چهارشنبه، ۲۲ جولای ۲۰۰۹
محترم نذیر ظفر
* * *
تاکِ کهن
انگور این تاک کهن خوراک زنبوران شده
منظور سرداران باغ این عهد و این پیمان شده
در چشم نا بینای غیر یکسان بود مسجد و دیر
دستار شیخ و محتسب سمبولی از ایمان شده
عاقل کنون سائل شده جاهل کنون عاقل شده
مردم ز حق غافل شده این شیوۀ دوران شده
زاغ و زغن در شاخسار خواند سرود دلفگار
بلبل به طعن بیشمار آواره از بستان شده
عابد میان گلخن است؛ هر دوزخی در گلشنست
این جا چه شور و شیون است؛ رضوان نا دانان شده
مهتر به امر کهتر است؛ کهتر ز مهتر بر تر است
نظم و نظام این وطن بازیچه یی طفلان شده
رسم عیاری سوختند؛ مال و متاع اندوختند
جور و جفا آمو ختند؛هر کس بلای جان شده
هر ظلم و جور نا روا؛ یکباره شد اینجا روا
عصیان و رفتار خطا بر گردن شیطان شده
سجاده ها پا مال کذب؛ اموال مردم گشته غضب
شیخ با قبای غاصبش؛ همصحبت سبحان شده
تا کفر گردید بر ملا؛ دین رفت از دست دغا
در ریش و دستار و عباء؛ کذب و ریاپنهان شده
نو شتهء نذیر ظفر
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat