ورزد.

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

 

www.esalat.org