پیام ا. پولاد به مناسبت نخستین سالگرد «اصالت»
«اصالت» میرود که پا به سال دوم بگذارد.
هرگامی که در راه روشن سازی ذهن برداشته میشود باید خیر مقدم گفته شود.
آری روشن گری وظیفه انسانی است. این سرحدات ممنوعه بکن یا نکن ویا کرد یا نکرد زاده ذهن نارسا ست. و این روشنگری است که این سرحد را میشکند و راه انسان و انسانیت را به انسان نشان میدهد. روشنگری است که قضاوت را در ذهن انسان باز و قدرت تمیز را بیدار می سازد.
روشن گری ها آن وظیفه عالی و بالا ست که تا امروز انسان مدیون آنست. تکامل و رسیدن انسان به این مراتب علمی و وشناخت عالم وجود مرهون همین اصل است، اصل روشنگری. بنا بران این اصل است که موقف روشنگران را در رده های مقامی خود تعین میدارد.
هر روشنگری ای کمک کننده دانش انسان و رهنمود راه اوست. روشنگری وسیله ئی است که انسان میتواند به کمک آن هم بالا رود هم پائین و به مرحلة برسد که تصوروفهم امروزی ما ازان عاجز است. وقتی انسان میتواند موقف خود را در یابد که به پائین و بالا آگاهی داشته باشد. اگر ما همیشه در روز قرار داشته باشیم دیگر مفهوم روز از ذهن ما دور شده و آنرا عادی و روند همیشکی و بی تغیر میدانیـم این تاریکی است که میتوان به مقایسه آن روشنی را دریافت. این تضاد ها است که تکامل را سبب میشود. شناخت این تضاد ها و سمت دادن این تضاد ها را روشنگری و روشنگران سبب اند. پس هر رسیدن به حقایق و یا علمی تر نزدیک شدن به حقایق همان زحمات ، عمل کردها، روش ها، تجربه ها و رهنمائیهای روشنگران است که انسان را بدین سرحد علمی رهنمون شده است.
روشنگران برای جامعه انسانی بسیار زیاد بوده اند، اما افسوس که درک کردن واقعی هر کدامی برای انسان های عادی کاری بوده است بس دشوار، و چه بسا که این روشنگرها با بسیار عمل های کودکانه و نا بخردانه به نیستیی برده شده اند. یا اینکه روشنگری های اوشان بعوض حرکت بسوی توقف سوق داده شده است.
روشنگران هم یکسان و یکنواخت دید خود را به جامعه انسانی عرضه نکرده اند. آنها در قالب های گوناگون رهنمود ها داده اند. همانطوریکه قبلا" گفته آمدم روشنگری وسیلة است که توسط آن انسان میتواند بالا و پائین رود و از هردو بیا موزد. اگر هردو را نیاموزد مفهوم آموزش به نیستی میرود و بته آزمایش به فراموشی گذاشته میشود. این زمان است که ما مرک عالم وجود را تصور باید بکنیم نه حرکت آنرا. به همین لحاظ روشنگران هم در مقطع زمانی خود گام نهنده قدمی به پیش است. کهنگی امر طبیعی تکامل است. بنابران از کهنگی آموختن خود روشنگری است و به روشنگر آن مقطع زمانی حرمت گذاشتن کار انسانی. ما هر کسیکه هستیم باید روشنگری روشنگران زمان را از دید و ترازوی عقل باید به سنجش بنشینیم نه به مقایسه زمان خود. روشنگران هم تاریک به ما گذاشته اند و هم روشن، از تضاد این هردوروش ما هستیم که روشنگری کاملتر آنرا به انسان عرضه میکنیم. چسپیدن به یکی ازین واقعیت ها ما را ازتکامل باز میدارد.
روشنگران و اعمال آنها را هیچگاهی به معیار حرکت توده هائی که ساده و بی خبراند نباید سنجید. درحالیکه همین حالا جهان ما غرق در وحشت است. کار روشنگران به مسیر خود بدون توقف به پیش میرود. پس اگر ما میخواهیم رسالتی داشته باشیم همانا روشن ساختن ذهن بشر است تا کار روشنگران را دریابند نه اینکه درجادوی تفاله های تاریخ بند افتند وراه خدمت به انسان را با کلمات چرب ونرم شان بنام سیاست رها کنند. اینجاست که میتوان روشنگران بینهایت پیشگام عصر خود را دریابیم. اگر ما روشنگری را با زمان و مکان وفق ندهیم خلاف امر تکامل عمل نموده و ما همان ترمزگران روشنگری هستیم که در تاریخ نمونه های زیادی ازان را تاریخ شاهد است. همین امروز ترمز گران روشنگری بیشتر از فعالان آن در خزش اند.
ریخت این روند و درک این پروسه کاریست بس مغلق. در لابلای این همه کشمکش ها روشنگرانی در مجموعه ای بنام «اصالت» سر بند کرده اند و یکسال تمام از گرم و سرد، بالا وپائین، سیا و سپید ان بهره جسته اند. جامعه انسانی و خاصتاً جامعه افغانی امیدی دارند تا این وظیفه سترگ را مطابق به اصل آن یعنی همان مکتب روشنگری تاریخی بسوی وسعت و تکامل جهشی ئی ببرند که آن جوامع به آن منتظر اند.
به امید پیروزی های بیشتر سایت «اصالت» بسوی روشن ساختن اذهان مردم عقب نگه داشته شدۀ ما.
ا. پولاد