عـبدالوکیل کــوچــیروشنگری
نکوهش مکن رزم روشنگری را برون کن زسربا خود محوری را
بکار وطن تکروی نیست لازم نگهد ار تعظیم همسنگری را
که ملت گرفتارآشوب جنگ است کسی بر نتا بد غم سر وری را
خوشا رزم و پیکار در راه مردم که روشن کندچشم نیک اختری را
خجسته بود یاد آن مکتب ودرس که آ موز شم داد رو شنگری را
گرامی بداریم یاد ی بزرگان نیا بد وطن باز ، آن رهبری را
درخت تو گر بار وحدت بگیرد بد ست آوری فتح سر تاسری را
دوصد مردکارابه ازصد هزاران که دانش بود قوت لشکری را
عمل گر نبا شد یکی با رسانش نخواهد وطن خدمت سر سری را
نفاق زبانی ، گناه بزرگ است که سازد تبه وحدت کشوری را
من آنم که درپای دشمن نریزم نه پشتو ونی ازبکی نی دری را
که لفظ زبان نیست معیارخدمت مکن خوار تو رسم روشنگری را
کسانی که رنج وطن را ندیدست چه میداند قدر ی و طنپروری را
به پا خیز با خنجری علم ودانش شکن این طلسمات جادوگری را
به کار آییُ قهرمانان چو کاوه قوی دار با زوی آهنگری را
نماند کسی دور از حکم تاریخ سپارم بتاریخ این داوری را
عبدالو کیل کوچی
Tue, 17 Nov 2015 20:21:43
توجه:
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat