29 Sep 2007 10:28
سیاه بینهای سفیدپوش
ساقیا امشب شرابم آرزوست،
در دلِ شب آفتابم آرزوست!
رفقا و دوستان عزیز!
در این هفته شما شاهد نشر دو نوشته از من بودید که با کمال خورسندی از طرف رفقا و دوستان عزیز مورد استقبال قرار گرفت و با تأسف فراوان، محترم عظیم بابک یگانه شخصی بود که نتوانست از نوشته های من برداشت درست نماید و از آن ها مفهوم درست بگیرد.
موصوف طبق عادت و یا هم بیماری سیاسی برخلاف معیارهای اخلاقی دنبال ماجراها و بستن اتهامات به اشخاص و افراد، که یا از روی علایق شخصی و یا از روی حسادتهای مریضانهء وی میباشد، گشته، نتوانست جرئت نشر مطالب من را نماید. به همین خاطر برای شفافیت موضوع این پیام را نوشته نموده ام و از سایت «اصالت» احترامانه خواهش مینمایم لُطف نموده از طریق سایت شان به نشر برسانند.
رفقای عزیز!
این عمل محترم بابک یک پدیدۀ جدید نبوده، بل که ما خاطره های بدی از این نوع بیماریها را به يادگار داريم، که از واقعیت به لرزه آمده، در عوضِ استفاده از منطق، خود را به در و دیوار میزند و در پی ماجرا میگردد.
من همهء شما رفقای عزیز را به داوری دعوت مینمایم، که لُطف نموده نوشته های من را مطالعه نمايید و ارزیابی کنید که در کجای آن ها توهین به شخص شده، در کجای آن ها عفت قلم مراعت نشده است، در کجای آن ها نورمهای اخلاقی رعايت نشده است و در کجای آن ها بوی بدِ نفاق و اتهام ناحق وجود دارد. درست است که هیچ انسان کامل نبوده و خالی از اشتباه نیست، ولی هرگز من کسی را در نوشته هایم توهین نکرده ام، در حالی که محترم بابک جرئت نشر نوشتهء من را نکرده اند، در تمام نوشتهء من با دیدن یک غلطی تایپی صفحه سیاه کرده اند و به دنبال آن توسط فرستادن ایمیلها خواستند من را غیرِمستقیم تهدید نمایند.
آیا اگر نامی برای شما آشنا و یا هم مشهور نباشد، بر اساس کدام دلیل شما بدون شناخت حُکم مستعار بودن را بالای آن میکنید؟ از روی کدام ثبوت ؟ آیا اگر یک عضو عادی حزب که قلب و روانش برای حزب، مردم و وطنش میتپد دلسوزانه، مسؤولانه و با صراحت لهجه مینویسد چی دلیلی وجود دارد که شما آن را قبول نکرده و این حق را تنها به رهبری میدانید که چنان حدس را میزنید و عاجل دنبال لیست 14 نفری میروید. مگر آیا ما در حزب خود در میان صفوف اشخاصی کمی داشتیم که با جرئت و صداقت ابراز نظر کرده اند؟ مگر آیا شما در مورد نظرخواهی پلینوم 18 آگاهی ندارید؟ من مانند هزاران عضو حزب یک عضو عادی حزب میباشم که اگر برای شما بیوگرافی هفت نسل قبل خود را هم بنویسم جايی را نمیگیرد و صادقانه میتوان گفت که در داخل وطن من با تعدادِ از رفقای رهبری حزب فقط از روی نشرات آشنا بودم ولی در مهاجرت در لاگرها تصادف با یک تعداد آن ها معرفی شدم که بدون گرفتن وقت ملاقات و ماهها انتظار برای گذشتن از چندین دروازهء امنیتی، دیدار ایشان در این جاها میسر شد و از صحبتها و تجارب شان بهره مند شده ام.
از این که محترم بابک گاهی من را در بین رفقای رهبری نهضت فراگیر جستجو میکند و گاهی هم به نام محترم محبوب الله زارع، محترم نایبی، محترم همت، زارع دومی و محترم قدیر فضلی میشناسند، باید برای شان با صراحت گفت که من وحیدالله «نوری» هستم، محترم زارع را جز با نوشته های شان میشناسم، محترم نایبی را از طریق سایت «نهضت آیندۀ افغانستان» و رفیق فضلی را از طریق سایت «اصالت» و چون رفیق فضلی همکار سایت «اصالت» هستند و برای من سایت «اصالت» یگانه سایت وزین انترنیتی است که با شفافیت، با شهامت و صادقانه با سمبول حزب و افتخار رفیق عزیز زنده یاد ببرک کارمل نشرات مینماید و برای من همین صداقت شان افتخار کلمهء مقدس رفیق در پهلوی نام شان را میدهد.
در صورت این همه، باز هم محترم عظیم بابک بالای خود اعتماد ندارد، میتواند از طریق فرستادن ایمیل وعدهء ملاقات بگذارد، چون محترم عظیم بابک از امکانهای وسیع . . .!؟ برخوردار هستند حتماً آدرس اشخاصی را که بالای شان اتهام میبندد، دارد، من با جمع رفقا طوری که آن ها بخواهند همرای شان رفته آن وقت است که محترم عظیم بابک واقعیت را بدون گذاشتن عینک سیاه خواهد دید که من تا اکنون با هیچ یک از این اشخاص معرفت نزدیک ندارم.
رفقا و دوستان عزیز!
محترم عظیم بابک در یکی از ایمیلهای فرستاده شده شان من را به نام اجنت KGB معرفی نموده و تهدید کرده اند که مرا افشاء میکند.
محترم بابک اگر شما من را به هر نامی که خطاب و تهدید نمايید- نمیتوانید سد راه آرمان مقدس من و وحدت نیروهای چپ و احیای دوبارهء حزب برای خدمت به هموطنان درد دیده و رنجدیده و وطن ویرانه ام که امروز امپریالیزم غرب و شرق به نام دموکراسی قلابی به حیات آن ها بازی میکند- شوید. ولی اگر در همین جا من در سطح تخیلات شما آیم و شما را خدمتگزار سازمان جاسوسی انگلیس خطاب کنم ناحق خواهد بود؟ با شعار اصیل انگلیسی (تفرقه انداز و حکومت کن) شما در مدت 10 روز نشرات سایت «پندار» چه خدمتی انجام دادید :
§ نشر افتضاح جعل و . . . بر ضد نهضت فراگیر؛
§ نشر اعلامیه ها و پیامهای کمیتهء انسجام حزب وطن؛
§ تغییر کُل در وصف نهضت فراگیر؛
§ تهدید و محکوم کردن گروه انسجام و . . . حزب وطن؛
§ نشر اتهامها به آدرس نهضت آیندهء افغانستان؛
§ نشر اتهامها علیه سایت وزین «اصالت» و . . . .
آیا شما رفقای عزیز در چنین مقطع زمانی، آن هم حساسترین روزها که وحدت نیروهای چپ برای نجات وطن و هموطنان عزیز ما مثل آب و هوا برای انسان حیاتی بوده، این عمل محترم عظیم بابک را که خود را عضو حزب دیروزی و کادر نهضت فراگیر امروزی میشمارد، عمل خردمندانه حساب مینمايید و آن را ناجی وحدت میدانید؟ شما خود قضاوت کنید که امروز محترم بابک جارچیهای زمان امیر عبدالرحمن خان را پیدا کرده که یکی خبرنگار هالند و دیگری از کابل میشود و محاسبهء شان نیز در قید همان زمان میماند و بس. و از نظر جارچیها تحصیل کردن در اتحادشوروی سابق، دانستن زبان روسی و خدمت کردن در وزارت امنیت دولتی خیانت و عمل جاسوسی بوده، لیکن فراموش میکنند که مسؤول و گردانندۀ سایت نهضت ترقی و دموکراسی ما «مشعل» رفیق مصطفی روزبه خود کارمند وزارت امنیت دولتی (خاد) بوده و در شهر مینسک درس خوانده و زبان روسی را میداند. همین رفیق عظیم بابک خودش زبان روسی میداند و در اتحادشوروی درس خوانده است و یکی از خواننده های دایمی صفحه های روسی زبان و فارسی زبان سایت «افغان رو» میباشد. رفیق سترجنرال نبی عظیمی نیز در اتحادشوروی وقت تحصیل نموده و هزاران دانش آموز افغان در دانشگاههای اتحادشوروی سابق داشتیم که توسط امیرالمومنین ما همۀ آن ها جاسوس هستند. نی تنها که هزاران دانش آموز ما زبان روسی را در ایام تحصیل آموخته اند، بل که تعدادی از مؤسسات عالی تحصیلی و تعلیمی ما که به همکاری اتحادشوروی سابق مثل پولیتخنیک کابل، تخنیکم، لیسهء دوستی، اعتبار خان و . . . مساعدت میشدند زبان خارجی شان زبان روسی بود و یا هم مثل ما که در جبر مهاجرت برای سرپرستی فامیلهای خود در «رینک» یا بازارهای ماسکو کار شاقه را انجام میدادیم، زبان روسی را یاد گرفتیم؛ پس، از طفل تا جوان و پیر ما به جرم آموختن زبان روسی جاسوس شناخته شوند، مبارکباد شما محترم عظیم بابک!
ما در وزارت امنیت دولتی که خودم یکی از کارمندان رسمی آن وزارت بودم بیشتر از چهل هزار افسر و سرباز که 90 فیصد آن ها اعضای حزب بودند که با نثار جانهای شیرین شان شب و روز در خدمت وطن و مردم بودند، داشتیم، که امروز ترازوی انصاف محترم بابک همۀ آن ها را از دید مجرم میشناسد!!؟؟ و یا هم شما دقیق شوید رفقای محترم، که محترم بابک همه را در وزن جارچیهای خود میبیند و یا در عالم رویا فکر میکند که آگاهِ اول از همه خودش است، ولی دریغا که تا اکنون نفهمیده اند که امروز احزاب که از بدنهء حزب جدا شده اند هرکدام تجارب عظیم مبارزهء مشترک دیروز را دارند و امروز هرکدام آن ها به این واقعیت پی برده اند که فقط وحدت عملی آن ها با سایر نیروهای چپ میتواند ضامن پیروزی آرمانهای مقدس و مشترک شان که خدمت به مردم و سرزمین شان است باشد. و شما مطمئن باشید که همهء آن احزاب از وجود کادرهای صادق حزب تشکل یافته اند. آن ها امروز به درستی میفهمند که از کدام طریق به نشر مطالب و اخبار خود اقدام نمایند و گذشت زمان برای آن ها صفا و پاکی آن برداشت را داده است تا نگذارند اهداف نیک و پیامهای باصفای شان قربان هوسهای ماجراجویان شود. زمان خوشباوریها دیگر گذشته است و آزموده را آزمودن خطاست!
رفقای عزیز! در این قسمت به سوالهای بر میخوریم که یقیناً در نزد شما هم به میان آمده است.
محترم عظیم بابک، برای شان نام نویسنده مهم است یا محتوا و مفهوم مضمون نوشته شده؟ در غیر آن چرا نوشتهء مرا نشر نکرده اند؟ در آن مگر واقعیت نبود؟ آیا صداقت وجود نداشت؟ در حالی که مطلب ارسالی مرا برای خواننده گان سایت خویش نشر نکرده اند به قضاوت و اتهام رجوع کرده و طالب تايید هم از خواننده گان میشود.
مطلب دوم مرا که پیام آور سالها انتظار اعضای حزب و مردم شریف ما بود با نشر یک تعداد نامها خلاف موازین نشراتی نشر نموده و به میل خود برایش عنوان میدهد ولی کوتاه گرفته اند که یک شب را محاسبه کرده اند بل که من شبهای طولانی را مثل هزاران عضو حزب به انتظار این پیام خواب نرفته ام و ثانیاً این محترم عظیم بابک که خود را ناجی چپ دموکرات فکر میکند تا اکنون نفهمیده اند که این پروسه سالها قبل آغاز یافته است که به این جا رسیده است و به خاطر چشمپوشی از این واقعیت موضوع را به صورت کُل برخلاف آن جهت داده، حمله بالای سایت وزین «اصالت»، رفیق فضلی و نهضت آینده مینماید و در این جا روان بزرگمرد مبارز زنده یاد رفیق ببرک کارمل را ناآرام ساخته بر یگانه سایت وزین تاریخی که با زحمات شباروزی مصروف خدمت به تاریخ مبارزان حزب ما است، اتهامهای ناحق را وارد میکند. در این رابطه ما از مخالفان سیاسی (بنیادگرایان اسلامی) نباید انتظار داشته باشیم که چرا برعلیه ما توطئه نموده و اتهام وارد میکنند، در حالی که از میان رفقای خود ما بر خود ما اتهام ناحق و غیرعادلانه وارد میکنند و آگاهانه آب به آسیاب دشمن میریزند. اگر از محترم عظیم بابک پرسیده شود که در کجای آن سایت نام کدام حزب و سازمان سیاسی جدید گذاشته شده است؟ در کجای آن سایت شما بوی نفاق و عدم وحدت و یکپارچه گی نیروهای مترقی را میتوانید لمس کنید؟ آیا امروز شما به استثنای سایت «اصالت» در تمام شبکهء جهانی انترنیت کدام آدرس سایت انترنیتی دیگری را معرفی کرده میتوانید که حد اقل یک بیانیهء تاریخی رفیق زنده یاد کارمل را نشر کرده باشد؟ و یا هم پلینومها و یا کدام آدرس دیگر را دارید که سمبول افتخارش سمبول ح. د. خ. ا. باشد؟ آیا شما کدام آدرس دیگری را سراغ دارید که با شهامت و مردانه گی در اولین صفحه اش تصویر زنده یاد رفیق کارمل همیشه موجود باشد و احترام به خون هزاران شهید ما باشد و درود به روان پاک آن رادمردان فرستاده باشد؟ در کجای آن شما تجارت سیاسی را از نام کدام شخص و گروه لمس کرده میتوانید به جز حزب دموکراتیک خلق افغانستان، این مکتب بزرگ مبارزان سرزمین ما افغانستان؟. محترم بابک فراموش نکند که به مناسبت سالگرد سایت وزین «اصالت» که از آن موقع تا کنون بیشتر از یکماه و چند روزی سپری نمیشود، در پیام تبریکی خود عنوانی سایت «اصالت» چنین نوشته بودند :
«گردانندهء گرانقدر سایت وزین «اصالت»، محترم فضل الرحیم همت!
به مناسبت سالگرد نخست تارنمای تابناک «اصالت» به شما و یاران تان شادباش و تهنیت میگويم.
تارنمای «اصالت» بازتابگر اندیشه ها و دیدگاههاییست که نسل مبارزان راستین راه عدالت، برابری، آزادی و ترقی بیش از نیم سده درفش آن را در اهتزاز نگهداشتند و تاکنون میکوشند تا این درفش به زمین نیفتد و رسالت حفظ تقدس آن را به نسل آیندهء مبارزان راه آرمانهای انسان تهیدست و فرودست میهن داغديدهء ما اهدا کند.
من در «اصالت» تلاش برای تداوم آن ايده ها و آرمانهای والای انسانی را میبینم که در نشریه های تابناک «خلق»، «پرچم» و «حقیقت انقلاب ثور» بازتاب مییافتند. زمان و تاریخ همه چیز را دگرگون ساخته است اما تحفظ اصالت این ایده ها و آرمانها به عهدهء ماست.
یکسال نشرات پربار و با ثمر «اصالت»، یکسال مبارزهء بی امان در سمت بیان مواضع اصولی مبارزه و شکست سکوت تحمیلی دوران ورشکستگی ها و نامیدی ها و یاسها بود. همه خرسنديم که «اصالت» این سکوت را شکستاند و بمثابه ناشر اندیشه های دموکراتیک مردم افغانستان جایگای شامخ خود را در بین رسانه های مترقی دریافت.
نشر تحلیلهای پر محتوای سیاسی در پیرامون بحران افغانستان، مسایل بین المللی، نوشته های فسلفی و تاریخی ،نگارش تایپی بیانيه های شادروان ببرک کارمل بوسیله محترم قدير فضلی، بزرگداشت از دهسالگی وفات آن بزرگمرد و نشر پيامهای همدردی بمناسبت درگذشت شادروان محمود بریالی از زمرهء خدماتیست که گرداننده گان گران ارج این تارنما را محبوب قلوب رهروان راه آزادی انسان زحمتکش جامعهء افغانی ساخته است. راه تان پر فیض و رزم انسانی تان پيروز باد !
عظيم بابک».
اما، حالا سوال ما از محترم عظیم بابک این است که چی شد این همه به یک باره گی بر ضد سایت «اصالت» و همکاران وی موضعگیری منفی و تغیير عقیده نموده و اتهام وارد میکنید؟ یا شاید این همه به خاطر نشر همین دو نوشتهء من میباشد که به یکباره گی 360 درجه در برابر آن جبهه گرفتید؟ جالب است! یا از آن پیام رفیقانه و یا هم از این موضعگیری خصمانه؟ ای کاش به جای این همه اتهامهای ناروا که صرف از دشمن انتظار میرود، نوشته های مرا علمی و اصولی نقد میکردید و آن را به دست نشر میسپردید و نی اتهام علیه اشخاص و سایتهای انترنیتی.
من نمیدانم که چی دلیلی وجود دارد که محترم عظیم بابک از شنیدن پیام رفتن بهترین فرزندان وطن کادرهای علمی و سیاسی به وطن، که از خون و هوای همان وطن و ملت به این ارج رسیده اند، ناراحت شده به ناسزاگویی به هر آدرس با جارچیهای خود میپردازد.
رفقا و دوستان عزیز! باید گفت که امروز دیگر خطاست که خاموش بود و اجازه داد تا هرکه دلش هرچه خواست انجام دهد از نام اعضای حزب من صمیمانه از تمام رفقا خواهش میکنم که از این «پندار» عبرت گرفته دیگر لحظه يی هم نگذارند که بیشتر از این ماجراجویان کدورت و نفاق را در بین بزرگترین خانوادهء مبارزان وطن ح. د. خ. ا. (وطن) دامن بزنند. از نظر من از این بعد هر رفیق و دوست محترمی که در چنین وضع و اهداف نشراتی «پندار» همکاری مینماید مفهوم همنوایی برای عدم وحدت نیروهای چپ وطن را خواهد داشت.
من شخصاً از منتهی ناگزیری و از احد پُررویی محترم بابک با درک این که اگر اقدام تلافی جویانه را به نفع وحدت حزب واحد چپ دموکرات نکنم در این زمان حساس شاید دشمنان وحدت عملی سد را با ایجاد شگافها به وجود بیاورند. این مطلب را برای بازگو شدن واقعیتها تحریر کردم که دیگر در این رابطه یعنی در مورد محترم بابک و ارسال مطالب به سایت «پندار» برای بار آخر خواهد بود بگذار به هوا گویند و از آسمان شنوند (در این جا برای محترم عظیم بابک یادآور میشوم اگر ادعا دارند که از پیالهء دشمنان مردم و سرزمین ما آب نمیخورند میسرایند پس این همه اعمال شان اگر کار دشمن نیست پس تکلیف روانی است که با مصلحت خواهد بود اول خود را تداوی کنند بعد دوباره در این راستای مقدس قدم بگذارند).
رفقای عزیز! بعد از نشر «برگشت پُر افتخار به وطن» باز هم نامه هايی از رفقا دریافت کردم که تعداد زیادِ شان تايید به واقعیت موضوع نموده اند و اظهار داشته اند که به خصوص رفیق نور و رفیق توده یی از حالت بد بی سرنوشتی در مهاجرت خیلیها رنج برده به مراتب تأکید کرده اند که آن ها در انتظار به دست آوردن سند سفر بوده اند و هم چنان انتظار فیصلهء جمعی رفقا و رفتن به وطن میباشند و از طرف دیگر از جمع رفقای که یادآور شده اند تعدادی زیاد شان پیش از این چندین بار به وطن سفر کرده اند و یک رفیق در رابطه مینویسد، که «هر فردی که شک دارد به همت و شهامت رفقای رهبری به خصوص رفیق نوراحمدنور میتوانند مستقیم با ایشان در تماس شوند. رفیق نور در همه نشستها تأکید بر رفتن به وطن داشتند و انتظار فیصلهء جمعی رفقا هستند. فقط یک تعداد افراد که منفعت شخصی و گروهی خود را در وحدت و تفاهم اعضای حزب در خطر می بینند آگاهانه سنگ اندازی مینمایند و آب به آسیاب دشمن می ریزند. به خصوص آن عده افراد که به جز گزافه گویی شهامت رفتن به وطن را ندارند. از فردای که خود باید راهی وطن شوند در هراس اند. و همچنان ایشان تأکید کردند که رفقا می توانند با رفیق بزرگر، رفیق رنجبر و به خصوص رفیق علومی که خود شان پیشگام وحدت و دعوت رهبری دیروز حزب به خصوص رفیق نور به وطن بوده اند مراجعه نمایند تا صداقت قضیه معلوم شود. و آن عده افراد که برخلاف این واقعیت رفقای ذیل را عامل ایجاد موانع برای بازگشت رهبران حزب به خاطر موقفهای فردی شان میدانند باید واضح باشد.» رفیق موصوف که خود را شامل نشست در منزل رفیق نوراحمدنور در موجودیت تعدادی از اعضای رهبری و کادرها معرفی میکند میگوید: که شخصاً همرای رفیق علومی در آن جا باهم رفتند و جلسات چند ساعته همه اش روی موضوع بازگشت بود. رفیق علومی از نام تمام رفقای داخل وطن مسؤولیت همه را در داخل وطن به عهده گرفته و با این جملات گفتند که : به خاطر وحدت همه رفقای عزیز با همه وجود روان و امکانات خود در خدمت حزب بوده همین طور تمام رفقای داخل وطن نیز با شماست ؛
اُمیدوارم در این رابطه رهبری حزب به خصوص رفیق نور احمد نور و کمیسیون تدارک سفر رفقا با نشر پیام و اطلاعیه شان از چگونگی طرح و زمان سفر شان رفقا را آگاه سازند و بدین ترتیب برای همه واضح باشد.
رفقای عزیز! در هر حالت آن از همۀ شما رفیقانه تقاضا نموده با ارسال پیام ها، طرح ها و نظریات خویش از این اقدام به موقع رهبری و کادرهای حزب پشتیبانی و حمایت عملی نمایند و نگذارند که این گام مثبت مشترک تاریخی که بعد از سپری نمودن سالیان درازی به این مرحله رسیده توسط دشمنان وطن و مردم ما سبوتاژ شود.
به اُمید این که ماه جدی سال روان صفحهء جدید دیگری در تاریخ مبارزات ما- تاریخ کنگرهء وحدت همه نیروهای چپ کشور باشد.
نوت: از این که در سایت «اخبار افغانستان» از نام من نوشته بودند که گویا من در رابطه با نوشتۀ من تحت عنوان «برگشت پُر افتخار به وطن» که در سایت مذکور برای چند روزی اقبال نشر یافته بود، شوخی کرده ام کاملاً دور از حقیقت میباشد و کسانی که حد اقل ذرۀ از وجدان در بدن شان موجود باشد چنین اتهام بزرگ بر دیگران را نمیبندند!
ثانیاً هرگز هم ایمیلهای توهین آمیز به نامهای مختلف به سایت «پندار» نفرستاده ام و کاملاً این اتهام را رد میکنم و این حقیقت ندارد و یک تهمت ناحق میباشد. من یک نام و یک ایمیل آدرس دارم و بس که در ذیل آن را خدمت دوستان مینویسم.
هرگاه از این ایمیل آدرس و نام من به کسی توهین شده باشد و یا هم شود من صمیمانه تقاضا میکنم که آن را مستند در سایتهای خود نشر نمایند:
خوش بود گر محک تجربه آيد به ميان
تا سيه روی شود هرکه در او غش باشد
رفقا و دوستانی که میخواهند با من تماس بگیرند از طریق ایمیل من میتوانند با من تماس حاصل نمایند.
با درودها
وحیدالله «نوری»