دوشنبه، ۲۴ دسمبر ۲۰۰۷

آشنایی با روسیه

فدراسیون روسیه در شمال آسیا و اروپا گسترده شده است و وسیع ترین كشور جهان است و تقریباً دو برابر كانادا، دومین كشور وسیع دنیا، مساحت دارد. روسیه با كشورهای ناروی، فنلاند، استونی، لتونی، لیتوانی، پولند، بلاروس، اوكراین، گرجستان، آذربایجان، قزاقستان، چین، مغولستان و كوریای شمالی همسایه است. این كشور همچنین با كشورهای آمریكا (از طریق ایالت آلاسكا)، سوئدن و جاپان )از طریق آب) همسایه است. روسیه برای سالیان متمادی یكی از قدرتهای جهانی بود. از زمان امپراتوری تزاری گرفته تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی. پس از فروپاشی شوروی، در سال ۱۹۹۸ این كشور بحران اقتصادی را پشت سر گذاشت كه جایگاه جهانی آن را هم تضعیف كرد. حال روسیه در تلاش است جایگاه پیشین خود را دوباره به دست آورد.

یكی از مهمترین اتفاقات این كشور انقلاب ۱۹۱۷ بود. در این سال بلشویك ها توانستند به دوران امپراتوری تزاری خاتمه دهند. از اواخر ۱۹۱۸ تا اواخر ۱۹۲۰ میلادی شوروی درگیر جنگ داخلی بود. پس از این سال اتحاد جماهیر شوروی اعلام وجود كرد و تا سال ۱۹۹۱ حكومتش ادامه یافت. روسیه عضو ثابت شورای امنیت سازمان ملل متحد، ۱+۵، اتحادیه اروپا، APEC  و G8 است. این كشور بخش زیادی از قدرتش در صحنههای جهانی را مدیون منابع انرژی خود است. این كشور بزرگترین تولید كننده گاز در جهان است و نیمی از گاز مصرفی قاره اروپا را روسیه تامین میكند. این كشور همچنین یكی از مهمترین تولید كنندگان نفت جهان است. آب و هوای روسیه به دلیل نزدیكی به قطب شمال سرد است. اغلب مناطق این كشور تنها دو فصل را تجربه میكنند: تابستان و زمستان. سردترین ماه سال در این كشور جنوری و گرمترین ماه سال جولای است.

سیبریا یكی از سردترین مناطق این كشور است كه برای سالهای متمادی به عنوان تبعیدگاه به كار میرفت. در عین حال چندی پیش روسیه با كاشتن پرچم خود در زیر آبهای قطب ادعای مالكیت این منطقه را كرد.

روسیه در ورزش، تسلیحات و تكنولوژی پیشرفته است و سالیان درازی است كه رقابتی دو طرفه را با آمریكا در زمینه علوم فضایی به رخ جهانیان می كشد. نخستین انسانی كه به فضا رفت، یوری گاگارین روسی است.

دو سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال ۱۹۹۳ میلادی رفراندومی در روسیه برگزار شد و بر اساس آن مردم به تشكیل فدراسیون روسیه كه رئیس جمهور در آن رئیس كشور است رای دادند. بر این اساس در روسیه نخستوزیر رئیس دولت است. رئیس جمهور با رای مردم برای دوره چهار ساله انتخاب میشود و هر شخص تا دو دوره میتواند رئیس جمهور باشد. آخرین انتخابات ریاست جمهوری در این كشور در سال ۲۰۰۴ میلادی برگزار شد و براساس آن ولادیمیر پوتین برای بار دوم به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. در روسیه دو مجلس وجود دارد: «دوما و شورای فدراتیف» كه نمایندگان آن از طریق رایگیری انتخاب میشوند. افراد بالای هجده سال اجازه دارند در انتخابات این كشور رای دهند.

روسیه در سال ۲۰۰۶ میلادی برای هشتمین سال متوالی از نظر اقتصادی رشد داشت. تولید ناخالص داخلی این كشور در سال ۲۰۰۶ میلادی ۱،۷۴۶ تریلیون دلار بود. چهار درصد از این تولید ناخالص داخلی در بخش زراعتی، ۳۹،۳ درصد در بخش صنعت و ۵۵،۸ درصد در بخش خدمات تولید شد. تعداد نیروی كار در این كشور ۷۴،۲۶ میلیون نفر است و نرخ بیكاری ۶،۶ درصد. ۱۷،۸ درصد از مردم این كشور زیر خط فقر زندگی میكنند. نرخ تورم در روسیه در سال ۲۰۰۶ میلادی ۹،۷ درصد بود. بیشترین صادرات روسیه را نفت و محصولات آن، گاز، چوب، مواد کیمیایی و تسلیحات نظامی تشكیل میدهد كه بیشتر به كشورهای هالند ۱۲،۳ درصد، ایتالیا ۸،۶ درصد، آلمان ۸،۴ درصد، چین ۵،۴ درصد، اوكراین ۵،۱ درصد، تركیه ۴،۹ درصد و كشور سوئیس ۴،۱ درصد صادر میشود. در سال ۲۰۰۶ میلادی روسیه ابزارآلات و تجهیزات، كالاهای مصرفی، دارو، گوشت و شكر را از كشورهای آلمان ۱۳،۹ درصد، چین ۹،۷ درصد، اوكراین ۷ درصد، جاپان ۵،۹ درصد، كوریای جنوبی ۵،۱ درصد، آمریكا ۴،۸ درصد، فرانسه ۴،۴ درصد و ایتالیا ۴،۳ درصد وارد كرد.

روسیه با جمعیت ۱۴۱ میلیون و ۳۷۷ هزار و ۷۵۲ نفری، هشتمین كشور پرجمعیت جهان است. میانگین سنی مردم آن ۳۸،۲ سال است و نرخ رشد جمعیت آن منفی است. امید به زندگی در این كشور ۶۵،۸۷ سال است. این كشور بیشترین درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی را در میان كشورهای اروپایی دارد. در سال ۲۰۰۱ میلادی ۱،۱ درصد از مردم این كشور به HIV‌ مبتلا بودند و ۹ هزار نفر بر اثر بیماری ایدز جان خود را از دست دادند. ۷۹،۸ درصد از مردم آن روس، ۳،۸ درصد تاتار، ۲ درصد اوكراینی، ۱،۲ درصد بشكیر و ۱۳،۲ درصد بقیه اقوام هستند. ۱۵ تا ۲۰ درصد مردم آن ارتودوكس، ۱۰ تا ۱۵ درصد مسلمان هستند.

بیش از یك هزار شركت در این كشور خدمات ارتباطی ارائه میدهند. ۴۰،۱ میلیون خط تلفون ثابت در این كشور وجود دارد و ۱۲۰ میلیون خط تلفوون همراه. ۷ هزار و ۳۰۶ ایستگاه تلویزیونی در این كشور وجود دارد. ۲،۸۴۴ میلیون میزبان اینترنتی در این كشور فعال است و ۲۵،۶۸۹ میلیون كاربر انترنتی دارد.

ولادیمیر پوتین و رهبری روسیه

«او رفیق خوبى بود، مردى عینیت گرا و منطقى. فردى درستكار بود، سگرت نمى كشید و از مشروبات الكلى پرهیز مى كرد. قولش، قول بود. وقتى چیزى را مى گفت، به آن عمل مى كرد»

این نخستین توصیف از شخصیت ولادیمیر پوتین است كه ساكنان خانه شماره ۱۰۱ خیابان «رادبرگر» در شهر «درسدن» آلمان شرقى وقتى كه پوتین در سال هاى پایانى دهه ۱۹۸۰ به عنوان افسر اطلاعاتى شوروى سابق در این منطقه زندگى و فعالیت مى كرد، اظهار كرده اند.

آنها به به خاطر مى آورند كه این افسر امنیتى روس در دسامبر ۱۹۸۹ یك ماه پس از سقوط «دیوار برلین» در مقابل تظاهر كنندگان حاضر شده و به زبان آلمانى سلیس به آنها گفته بود ترجیح مى دهد بمیرد تا مدارك و اسناد دفتر نمایندگى كشورش را در اختیار آنها قرار دهد.

خانه شماره ۱۰۱ خیابان «رادبرگر» اكنون به محل رجوع بسیارى از گزارشگران تبدیل شده است كه در پى فهمیدن زوایاى سیاستمدارى هستند كه امروز بیش از همه اسباب نگرانى رهبران آمریكا و اروپا شده است. افسر جوان آن روز اكنون در ۵۵ سالگى به رهبر روسیه اى تبدیل شده كه كشورش در سایه سیاست هاى او از جایگاه یك عضو بیمار اروپا خارج شده و به یك حریف جدید تبدیل شده است. پوتین فقط ۴ ماه دیگر مهمان كاخ كرملین است. ۷ سال دوران رهبرى او بر روسیه به پایان مى رسد، اما همه ناظران به اتفاق مى گویند كه با ترك كرسى ریاست جمهورى، عصر پوتین به پایان نمى رسد و سایه مرد اول كرملین همچنان بر سیاست این كشور باقى خواهد ماند. واقعیت نیز جز این نیست كه عصر پوتین تازه آغاز شده است. سیاستمدار زاده سن پترزبورگ در میانسالى بیش از همه همتایانش شور سیاست ورزى دارد.

پوتین اكنون چندین پروژه رقابت با حریفان غربى را كلید زده كه فقط با رهبرى شخص او مى تواند به بار بنشیند. هنوز كسى خبرندارد كه رهبر كرملین براى برنده شدن در بازى هاى بزرگى كه در زمین ناتو و آمریكا شروع كرده چه تاكتیك هایى را به كار خواهد بست. تعداد جبهه هایى كه او براى درگیر كردن حریف گشوده، حیرت انگیز است.

جبهه مقابله با سپر راکتی آمریكا، مناقشه كوزوو در شوراى امنیت، دوسیه انرژى علیه اروپا و جمهورى هاى نافرمان، به هم زدن پیمان هاى تسلیحاتى و خلع سلاح با اروپا، اعمال حاكمیت بر مناطقى از قطب شمال و رودررویى با گروهى از دولت هاى غربى، مسأله هسته اى ایران و. . . پوتین را در میدان رهبرى روسیه جمعى از همفكران او و سیاستمداران با تجربه سن پترزبورگى همراهى مى كنند. او هیچ نگرانى از ناحیه جانشین آینده خویش ندارد. هر كدام از دستیاران او از مدودوف تا ایوانف یا زوبكوف هر كدام پاره اى از تفكر سیاسى او در صحنه سیاست روسیه هستند.

براستى پوتین كیست؟ او رهبرى ملى گرا است كه فقط اندیشه ساختن روسیه را دارد یا فردى است با اندیشه هاى جهان گرایى از نسل تزارهاى سابق. آیا او در ردیف رهبران عملگرا قرار مى گیرد یا در شمار مردان صاحب ایدئولوژى؟ این سؤال همیشه و هر روز محافل سیاسى غرب است.

تحلیل گران آمریكایى و اروپایى اقرار مى كنند كه هنوز پس از ۷ سال شناخت آنان از مرد اول كرملین كامل نیست و پوتین هر بار زاویه اى تازه از خصوصیات فكرى و شخصیتى خویش را به نمایش مى گذارد.

آن گونه كه خودش توصیف مى كند اشتیاق خویش به ورزش را حتى در ایام رهبرى كنار نگذاشته است. مى گوید: از طرفداران پر و پا قرص ورزش، بخصوص كشتى است. از سن یازده سالگى این ورزش را به همراه جودو پى گرفته است. او حتى به کلب های ورزش سامبو Sambo رفته كه یك سبك دفاع شخصى روسى است. پوتین در سن پترزبورگ بارها مقام قهرمانى سامبو را به دست آورده است و به علاوه همین مقام را بعدها در ورزش جودو از آن خود كرده است. با آنكه بیشترین ایام حیات ۵۵ ساله پوتین در مصدر سیاست سپرى شده است اما او خود مى گوید كه پایبند به سنت هاى زندگى خانوادگى بوده و همه دوستان وهمكارانش را به زندگى توأم با عطوفت توصیه كرده است. برخلاف سنت مرسوم برخى كشورها هنوز خبرى از حضور اعضاى خانواده پوتین در قدرت منتشر نشده است.

آن گونه كه روس ها نقل كرده اند همسر پوتین فارغ التحصیل دپارتمنت زبان شناسى در دانشگاه ایالتى لنینگراد است. به زبانهاى آلمانى، اسپانیوى و فرانسوى صحبت مى كند و پس از اتمام تحصیلاتش ابتدا به عنوان مهماندار هواپیما در كالینگراد مشغول كار و سپس به یك معلم مدرسه بدل شد. دو دختر او كه هر دو در ایام مأموریت پوتین در درسدن آلمان متولد شده اند اكنون در یك كالج روسى مشغول به تحصیل هستند.

«من قبل از هر كارى از منافع كشور مراقبت كرده و از آن دفاع مى كردم. حزب كمونیست به ویژه در اواخر اتحاد جماهیر شوروى، پیش از آنكه ساختارى ایدئولوژیك باشد، ساختار حكومت و دولت بود. در اتحاد جماهیر شوروى داشتن موقعیت اجتماعى، مشروط به عضویت در یكى از انجمن هاى حزب كمونیست بود. عقیده و الگو زیبا بود. به مسیحیت و ادیان دیگر نزدیك بود. ایدئولوژى كمونیستی از برادرى و سعادت صحبت مى كرد. . .» پوتین این سخنان را در پاسخ خبرنگارى كه از او درباره ایام فعالیت اش در دستگاه حزب كمونیست سؤال مى كند به زبان مى آورد. او آشكارا این ایده را كه ایام جوانى اش به دفاع از ایدئولوژى كمونیسم صرف شده نفى نكرده و تأكید مى كند كه همواره با نگاه خدمت به میهن وارد این جرگه فعالیت ها شده است. البته به باور پوتین در بطن تفكر سوسیالیسم اندیشه ها و آرمان هاى درستى نهفته بود كه در اثر ضعف و اهمال مدیران وقت مسكو جامه عمل نپوشید.

«حتى تصورش را هم نمى كردم كه روزى در عرصه سیاست وارد شوم. سیاست هرگز مرا به خود جذب نكرده است. معتقد بودم كه سیاست عبارت بود از حرف و وعده و وعیدهاى پوچ و توخالى. سپس در عملى كردن وعده هایت دچار مشكل مى شوى. این خصلت باعث شده بود تا از سیاست دورى كنم. »

اما ولادیمیر جوان كه در ایام جوانى اش آرزوى شهرت و پیشرفت را در میدان ورزش و تحصیل و دانشگاه جست وجو مى كرد به فاصله اندكى از فارغ التحصیل شدنش از دانشگاه سن پترزبورگ در سال ۱۹۷۵ به قلب سیاست روسیه یعنى مراكز امنیتى وارد مى شود. . او در ۱۹۹۰ «كا گ ب » را ترك كرده و در تشكیلات همصنفی سابقش آناتولى سوبچك، كه شهردار سن پترزبورگ بود، نخستین فعالیت سیاسى خویش را شروع مى كند. او مدارج پیشرفت را یكى پس ازدیگرى طى مى كند. در مارس ۱۹۹۴ او معاون شهردار سن پترزبورگ شد. درسال ۱۹۹۶ پوتین به عنوان معاون آناتولى چوبایس كه نخست وزیر وقت بود، انتخاب و از طرف او براى كار در كابینه ریاست جمهورى معرفى شد.

اما پوتین زمانى به كرسى ارشدیت در دولت روسیه خود را نزدیك ساخت كه در ۱۹۹۸ سرویس قدرتمند امنیتى جدید روسیه «اف اس بى » را پایه گذارى كرد. نهادى كه بسیارى از مدیران ارشد امروز مسكو را گردهم آورد. آخرین روز قرن بیستم، یك روز تاریخى براى سیاستمدار جوان و حتى براى شهروندان خسته از آشفتگى روسیه بود. عصر پرالتهاب این روز ناگهان خبر آمد كه یلتسین كه به دلیل بیمارى امكان رهبرى امور را ازدست داده بود رشته رهبرى روسیه را به پوتین واگذار كرد. اندكى بعد انتخابات ریاست جمهورى در ۲۶ مارس سال ۲۰۰۰ صورت گرفت و پوتین در نخستین انتخابات آزاد روسیه با كسب ۵۲ درصد از كل آرا در صدر حاكمیت قرار گرفت.

«فكر مى كنم اگر به این هدف برسم كه مردم روسیه را از ركود و بى ثباتى خارج سازم، به مفهوم بازگشت جایگاه و ابهت سابق كشور خواهد بود. پس از فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى، دنیا تغییر كرد. ترجیحات، اولویت ها و ارزشها تغییر كرد. مهم ترین كارى كه باید انجام داد، مراقبت از منافع شهروندان و كشور روسیه است. هدف اقتدار دولت و به طور كلى نخستین هدف دولت همین است. امروز وضعیت دوباره دارد عادى مى شود» این تصویر روسیه سال ۲۰۰۰ و آرزوهاى بلند رهبرى است كه با مأموریت نجات كشور از گرداب بحران به صحنه مى آید. پوتین به معناى واقعى یك ویرانه را از دولتى غربگرا و ضعیف تحویل گرفت. ارثیه حكومت یلتسین براى پوتین یك جامعه ناامید و سرخورده بود كه در داخل از تورم و ركود اقتصادى و جولان گروه هاى تبهكار و در مرزها از موج تجزیه طلبى و تعرضات سیاسى به تنگ آمده بود. روسیه به معناى واقعى در حال نزدیك شدن به دومین موج فروپاشى بود. حتى صداى این اضمحلال بسیارى از حریفان این كشور در آن سوى آتلانتیك را به طمع تسخیر منابع و ثروت هاى داخلى و منطقه اى این قدرت انداخته بود. روسیه در ادبیات آن روز اروپا عضو بیمار اروپا نام گرفته بود و عجیب تر این است كه رقابتى هم كه براى چپاول روسیه شروع شده بود شباهت زیادى به رقابت اروپاى اول قرن ۲۰ براى تسخیر ماترك امپراتور عثمانى داشت. روسیه به عنوان یك ناجى براى سیاستمدار سن پترزبورگ آغوش گشود. سیاستمداران روسیه در آمدن او نوید یك پیروزى را دادند.

سرگئى استپاشین او را مردى با وقار و راستگو خطاب كرد. بوریس نمتسوف كه سابقاً معاون نخست وزیر روسیه بود گفت :«او مردى متین، محكم و پر انرژى است كه نه تنها در امور سیاسى، بلكه در همه امور زندگى ثابت قدم است ». میخائیل گورباچف گفت :«او روسیه را به پیش خواهد راند» اما شاید دوراندیشانه ترین سخن را یلتسین به زبان آورد كه پوتین را خودش كشف و از سن پترزبورگ به مسكو كشانده بود. او در روز تحویل رهبرى به پوتین خطاب به مردم گفت :«او كسى است كه همین الان قادر است روسها را متحد كند و حتى در قرن بیست و یكم روسیه كبیر را احیا نماید».

پوتین نسخه درمان كشور در حال احتضار خود را از قبل مهیا ساخته بود. او قبل از هر چیز با تكیه برهمان سرویس نیرومند امنیتى كه در ایام دستیارى یلتسین تدارك دیده بود به فرونشاندن دو كانون اصلى ناامنى یعنى موج تجزیه طلبى در استان هاى خود مختارى مانند چچن و نیز برچیدن بساط باندهاى تبهكارى كه حاكم بر اقتصاد و تجارت كشور، مبادرت كرد. غلبه براین بحران ها كافى بود كه او قله محبوبیت و قلب شهروندان روسیه كه پس از فروپاشى شوروى آرزوى یك دولت مقتدر را داشتند را فتح كند.

مدیریت بحران اقتصاد آشفته روسیه دومین معجزه پوتین بود. او روسیه را در جایگاهى نشاند كه بودجه اش دیگر كسرى ندارد و تولید ناخالص داخلى آن سالیانه ۷ درصد رشد مى كند. در دوره حكومت پوتین، دولت دستمزدها و مستمریها را سر وقت پرداخته و در عین حال خواستار پرداخت بموقع مالیات به صورت نقد شده است. كامیابى در میدان اقتصادى این امكان را به پوتین داد كه گام بعدى را در احیاى موقعیت روسیه در جماهیر شوروى سابق بردارد.

منطقه اى كه مردان كرملین به دلیل علاقه تاریخى به آن خارج نزدیك مى گویند. جمهورى هایى كه یك دهه ایام غفلت و ضعف مسكو تحت نفوذ حریفان این كشور درآمده بودند آرام آرام به سمت مسكو بازگشتند. پوتین براى این كار از همه ابزارهاى قدرت روسیه بهره گرفت، از نفوذ روس تباران و روس زبانان تا اهرم نیرومندى به نام گاز پروم. شركتى كه به عنوان مالك ذخایر بیكران انرژى گلوگاه اقتصادى همه جمهورى هاى شوروى سابق و حتى كشورهاى اروپایى را در دست دارد.

پوتین با دردست گرفتن فرمان لوله هاى نفت و گاز بسیارى از همسایگانش را كه فریفته دلارهاى آمریكا شده و به برادر بزرگتر پشت كرده بودند از نیمه راه باز گرداند. پوتین اكنون با موفقیت آخرین فاز از حركت خود براى احیاى نفوذ سنتى روسیه در شرق را به انجام مى رساند. او در عین حال كه با بستن شیرهاى لوله نفت، اروپاى شرقى را با تنگنا روبه رو كرده است رهبران جمهورى ها را دوباره زیر چتر سازمان موسوم به كشورهاى مشترك المنافع گرد آورده است. «این كه روسیه در خصوص نحوه استقرار نیروهاى مسلح اش در داخل مرزهاى خود محدود شود، قدیمى شده است، آن هم در حالى كه كشورهاى ناتو به بهانه اجراى شرایط این معاهده دست به چنین كارى مى زنند. این كه كسى بخواهد آمریكا را براى مثال در استقرار نیروهایش در داخل خاك خودش محدود كند، غیر قابل تصور است. » این سخنان مانیفست اعلام ورود روسیه به كارزار رقابت جهانى است كه روسیه از كنفرانس مونیخ اجرا مى كند.

 روابط بین الملل روسیه در عصر پوتین دو مرحله مجزا را تجربه كرد. دوره اى كه پوتین با تسامح با غرب برخورد مى كند تا حدى كه حتى با حضور آنان در پایگاه هاى نظامى جمهورى ها مخالفت نمى كند و دوره اى كه او تغییر رفتار داده و در قامت یك حریف آشتى ناپذیر ظاهر مى گردد. او در میان ناباورى غرب و در حالى كه بوش و همه رهبران اروپا تصور یك شریك بى خطر از كرملین را داشتند براى عقب راندن غرب از مراكز سنتى تحت نفوذ روسیه خیز برداشته است.

ولادیمیر پوتین برای رسیدن به كاخ كرملین مسیر پر فراز و نشیبی را طی كرده است. وی كه زمانی در سازمان امنیتی شوروی سابق (كا. گ. ب) فعالیت میكرده اكنون به رییس جمهوری مقتدر كه سعی در زنده كردن جایگاه امپراتوری شوروی را در جهان دارد، تبدیل شده است.

اكثر مردم روسیه پوتین را رییس جمهوری مقتدر، با كفایت و توانا میدانند كه این كشور را از وضعیت فلاكت بار زمان یلتسین خصوصا از منظر بینالمللی و در درجه دوم از جهت داخلی به كشوری با نفوذ در عرصه جهانی (به عنوان جایگزین شوروی سابق) تبدیل كرده است. كارشناسان روس عقیده دارند، اجرای سیاستهای پوتین، اوضاع سیاسی داخلی را نیز بهبود بخشیده و از نزاعهای سیاسی اوایل فروپاشی و نیز زمان یلتسین رهایی داده است. همچنین وضع وخیم اقتصادی روسیه و مردم آن در سالهای پس از فروپاشی شوروی و حاكمیت دولت بوریس یلتسین به اعتقاد همه كارشناسان، تغییر محسوسی كرده و با وجود برخی مشكلات، در كل موجب رضایت شهروندان است. با این وجود حكومت پوتین ناراضیان شناسنامه داری نیز دارد كه برخی از آنها برغم حمایت سازمانهای بینالمللی و كشورهای غربی، مورد تحمل حكومت مركزی هستند و حتی تلاش میشود در ظاهر نیز آنها حفظ شوند. ناراضیان روسیه بیشتر مدافع آزادیهای سیاسی، حقوق بشر، انتخابات آزاد و مخالف با حاكمیت فردی بر كشور بوده و در زمینه اقتصادی نیز معتقدند، سیاستهای پوتین باعث گسترش فساد در دستگاههای دولتی و انباشته شدن سرمایه نزد صاحبان قدرت و در مقابل آن گسترش فقر در روسیه شده است.

پوتین، با وجودی كه آخرین ماههای ریاست جمهوری خود را میگذراند ولی اقدامات و مواضع وی در ظاهر گویای ارادهای است كه به نظر میرسد تا سالها بعد نیز بر كشور حاكم خواهد بود. وی اخیرا با پذیرش قرار گرفتن در صدر فهرست انتخابات آتی دوما (مجلس روسیه) برای حزب حاكم روسیه واحد كه اكثریت قدرت كشور را در اختیار دارد، نشان داد برای دوران پس از ریاست جمهوری خود نیز برنامه دارد.

احتمال نخست وزیر شدن وی پس از كنارهگیری از ریاست جمهوری در ماه مارچ آینده، اینك بشدت افزایش یافته و گفته میشود پوتین در این صورت باز هم قدرت را در كشور بدست خواهد داشت. این موضوعی است كه غربیها بشدت از آن ابراز نگرانی كردهاند.

 اقدامات اخیر پوتین در تغییر نخست وزیر و كابینه و همچنین برخی اعضای شورای امنیت این كشور نیز در راستای برنامههای وی برای آینده كشور در غیابش به عنوان رییس جمهوری ارزیابی شده است. بطور خلاصه پوتین، سیاست تجمیع اختیارات و تمركز قدرت را در روسیه اجرا كرده و تقریبا همه موارد و اقدامات مهم كشور با نظر وی صورت میگیرد. دوما مجلس قانونگذاری روسیه و شورای فدراسیون (كه نقش سنا را دارد) هر دو در اختیار جناح اكثریت طرفدار پوتین و حزب روسیه واحد است و این دو در خصوص تصویب طرحها و لوایح مورد نظر رییس جمهوری درنگ نمیكنند.

با همه اینها به دلیل آنكه مردم روسیه عموما غیر سیاسی هستند و چندان خود را ملزم به حضور در عرصههای سیاسی نمیبینند، برخی كارشناسان چنین حكومتی (برغم ایردهای موجود) برای این كشور را مناسبتر میدانند و اعتقاد دارند آزادیهای سیاسی بیش از حد و اجرای مدلهای غربی در این كشور، سرنوشتی بهتر از سالهای پایانی حكومت یلتسین برای مردم نخواهد داشت.

رییس جمهوری روسیه با بركناری میخاییل فرادكف از مقام نخست وزیری، آلكساندر زوبكوف‪ ۶۶ ساله و دوست قدیمی خود را بجای وی منصوب كرد. رییس جمهوری روسیه، یك هفته بعد تركیب جدید دولت این كشور را با بركناری چهار وزیر (عمدتا اقتصادی و اجتماعی) اعلام كرد. موافقت ولادیمیر پوتین برای قرار گرفتن نام وی در صدر فهرست انتخاباتی حزب حاكم روسیه واحد در انتخابات آینده دوما واكنشهایی متفاوتی را در میان مقامات، محافل سیاسی و مطبوعاتی این كشور برانگیخت. رییس جمهوری روسیه در نشست پیش از انتخاباتی حزب روسیه واحد، پیشنهاد اعضای این حزب مبنی بر قرار دادن نام وی در صدر فهرست انتخاباتی حزب حاكم را پذیرفت.

 وی در عین حال خاطر نشان كرد به عنوان رییس جمهوری موضع بیطرفانه خود را حفظ میكند و هرچند كه از موسسین حزب روسیه واحد بوده، اما به عضویت آن در نخواهد آمد. پوتین همچنین اظهار داشت: ممكن است پس از ترك مقام ریاست جمهوری در ماه مارچ سال ‪ ۲۰۰۸میلادی پس از انتخابات ریاست جمهوری، به عنوان رهبر اكثریت پارلمانی نخست وزیر كشور شود. این سخنان جنجالی پوتین، واكنشهایی را در جامعه و بین كارشناسان و سیاستمداران به دنبال داشت.

ولادیمیر پوتین با اشاره به تحولات جهان پس از فروپاشی شوروی گفت: ما با تلاش برای ایجاد نظام تك قطبی در جهان از سوی برخی از كشورها (آمریكا و غرب) با هدف تحمیل اراده خود بر دیگران بدون توجه به قوانین بینالمللی مخالف هستیم. وی از استفاده از دمكراسی و ارزشهای مشترك بشریت به عنوان حربهای علیه كشورهای دیگر، انتقاد كرد.

 رییس جمهوری روسیه گفت: باید ترتیباتی اتخاذ شود تا سطح روابط روسیه و آمریكا به شرایط سیاسی داخلی و انتخابات دو كشور وابسته نباشد. وی گفت: اگر به منافع مردم دو كشور فكر میكنیم باید تلاش كنیم روابط روسیه و آمریكا به سطحی برسد كه اكثریت مردم دو كشور اهمیت توسعه آن را برای امور دو جانبه و حل مسایل جهانی درك كند. رییس جمهوری روسیه همچنین به آمریكا هشدار داد: استقرار سامانه راکتی در كشورهای اروپایی، این قاره را به انبار باروت تبدیل میكند.

پوتین با اشاره به اینكه كاهش سلاحهای سنگین در بخش اروپایی روسیه در سالهای اخیر طبق قرارداد كاهش سلاحهای متعارف در اروپا انجام گرفته، گفت: در مقابل، شركای روسیه (آمریكا و اعضای ناتو) منطقه اروپای شرقی را از سلاحهای جدید پر كردهاند. رییس جمهوری روسیه با طرح پیشنهادی غیر منتظره، از آمریكا خواست بجای استقرار سپر راکتی در اروپای شرقی برای مقابله با تهدیدات راکتی، از سیستم رادار جمهوری آذربایجان موسوم به رادار قبله، استفاده كند.

ایستگاه عظیم راداری قبله در كوههای شمال جمهوری آذربایجان قرار دارد. روسیه با انعقاد قرارداد ۱۰ ساله و پرداخت هفت میلیون دالر از این سیستم راداری استفاده میكند. رییس جمهوری روسیه دستور داد، اجرای قرارداد كاهش سلاحهای متعارف در اروپا از سوی این كشور، مادامیكه كشورهای عضو ناتو نیز آنرا تصویب و اجرا نكنند، به حالت تعلیق درآید. ولادیمیر پوتین دلایلی كه روسیه را به این اقدام واداشته، گسترش ناتو، تصمیم آمریكا برای استقرار سلاحهای متعارف در كشورهای بلغاریا و رومانیا و نیز عدم اجرای تعهدات سیاسی برخی از كشورهای عضو قرارداد برای تسریع در تصویب آن اعلام كرده است.

رییس جمهوری روسیه در ماههای اخیر چند بار در مورد خروج كشورش از اجرای قرارداد كاهش سلاحهای متعارف اروپا به دلیل عدم پایبندی به آن از سوی كشورهای اروپایی هشدار داده بود.

 قرارداد كاهش سلاحهای متعارف در اروپا در سال ۱۹۹۰ در پاریس به امضای مقامات ۲۲ كشور اروپایی رسیده و در سال ‪۱۹۹۹ در استانبول، اصلاح و تجدید شد. رییس جمهوری روسیه علت تعلیق اجرای پیمان نیروهای متعارف در اروپا از طرف كشورش را عدم مطابقت آن با واقعیتهای جهان معاصر عنوان كرد. پوتین به انحلال بلوك ورشو و عضویت اكثر كشورهای عضو آن در پیمان نظامی ناتو اشاره كرده و افزود: در این عرصه وضعیت بطور اساسی تغییر كرده است. وی همچنین از نادیده گرفتن گزینههای پیشنهادی روسیه برای مقابله با تهدیدهای موشكی غیرواقعی از سوی آمریكا انتقاد كرد.

رییس جمهوری روسیه همچنین اصرار دولت انگلیس برای تغییر قانون اساسی روسیه با هدف تامین شرایط تحویل آندره لوگووی تبعه روس به آن كشور را ناشی از تفكرات استعماری لندن خواند.

ولادیمیر پوتین با اشاره به مواضع دولتمردان انگلیسی گفت: آنها از یاد بردهاند كه از مدتها پیش قدرت استعمارگر نیستند و خدا را شكر روسیه مستعمره انگلیس نبوده است. وی گفت: این نشان میدهد مقامات انگلیس از طرز تفكرات قرون گذشته پیروی میكنند. رییس جمهوری روسیه همچنین از دولت انگلیس به خاطر پناه دادن به مجرمین روس انتقاد كرد. پوتین گفت: در لندن ‪ ۳۰تبعه روس كه از طرف نهادهای امنیتی روسیه به ارتكاب جنایات و جرایم سنگین متهم هستند، پنهان شدهاند ولی دولت انگلیس هیچ پاسخی به درخواست استرداد آنها به روسیه نداده است. آلكساندر لیتویننكو افسر سابق سازمان امنیت روسیه ماه نوامبر گذشته بر اثر مسمومیت ناشی از ماده رادیو اكتیف پلونیوم-‪ ۲۱۰ در لندن جان باخت.

 آندره لوگووی افسر سابق امنیتی روس از سوی محاکم انگلیس به قتل آلكساندر لیتویننكو همكار خود در لندن متهم شده است و روسیه با استناد به قانون اساسی خود از تحویل وی به انگلیس خودداری كرد. این مساله باعث تیرگی روابط روسیه و انگلیس شده و دو كشور هر یك چهار دیپلمات طرف مقابل را اخراج كرده و تدابیری علیه همدیگر اتخاذ كردند. رییس جمهوری روسیه در مورد خاورمیانه در دیدار با محمود عباس رییس حكومت خودگردان فلسطین بر موضع كشورش در حمایت از ایجاد حكومت مستقل فلسطینی تاكید كرد. پوتین گفت: ما بطور پیگیر از منافع مردم فلسطین و ایجاد حكومت مستقل فلسطین دفاع میكنیم.

در مجموع روسیه در دوران پوتین سعی دارد با مواضع قاطع نقش خود را در تحولات جهانی انجام دهد و از تك قطبی شدن آن جلوگیری نماید.

تغییر نخستوزیر و شماری از وزیران كابینه روسیه، منجر به تغییرات قابل توجهی در رتبهبندی سیاستمداران روسی شدهاست. براساس یك نظرسنجی در بین کارشناسان كه پس از استعفای دولت فرادكوف، اما پیش از اعلام ترکیب جدید دولت توسط پوتین انجام شدهاست ولادیمیر پوتین همچنان در صدر دولتمردان برجسته روسیه قرار دارد. پوتین همانند سابق با فاصله قابل توجهی از سایرین در صدر جدول رتبهبندی است و توانسته امتیاز ۷۶،۹ از ۱۰ را كسب كند. پس از پوتین اما سرگئی ایوانف معاون اول نخستوزیر مقتدر ترین سیاستمدار روسیاست. او امتیاز ۵۹،۷ از ۱۰ را از آن خود كردهاست.

بیشترین جهش در ماه سپتامبر مربوط به ویکتور زوبکوف نخستوزیر است كه پس از ایگور سچین معاون رئیس دفتر ریاستجمهوری در رتبه چهارم قرار گرفتهاست.

زوبكوف در نظرسنجیها بین رتبههای ۸۸ تا ۹۱ را قرار داشت.

پنجمین جایگاه در بین دولتمردان مقتدر روسیه را دمیتری مدویدیف معاون اول نخست وزیر دارد که از جایگاه سوم به پنج نزول کردهاست. گفته میشود گسترش لیست شرکتکنندگان احتمالی در انتخابات ریاستجمهوری آتی، سبب تضعیف پذیرش مدویدیف به عنوان جانشین احتمالی شده است. ولادیسلاو سورکوف معاون رئیس دفتر ریاستجمهوری جایگاه ششم را دارد. پس از او سرگئی سوبیانین رئیس دفتر ریاستجمهوری در جایگاه هفتم قرار گرفتهاست. در ماه سپتامبر در رتبهبندی نیکلای پاتروشف، مدیر سازمان فدرال امنیت روسیه (اف اس ب) و الکسی کودرین وزیر دارایی و معاون نخست وزیر تغییری رخ نداده و به ترتیب مکانهای هشتم و نهم را به خود اختصاص دادهاند. با این وصف ارتقای کودرین به معاونت نخست وزیر، پتانسیل خوبی را برای افزایش نفوذ وی تأمین میکند. یك تغییر معنیدار دیگر مربوط به وزیر دفاع روسیه است. آناتولی سردوکوف که در ماه اوت در جایگاه ۵۵-۵۷ بوده، به جایگاه ۲۲-۲۳ رسیدهاست که استعفای داوطلبانه وی از مقام وزارت دفاع به علت خویشاوندی نزدیک با نخستوزیر جدید را پوتین نپذیرفت.

در عوض سرگئی کرینکو رئیس فدرال انرژی اتمی روسیه روس اتم نیز در جایگاه ۶۳ قرار دارد که در مقایسه با گذشته بیش از ۱۰ رتبه نزول داشته است.

سرگئی ایوانف در سال ۱۹۵۳ در شهر لنینگراد(سن پترزبورگ) روسیه متولد شد. سرگئی بورسوویچ ایوانف معاون اول نخست وزیر روسیه و وزیر دفاع سابق این كشور (از ماه مارچ ۲۰۰۱ تا فبروری ۲۰۰۷) بوده است، پیشتر نیز در مقام رییس شورای امنیت ملی روسیه انجام وظیفه میكرده است.

او همچنین در مقام مشاور بوریس یلتسین رییس جمهوری سابق روسیه و ولادیمیر پوتین رییس جمهوری كنونی روسیه از سال ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۱ به ایفای وظیفه پرداخته است.

ایوانف، كه مسلط به زبان انگلیسی است، پیش از پیوستن به دولت فدرال روسیه در مسكو، در سرویس خارجی اطلاعات اتحاد شوروی و بعدها روسیه، طی سالهای ۱۹۷۰ تا سالهای ۱۹۹۰ فعالیت میكرد. حوزه ماموریت او نیز دو قاره اروپا و آفریقا را در برمیگرفت.

ایوانف متخصص حقوق و زبان است و از دانشكده زبان شناسی دانشگاه دولتی لنینگراد سابق (اكنون سن پترزبورگ) در رشتهای زبان انگلیسی و سوئدنی فارغالتحصیل شده است. او پس از آن نیز در دانشگاه مینسك به تحصیل درشته حقوق پرداخت و همزمان نیز در زمینه فعالیتهای ضد اطلاعاتی نیز آموزش دید.

در سال ۱۹۷۶ او فعالیت خود را در اداره كا. گ. ب. لنینگراد آغاز كرد و از همان زمان با ولادیمیر پوتین آشنا شد. این دو سالها در كا. گ. ب. همكار یكدیگر بودند. از ۱۹۹۸ تا ۱۹۹۹ ایوانف در مقام معاون ولادیمیر پوتین به انجام وظیفه پرداخت و سپس به ریاست سرویس امنیت فدرال روسیه منسوب شد.

در نوامبر ۱۹۹۹، بوریس یلتسین رییس جمهوری وقت روسیه، ایوانف را به سمت ریس شورای امنیت روسیه منسوب كرد، شورای امنیت روسیه در زمینه مسائل امنیتی این كشور به رییس جمهوری مشاوره میدهد. ایوانف در مارچ ۲۰۰۱ به عنوان اولین وزیر دفاع غیر نظامی روسیه تعیین شد.

در فبروری ۲۰۰۷ ایوانف از سمت وزیر دفاع استعفا داد و به سمت معاون نخستوزیر منصوب شد.

اوضاع اقتصادی روسیه

وزارت توسعه اقتصادی و تجارت طرح توسعه اقتصادی- اجتماعی روسیه تا سال ۲۰۲۰ را به دولت ارایه داده که طی آن راه ها و پتانسیل های تبدیل روسیه به قدرت اقتصاد جهانی مطرح شده است. برنامه ریزی های این طرح که به دستور رییس جمهور و توسط متخصصین وزارت توسعه اقتصادی و تجارت نوشته شده است، نشان می دهد که در مدت زمان مشخص شده، کشور به یکی از قدرت های انرژی خام تبدیل شده و در سیاست های پولی مالی خود شروع به پیشرفت می کند. با این وجود متخصصین معتقدند که برای شکستن موانع موجود در این راه لازم است که هزینه های دولت در بخش مطالعه و بررسی های علمی- ساختاری افزایش یابد. دولت که طی ده سال گذشته توانسته بر بحران تولید غلبه کرده و ثبات اقتصاد کلان را تامین کند، حال مسایلی بلندپروازانه تر را در پیش روی خود دارد؛

«روسیه تا سال ۲۰۲۰ باید در زمره پنج قدرت برتر اقتصادی جهان قرار گیرد».

این سند تا قبل از انتشار رسمی، انعکاسی وسیع در محافل اقتصادی به دنبال داشت و به نحوی تعجب همگان را برانگیخت. چرا که مسایل بلند پروازانه ای که در این طرح مطرح شده و تصمیمات آنها، چشم انداز های موثری برای روسیه باز خواهد کرد و همگان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این واقعه خوشایند در نظر دارد که کشور با منابع خود به سوی چهارچوبی حرکت کند که بتواند تولید ناخالص داخلی را نسبت به گذشته افزایش دهد. پیشبینی وزارت توسعه اقتصادی و تجارت روسیه سه سناریوی مهم توسعه اقتصادی این كشور را برای بلندمدت برنامهریزی کرده است؛ ۱- رشد پولی و مالی، ۲- نوآوری، و ۳- استفاده از منابع خام انرژی، که از این میان سناریوی اول بیش از دو سناریوی دیگر مد نظر قرار دارد. این سناریو توسعه پولی مالی چه از محل خدمات رقابتی اقتصاد روسیه در بخش سنتی (انرژی، حمل و نقل، زراعتی) و چه در بخش های جدیدی که نیاز به صرف علم و هزینه بالا و دانش اقتصادی دارند را منعکس می کند. بر اساس سناریوی پولی مالی، سهم روسیه در اقتصاد جهانی از ۲،۶ درصد در سال ۲۰۰۶ به ۳% در سال ۲۰۱۵ و ۳،۴% در سال ۲۰۲۰ خواهد رسید و رشد سالانه تولید ناخالص داخلی ۶،۹% خواهد بود. به اعتقاد تدوین کنندگان این طرح، تحقق واریانت مذکور امکان کم کردن شکاف بین روسیه و کشورهای پیشرو را از نظر سطح رفاه اجتماعی کمتر می کند. وزارت توسعه اقتصادی و تجارت روسیه پیش بینی کرده است که تا سال ۲۰۲۰ این کشور میتواند در زمره پنج قدرت برتر اقتصادی دنیا بهلحاظ تولید ناخالص داخلی قرار گیرد.

این وزارتخانه در طرح بلندمدت خود اظهار داشت که روسیه باید به یکی از مراکز مهم مالی دنیا تبدیل شود؛ بهطوری که با برخورداری از زیربنای مالی مستقل، در بازار مالی کشورهای مستقل مشترک المنافع، اروپا ـ آسیا و اروپای مرکزی و شرقی نقش هدایت کننده و پیشرو داشته باشد.

روسیه همچنین در این طرح مایل است به تاسیس موسسات فعال و تاثیرگذار در جامعه شهری بپردازد.

برخی متخصصین که از قبل با این طرح آشنا بودند، سعی داشتند که پروژههای نوید بخش آنان را زیر سئوال برند. با این وجود اقتصاد روسیه که به جریان افتاده بود، هرگونه شکایتی را رد کرد. اکنون دیگر همه تایید میکنند که تولید ناخالص داخلی طی هشت سال گذشته تقریبا رشد سالانه ۷ درصدی داشته است و این یعنی کشور از پیش بینی های مختلف تحلیل گران از جمله تحلیل گران دولتی پیش رفته است. نمیتوان شک کرد که دقیقا همان اتفاق سال ۲۰۰۷ روی خواهد داد؛ پیش بینی رسمی افزایش رشد تولید ناخالص داخلی که قبل از آغاز امسال توسط این سازمان مطرح شد (۶،۵%) به بن بست میرسد. فقط مشخص نیست که چه مقدار خواهد بود. در کرملین و در خانه سفید روسیه در حال حاضر صحبت از ۸-۷% است.

در نتیجه، روسیه در میان پنج کشور برتر اقتصادی دنیا قرار خواهد گرفت. در تخمینهای صورت گرفته، تولید ناخالص داخلی به ازای هر نفر تا سال ۲۰۲۰ حدود ۲،۵ برابر افزایش خواهد داشت یعنی تا ۳۰ هزار دالر در سال که این مقدار با امریکای شمالی و اروپای غربی برابری می کند.

وزارت توسعه اقتصادی و تجارت این کشور معتقد است که اختلاف کوچک موجود میان روسیه و کشورهای برتر دنیا در سطح رفاه آنان است. حال آنكه، تا سال ۲۰۱۵ حجم تولید ناخالص داخلی سرانه این كشور حداقل ۲۱ هزار دالر و تا سال ۲۰۲۰ حداقل ۳۰ هزار دالر (رقم فعلی تولید ناخالص داخلی سرانه در كشورهای اروپایی) خواهد بود. رشد تولید ناخالص داخلی روسیه تا سال ۲۰۲۰، ۶،۹% خواهد بود. رسیدن به این سطح یعنی رساندن روسیه به استاندارد سطح رفاه کشورهای توسعه یافته دنیا (از جمله تولید ناخالص داخلی سرانه بر اساس موازنه توانایی خریدار ۲۰-۳۰ هزار دالر)، و تخصصی کردن روسیه در اقتصاد جهانی بر اساس برنامه های علمی- تحقیقی و تکنولوژی بالا است.

براساس این طرح صادرات صنایع ماشین سازی تا سال ۲۰۱۵ نسبت به سال ۲۰۰۶ حدود دو برابر افزایش خواهد یافت و تا سال ۲۰۲۰ به پنج برابر خواهد رسید. صنایع هوایی جان تازه می گیرند و از نظر حجم تولید هواپیماهای میهنی مقام سوم را در دنیا نصیب روسیه می کنند (۱۰% بازار جهانی فروش تخنیک هوایی میهنی در سال های ۲۰۲۵-۲۰۲۰). شاخه هوا- فضا که تا سال ۲۰۱۵ به صورت سه- چهار کورپوراسیون متحد عمل خواهد کرد، نه تنها تولید محصولات را به میزان ۲،۲ برابر تا سال ۲۰۱۵ افزایش خواهد داد، بلکه سهم روسیه را از بازار جهانی به ۸ تا ۱۵%  می رساند.

در حوزه صادرات اسلحه و تجهیزات نظامی نیز این کشور همان جایگاه خود را حفظ می کند (صادرات جهانی ۲۰% و نه کمتر از آن، افزایش حجم صادرات به میزان ۲-۱،۵ برابر بیشتر(.

طبق پیشبینی وزارت توسعه اقتصادی و تجارت روسیه، این كشور تا سال ۲۰۱۵ صادرات خود را از ۹،۳۰۳ میلیارد دالر در سال ۲۰۰۶ به ۳۸۱ میلیارد دالر افزایش خواهد داد و تا سال ۲۰۲۰ صادرات تا ۵۱۶ میلیارد دالر نیز خواهد رسید. از جمله صادرات صنایع ماشین سازی ۱۰۰-۹۰ میلیارد دالر در سال ۲۰۲۰ (رشد ۵،۶ ۴،۶ برابر نسبت به سال ۲۰۰۶) بالا خواهد رفت. صادرات خدمات حملو نقل نیز به ۳،۶ برابر یعنی تا ۳۷ میلیارد دالر میرسد. در خصوص واردات نیز پیشبینیها حاكی از آن است كه سهم واردات کالاهای آماده به بازار تعدیل شده و یا کاهش یابد. تحقق این سناریو همان طور که در وزارت توسعه اقتصادی و تجارت تصور می شود، بدون یک سری جزئیات موجود امکان پذیر نمی شود. در این سازمان اعتقاد بر این است که برای موفقیت کلی بایستی بر گسترش دموکراسی، تامین حقوق امنیتی و آزادی شخصی، ایجاد شرایط اقتصادی و اجتماعی جهت استفاده از پتانسیل های افراد جامعه متمرکز شد. البته باید توجه داشت که در اینجا حرفی از «حاکمیت دموکراسی» در میان نیست. بهلحاظ نابرابری درآمدی در این كشور انتظار میرود كه طی سالهای آتی اختلاف سطح درآمد هر نفر در مقایسه با ایالات متحده امریکا کمتر از دو برابر شود.

در زمینه سهم در تجارت جهانی نیز پیشبینیها حاكی از افزایش سهم ۲،۶% این كشور در سال ۲۰۰۶ تا سطح ۳% در سال ۲۰۱۵ و ۳و۴% در سال ۲۰۲۰ است. طبق پیشبینیهای سازمان توسعه اقتصادی و تجارت روسیه، تورم در این کشور تا سال ۲۰۲۰ میتواند به ۳،۵-۳% برسد. دولت روسیه فدرال قصد دارد که در سال ۲۰۰۷ تورم را پایین تر از ۸% نگه دارد. در دوره کنونی نیز در نتیجه شش ماه تلاش متخصصین، میزان تورم ۵،۷% باقی مانده است. كاملتر شود.

در اپریل سال جاری، آلکسی کودرین، وزیر اقتصادی روسیه طی ملاقات با پوتین و اعضای دولت در جلسه کمیسیون بودجه و دولت با ارایه برنامه های تدوین شده اعلام کرد که میزان تورم طی سالهای ۲۰۰۹-۲۰۰۷ تا سطح ۵-۴% کاهش خواهد یافت. وی در این نشست اظهار داشت که مساله مهم در اینجا این است که بودجه در نظر گرفته شده برای توسعه کشور تقویت شود و به ضعیت ثبات در نمودارهای اقتصاد کلان برسیم. به گفته وی تا سال ۲۰۰۸ حقوق واقعی شهروندان باید به میزان ۱،۵ برابر افزایش پیدا کند و هزینه های مربوط به حفظ امنیت اجتماعی و دفاعی کشور بالا رود. وی معتقد است که با این شیوه میزان سرمایه گذاریها جهت توسعه روسیه به طور قابل ملاحظه ای بیشتر خواهد شد.

برنامه ریزی های مناسب این كشور طی سالهای اجرای طرح و چشمانداز مناسب متناظر با آن باعث شد تا نه تنها این طرح از طرف اقتصاددانان رد نشود، بلکه مورد توجه نیز قرار گیرد. همان طور که متخصصین موسسه آکادمی علوم پیشینیهای اقتصاد مردمی روسیه بیان کردهاند، کسانی که به آینده اقتصادی روسیه با دیده تردید مینگرند، به مدل توسعه شتابنده تکیه دارند. اما پس از پانزده سال تغییرات و دگرگونی ما امروز به بازاری شایسته و درخور دست پیدا کرده ایم که زندگی خود را آغاز کرده و به طور مستقل بر موانع و مشکلات گونان غلبه می کند.

استفاده محدود از بخشهای خبری و منابع روسی.

 

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org