Fri, June 29, 2012 11:27

 
مســـعــود «حـــداد»

 

صورت گر

من ساقی میخانه ام، در گرد شمع پروانه ام

روز و شبم با ساغر است، از خویشتن بیگانه ام

در وصلت جانان خود، آتش زنم ایمان خود

یا بگذرم از جان خود، زاهد نخوان دیوانه ام

من زنده ام با نام او، شب بگذرم در بام او

مستی کنم در دام او، گویی که من مستانه ام

در ذهـن من تصویر او، زلفان چون شبگیر او

تجسـیم گـردد مو به مو، صورتگر جانانه ام

روزی گذشتم از درش، برقصد دید پیکـرش

یا گوشه ئی از چادرش، دیــدار بــود بهـانه ام

دلداده گان را دلبر است، گل اندام و خوش پیکر است

گوئی که یک افــسونگر است، من سوژۀ افسانه ام

«حداد» شکست پیمانه را، پیمانۀ میخـانه را

از بن بریخت غم خانه را، ویرانگر غم خانه ام

مسعود حداد ۲۸ جون ۲۰۱۲

 

 

  

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org