یکشنبه، ۱۳ نوامبر ۲۰۱۱
در این روز ها حرف اول و آخر سردمداران امریکایی متوجه "شبکۀ حقانی" بوده است گویی اصلا "القاعده" ای وجود نداشته و هیچگاه ضربه ای را بر منافع امریکا وارد نکرده است. و یا اینکه اصلا "القاعده" به تناسب "شبکه حقانی" خطر ناک نیست؟
البته شکی نیست که "شبکه حقانی" هم دست کم از سازمان "القاعده" ندارد و هردو هم پیاله و برادر اند و در بسیار موارد "شبکه حقانی" که در اصل ابداع کننده حملات انتحاری میباشد توانسته خوبتر نسبت به "القاعده" به نفع امریکا عمل کند. آنچه نسبت به سابقه "شبکه حقانی" در خور توجه است اینست که "شبکه حقانی" بعنوان سه متحد قوی مثلث افراط گرایی در منطقه توانسته شاهکار های از خود نشان دهد. این شبکه که در حال حاضر در وزیرستان شمالی مستقر است در دهه هشتاد بر ضد نیروهای شوروی می جنگید ودر اثر مبارزه سر سختانه اش، بزودی مورد توجه سازمان های استخباراتی امریکا، عربستان سعودی و پاکستان قرار گرفت و کار تا جایی کشید که در زمان ریاست جمهوری ریگن، جلال الدین حقانی رهبر این شبکه به قصر سفید دعوت شد. ولی پس از تغییر موضع اش در سال ۲۰۰۱ که در کنار اسامه بن لادن قرار گرفت شامل لست تحت تعقیب سازمان سیاه شد.این شبکه در حدود ۴۰۰۰ جنگجو دارد و رهبری آن را سراج الدین حقانی پسر جلال الدین حقانی که یک فرد قصی القلب است به عهده دارد. جلال الدین حقانی ۷۰ و چند ساله از قبیله ځدران ولایت پکتیا مؤسس این شبکه میباشد که حملات متعددی را تا اکنون راه اندازی کرده است که نمونه های آن ترور رییس جمهور کرزی، حمله بر هوتل انتر کانتیننتال، حمله بر سفارت خانه های هندوستان و امریکا و چندین هدف دیگر بوده است. به نظر آگاهان، "شبکه حقانی" بعنوان حافظ منافع پاکستان بر ضد هند در افغانستان عمل می کند ولی بعضی اوقات بنابر دستور آی اس آی دست به حملات مستقلانه هم می زند. در تامین منابع مورد نیاز این شبکه، سازمان اطلاعاتی پاکستان دست اول دارد. که این موضوع تا حال در چندین مورد روشن شده است ولی آنچه نظر هرکه را به خود جلب می کند اینست که چرا سازمان "القاعده" که به مراتب بزرگتر و خطر ناک تر نسبت به "شبکه حقانی" است به این زودی دست کم گرفته شده خطرات آن مرفوع پنداشته شده و به باد فراموشی سپرده میشود؟ و این هم روشن نیست که چرا به یکباره سازمان "القاعده" که استاد "شبکه حقانی" در کشتن و به دهشت انداختن مردم می باشد جای خود را به شاگرد اش "شبکه حقانی" خالی کرده است؟
"القاعده" به دنبال حملات سال ۲۰۰۱، ظاهرا بعنوان سر سخت ترین دشمن منافع امریکا به شمار رفته بطوریکه این دشمنی پای امریکا را به افغانستان کشانید که از سال ۲۰۰۱ بدینسو هزینه این جنگ در افغانستان به ۳۸۶ میلیارد دالر بوده است و تلفات آن در افغانستان هم گران بوده و به ۴۰۰۰ نفر میرسد. ولی اینکه چرا به یکباره گی این جنگ با وجود مصارف گزاف رخ تغییر میدهد واضح نیست. امکان دارد محاسبه های نزد امریکایی ها وجود داشته که بدنبال کشته شدن اسامه بن لادن رهبر "القاعده" در سوم ماه می سال جاری، دیگر خطر از درک "القاعده" کم احساس شده و شبکه "القاعده" دیگر توانایی ضربه رساندن به منافع را ندارد ویا اینکه، با استفاده از فورمول معمول در نزد سازمان استخباراتی سیاه هر آنکه کارش به اتمام رسید باید محوه شود و سراغ دیگری گرفته شود.
به توجه به سابقه شبکه "القاعده"، سوال دیگری در ذهن تداعی می میشود که چطور یک سازمان که ظاهرا زیر نظارت امریکا و قدرت های بزرگ بوده و در همه جا مترود و منزوی میباشد توانسته با جاه گرفتن در چند کشور فقیر پناهگاه امن برای خود بسازد و از دید مجهز ترین و قوی ترین سازمان استخباراتی جهان (سیاه) بدور بماند و خطرات را متوجه اهداف امریکایی بسازد؟
واضح است "القاعده" که تا دیروز لقب قهرمان را در جنگ علیه نیروهای ارتش سرخ کسب کرده بود و بعنوان محافظ منافع آمریکا در جریان جنگ سرد در افغانستان بر ضد شوروی می رزمید امروز بعد از اینکه دیگر اردوگاه شرق وجود ندارد اصلا نمیشود بطور علنی با آن دوستی کرد آنرا "قهرمان" خطاب کرد پس بهترین استفاده ابزاری از آن عنوان کردن این سازمان به مثابه شبکه خطرناک تروریستی در جهان می باشد. در حالیکه بر همگان هویدا است که شکل دهی سازمان تروریستی "القاعده" به اساس طرح های انگلیس- امریکا صورت گرفته بود که امروز به منظور رسیدن به دو هدف از آن استفاده میگردد. اول داشتن حضور در کشور های افغانستان، پاکستان و ایران و دوم بدنام ساختن دین اسلام بعنوان دین وحشت و ترور در جهان. که با هر عمل وحشیانه آن دین مقدس اسلام به باد انتقاد گرفته شده و دین ترور معرفی میگردد؟
نخست اگر امریکا بخواهد بطور واقعی از شر آنچه خود اساس نهاده بوده رهایی یابد، باید فشار اول را متوجه پاکستان نماید زیرا پاکستان بعنوان بزرگترین کمک کننده تروریزم در جهان امروز، از همه بیشتر به فعالیت های گروه تروریستی مانند "شبکه حقانی" کمک میکند. و جای برای تربیه و تمویل تروریستان میدهد. تا خوب رشد کنند و به اصطلاح گاو شیری شود برای پاکستان که هرآنگاهی خواست یا از آن شیر حاصل بگیرد یا ماست.
دوم فشار های مالی و کمک های هفت ملیارد دالری امریکا برای پاکستان باید قطع گردد زیرا پاکستان همواره به بهانه مبارزه با تروریزم و دهشت افگنی مبالغ هنگفت پول را از امریکا تا اکنون بدست آورده است در حالیکه تمام این پول ها در امر تجهیز و تمویل گروه های تروریستی به منظور ضربه زدن بر اهداف هندی و غلتانیدن بیشتر پای آمریکا در افغانستان به مصرف رسیده است.
پس بر آمریکا لازم است تا تمام تلاش های خودرا برای متقاعد ساختن دولت پاکستان بر اینکه دست از حمایت گروه های شورشی مانند "القاعده" و "شبکه حقانی" بکشد بخرچ دهد. در غیر آن تمام اقدامات دولت امریکا که به ظاهر برای ریشه کن کردن لانه های افراطیت به هدر خواهد رفت.
عبدالناصر نورزاد
# # #
(«اصالت» در قبال مطالب منتشره در دیدگاه ها هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به آزادي بیان و دموکراسي نميخواهد سانسور نمايد و دست رد به سينه نويسنده گان بزند)
