)دوشی چی)

سرگذشت روزنامه‌‌ و روزنامه نگاری

 

 

قسمت اول

 دوشنبه، ۲۴ دسمبر ۲۰۰۷

 

در دور ترین نقاط جهان، در جاده ها و خیابانهای شهرهای بزرگ، در كوچههای باریك، در رستورانتها، در قایقها و كشتیها، در بسها و متروها، در منزلها و پیاده گردیها در خوشی ها و غصه ها در ایستگاه های شهری و انتظارگاه ها . . . آنها لولهشده دست به دست میشوند و گاه حكم پوشش را دارند كه به كار شبهای سرد در پاركها میخورند. رسانهای كه قرار بود دنیا را تغییر دهد، نخستین پرتو خود را در یكی از روزهای سال ۱۶۰۵ در استراسبورگ آشكار ساخت (یك جمهوری آزاد در قرن شانزدهم (. البته یوهان كارولس (Johann carolus) چاپكار نمی دانست روزنامه چنین كاركردی خواهد یافت. او روزنامه رلیشن  (Relation)را به چاپ رساند. رلیشن یك واژه لاتین است كه از relatio به معنی گزارش دادن مشتق میشود و او به همین دلیل این نام را برای روزنامهاش برگزیده بود. او چهار فرمان رسانههای مدرن را جاری ساخت. نخست آنكه رلیشن نخستین روزنامه موضوعی بود و طیفی از موضوعات را پوشش میداد و بنا بر این جهانی بود، دوم آنكه متمركز بر عامه مردم بود و بنابر این آگهی داشت و بالاخره تعیینكنندهترین فاكتوری كه رلیشن را به اولین روزنامه مدرن تبدیل ساخت، تداوم آن در انتشار بود.

رلیشن، نخستین روزنامه هفتگی

رلیشن نخستین روزنامهای بود كه به صورت هفتگی و به مدت هفتاد سال به زندگی خود ادامه داد. اما به هر حال، رلیشن از بسیاری جهات شبیه روزنامههای امروزی نبود. در آن دوران پستچیها نقش تعیینكنندهای در گردآوری اخبار داشتند، چرا كه آنها بودند كه خبرها را از دلیجانها یا پیكهای سواره میگرفتند و از آنجایی كه در آن دوران خبرها به مفهوم اخص كلمه چندان زیاد نبودند، هر چیزی كه میرسید به دست چاپ سپرده میشد، بیآنكه حتی ویرایش شود. مقالات بهطور عمده با حروف سربی چیده میشدند و با ماشینهایی كه از چوب ساخته شده بودند، به چاپ میرسیدند. چند سال طول كشید تا روزنامهها در سایر كشورها هم پدیدار شوند.

نخستین روزنامه فرانسه

نخستین روزنامه فرانسه تحت عنوان گزت (Gazetteدر سال ۱۶۳۱ منتشر شد.

نخستین روزنامه انگلیس

روزنامه دیگری با همین نام در سال ۱۶۶۵ در انگلیس منتشر شد كه در آغاز آكسفورد گزت Oxford Gazette  خوانده میشد. آكسفورد گزت در آكسفورد یعنی در جایی كه دربار انگلیس از ترس طاعون در آنجا مستقر شده بود، منتشر میشد. اما وقتی دربار پس از یك سال به پایتخت بازگشت، این روزنامه نیز نام خود را به لندن گزت تغییر داد.

نخستین روزنامه سوئدن
در سوئد ن نخستین روزنامه با نام Post-och inrikes Tidningar در سال ۱۶۴۵ انتشار یافت. این روزنامه سوئدنی قدیمیترین روزنامهای است كه هنوز تا امروز و ظاهراً بدون وقفه به انتشار خود ادامه داده است.

نخستین روزنامه آمریكا

پنجاه سال بعد پای روزنامه به آمریكا باز شد. روزنامه پابلیك اكرنسز Public Occurrences در سال ۱۶۹۰ در بوستون انتشار یافت. بدبختانه این روزنامه تنها یك شماره انتشار یافت و به سرعت توقیف شد و به همین دلیل است كه تاریخ آغاز انتشار روزنامههای مدرن آمریكا را سال ۱۷۳۴ میدانند، یعنی زمانی كه ژورنال هفتگی نیویارك New York Weekly Journal منتشر شد.

نخستین روزنامه كانادا

هجده سال دیگر هم گذ ت تا اینكه كاناداییها در سال ۱۷۵۲ به نخستین روزنامه خود یعنی هالیفكس گزت Halifax Gazette رسیدند.

نخستین روزنامه استرالیا

اما نخستین روزنامهها در بخش شرقی جهان در قرن نوزدهم با عنوان سیدنی گزت و نیوساوت ادورتایزر در سال ۱۸۰۳ در استرالیا منتشر شدند، یعنی درست پانزده سال پس از تشكیل تبعیدگاههای جزایی در این سرزمین.

نخستین روزنامه هند

اما روزنامه بمبئی ساماچار (Bombay samachar) از سال ۱۸۲۲ در هند منتشر شد. این روزنامه به دو زبان انگلیسی و گجراتی كه زبان شمال غربی هند است، منتشر میشود.

نخستین روزنامه جاپان

جاپانیها هم نخستین روزنامه خود را با نام نیچی- نیچی Nichi-Nichi در سال ۱۸۷۲ منتشر ساختند.

تولد روزنامه به مفهوم امروزین آن

اما انتشار روزنامه و به عبارت بهتر تولد روزنامه به مفهوم امروزین آن در سال ۱۶۵۰ در لایپزیگ آلمان و با انتشار اینكومند زایتونگن  Einkommende Zeitungen  صورت گرفت. اینكومند زایتونگن ۶ روز در هفته منتشر میشد، چهار صفحه داشت و ابعاد آن حدود ۵/۳۱ در ۱۷ سانتیمتر بود. اگرچه انتشار روزنامه‌‌ها در آغاز از نظر تعداد چشمگیر نبود، اما آلمانی‌‌زبانها به حدی كه بخواهند بخوانند، روزنامه در اختیار داشتند. در پایان قرن هفدهم حدود هفتاد روزنامه آلمانی زبان در آلمان منتشر میشد كه كمی بیشتر از تمام روزنامههای منتشره در بقیه اروپا در آن دوران بود. این روزنامهها كه تیراژهایی در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نسخته داشتند، توسط ۲۰۰ هزار تا ۲۵۰ هزار نفر خوانده میشدند. از آنجا كه همه مردم قدرت خرید روزنامه نداشتند، روزنامهخوانی در آن دوره یك تجربه مشترك بود و علاوه بر این، یك سوم جمعیت قادر به خواندن و نوشتن بودند. آنانكه روزنامه میخریدند در كافهها، خانهها و قرائتخانههاreading rooms  برای دیگران روزنامه میخواندند و درباره آخرین خبرها و تحولات با هم بحث میكردند. پروفسورها و معلمها هم از گزارشهای روزنامهها برای دروس و سخنرانیهای خود استفاده میكردند.

ارتقای سطح سواد و آموزش منجر به استقبال بیشتر از روزنامهها شد و مردم برای هزینه كردن در مورد رسانهای كه عطش آنها را نسبت به اطلاعات فرو مینشاند، رغبت و تمایل بیشتری از خود نشان دادند. حدود سال ۱۸۰۰ بود كه Hamburger Unpartheyische Correspondent برای خود ۵۱ هزار مشتری دست و پا كرد. چهارهزار نسخه از این روزنامه هامبورگی كه برای اروپاییها به یك منبع معتبر خبری تبدیل شده بود، به كشورهای ماورای بحار ارسال میشد و این روزنامه توانست نخستین روزنامهنگارانی را كه فقط از طریق روزنامهنویسی امرار معاش میكردند، گرد خود جمع كند.

چاپ به مثابه بالهای روزنامه

فرا رسیدن قرن نوزدهم نشان داد هیچ چیز یارای ممانعت از غلبه و پیشروی روزنامهها را ندارد. بروز روشهای صنعتی كاغذسازی در میانه قرن نوزدهم و تركیب مطالب محتوایی با آگهیها باعث شد تا در عرصه روزنامهها سنگپایه تازهای از جنبه هزینهها بنیان نهاده شود. قیمت روزنامهها به شدت پایین آمد و به این ترتیب هر كسی قادر به خرید روزنامه شد. پیشرفت در عرصه تكنولوژیهای چاپی هم به روزنامهها بال و پر داد تا به رسانهای جمعی تبدیل شوند.

تایمز لندن و نخستین ماشین با دو سیلندر

فردریك كونیگ  (Friedrich Koenig) مخترع در سال ۱۸۱۴ نخستین ماشین با دو سیلندر چاپ را كه با نیروی بخار كار میكرد، اختراع كرد و آن را در اختیار تایمز لندن قرار داد. این ماشین میتوانست ۱۱۰۰ ورق در ساعت چاپ كند و به این ترتیب بود كه در بحث ۲۸ نوامبر ۱۸۱۴ چهار هزار نسخه از تایمز لندن را در چند ساعت چاپ كرد و به این صورت بود كه عبارت ماشینهای چاپ اتوماتیك سیلندری متولد شد. خبرهای شكست و نابودی ارتش ناپلئون در ژوئن ۱۸۱۵ در واترلو توسط همین ماشینهای چاپ سیلندری چاپ شد و در سال ۱۸۴۵ بود كه شركت ماشینن فابریك اگسبرگ تاسیس شد و تا سال ۱۸۷۲ توانست ۷۵۰ ماشین چاپ اتوماتیك سیلندری را در آلمان و خارج از آلمان به فروش برساند.

نخستین ماشین چاپ سیلندری برای روزنامه

اما در همین قرن نوزدهم شاهد یك نوآوری دیگر علاوه بر ماشین چاپهای اتوماتیك سیلندری هم هستیم و این بار هم این تایمز لندن بود كه در استفاده از آن پیشتاز بود. جان والتر سوم John walter III  نخستین ماشین چاپ سیلندری را برای روزنامه ساخت و این اختراع به نام ماشین چاپ والتر معروف شد.

مدتی بعد در نمایشگاه جهانی وین در سال ۱۸۷۳ شركت ماشینن فابریك اگسبرگ، ماشین كوچكتری را عرضه كرد كه بر اساس اصول ماشین والتر كار میكرد، اما كار با آن راحتتر بود و میتوانست ۱۲ هزار ورق در ساعت پشت و رو چاپ كند. رشد سریع در عرصه چاپ روزنامه باعث شد تا ماشینن فابریك اگسبرگ- كه امروز كارخانه پلائن مان رولند است- به فكر ساخت ماشین چاپ بیفتد و به این ترتیب بود كه روتاپلانا در سال ۱۸۹۷ به عنوان یك ماشین رول مطرح شد. اما نخستین ماشین سیلندری برای روزنامه در سال ۱۸۹۹ موجودیت یافت و درسال ۱۹۱۲ بود كه این شركت نخستین ماشین رول افست را بر اساس پتنت پیشتاز افست یعنی كاسپار هرمن  (Caspar Hermann) ساخت. او بعدها هم در ساخت نخستین افست رول كه توسط مان رولند تولید شد، نقش عمدهای ایفا كرد. در حال حاضر بیش از یك سوم روزنامههای جهان با ماشینهای افست مان رولند چاپ میشوند.

۱۸۰۰۰ روزنامه در جهان

در پیشروی پیروزمندانه روزنامهها كه چهار قرن است ادامه دارد، نه تنها روشها و فرایندهای تولید دستخوش تغییر شده، بلكه خود روزنامهها نیز دچار دگرگونیهای اساسی شدهاند. روزنامهها از همان روزهای اولیه كه خبرهایشان را پستچیها میآوردند و بدون ویرایش و كنترل و افزودن تحلیل و تفسیر در استراسبورگ به چاپ میرساندند، به تدریج به سوی تبدیل شدن به رسانههای جمعی حركت كردند تا رسانههایی باشند كه از آزادی مطبوعات در سراسر جهان دفاع میكنند، با تحولات عظیم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در طول قرنها همگام بوده و گاه به این تحولات شكل هم دادهاند.

روزنامه در چهارصدمین سال تولد خود به رسانهای تبدیل شده است كه از جنبه شیوههای عرضه روزنامهنگارانه مطالب بسیار ثروتمند است، بسیار آسان خوانده میشود، از تصاویر و صفحهآرایی مطلوب برخوردار شده و بیش از یك میلیارد نسخه از آن در ۲۰۰ كشور حضور دارد و در زمانی كه این مقاله نوشته میشود، انجمن جهانی روزنامهها ۱۸  (WAN)هزار روزنامه از سراسر جهان را نمایندگی میكند و این در حالی است كه ۶۵۰۰ مورد از آنها هم جزو روزنامههای یومیه هستند.

روزنامه در عصر اطلاعات

روزنامهها اكنون مدتی است كه از سوی رادیو، تلویزیون و اینترنت به چالش كشیده شدهاند. اما با این همه هنوز فرجام تیره و تاری كه برای روزنامهها پیشبینی میشد، رقم نخورده است.
روزنامههای الكترونیك و چاپی اكنون به طرز مسالمتآمیزی با یكدیگر زندگی میكنند و هیچگاه كمیت چاپ به اندازه امروز نبوده است. اما با این همه، بسیاری از روزنامهها و به ویژه در سالهای اخیر در كشورهای صنعتی غرب دچار افت درآمد و از دست دادن خوانندگان خود شدهاند. آگهیها به سوی اینترنت سرازیر شده و نسل شیفته اینترنت هم رو به گسترش است. آیا روزهای پرشكوه روزنامهها رو به پایان است؟

شكوفایی روزنامه در چین و هند

در این نكته تردیدی نیست كه صحنه رسانهای دستخوش تغییر شده است و این تغییرات باز هم ادامه خواهد یافت. در حالی كه مصرف رسانهای از آغاز قرن بیستم از حدود ۱۰ ساعت به ۶۰ ساعت در هفته در سراسر جهان رسیده، دست روزنامهها خالی مانده است. اما هنوز نمیتوان گفت كه چشمانداز فراروی روزنامهها كاملاً تیره است. طبق گزارشی كه انجمن جهانی روزنامهها منتشر ساخته است، درآمد آگهیهای روزنامهها در سال ۲۰۰۳ دو درصد نسبت به سال ۲۰۰۲ افزایش یافته و پیشبینی میشود كه این روند صعودی تا سال ۲۰۰۶ ادامه یابد. انجمن جهانی روزنامهها همچنین گزارش داده كه تیراژ روزنامهها هم در سطح جهانی در همین سال ۲۰۰۳ در مقایسه با سال ۲۰۰۲ حدود 12/0 درصد افت داشته است. اما این افت تیراژ در برخی از كشورهای صنعتی از طریق توسعه بازار جبران شده است. چین با فروش روزانه ۸۵ میلیون نسخه روزنامه صاحب عنوان پرتیراژترین كشور از نظر مصرف روزانه روزنامه است و این در حالی است كه این رقم برای هند- كه در مكان دوم جهانی قرار دارد- ۷۲ میلیون نسخه در روز است.

نگاهی به كشورهای دیگر میتواند پتانسیل روزنامهها را به تصویر بكشد: در سیرالئون فقیرترین كشور جهان كه سطح بیسوادی در آن ۸۵ درصد است، روزنامهها از سال ۱۹۹۷ به بعد مثل سمارق در حال روییدن هستند. این كشور در سال ۱۹۹۷ دارای ۱۲ روزنامه بود و این در حالی است كه اكنون در سال ۲۰۰۵ دارای ۵۰ نشریه است. در افغانستان سطح سواد ۳۰ درصد است، اما در سال ۲۰۰۲  در این كشور حدود ۲۶۵ نشریه منتشر میشد كه ۱۵۰ مورد آن در كابل پایتخت آن توزیع میشد.

در سنگال با كمبود خریدار برای روزنامهها مواجه هستیم و این بسیار طبیعی است، چون قیمت یك روزنامه معادل قیمت یك كیلو برنج است، اما با این همه روزنامهها كماكان در سنگال خوانده میشوند: ۶۰ درصد مردم، روزنامهها را قرض میگیرند.

تولیدكنندگان روزنامهها و مفاهیم تازه روزنامهها در عصر اطلاعات به كدام سو خواهند رفت؟

روزنامهها چهارصد سال است كه در سراسر جهان در حال شكل دادن به افكار عمومی هستند و هنوز جزو شكلهای محبوب و معتبر رسانهای در عرصه اطلاعرسانی به حساب میآیند. حفظ این موقعیت، اصلیترین چالش تولید كنند گان روزنامهها است. بر اساس یافتههای تازهترین پژوهش انجمن جهانی روزنامهها كه در زمینه فرایندهای روزنامهای صورت گرفته است، تیموتی بالدوین (Timothy Baldwin) مدیر این انجمن میگوید: امروزه مدیران روزنامهها بیش از همیشه این تمایل را از خود نشان میدهند تا با اتكا به نوآوریها و استراتژیهای متفاوت به جذب خوانندگان بیشتری بپردازند.

بسیاری از روزنامهها در جهت پاسخ دادن به نیازهای مخاطبان خود به تغییر قطع رو آورده و چاپ تمام رنگی را در د ستوركار خود قرار دادهاند. آنها با نوآوریهای گوناگون درصدد جذب نسل جوان نیز هستند و یكی از این روشها چاپ نسخههای رایگان برای متروها و قطارها است. درآمد تبلیغات در روزنامههای رایگان ظرف یك سال 5/1 درصد افزایش داشته است و ظرف ۵ سال به ۶/۲۲ درصد خواهد رسید. مترو اینترنشنل ناشر سوئدنی نشریه رایگان مترو روزانه ۵/۵ میلیون نسخه از نشریه خود رادر ۱۶ كشور توزیع میكند و به همین خاطر است كه میتوان گفت هنوز روزنامهها در آینده موفق خواهند ماند.

روزنامه بر اساس تقاضا

وقتی انسان در سرزمین مادری خودش نیست، داشتن یك روزنامه آشنا، آرامشبخش است. و شاید به همین دلیل باشد كه مسافران هوتلهای مختلف دنیا از Newspaper Direct  این چنین استقبال میكنند.
این سرویس ۲۰۰ روزنامه از ۳۵ كشور جهان با ۳۰ زبان را در اختیار علاقهمندان به روزنامهها قرار میدهد. ریشه این ایده به كانادا بازمیگردد و توسط یك شركت مستقر در ونكوور از سال ۱۹۹۹ عملیاتی شده است. این شركت كه یك دفتر هم در نیویارك دارد، روزنامهها را از سراسر دنیا به صورت دیجیتالی در اختیار روزنامهخوانان قرار میدهد. هر كه با این شركت قرارداد منعقد كند، امكانات سختافزاری و نرمافزاری بهرهبرداری از چنین سرویسی را دریافت میكند و به این ترتیب به مخاطبان این فرصت را میدهد تا روزنامههای دلخواه خود را از اینترنت دانلود كرده و از آنها پرینت بگیرند. روزنامههایی كه به این ترتیب ظرف چند دقیقه دانلود میشوند، در قطع 3 A هستند، دورو پرینت گرفته میشوند و از نظر شكل صفحات عین روزنامه اصلی (چاپی) هستند. استفاده از این سرویس علاوه بر هوتلها، اكنون در كتابخانهها، مؤسسات پژوهشی، خطوط هوایی و دریایی نیز عمومیت یافته است.

قدیمیترین روزنامه جهان پس از سالها انتشار به صورت چاپی، سرانجام دیجیتالی شد. به گزارش آسوشیتدپرس روزنامه Post-och Inrikes Tidningar از روز اول ژانویه امسال نسخه كاغذی خود را حذف كرد و تنها به نشر نسخه دیجیتال خود ادامه میدهد. این روزنامه كه از سال ۱۶۴۵ شروع به كار كرده است توسط كریستینا، ملكه سوئدن راهاندازی شده بود و به عنوان قدیمیترین روزنامه جهان محسوب میشود. در واقع قدیمیترین تاریخچه روزنامه و خبرنگاری را میتوان در این روزنامه جستجو كرد.

هانس هلم كه در بیست سال اخیر مسوول این روزنامه بوده است میگوید: هرچند اینكار برای من بسیار سخت است و به این میماند كه فرزندم را از دست بدهم، ولی باید با تكنولوژی پیش رفت و چارهای نیست. هرچند باید بگویم دلم برای صفحات روزنامه بسیار تنگ میشود.

 ملكه كریستیانا از این روزنامه در آن زمان برای ارسال دستورات خود به فرماندهان و حكمرانان قسمتهای مختلف استفاده میكرد، بنابراین این روزنامه در سالهای ابتدایی بیشتر حالت نوعی جزوه را داشت. این روزنامه توسط پیك و با اسب برای شهرهای مختلف ارسال میشد. در سالهای اخیر این روزنامه فقط به دلیل قدامت آن با كمك مالی دولت در ۱۵۰۰ نسخه چاپ میشد ولی انتظار میرود نسخه دیجیتال آن، مشتریان بیشتری داشته باشد. تبدیل روزنامههای چاپی به دیجیتال روندی است كه به نظر میرسد در چندسال آینده گریبان بسیاری از روزنامههای جهان را بگیرد.

این روند كه باعث كاهش مصرف كاغذ و هزینههای چاپ میشود از طرف دیگر باعث كاهش درآمد ناشی از فروش و تبلیغات میگردد كه روزنامهها میبایست از طریق جذب آگهی آنلاین و یا روشهای دیگر این كاهش درآمد را جبران كنند. در حال حاضر نیز بسیاری از روزنامههای جهان در این برزخ هستند و باید بین روزنامه چاپی و نشر دیجیتالی یكی را انتخاب كنند.

ارزشمندی یک روزنامه

 

بزرگترین غول رسانهای جهان كه از مرز هفتادوشش سالگی میگذرد بار دیگر با یك پیشنهاد جدید همه را شگفتزده كرد. مالك و بنیانگذار فاكس نیوز پنج میلیارد دالر برای خرید داو جونز ناشر روزنامه وال استریت ژورنال یكی از شیكترن و تأثیرگذارترین روزنامههای آمریكا پیشنهاد كرده است.

با انتشار این خبر در رسانههای آمریكا بار دیگر این شایعه كه پیرمرد استرالیایی عاشق روزنامه است ورد زبانها شده است. پس حالا تعجبی ندارد كه این رسانهدار بزرگ بخواهد یكی دیگر از بهترینها را برای خود بردارد. مهم پول است كه او دارد؛ حتی اگر چند تن از سهامداران نیوز كورپ شركتی كه او بر آن ریاست میكند با این پیشنهاد رئیس مخالف باشند. رویتردر گزارشی نوشته است كه سهامداران اصلی داوجونز از این اقدام مرداك نهتنها خوشحال نشدهاند بلكه تهدید كردهاند این تصمیم را وتو میكنند. برخی از سهامداران نیوز كورپ شركتی كه از طریق آن مرداك بر یكچهارم از رسانههای تصویری و چاپی جهان تسلط پیدا كرده است نیز معتقدند این خرید به نفع آنها نیست و تنها به نفع داوجونز و بهتر شدن وضعیت روزنامه وال استریت ژورنال است. سهامداران وال استریت از این تصمیم مرداك به سختی برآشفتهاند و فروش داوجونز به نیوز كورپ را پایان استقلال خبری و سبك روزنامهنگاری منحصر به فرد وال استریت میدانند.

آسوشیتدپرس در گزارش ویژهای چشمانداز این خرید را برای مرداك اینگونه تصویر كرده است: بهدست آوردن مالكیت وال استریت ژورنال برای مرداك هفتادوشش ساله به مثابه یك كودتای بزرگ است چه اینكه او با این اقدام به برترین قدرت در زمینه روزنامهنگاری اقتصادی و مالی جهان بدل خواهد شد؛ خصوصاً اینكه نیوز كورپ به سرعت در حال تبدیل كردن گیرسرعت به سمت رسیدن به یك شبكه تلویزیون كیبلی جدید تجارتی است تا با CNBC به رقابت بپردازد. نگاه تیزبین مرداك به همراه ورودهای غیرمنتظره و غیرقابل پیشبینیاش به عرصههای مختلف سبب شده است تا او علاوه بر موفقیتهای مالی بسیار زیادی كه برای شركتش فراهم كرده به یكی از كلكسیونرهای برتر در زمینه رسانه تبدیل شود.

پیتر كریسكی كارشناس سهام با این عقیده موافق است و معتقد است از آنجایی كه داوجونز و والاستریت در چند سال گذشته مرتباً در حال افت بودهاند و چیز چشمگیری از خود نشان ندادهاند به فردی مثل مرداك نیاز دارند تا بتواند آنها را از این وضعیت نجات دهد. پیشنهاد وسوسهانگیز مرداك زمانی به وال استریت ارایه شده كه همه روزنامهها این روزها ضرر میدهند و دائماً در حال بررسی راههایی برای زنده ماندن در شرایطی هستند كه آگهیها هر روز به سمت اینترنت كوچ میكنند. در چنین شرایطی مرداك پیر با تكیه بر قدرت مالی افزونش و اختیارات بیحدش در نیوز كورپ مصاحبه میكند و با افتخار میگوید روزنامه وال استریت میتواند از قبل این معامله منتفع شود. داوجونز در یك شركت قدرتمند جذب میشود و امكانات و تواناییهای نیوز كورپ به مدد وال استریت میآید تا روزنامهای بهتر از پیش شود.

برندگان جوایز پولیتزر ۲۰۰۷

 

برندگان جوایز پولیتزر ۲۰۰۷ اعلام شدند و تحریریه وال استریت جورنال در دو رشته خدمات عمومی و گزارشگری بین المللی برنده جایزه شد. وال استریت ژورنال یکی چندین برنده در نود و یکمین جوایز سالانه پولیتزر در روزنامهنگاری، ادبیات، نمایش و موسیقی در آمریکا بودند. این جوایز که برندگان آن در دانشگاه کلمبیا اعلام شدند، به جز بخش خدمات عمومی شامل ۱۰۰۰۰ دالر و یک مدال طلا میشود.

لاسآنجلس تایمز و نیویارک تایمز هر کدام یک جایزه را به ترتیب در رشتههای گزارش توضیحی و مقلهنویسی به خود اختصاص دادند، اما پس از چند سال شکایت از اختصاص بیشتر جوایز به روزنامههای بزرگ آمریکا، امسال روزنامههای متوسط در بوستون، آتلانتا، میامی، بیرمنگام آلاباما و پرتلند اورگون و یک هفتهنامه دیگر در لاسآنجلس برنده جایزه در رشتههای دیگر شدند.

جایزه بهترین اثر داستانی به کورمک مککارتی برای کتاب جاده، جایزه بهترین نمایشنامه به دیوید لیندسی- آبایر برای کتاب لانه خرگوش و جایزه بهترین اثر تاریخی به جین رابرتز و هنک کلیباتوف برای کتاب "پیکار حقوق مدنی، و بیداری یک ملت" داده شد.

همچنین امسال رد برادبری نویسنده داستانهای علمی - تخیلی تقدیر ویژه به عمل آمد.

همچنان سرمنشی سازمان ملل متحد به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات پیام داد.

متن كامل پیام بان كی مون به شرح زیر است:

هر ساله در روز جهانی آزادی مطبوعات ما تعهد خود را به حق آزادی عقیده و بیان كه در مادهی ۱۹ اعلامیهی جهانی حقوق بشر لحاظ شده، تجدید مینماییم. در زمان ما، مردم بیشتری به ابزار رسیدن به مخاطبان زیادتر دست مییابند، اما غالبا آنان با تلاشهای بازدارنده، محدود و یا مسدود كننده جریان آزاد اطلاعات و عقیدهها رو به رو میشوند، در صورت رو به رو شدن با چنین تهدیدهایی، این وظیفه سازمان ملل متحد است كه مدافع راسخ آزادی مطبوعات، همچنین زنان و مردانی باشد كه استعداد و ایثارشان به آزادی مطبوعات حیات میبخشد. به گونهای هشدار دهنده، در راه رفع گرفتاری دیگران، روزنامهنگاران خود مورد هدف قرار میگیرند، طی سال گذشته، بیش از ۱۵۰ دستاندركار حرفهی رسانهها جان خود راه در راه انجام وظیفه از دست دادند. سایر اعضای مطبوعات نیز مصدوم یا دستگیر شده، مورد آزار واقع یا گروگان گرفته شدهاند، این موارد فقط در حین درگیری اتفاق نمیافتد بلكه در هنگام پیگیری اخبار مربوط به فساد، فقر و سوء استفاده از قدرت رخ میدهند.

اخیرا، من با نگرانی پیگیر ربودن الن جانستون - خبرنگار بی بی سی - هستم. پوشش خبری وی از مسائل مربوط به خاورمیانه و درگیری اسراییل و فلسطین برای ایشان احترام جهانی كسب كرده است؛ ادامه اسارت ایشان به هیچ هدفی كمك و هیچ آرمانی را تضعیف نمیكند. من بار دیگر خواستار آزادی ایمن و فوری آلن جانستون هستم. سركوب آزادی مطبوعات، سركوب حقوق بین الملل، بشریت، آزادی فردی است یعنی هر آن چه كه سازمان ملل مدافع آن است، مطبوعات آزاد، ایمن و مستقل از بنیادهای اصلی مردم سالاری و صلح است؛ در این روز جهانی آزادی مطبوعات اجازه دهید تا تعهد خود را برای این هدف تجدید نماییم.

آشنایی با یک نشریه

 

روزنامه گاردین چاپ لندن، با چاپ ۳۶۹ هزار و ۴۸۲ نسخه در روز تیراژ زیادی ندارد. قطع این روزنامه بین روزنامه های سراسری انگلیس دومین قطع كوچك است. اما نسخه اینترنتی همین روزنامه نسبتاً كوچك كه گاردین نامحدود نام دارد موفقترین سایت روزنامه در این كشور است كه هر ماه بیش از ۵/۷ میلیون نفر از آن بازدید می كنند. بیش از دو میلیون نفر از این افراد از آمریكا و بسیاری دیگر از سراسر جهان هستند. فقط بخش خبری بی بی سی در اینترنت از نظر ارائه اخبار و جذب مخاطب در این كشور از گاردین پیشتر است.

گاردین در سال ۱۸۲۱ با نام منچستر گاردین منتشر شد.

چارلز پرست ویچ اسكات معتقد بود استقلال رمز رسالت روزنامه است. وی گفت: صرفنظر از موضع یا شخصیت، روزنامه باید دست كم روح خاص خود را داشته باشد. انتقال مالكیت روزنامه در سال ۱۹۳۶ به بنیاد اسكات باعث تقویت بیشتر استقلال آن شد. این بنیاد خیریه تمام سود را سرمایه گذاری می كند و مسئولیت اداره روزنامه را به مدیر آن تفویض می كند. مدیر روزنامه آلن راس بریجر است كه از سال ۱۹۹۵ این سمت را عهده دار بوده است.

در سال ۱۹۹۸ راس بریجر تصمیم گرفت سایتی را در اینترنت برای گاردین و مجله خواهر آن آبزرور كه روزهای یكشنبه چاپ می شود، راه اندازی كند. این سایت در سال بعد با محور قرار دادن فوتبال آغاز به كار كرد. از آن زمان سرمایه گذاری در فعالیت اینترنتی اندك اما یكنواخت بوده است. براساس برخی برآوردها تا به حال بین ۲۴ تا ۳۲ میلیون دالر صرف این سایت و زیر ساخت هایش شده است.

سایت گاردین۷۰ روزنامه نگار شامل، گزارشگر، مدیر، تصیح، طراح و پرسونل تولید دارد.

هر روز بین ۷۰ تا۱۰۰ مطلب اختصاصی اینترنت تهیه می كند كه بین خانواده ای متشكل از ۱۴ سایت توزیع می شود. خانم امیلی بل از سال ۲۰۰۱ مدیر گاردین نامحدود بوده است. این سایت با هدایت وی به یك طرح موفق ملی و بین المللی بدل شده است. بل در این مصاحبه از همه چیز از امور عملی روزنامه نگاری اینترنت تا آینده روزنامه ها صحبت می كند.

 مسوول موفق ترین سایت روزنامه در انگلیس بودن چه حسی دارد؟

 -بسیار هیجان انگیز است. وقتی سه سال پیش به این گروه پیوستم تا سایت Media guardian. Co. uk را راه اندازی كنم، مدیر اقتصادی آبزرور بودم و همه واقعاً فكر می كردند از كار بركنار شده ام. كار من گزارشگری بوده است، گزارشگر اقتصاد رسانه ها كه از جنبه اقتصادی به نوآوری می پردازد. در مقطعی خوب است آدم به دنبال كار متفاوتی برود. فرصت كار در صنعت نشر كه شتاب رخدادها در آن خلال۴۰ سال گذشته از همیشه سریعتر بوده است، همیشه نصیب آدم نمی شود. دفتر كار من پر از افراد بسیار مشتاق، باهوش و باانگیزه است. اما به طور كلی كار روزانه ای كه در آن نمی دانید مسئله رقابت برانگیز بعدی یا نوآوری بعدی از كجا می آید، واقعاً طاقت فرساست. با این حال این امر از یك نظر بسیار غریب و قدری بیم انگیز و نیروبخش است.

پس در كار موفق بوده اید؟

 -تا به حال كه این گونه بوده است، اما باید در نظر داشت كه این امر در اینترنت محقق شده است كه همه چیز در آن به سرعت در حال تغییر است. همیشه كارهای زیادی وجود دارد كه باید انجام داد. این یكی از مشكلات اینترنت است. دست كم در روزنامه اندازه كاغذ روزنامه، دست و پای روزنامه نگار را می بندد، در حالی كه وقتی موضوعی مانند هاتن پیش می آید، آدم متوجه می شود كه چه ابعاد متنوعی می تواند به مطلب بدهد كه در واقع بی پایان است). توضیح: لرد جیمز هاتن- معادل قاضی دیوان عالی در انگلیس- است كه از سوی دولت برای تحقیق در مورد مرگ دكتر دیوید كلی منصوب شد. كلی در كانون این اتهامات علیه دولت انگلیس بود كه در مورد ادعاهای تولید سلاحهای كشتار جمعی شیمیایی و هسته ای توسط عراق اغراق كرده است(.

به نظر شما علت جذب این همه مخاطب چیست؟ نسخه اینترنتی گاردین بسیار بیش از نسخه چاپی مخاطب دارد.

 -فكر می كنم به این خاطر است كه مراجعان را به ثبت نام ملزم نكرده ایم. فكر می كنم به این دلیل است كه با جامعه بلاگ نویسان و با گوگل ارتباط داریم. وقتی اینها به ما اتصال می دهند، كمك بسیار بزرگی است.

سپس افراد به طور گذرا از سایت ما عبور می كنند و پس از مدتی تدریجاً آن را به عنوان یك نام خاص می شناسند. به هر حال جالب است. در خارج از كشور مدتی طول می كشد تا عده ای پی ببرند كه ما روزنامه همه هستیم. به علاوه، فرهنگ روزنامه مبتنی بر داشتن شبكه ای از خبرنگاران خارج از كشور با پشتیبانی مناسب و سطح نسبتاً بالایی از مباحث سیاسی در صفحات مطالب وارده بوده است كه همان طور كه می دانید رنگ بین الملل گرایی دارند و پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نوعی روزنامه نگاری تولید می كنیم- از دیدگاهی اندكی لیبرال تر- كه یافتن آن ساده نیست و خوانندگان را تشویق می كنیم كه در صفحات سخن درباره آن اظهار نظر كنند. این كاری است كه برخی دیگر از ناشران اینترنتی مانند بی بی سی انجام می دهند، اما نه با اندازه آزادی كه ما داریم.

شما هر ماه ۵/۷ میلیون بازدید كننده منحصر به فرد دارید. چرا آنان روزنامه را نمی خرند؟

 -خوب، خوانندگان خارج از كشور احتمالاً به این دلیل نمی خرند كه گیرشان نمی آید (باخنده). در انگلیس، شواهدی وجود دارد كه نشان می دهد كه برخی می خرند، اما باز هم به اینترنت می روند. فكر می كنم این استدلال كه اگر سایت خوبی درست كنیم و تمام مطالب را به رایگان روی آن قرار دهیم، خوانندگان را خواهیم خورد، نادرست است. اگر به فروش روزنامه ها در انگلیس دقت كنید، متوجه خواهید شد كه گاردین به مانند سایرین سهم خود را به صورت یكنواخت از بازار حفظ كرده است كه بیش از روزنامه تایمز است. در سایت روزنامه تایمز ثبت نام اجباری است و این امر مراجعه به آن را دشوار كرده است.

تیراژ آنها رو به كاهش گذاشته است، در حالی كه تیراژ ما ثابت مانده است و مراجعه به سایت ما با سرعت بیشتری از سایت تایمز یا تلگراف رشد كرده است. می توان استدلال كرد نوعی تقویت نام خاص تجاری وجود دارد به این شكل كه حضور قوی در اینترنت باعث ایجاد علاقه نسبت به محصول غیراینترنتی می شود. به نظر من روزهای دوشنبه تا جمعه از نظر چاپ روزنامه به طور فزاینده ای دشوار خواهد شد.

مردم كار می كنند، درگیر هستند و ایستادن برای خرید روزنامه اولویت كمتری دارد. واداشتن آنان برای عادت به خرید بسیار، بسیار دشوار است. در این حال، این قدر رسانه های دیگر وجود دارد كه اگر سایت نداشته باشید، خوانندگان از دست می روند. تدریجاً فراموش می كنند كه وجود داشته اید، چرا كه از فضای غیراینترنتی به فضای اینترنتی رفته اند و وقتی افراد به دنیای اینترنتی وارد می شوند، عادت را كنار می گذارند. مردم به محیط خبر فوری عادت كرده اند. در طول روز انتظار خاصی برای وقوع خبر وجود دارد. چیزی می خواهند كه به حركت درآورد، نفس بكشد و زندگی كند. در روزهای تعطیل آخر هفته، به مطالب بزرگتر و تأمل برانگیز تر نیاز است. به نظر من این امر در میزان فروش بالای شنبه و افت نسبی در روزهای دوشنبه تا جمعه بازتاب دارد.

چه مطالبی را در سایت تولید می كنید؟ آیا آن ۷۰ تا ۱۰۰ مطلب عمدتاً اخبار داغ هستند؟

 -بیشتر آن اخبار داغ است. از جمله، ازمطالب تفسیری و تحلیل قطعاً تعجب زده خواهید شد. مثلاً از بسیاری از خبرنگاران خود در خارج از كشور استفاده می كنیم. با خود گفتیم ما خبرنگاران زیادی در خارج داریم كه واقعاً همیشه از آنان استفاده نمی شود. از آنجایی كه فضای صفحه خارجی در روزنامه چاپی محدود است، گاه مطالب آنان چاپ نمی شود و این در حالی است كه مطلب شان ممكن است خبر جالبی درباره حادثه ای در كانادا، پاریس یا هر جای دیگر باشد. اما چون این هفته مثلاً اخبار بیشتر راجع به افغانستان است، فضایی در روی كاغذ به آنان اختصاص داده نمی شود. از این رو بخشی داریم به نام گزارش جهانی كه در آن گزارشهای اختصاصی خبرنگاران از سراسر جهان درج می شود. قبلاً این گونه بود كه باید خبرنگاران را مجبور می كردیم هرازچندی مطلبی برایمان تهیه كنند. اما حالا آنان فهمیده اند وقتی مطلبی در سایت اینترنتی درج می كنند، پاسخ گسترده ای دریافت می كنند، بخصوص از نقاطی در جهان كه درباره آن نوشته اند.

به نظر من تعداد زیادی از خبرنگاران نظری شبیه خوانندگان در مورد گاردین دارند. تا آنجایی كه به آنان مربوط می شود، گاردین نامحدود گاردین است. تمایز قایل شدن بین آن دو بی معنی است.

این امر به معنای ارج گذاشتن به افراد اینجا و كاری است كه انجام می دهند. اما این مسئله دردسر بزرگی هم هست. در مورد چیزهایی كه می توان روی سایت گذاشت، باید اول صبر كنیم ببینیم رویه برخورد ما با آن چیست. كسی نمی خواهد در روزنامه نگاری اینترنتی مسائل حیاتی و خوب آن را از بین ببرد، اما قرار نیست بی هدف و كاملاً مغایر با فلسفه گاردین كار شود. چرا كه این امر باعث سرافكندگی ما می شود و شاید مجبور شویم دنبال کار دیگری بگردیم.

چگونه این سایت فلسفه گاردین را منعكس می كند كه از نظر من چپ گرا، مستقل و بی اعتناست؟

 - به گمان من، ما بخشی از همه اینها هستیم. مانند روزنامه كاغذی، ما بسیار مراقب هستیم كه خبرمان خبر باشد و تفسیرمان تفسیر. مسئله داشتن رابطه اعتماد آمیز با خوانندگان در اینترنت و غیراینترنت وجود دارد. می كوشیم در گزارشها تا حد امكان بی نظر باشیم و می كوشیم تا حد امكان در تفسیری كه كنار آن می گذاریم، زاویه داری نیرومندی بگنجانیم. به نظر من، فرهنگ اینجا تفاوت اندكی با روزنامه كاغذی دارد.

كاركنان اینجا جوانتر هستند و علاقه بیشری به نتایج نو آوری دارند.

یكی از چیزهایی كه كمك زیادی به من كرده است، این است كه آلن راس بریجر مدیر علاقه شدیدی به اینترنت دارد و هر روز سایت را می خواند. برخی از همتایان من از مدیر روزنامه شان صحبت نمی كنند كه علاقه ای به اینترنت ندارد و كار در این وضعیت دلسردكننده است. آنچه اینجا اتفاق افتاده است این است كه بین كاركنان اینجا و كاركنان روزنامه تماس بسیار زیادی وجود دارد. به طور فزاینده ای روزنامه نگاران روزنامه حالت پذیرند ه ای نسبت به اینترنت پیدا می كنند و می خواهند درباره آن و كاری كه ما انجام می دهیم، بدانند. ما هم از برخی جهات بخشی دیگر از روزنامه هستیم.

برخی از كارهایی كه می توان در اینترنت انجام داد و در نسخه چاپی نمی توان، چیست؟

 -گزارشهای دقیقه به دقیقه ما از فوتبال و كریكت به طور منحصر به فردی با مقتضیات اینترنت سازگار است. امكان استفاده از كلمه نوشته شده به صورت فوری وجود دارد. ما خدمات دقیقه به دقیقه را به خوانندگان منتقل كرده ایم. در جامعه جهانی از مراجعه كنندگان خواستیم تا ای میل بفرستند.

حجم زیادی از ای میل از كسانی به دستمان رسید كه وقت نداشتند به دیدن بازی مثلاً كوریا و ایتالیا بنشینند، اما شیفه تحولات دقیقه به دقیقه آن بودند. برخی دیگر ضمن تماشای بازی از تلویزیون تحولات دقیقه به دقیقه آن را نیز دنبال می كردند. این كار ابعادی دارد كه سه یا چهار سال پیش فكرشان را هم نمی كردیم، مثلاً نقش اینترنت در چگونگی تكوین روزنامه نگاری و چگونگی ایجاد گفتگو بین روزنامه نگاران و مخاطبان گسترش بلاگ ها و استفاده افراد از صفحات. . . نشان می دهد این رابطه اكنون حالتی دوسویه دارد كه در آینده به جای كم شدن، بیشتر خواهد شد.

چگونه گاردین با این همه مطالب روی اینترنت می رود؟ چقدر سرمایه گذاری كرده اید؟
 -پول زیادی سرمایه گذاری نكرده ایم. زیان های ما- هنوز قدری زیان می دهیم- اندك است. وقتی به سایت نگاه كنید و متوجه تعهد ما نسبت به آن شوید، حتماً تعجب می كنید كه چطور سالیانه ۳۰، ۴۰ میلیون پوند زیان نداده ایم. بسیاری از ناشران با گونی پول وارد این عرصه شده اند و با جیب خالی از آن خارج شده اند. در این حال، سطح سرمایه گذاری ما اندك اما یكنواخت بوده است. دلیل این امر آن است كه افرادی هستند- از جمله آلن راس بریجر مدیرمسوول- كه عمیقاً معتقدند روزنامه نگاری مكتوب به طور فزاینده ای به اینترنت متكی خواهد بود. اگر روزنامه ای در اینترنت حضور نداشته باشد، از مرحله مهمی در تكوین روزنامه نگاری جا خواهد ماند. فكر می كنم این عقیده در مدیریت گاردین وجود داشت كه ما بخش های خاصی از بازار را در اختیار داریم كه باید از آن محافظت كنیم و حركت ما برای حضور در اینترنت تا حدی حركتی تدافعی برای حفظ آن بود. اما به نظر من اگر این كار فقط جنبه تدافعی داشت، اگر ما بینش تحریری روشنی و اعتقادی به روزنامه نگاری اینترنتی نداشتیم، سطح سایت ما بسیار بسیار كمتر از آنی بود كه امروز است.

 ما در این كار سرمایه گذاری كرده ایم، چرا كه جای درستی است و حالا می بینیم كه مخاطبانی بین المللی داریم كه برایشان بازاریابی نكرده ایم. ما سعی نكردیم دو یا سه یا چهار میلیون خواننده از كشورهای دیگر پیدا كنیم. این امر خود به خود اتفاق افتاد. بهتر است در این ابتدا درباره این رابطه بیاندیشیم و نتیجه آن را بر علامت تجاری خودمان بسنجیم. به علاوه باید دید این پدیده روند روزنامه نگاری ما را به كجا خواهد برد؟ آیا می تواند یا باید سبك ما را عوض كند؟عوامل نشر به سرعت در حال تغییر است و اگر در این عرصه نباشیم، ممكن است تا پنج سال آینده بیم ما بیشتر از جانب نیویارك تایمز باشد تا ایندیپندنت.

بسیار بهتر است وارد این رقابت شویم تا اینكه از آن دور بمانیم. آدمی می تواند در قلمرویی كه در آن قرار دارد، بنشیند، همه چیز را در آن سرمایه گذاری كند، امیدوار باشد وضع بازار به شكل موجود باقی بماند و این حقیقت را نادیده بینگارد كه بازار در حال تغییر است و خوانندگان در حال تغییرند.

یا آدم می تواند بگوید آینده این است و این فرصت در اختیار اوست. گاردین یك فرصت برای هجوم به بازار آمریكا دارد كه همین است. اگر این كار را حالا نكنیم، تا ۱۰ سال دیگر احتمالاً اصلاً نمی توانیم چنین كاری را به انجام برسانیم یا این فرصت دیگر وجود نخواهد داشت.

نظر شما درباره بررسی فعالیت سایت بی بی سی در اینترنت توسط دولت چیست و آیا آنها بودجه زیادی را هزینه می كنند یا پا را از حیطه اهداف خود فراتر گذاشته اند؟

 -بی بی سی سالیانه ۲/۳ میلیارد پوند بودجه از دولت می گیرد كه از محل دریافت هزینه ماهانه تلویزیون از كلیه خانواده ها تأمین می شود. برخی روزنامه ها استدلال می كنند این امر رقابت نابرابری را ایجاد می كند. پاسخ بی بی سی آن است كه این منبع خدمات رسانی عمومی است.

سایت خبری بی بی سی در اینترنت پر مراجعه ترین سایت خبری در انگلیس است كه هرماه ۱۰ میلیون نفر بازدید كننده اختصاصی دارد. اخیراً دولت انگلیس بررسی فعالیت سایت بخش اینترنتی بی بی سی را با هدف ارزیابی تأثیر آن بر بازار اینترنت و احتمال كاهش بودجه یا حیطه فعالیت آن آغاز كرده است. هنوز بر این اعتقادم برخی از قطعات روزنامه نگاری مكتوب آنها چیز خاصی نیست، اما برخی نوآوری ها و چگونگی ارائه مطالب در اینترنت واقعاً عالی است. در نتیجه مجبور هستند سالانه ۱۱۰ میلیون پوند صرف آن كنند. هیچكس در بی بی سی به محدودیت كار تشویق نمی شود، بلكه به هزینه كردن این پول تشویق می شود. بالاخره هنگامی فرا می رسد كه یا خودشان باید این كار را كنند و یا كسی دیگر این محدودیت را آغاز خواهد كرد و بررسی بی بی سی اینترنتی بخشی از این شق دوم است.

از سوی دیگر، بی بی سی لطف بسیار بسیار زیادی را در حق سایر عرضه كنندگان مطلب در اینترنت از نظر توسعه بازار و نیز از نظر امكانات انجام كار كرده است. به نظر من باید سایت داشته باشند. فكر می كنم بقیه ما باید از استانداردی كه تعیین كرده اند، پیروی كنیم. خیلی خوب است كه كسی این كار را از منظر انگلیسی ها انجام داده است. می دانم ناشران دیگر و احتمالاً حتی برخی افراد در بخش های تجاری در داخل گاردین قویاً معتقدند باید این سایت را محدود كرد، اما باید بگویم روی هم رفته از سایت بی بی سی استقبال و آن را تشویق می كنم.

 نظر شما درباره سخنان اخیر اشلی هایفیلد (مدیر تولید و رسانه های جدید بی بی سی) در روزنامه ایندیپندنت چیست كه اخیراً گفته بود، روزنامه هایی مانند گاردین یعنی روزنامه های سراسری نباید غصه اشتراك را بخورند و اینكه این روزنامه ها در رقابتی هستند كه سرانجامشان شكست است؟

 - خوب به نظر من این تأثیری است كه بی بی سی گذاشته است و فكر می كنم تا وقتی بی بی سی در اینترنت حاضر است، برای ما بسیار دشوار است كه سامانه اشتراك برقرار كنیم. به تازگی آزمایش سامانه اشتراك را آغاز كرده ایم، ما اشتراك را برای خدماتی در نظر گرفته ایم كه كوشیده ایم ارزش افزوده داشته باشد، اما در عین حال تولید چنین مطالبی بسیار پرهزینه است. من روزنامه نگار هستم. اگر روزنامه نگاران می توانستند حرف خود را به كرسی بنشانند، دیگر هیچ جا در هیچ سایتی اشتراك و ثبت نام وجود نداشت.

همیشه ترجیح می دهیم كه مخاطب داشته باشیم تا مجرای درآمد. حالا كه این را گفتم، این وظیفه را دارم كه مراقب باشم افرادی كه در اینجا كار می كنند حقوق خود را دریافت كنند. این وظیفه را در برابر هیأت مدیره نیز داریم كه مراقب این امور باشیم و ببینیم آیا كارآمد است یا نیست.

یكی از مشكلات دریافت هزینه این است كه نوآوری و شبكه دریافت اندك پول هنوز به مانند شبكه عرضه مطالب تكمیل نشده است. آنچه واقعاً جالب است این است كه بخشی از این پیشرفت خارج از محتوای مكتوب رخ می دهد. به نظر من كار سایت imusic )فروشگاه موسیقی اینترنتی وابسته به اپل) واقعاً عالی است. بالاخره در نقطه ای اگر این كار امكان پذیر شود كه با آمدن نو آوری بدون سیم افراد بتوانند در قبال پرداخت پول اندكی ۲۴ ساعته به مطالب گاردین دسترسی داشته باشند و ثبت نام احتیاج به زمان زیادی نداشته باشد، اگر این شبكه مبتنی بر شماره تلفن یا چیزی از این دست باشد، همه اینكار را خواهند كرد.

همه هزینه های خود را مطالبه خواهند كرد، اما فعلاً تا آن زمان راه طولانی باقی است و من ترجیح می دهم سایتی داشته باشم كه تا حد امكان رایگان باشد. از نظر چگونگی مراجعه بازدید كنندگان به سایتها و چگونگی استفاده از آن، هنوز زمان مناسب فرا نرسیده است. شاید تا ۵ سال دیگر اوضاع كاملاً متفاوت باشد. فكر می كنم راه پیش رو برقراری اشتراك برای دریافت محصولات جدید است.

اگر كسی بتواند دست به كارهای ابتكاری تر بزند كه كسی تا به حال نكرده است بازار اینترنت آماده تر از بقیه حاضر به پرداخت هزینه است. اگر مردم ۲۵ پنس برای خرید هر نسخه روزنامه بدهند، دلیلی ندارد برای خواندن مطالب در اینترنت پول ندهند. موضوع این است كه این كار در حال حاضر و با توجه به اكثریت نوع فعالیتی كه داریم، نامناسب است.

شما قبلاً گفتید كه چند چیز است كه دوست دارید تغییر دهید، آنها چیستند؟

 -به اعتقاد من هنوز نوآوری زیادی می توان صورت داد. رخدادهای جالب زیادی خارج از نشر اینترنتی روزنامه رخ داده است، از قبیل بلاگها، فكر می كنم زمان آن است كه بپذیریم اگر در رقابت نشر اینترنتی هستیم، باید فكر بسیار بازتری داشته باشیم. مثلاً شخصی اظهار عقیده كرده است كه چه می شد اگر روزنامه ها تمام مطالب خود را به صورت بلاگ عرضه می كردند یا تأثیر جذب اظهار نظر خوانندگان در مورد هر مطلب چیست؟ یا آیا نویسندگان برجسته می توانند به جای ستون روزنامه، بلاگ داشته باشند؟

در جهان اینترنت هنوز چیزهای زیادی وجود دارد كه بسیاری از خوانندگان و روزنامه نگاران ما با آن ناآشنا هستند. در داخل خود شروع به بررسی اینها كرده ایم. این بدان معنا نیست كه همه سایت را دگرگون كنیم. پنج سال پیش زمانی بود كه هر كس می توانست آزمایش كند، همه چیز را به هم بریزد و از نو بسازد. وقتی حجم بازدید كننده بالا می رود و مخاطبان به پختگی می رسند، باید دست به نوآوری زد، اما باید در نظر داشت اگر همه چیز به شدت تغییر كند، آنگاه ۵/۷ میلیون نفر دلزده خواهند شد.

عرضه محتوا از طریق سامانه بدون سیم یا كامپیوترهای دستی در چه مرحله ای است؟ اخیراً خدمات پیام رسانی كوتاه (SMS) را آغاز كرده اید. بی شك سامانه بدون سیم ویژگی اصلی در آینده است. اما نكته اصلی در ارتباط بانو آوری دیداری- شنیداری آن است كه قابلیت آنها برای برخی چیزها به خوبی متن نیست. همیشه موج تغییراتی وجود دارد كه آدم را وادار می كند، فكر كند، دیگر كارش قدیمی است.

اما نسبتاً آسوده خاطرم كه هر چه در قلمرو دیجیتال رخ دهد، متن منسوخ نخواهد شد. كاوش پذیری مسئله مهمی است. عرصه روزنامه مناسبت بسیار مطلوبی با این خاصیت دارد چرا كه روزنامه ها بایگانی متن خوبی دارند. از نظر ماهیت روزنامه نگاری، بلاگ نویسی احتمالاً جالبترین چالشی است كه فراراه ما قرار دارد. تأثیر آن بر روزنامه نگاری شناخته شده جالب است. هنوز نمی دانیم در دراز مدت این تأثیرها چگونه خواهد بود.

آیا به نظر شما روزی خواهد آمد كه كاغذ مغلوب قلمرو اینترنت شود؟

چه وقتی نشریه اینترنتی به نشریه عادی بدل خواهد شد؟

 -بله چنین تصوری دارم. به نظر من اكنون نمی توان درباره ۵، ۱۰، ۱۵ یا ۲۰ سال دیگر فكر نكرد. نحوه استفاده مردم از روزنامه نگاری مكتوب دچار تغییر اساسی خواهد شد. و این تغییر به سمت اینترنت خواهد بود. محصول روزنامه همچنان ربط ماهیت خود را حفظ خواهد كرد، اما شیوه استفاده از آن توسط بیشتر مردم از طریق اینترنت خواهد بود.

 

  

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org