Sep 23, 2012 19:32:45

 
شیما غفوری

 

از پوهندوی شیما غفوری
 

قطرۀ نوازش بر زخم های دخت جاغوری ام

 

محبت هدیۀ والای یزدان

که بخشید از محبت بهر انسان

 

و لیکن دخت ما شانزده گلابش

هنوز نشگفته پرپر گشت و پاشان

 

چو مرغ بینوای دشت لیلی

صدایش خفته شد از دُره باران

 

مسلمان زاد من خود شو مسلمان

که نوش جان کنی دالر فراوان

 

خداوند گر گناۀ تو ببخشد

نمی بخشد مگر زان نو جوانان؟

 

نه دست شان به خون رنگین زمانی

نه روح شان به قبض نفس شیطان

 

چه میشد گر نکاحی شان نمودی

رضایت را نکرده ست حکم، سبحان؟

 

هزاران وصلت جبری ببستی

یکی هم با صفای عشق و ایمان

 

سخاوت قطره شد، ته در زمین رفت

شقاوت بر ضعیفان کرده طوفان

 

ماربورگ،

۲۰ سپتامبر ۲۰۱۲

 

 

  

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org