راه حقانیت، روشن است
چرا در تاریکی گام گذاشته شود؟!
در شرایط و اوضاع کنونی افغانستان، راه مبارزه وطن دوستان و همه رزمندگان، در دفاع از منافع علیای وطن، و تحقق نیازمندیهای خلق های افغانستان در عرصه های مختلف زندگی، مشخص و روشن است، که عمدتاً در جنبش رهائی بخش ملی و دموکراتیک به منظور آزادی، حراست و تحکیم استقلال، تمامیت ارضی کامل، و دستیابی به حاکمیت و ارگانهای واقعاً انتخابی، اجرای تحولات بنیادی زیربنائی که در اثر به محو عقبمانیهای قرون وسطائی، قبیله سالاری، نیمه فیودالی و ریشه کن سازی قدرت و نفوذ نیروهای سیاه ارتجاعی و بنیاد گرای متعصب مذهبی، و سلطه خرافات و موهومات موروثه دورۀ برده گی، منجر میگردد، آشکارا شده است.
اما هنوز هستند افراد و یا کسانیکه به حیث گروهها و حلقات متشکل که در موضعگیری های خویش متأسفانه درست و دقیق این واقعیت را درک نکرده اند، و یا نمیخواهند درک نمایند و در خم و پیچ های گمراه کننده روان هستند و از راه مبارزه واقعی که با اندیشه ها، آرمانها و اهداف مرامی ح.د.خ.ا. مطابقت کامل دارد، دوری جسته اند و یا در حاشیه قرار دارند، و یا مأیوسانه نبرد را ترک گفته و به حیث تماشاگران صحنه ها، باقی مانده اند، و روی هم رفته در جنبش همگانی، عوامل تضعیف و نارواییها را ببار آورده اند!
چنانچه زمره ای بودند که با استفاده از اعتماد ح.د.خ.ا.، امتیازات گسترده ای بدست آوردند، اما در چنگ سازش ها و معامله گری ها افتادند، و مسئولیت های ملی- ملکی و نظامی را، زیر پا گذاشتند، و از منافع علیای وطن و مردم رو گشتاندند، و پروسه تراژیدی ننگین فروریختن نظام دموکراتیک افغانستان را مطابق همان مدل و مندرجات تراژیدی بیشرمانه باند "گورباچف" پیمودند و بهانه های ریاکارانه گویا به حیث یک اقدام ملی برای نجات مردم و وطن، وطن را به دشمنان سوگند خورده تسلیم دادند! و آرزوی "گورباچف" را که "کمر مقاومت افغانستان باید شکستانده شود" به تحقق رساندند!
در اتحاد شوروی سوسیالیستی، آغازین پلان های دسیسه کاری با اجرای تعدیلات و تحولات گوناگون برای متزلزل ساختن پایه های سوسیالیزم و تغییرات ذی اهمیتی در مراکز و مقامهای حزبی و دولتی، ملکی و نظامی مطابق با پروگرام دیماگوگی "بازسازی" و "علنیّت" انجام پذیرفت، و با از صحنه بیرون راندن کلیه نهاد های اصول رهبری کننده و ایجاد تعدیلات گسترده در اسناد و پلانهای حزبی و دولتی، زمینه بشکل همه جانبه برای منهدم سازی سوسیالیزم، و تعویض آن به ساختار های سرمایه داری، آماده گردید، که در این عرصه، کمک ها و مشوره های استخباراتی و متخصصین انحصارات سرمایه داری، به ویژه آمریکا را نمیتوان نادیده گرفت!
در افغانستان، به پیروی از همان طرز و شیوه "گورباچفی" با تدویر پلینوم منحوس هجدهم، رهبری و خط اصولی حزب و دولت برکنار افکنده شد، و تغییراتی در عرصه حزبی و دولتی- ملکی و نظامی- صورت گرفت، افراد و اشخاص نفرین شده ی گذشته، واپس به مراکز و مقامات حزبی و دولتی به منظور کسب اکثریت به طرفداری کودتای سیاه جابجا شدند و زمینه برای فروپاشی وطن و تسلیمی آن به تروریستان "جهادی" آماده گردید. اکنون به مندرجات تراژیدی پروسۀ هلاکت بار و تسلسل تاریخی آن مرور نموده، تا در روشنی مدارک، قضاوت علمی و دقیق روشن گردد!:
- اعلام تزیسهای ده گانه رفیق ببرک کارمل ۱۳ نوامبر ۱۹۸۵ مصوبه شورای انقلابی، به حیث طرح علمی، واقعبینانه و سنجیده شده- توافق و مصالحه- و شیوۀ درست برخورد با نیرو های مخالف، از موضع قاطعیت، و در نظر گرفتن منافع علیای ملی، حراست استقلال و تفاهم بر اساس سلسله ای از تعهدات.
- برگزاری پلینوم ننگین هجدهم ۶ می ۱۹۸۶ و برکناری رهبر برجسته و شایسته رفیق ببرک کارمل، و پیروان خط مشی اصولی ح.د.خ.ا.
- اعلام مشی "مصالحه ملی" ۱۶ جنوری ۱۹۸۷ توسط داکتر نجیب الله، و گذشت یکجانبه، و اعلان آتش بس، در برابر موضعگیری تجاوزکارانه، آدم کشان حرفوی، و خط بطلان بر تیزیس های ده گانه رفیق ببرک کارمل کشیده، و اوضاع کشور به نفع مخالفان دهشت افکن چرخانیده شد!
- ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۷، داکتر نجیب الله به حیث رئیس شورای انقلابی و قدرت رسمی را بدست خود گرفت.
- برگزاری کنفرانس حزبی، و تصویب تعدیلات در برنامه عمل و گشایش راه برای اجراات آینده. ۲۰ اکتوبر ۱۹۸۷
- تعدیلات و تغییرات در ارګانهای قدرت دولتی، داکتر نجیب الله به حیث رئیس جمهور تصویب گردید.
- تصویب قانون اساس جدید ۳۰ نوامبر ۱۹۸۷ توسط لویه جرګه به ریاست داکتر نجیب الله به سمت گیری تحکیم قدرت به نفع خود!
- امضای سازشات ژنو ۱۴ اپریل ۱۹۸۸- که به نفع یکجانبه جبهه امپریالیستی به ویژه آمریکا و متحدان آن، واقع شد. و به تاریخ ۱۵ فبروری ۱۹۸۹ نافذ گردید، و بازگشت باقیمانده قطعات محدود نظامی- شوروی، به اکمال رسید. در حالیکه کمک های نظامی و دهشت افگنی جبهه امپریالیستی به نیرو های تروریستی افزایش و ارتقا یافت.
- تعدیلات دیگر در قانون اساسی ۱۹۸۸ توسط لویه جرگه به تاریخ ۲۰ جون ۱۹۸۹ و تهی ساختن آن از ماهیت سازنده ترقیخواهانه!
- تدویر دومین کنگره ح.د.خ.ا. و تغییر نام حزب به "وطن" (۶ سرطان ۱۳۶۹) جون ۱۹۹۰، و تعدیلات کلی در برنامه و اساسنامه حزب، و حزب دموکراتیک خلق افغانستان به یک سازمان لیبرال بورژوازی و دور از منافع واقعبینانه مردم، و مبارزه طبقاتی زحمتکشان افغانستان مبدل ساخته شد! و زمینه از هر سو برای فروپاشی و سقوط رژیم دموکراتیک فراهم و آماده گردید!
- ۱۹ اپریل ۱۹۹۱ طرح پلان پنج فقره ای صلح سازمان ملل متحد. البته درین پروسه نقش تخریبکارانه و دسیسه سازی نماینده گان سازمان ملل متحد را نباید از نظر دور انداخت.
- استعفای داکتر نجیب الله از ریاست جمهوری ۱۸ مارچ ۱۹۹۲ دور از هرگونه موضع مقاومت، قاطعیت و پایداری در اجرای مسئولیت ها و پیشبرد وظایف.
- پناهنده گی داکتر نجیب الله در سازمان ملل متحد- کابل ۱۶ اپریل ۱۹۹۲
- امضای موافقتنامه پشاور، توسط تنظیم های تروریستی "جهادی" برای تشکیل "حکومت" مترقیه در افغانستان ۲۴ اپریل ۱۹۹۲، زیرا از رسیدن به قدرت اطمینان کامل را بدست آوردند.
- ۲۸ اپریل ۱۹۹۲، قدرت به آدم کشان حرفوی "مجاهدین".
پروسۀ تراژیدی در اینجا، با سرنگونی دولت مترقی و پایمال شدن دستاورد های قیام اپریل و فروپاشی، خاتمه نمییابد، بلکه درگیری جنگهای داخلی بین تروریستان برای انحصار قدرت، شرایط مساعدی برای امپریالیزم جهانی به ویژه آمریکا بوجود آمد که نیرو های سیاه تری را بنام "طالبان" و "القاعده" اسامه بن لادن بر اریکه قدرت برساند، و بعداً به بهانه جنگ علیه تروریزم بیش از چهل کشور غربی و ناتو به رهبری ایالات متحده آمریکا افغانستان و خلق های رنجدیده را به اسارت خود درآورده، اشغال کردند!
قبل از تدویر پلینوم نامشروع هجدهم و بعد از بازگشت کامل قطعات محدود نظامی شوروی، چندین مراتبه، اوضاع امنیتی و سیاسی افغانستان بررسی گردید. و چنین نتیجه گیری روشن و واضح بدست آمد که افغانستان با نیروی و وسایل نظامی و استخباراتی دست داشته خود، میتواند مدت ده سال دیگر و بیشتری را سربلند و با افتخار از خود دفاع نموده، زندگی سرزمین خویش را حراست و نگهداری نماید، و دشمنان را از پا درآورد، و تار و مار کند!
درینجا پائین ترین ارقام احصائیوی را از حالت نظامی به اطلاع خوانندگان رسانیده و به اساس آن میتوانند بیشتر از موضعگیری های جبون و گریز از واقعیت ها به آگاهی اضافه تری دست یابند.
· نیروهای مسلح جمهوری افغانستان سال ۱۹۸۹:
- پرسونل ۳۲۹۰۰۰ نفر مسلح.
o در اردو: ۱۶۵۰۰۰ نفر.
o وزارت داخله ۹۷۰۰۰ نفر.
o امنیت دولتی ۵۷۰۰۰ نفر.
- علاوتاْ تقریباْ دوصد هزار: سپاهی انقلاب، و ګروههای دفاع خودی وجود داشته که جمعاً بیش از ۵۵ هزار نفر مسلح میرسید.
- تانک: ۱۵۶۸، نیروی هوائی: ۱۲۶ طیاره جنگی و ۱۴ هیلیکوپتر.
- نفربر زرهی: ۸۲۸، توپ و خمپاره انداز: ۴۸۸۰.
· در سال ۱۹۸۹ تقریباً معادل با ۴ ملیارد روبل تجهیزات تحویل داده شده است.
· (همه روزه: ۱۰،۹ ملیون روبل با نظرداشت تسلیحات و تجهیزات نظامی که از سپاه چهلم به اردوی افغانستان واگذار گردیده بود): از آن جمله دستگاه های پرتاب راکت های ریاکتیف۳۰۰، "اسکاد" ۱۴ دستگاه.
- دستگاه های پرتاب راکت های ریاکتیف "لونا-م" ۱۵ دستگاه.
- تانک ۷۶۷ دستگاه، نفربری زرهی ۴۹۱دستگاه.
- خودرو زرهی ۱۳۳۸دستگاه، راکت انداز ریاکتیف ۱۱۶دستگاه.
- توپ و خمپاره انداز ۱۲۱۲دستگاه، نارنجک انداز ۳۸۰۴ قبضه.
- آتشبار ۵۶۸۰ قبضه، مدافعه هوائی نوع "استریلا-۱۵" ۱۶ قبضه.
- توپ های مدافعه هوائی ۷۰۰ قبضه،.
- طیاره ۷۶ فروند، هلیکوپتر ۳۶ فروند.
- مهمات توپخانه و مین ۴۸۹۷۰۰۰ عدد.
- بمب های هوائی ۱۱۲۰۰۰ عدد.
- در سال ۱۹۹۰ تحویل جنگ افزار به میزان ۱،۸ ملیارد روبل به افغانستان داده شد.
· فرمانده شوروی پیش از بازگشت ذخایر سه ماهه را برای نیروهای اردوی افغانستان انبار نمود:
- ۱۳۲۶۹ تن مهمات توپخانه.
- ۳۵۷۰ تن مهمات هوائی.
- ۲۴۳۲۰ تن مواد سوخت.
- ۲۷۰۷۴ تن خوار بار مختلف.
· افزون بر آن از آنچه که در جزوتام های سپاه چهلم هنگام بازگشت به شوروی به جا مانده بود، داده شد:
- ۱۵۰۰۰ تن مهمات، ۳۰۰۰ تن خواربار مختلف، ۳۷۵۰۰ تن مواد سوخت.
· و بخشی از جنګ افزار های دیګر به اردوی دولت افغانستان سپرده شد:
- ۹۹۰ دستگاه عدوات زرهی.
- ۳۰۰۰ ماشین محاربوی.
- ۱۴۲ دستگاه توپ.
- ۸۲ هاوان.
- ۴۳ دستگاه توپخانه.
- ۲۳۱ قبضه وسایل مدافعه هوائی.
- ۱۴۴۴۳ قبضه تیربار و ۱۷۰۴ قبضه نارنجک انداز.
باید این تراژیدی و غیره . . . آشکار و برملا گردد. برای نسل پیکار جویان آینده، باید همه مسایل روند زندگی سیاسی، نظامی و فعالیت ها روشن و همه چیز درست فهما باشد! تاریخ مبارزه خلق های افغانستان نباید سردرگم، معما، مغشوش، منحرف، وارونه و گمراه کننده باقی بماند. نسل آینده باید با دقت از تجارب و خبره های تاریخی پدران و نیاکان خویش آموزش سالم را فرا گیرند. حقایق و واقعیت ها همانگونه که صورت گرفته است، برایشان به میراث گذاشته شوند!
بسیاری از وسایل اطلاعات و رسانه های گروهی مطبوعاتی و اینترنتی صحنه های شرم آور و گسترده ای از فروپاشی، و دوره تسلیمی وطن به تروریستان حرفوی که توسط یک عده افراد بلند پایه حزبی و دولتی با قیافه های رسمی، نام، نشان و رتبه های نظامی، مقامات و "افتخارات تعلیق یافته در سینه های شان، صورت گرفته است، در مناسبت های مختلف منتشر ساخته اند.
با مطالعه مندرجات این تراژیدی دردناک ضد ملی را آیا میتوان دستهای پاک را به سوی دستهای آلوده به خون مردم افغانستان دراز کرد، استقلال- تمامیت ارضی، پیشرفت و انکشاف وطن، وحدت و یکپارچگی ملیت ها را نادیده گرفت؟! و در برابر حقوق ملی و نیازمندیهای زحمتکشان، و آینده سرنوشت افغانستان، سکوت اختیار کرد؟!
حوادث را نباید وارونه جلوه داد!
راه حقانیت روشن است و نباید در راه خیانت و تاریکی گام گذاشت!
رهبری «اصالت»
۲ اکتوبر ۲۰۱۴
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat