دوشنبه، ۱۲ جنوری ۲۰۱۴
جمال عبدالناصر نورزاد
عبدالناصر نورزاد
استاد دانشکده ادبیات دانشگاه کابل
از دیر باز بحث های روی جایگزینی روسیه در افغانستان به جای امریکا مطرح است.صاحبنظران به این نکته اتفاق نظر دارند که روسیه در تلاش است تا نقش خود در افغانستان را بارز تر بسازد. جنگ امریکا و متحدان غربی اش زیر نام مبارزه بر ضد تروریزم و افراط گرایی در افغانستان در منطقۀ که بطور طبیعی حوزه نفوذی پیمان شانگهای محسوب می شود رقابت های منطقوی را میان غرب - امریکا و پیمان شانگهای (چین روسیه و هند) قدرت های بر تر آسیایی شدت بخشیده است.
در گذشته هم این قدرت ها انتقاداتی روی نحوه مبارزه با تروریزم را بر امریکا و متحدان غربی اش وارد ساخته بودند ولی رویهمرفته در تحولات جاری افغانستان نقش گسترده تر از ا مریکا را نداشته اند. اگر چه در این اواخر هند منحیث یکی از اعضای عمده پیمان شانگهای تا حدودی با سیاست های امریکا در افغانستان همسویی نشان داده است ولی این همسویی تا حدی نبوده تا سیاست های امریکا در افغانستان و در کل منطقه به مسیر مطلوب سوق گردد. درعوض موجودیت امریکا زیر زنخ این پیمان نگرانی های را از ناحیه حضور درازمدت عساکر غربی در افغانستان و ایجاد پایگاه های نظامی امریکا، برای کشور های همجوار افغانستان و اعضای عمده پیمان شانگهای بوجود آورده است.
از زمان اعلام خروج نیروهای ناتو از افغانستان و سپردن مسولیت جنگ برشانۀ سربازان افغان، هر سه کشور چین، روسیه و هند از عواقب نا گوار خروج این عساکر و متشنج شدن اوضاع در افغانستان نگران بوده اند. این نگرانی دو رخ دارد اول با خروج نیروهای خارجی از افغانستان هراس افگنان قوت بیشتر گرفته و برعلاوه نا امن ساختن افغانستان منحیث همسایه نزدیک دو کشور چین و روسیه، در قدم بعدی امنیت آسیای میانه و ایالات جنوبی چین مانند سنکیانگ و ترکستان شرقی را تهدیده کرده و در رخ دوم منافع هر دو اقتصاد بزرگ آسیا که در این منطقه سرمایه گذاری های هنگفتی کرده را به خطر مواجه می سازد. از این رو هر دوکشور با وجود چالش های عدیده ای امنیتی در منطقه بخصوص افغانستان حاضر اند تا با سرمایه گذاری بیشتر، نقش پررنگ تری را در این کشور بازی نمایند.
سفر رییس جمهور افغانستان به چین و امضای چندین موافقتنامه با این کشور عمق علاقمندی این کشور را برای بازی کردن نقش فعال تر در اوضاع جاری نشان میدهد. ازسوی دیگر ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه (۱۵ عقرب) در سخنانی در نشست اعضای مجمع پارلمانی سازمان پیمان امنیت جمعی " CSTO " که نماینده دولت کابل نیز در آن حضور داشت گفته بود: ملت افغانستان می تواند در صورت پیچیده شدن اوضاع کشورشان پس از خروج نیروهای ایتلاف به رهبری ناتو، روی حمایت مسکو حساب ویژه ای باز کند این بدان معنی است که روسیه همگام با چین و هند برای مهار تهدید های امنیتی و برای جلوگیری از خطرات ناشی از خروج نیروهای ناتو از افغانستان دست به چنین پیشنهادی زده است.
شاید حضور روسیه در افغانستان شکل نظامی نداشته باشد ولی پیشنهاد روسیه مبنی بر حساب کردن دولت جدید افغانستان که شدیدا تحت حمایه واشنگتن و در کل پیمان ناتو است عمق استراتیژیک روسیه ودر کل پیمان شانگها ی را نشان میدهد و از شدت رقابت ها میان دو قطب رقیب ( ناتو و شانگهای) پرده برداشته ووخامت اوضاع را به نمایش می گذارد.
پوتین با اشاره به خروج نیروهای ناتو تا پایان سال ۲۰۱۴ افزوده بود: "ما متوجه هستیم که با خروج نیروهای چند ملیتی از افغانستان، چالش ها در این کشور بروز خواهد کرد". وی در ادامه برای تحکیم ثبات و صلح در افغانستان ابراز امیدواری کرده ولی تحقق این کار را یک امر دشوار و زمانیگر خواند.
پوتین در ادامه بر لزوم همکاری های کشور های منطقه دربحران افغانستان و هم دادن نقش بیشتر برای قدرت های منطقوی منجمله چین و روسیه از اعضای قدرتمند پیمان شانگهای تاکیده کرده و گفته است"در صورت لزوم آمادگی داریم به دوستان افغانی خود برای اطمینان از برقراری ثبات در کشورشان کمک کنیم و در نتیجه شاهد چشم اندازهای مثبت توسعه باشیم".
وی از دولت جدید افغانستان در صورت تمایل دعوت کرد تا از تجارب سازمان پیمان امنیت جمعی در زمینه های مبارزه مشترک با تروریزم و افراطی گری و مواد مخدر استفاده نموده ودر یک چارچوب مشترک مبارزه با عوامل که کل منطقه را تهدید میکند کار نمایند.
اما دلیل این تمایل مسکو برای حضور فعال در افغانستان چیست و آیا مسکو و متحدانش میتوانند نقش بدیل ناتو و امریکا را درافغانستان بازی کنند؟ پاسخ روشن است روس ها از ابتدای شکل گیری تحولات در افغانستان پس از یازده هم سپتمبر و حضور امریکا و قدرت های غربی در افغانستان راضی به نظر نمیرسیدند ولی موجودیت تهدید های تروریزم و افراط گرایی و خطر گسترش آن به مرز های جنوبی روسیه و به همین سان چین هردو کشور متحد را وادار به قبول این امر نموده و حداقل برای زمان کنونی خود را با این حضور موافق نشان داده اند.
روسیه با سیاست های پیشگیرانه خود در اروپای شرقی بر ضد غرب و اخیرا مسئله اوکراین نشان داده است که در حوزه سنتی نفوذخودخواستار داشتن نقش پر رنگ است و هیچگونه تعلل در این امر را نمی پذیرد. واکنش های روسیه در برابر بحران سوریه و اوکراین، مسئله اتومی ایران و بحران افغانستان (خروج نیروهای ناتو و واگذاری مسولیت جنگ به دولت افغانستان)، نقش فعال روسیه را در تحولات جهانی نشان میدهد و روشن می سازد که روسیه دیگر نمی خواهد نقش منفعل را حد اقل در منطقه بازی بازی کند.
روس های در طول سیزده سال بار ها از نا کامی سیاست های غرب بخصوص امریکا در امر مبارزه با تروریزم و محو مواد مخدر که هر دو کشور را تهدید میکند انتقاد کرده و این مبارزه غرب را در افغانستان با وجود هزینه سازی هنگفت پولی نا کارا و غیر موثر دانسته اند.
روس ها با درک نگرانی از هر دو احتمال حضور و یا عدم حضور نیروهای خارجی در افغانستان خواستار الترناتیف دیگر نظامی در افغانستان هستند و آن حضور کشور های منطقه برای مهار چالش ها ی موجودمیباشد . به همین منظور بار ها از پر کردن خلاهای ناشی از خروج نیروهای ناتو از افغانستان تمایل نشان داده و خاطر نشان کرده اند که در صورت مشخص شدن فهرست تقاضا های دولت افغانستان برای فراهم آوری تسلیحات نظامی و جنگ افزار های ساخت روسیه، حاضر به دادن این تسلیحات هستند. خواستی که همواره بدلیل حضور و نفوذ امریکاییان در افغانستان بی پاسخ مانده است.
روس های به نیکی میدانند که در صورت حضور پر رنگ در افغانستان نه به لحاظ نظامی "زیرا نقش جنگی ناتو درافغانستان تقریبا روبه اختتام است " میتوانند از گسترش افراط گرایی و افزایش قاچاق مواد مخدر به کشور های آسیای میانه که دیوار جنوبی امنیتی روسیه است جلوگیری کنند. این حضور شاید مانند حضور امریکا و ناتو چالش زا نباشد زیرا بدون پرداخت هزینه هنگفت نبرد تحقق می پذیرد و بر نقش سیاسی و کمکی اکتفا می شود. ولی آیا روسیه خواهد توانست تا بدیل خوبی برای افغانستان به عوض ناتو باشد؟ سوال های زیادی مطرح می شوند از قبیل اینکه آیا با حضور و موجودیت پایگاه های نظامی امریکا در افغانستان روسیه در اجرای نقشش موفق خواهد بود؟ آیا کشور های دیگر و بخصوص متحدان روسیه مانند ایرانٰ چین و هند برای دادن نقش اول به روسیه راضی خواهند بود؟ زیرا درست است که کشور های اخیر الذکر در حال حاضر با هم بر سر موضوع افغانستان اتفاق نظر دارند و متحدانه با هم کار میکنند ولی در صورت مطرح شدن نقش اول در تحولات منطقه ی مهمی مانند افغانستان هرکدام منافع خود را دنبال میکنند وباز روند بگونه پیش خواهد رفت که در حال حاضر پیش میرود.
حال دولت جدید افغانستان باید از حساسیت موضوع استفاده کرده و برای بهره گیری از رقابت های موجود میان قدرت های بزرگ منطقه با غرب، استفاده بهینه را نموده و در جهت جلب هرچه بیشتر کمک های این قدرت ها بکوشد و برای رشد انکشاف و تسلیح هر چه بیشتر نیروهای امنیتی کشور تلاش نماید.
دولت افغانستان باید برای جلب کمک های روسیه که در حال حاضر بیش از پنجاه کشور جهان بشمول کشور های قدرت مند از لحاظ نظامی از تسلیحات آن استفاده میکنند بکوشد و بگونه با اتخاذ سیاست دیپلماسی فعال و بیطرف قناعت خاطر هردو جانب قضیه را فراهم سازد. بدون شک با اقناع روسیه منحیث قدرت بر نفوذ منطقوی و ارسال تسلیحات روسی برای نیروهای امنیتی افغان امکان پیشترفت نیروهای افغان در امر مهار تهدید تروریستی و تحکیم صلح و ثبات در کشور امکان پذیر خواهد شد.
(«اصالت» در قبال مطالب منتشره در دیدگاه ها هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به آزادي بیان و دموکراسي نميخواهد سانسور نمايد و دست رد به سينه نويسنده گان بزند)