Thu, November 1, 2007 5:41 pm
تا كی بايد زن
جنس دوم تلقی شود؟؟؟
هنوز زنان در سراسر جهان , صرفا بدليل زن بودن, از تبعيض ها و ستم هاي بسياري رنج مي برند.
اين رنج در جوهر خود براي همه ما يكسان است. اما بدون ترديد, ما زنان گامهاي بلندي به جلو برداشته ايم.
در طول تاريخ همواره زناني بودند از جان گذشته كه براي برابري زن و مرد مبارزه ميكردند و خون آنهاست كه باعث شده ما امروز مبارزه مان را از صفر شروع نكنيم.
امروزه در كل دنيا همه مسائل عمده , مانند صلح و دمكراسي و توسعه اقتصادي و اجتماعي و ... با مسأله زن گره خورده , ولي همواره موضوع اصلي برابري زن و مرد است كه اين مسأله در كشورهاي جهان سوم مانند ايران ما ضريب ميخورد.
به راستي چرا؟
ايجاد سازندگي بين زندگي خانوادگي و زندگي شغلي , تلاش طاقت فرسايي است كه زنان هر روز بهاي آنرا مي پردازند, در عين حال اعمال خشونت نسبت به زنان به اشكال حاد در جامعه و خانواده بيداد ميكند.
بازتاب اين وضعيت, منفعل شدن خود زنان در برابر اين شرايط و خالي كردن صحنه است.
چرا زنان حذف ميشوند؟ و چرا به حذف خود تن ميدهند؟
داستان زن, نفس زن بودن اوست, اگر او خود را حذف ميكند, اگر دچار بحران هويت است و خود را باور ندارد و اگر “جنس دوم“ يا “ديگري“ تلقي مي شود همه و همه از اين واقعيت پايه اي نشأت ميگيرد كه او را همواره, قبل از هر چيز زن ديده اند و نه انسان.
در طول تاريخ هم به وضوح ميشود ديد كه اگر زن تحقير و سرزنش شده , يا اگر ستايش و تقديس شده, هر دو بخاطر زن بودنش بوده است. پس بايد گفت درد اصلي اين است كه زن را به “زن بودن او“ ميشناسند و او هم خود را همينطور مي بيند. اين دور و تسلسل كاهنده, محصول تبعيض جنسي است كه زن را به بند كشيده است. به ويژه در كشورهاي جهان سوم مانند كشور ما زن يك موجود دست دوم, تحت مالكيت مرد مي باشد, از نظر آنها, زن به اصطلاح شايسته زني است كه پايش را از خانه بيرون نگذارد, كسي صدايش را نشنود, سخنراني نكند و ترانه نخواند و خلاصه كارهايي كه خارج از خانه است را انجام ندهد...
به گفته رفسنجاني در دوران رياست جمهوري اش : “عدالت به اين معنا نيست كه هر قانوني وضع ميشود براي زن و مرد يكسان باشد... تفاوت اندام, قد, خشونت, صدا, رشد, كيفيت عضلات و نيروي بدني, مقاومت در مقابل مصائب و بيماريها, در زن و مرد نشان مي دهد كه در تمامي اين زمينه ها, مردها تواناترند, اندازه مغز مردها بزرگتر است... اين اختلافات در سپردن مسئوليت ها, تكاليف و حقوق مؤثر واقع مي شود.“
در حالي كه اين ادعاها دقيقا ضد انساني مي باشد و در نتيجه براي احقاق حقوق برابري زن و مرد, ما زنان هستيم كه اين مسئوليت را به دوش داريم و تنها با شركت فعال زنان در عرصه كار و مسئوليت ميتوان به برابري دست پيدا كرد.
زلال یوسفی
از انجمن ما با هم برابريم