سه شنبه،، ۱۰ جون ۲۰۰۸

غلام جیلانی "پژوه"

ای مهر نهان شیوۀ پیدا شدن آموز

دریاب دل عاشق و شیدا شدن آموز

ای فاقد تحریک به وجد آی و روان شو

آهنگ سفر ساز و فن پا شدن آموز

کی فخر بود اینهمه آسوده مزاجی

با پای طلب شهرۀ هر جا شدن آموز

تا ابر بهار هست تو ای دشت عطشناک

آبی طلب و رونق زیبا شدن آموز

چشم هست ولی طرز نگه ویژه گی خواهد

آگه شو و آگه شو و بینا شدن آموز

فریاد منم جست ز حلقوم تکبر

از خود برو و فلسفۀ ما شدن آموز

چون پیکر بیهوده نه ئی ای بنی آدم

زین صورت معنی شده معنا شدن آموز

از سیر جهان تو ای "پژوه" تجربه اندوز

صد چشمه یکی کرده و دریا شدن آموز

 

 شکاشم - بدخشان

۲۰ جوزا ۱۳۸۷

ا