سه شنبه، ۸ اپریل ۲۰۰۸
زمزمه تحريم بازی های المپيک امسال در پکن، از سوی برخی کشورها به عنوان راهی برای اظهار مخالفت و نگرانی از خشونت های تبت روز به روز بیشتر افزایش می یابد.
بسیاری از حامیان تحریم این بازی ها، یادآوری می کنند که چنین روش هایی برای بیان مخالفت های جهانی با سیاست های به گفته آنها «سرکوبگرانه» برخی کشورها، سابقه ای طولانی دارد.
از جمله تحریم های تاریخی که با انگیزه های سیاسی در یک رخداد ورزشی صورت گرفت، خودداری از حضور بسیاری از کشورهای در بازی های المپیک سال ۱۹۸۰ میلادی بود که در اتحاد جماهیر شوروی سابق برپا شده بود.
کنان علي اف، مدير بخش آذربايجانی راديو اروپای آزاد - راديو آزادی، با نلسون لدسکی، مردی که مسئوليت تلاش های ايالات متحده آمريکا برای سازماندهی تحريم بازيهای المپيک ۱۹۸۰ در مسکو را به عهده داشت، گفت وگويی انجام داده است.
موقعييت شغلی شما در زمان تحريم چگونه بود؟ شما در دوران رياست جمهوری کارتر فعال بودید.
من مدير دفتر تحريم بازی های المپيک در وزارت خارجه ايالات متحده آمريکا بودم. اين نهادی بود که در اوایل دهه ۱۹۸۰ ميلادی با هدف تشويق کشورها برای تحريم بازی های المپيک در مسکو، به خاطر تهاجم اتحاد جماهير شوروی سابق به افغانستان شکل گرفت .
آيا افغانستان تنها دليل بود؟
افغانستان دليل اصلی بود. ايالات متحده آمريکا در دهه ۱۹۸۰ راه های مناسب، يا بهتر است بگويم راه های تاثير گذارتری برای واکنش به تهاجم شوروی به افغانستان در دست نداشت.
بنابراين يکی از دستاويزهايی که کاخ سفيد انتخاب کرد، مشارکت با ديگر کشورهای علاقمند برای مخالفت با اين تهاجم، توسط تحريم بازيهای المپيک بود که مدتها پيش از سال ۱۹۸۰ به مسکو اعطاء شده بود.
بازيهای المپيک قرار بود در سال ۱۹۸۰ برگزار شود و اين يک واکنش تاثيرگذار برای تحقير روسها، درجواب به حمله اتحاد جماهير شوروی سابق به افغانستان تلقی می شد .
می توانيد بگوييد اين تصميم چگونه گرفته شد و مهره های اصلی در اين تصميم گيری چه کسانی بودند؟
مهره های اصلی در اين تصميم گيری مقامات بريتانيا، کانادا و آمريکا بودند.
دولت های اين سه کشور در ژانويه سال ۱۹۸۰ برای انجام اين کار با يکديگر به توافق رسيدند. البته بريتانيایی ها و کانادایی ها نهايتا در اين تحريم شرکت نکردند، اما آنها جزو مببتکرين اصلی اين تحريم بودند.
سپس تقريبا شصت تا هفتاد کشور از جمله چين، عربستان سعودی و بسياری از کشورهای مسلمان که نسبت به تلاش شوروی برای تصرف افغانستان خشمگين شده بودند، به اين تحريم پيوستند.
کشورهای شرکت کننده در اين تحريم عمدتا از جهان سوم و برخی کشورهای اروپايی و آمريکای لاتين بودند.
آيا شرکت های بزرگ تجاری - بازرگانی آمريکايی هم برای مشارکت آمريکا در اين تحريم، به نفع دولت تبليغات گسترده انجام می دادند؟
بله، شرکت های بازرگانی هم بودند که از مشارکت آمريکا طرفداری می کردند.
يکی از اين تشکيلات بزرگ بازرگانی، کمپانی راديو تلويزيون ملی بود که حدود ۷۵ ميليون دلار برای پخش بازيهای المپيک از مسکو به روس ها پول داده بود.
آنها مسلما مشتاق بودند که اين برنامه ها را پخش کنند زيرا بابت آن پول کلان پرداخته بودند اما دولت آمريکا نهايتا آنها را وادار کرد که دست از پخش بازي ها بکشند و اکثر کارخانجات بازرگانی آمريکايی که می خواستند در اين بازيها شرکت داشته باشند، از اين عمل ممانعت کردند.
شما می گوييد دولت چين نيز مسکو را تحريم کرد، اما چين هم اکنون به شدت مخالف تحريم بازی های المپيک در پکن است. نظر شما دراين باره چيست؟
جالب است آنهايی که خود در تحريم سال ۱۹۸۰ شرکت داشتند، متعاقبا دررابطه با انجام اين اقدام تجديد نظر کردند.
زمانی که روس ها بازيهای المپيک در آمريکا را دردهه هشتاد تحريم کردند، ما نيز بسيار ناراحت شديم و مسلما قابل درک است که اکنون چينی ها هم نسبت به تحريم اين بازيها درکشور خود ابراز بی ميلی کنند.
اما اکنون بحث انجام اين تحريم در سراسر جامعه بين المللی مطرح شده است.
شما فکر می کنيد تحريم سال ۱۹۸۰ موفقيت آميز بود؟
راستش نمی دانم تا چه اندازه موفقيت آميز بود، اما باعث شرم و خجالت روس ها شد و آنها هيچگاه اين موضوع را فراموش نکردند.
آنها از اينکه اين تحريم يا تلاش برای تحريم، سازماندهی داده شده بود بسيار خشمگين بودند. من فکر می کنم اين ضربه ای عظيم به روسها و اعتبار و حيثيت بازيهای المپيک سال ۱۹۸۰ بود.
آنها متحمل ضرر اقتصادی بزرگی شدند و از اينکه مردم در آن بازيها شرکت نکردند بسيار سرافکنده شدند.
من فکر می کنم در سال ۲۰۰۸ نيز پيشنهاد تحريم به خاطر اتفاقاتی است که هم اينک در تبت رخ می دهد و به خاطر مسائل مربوط به نقض حقوق بشر از سوی دولت چين است.
من اکنون در موقعيتی نيستم که بتوانم بگويم آيا تحريم اقدام خوب يا بدی بود، اما من برای آنهايی که نظير فرانسوی ها، می گويند تا زمانی که دولت چين به خشونت های حقوق بشری خود خاتمه نداده است نمی توانند تصور کنند که در اين مسابقات شرکت کنند، احترام قائلم.
پس شما فکر می کنيد که اين حرکت برای آنکه چين سابقه بد خود را در زمينه حقوق بشر بهتر کند گزينه موثری است؟
اين تهديد بی اساسی نيست. من هيچ اطلاعی ندارم که دولت آمريکا در اين رابطه چگونه فکر می کند يا اينکه ديگر دولت ها در اين رابطه چه نظری دارند، اما شرايط مردم تبت مسئله جالب توجهی است، زيرا دنيای غرب در رابطه با تبت کارزيادی نمی تواند انجام دهد، اما می تواند از طريق بازيهای المپيک به دولت چين اخطار دهد.
البته من می دانم که جنبش المپيک و کميته های المپيک در کشورهای متعدد جهان به شدت با انجام چنين حرکتی مخالفند.
همانطور که گفتم، من فقط به سئوالهای شما پاسخ می دهم و برای امکان اجرا يا خوبی و بدی آن نظری نمی دهم.
به نظر شما تلفيق ورزش و سياست کار درستی است؟
در تئوری مسلما سياست و ورزش بايد از يکديگر مجزا باشند اما درعمل، سياست در بازی های المپيک وجود دارد.
هميشه در برگزاری بازی ها و توزیع جوايز المپيک سياست وجود داشته است. درست است که اينها رويدادهای ورزشی هستند، اما رويدادهای سياسی نيز هستند.
آيا هيچ لحظه ای بود که شما احساس کنيد تحريم بازيهای المپيک کار اشتباهی است؟ آيا با روس ها ارتباط برقرار کرديد؟
بله، ما با روسها گفت وگويی انجام داديم. من شخصا هيچ گاه معتقد نبودم که تحريم سال ۱۹۸۰ کار درستی بود، و هنوز هم نمی گويم انجام تحريم در سال ۲۰۰۸ کار درستی خواهد بود، من مدافع اين اقدام نيستم.
اما درهر حال اين يک وسيله است تا درشرايطی که دستاويزها برای واکنش به يک موضوع حقوق بشری يا سياسی محدود است، می توان به آن متوسل شد.
آيا شما قصد داريد بازی های پکن را تماشا کنيد؟
نه، من به بازی های دوی ميدانی يا شنا چندان علاقه ای ندارم. اما طرفدار بيسبال هستم و آنطور که متوجه شدم آنها بازی بيسبال را از بازيهای المپيک حذف می کنند. پس اين هم دليل ديگری است برای تحريم اين بازيها ...شوخی می کنم.
آيا درجريان فعاليت های تحريم با اتفاقات جالبی هم برخورديد؟ روند برنامه ريزی و اجرای تحريم تا چه اندازه به طول انجاميد؟
تقريبا يک سال طول کشيد. انواع و اقسام اتفاق های نادر و غريب در اين مدت رخ داد. مثلا يکی از همين اتفاقها مشارکت چينی ها در المپيک بود. يکی ديگر مشارکت رومانی در زمانی بود که دولت چايچسکو با تحريم موافقت کرده بود.
ما با رويدادهای خنده دار بسياری مواجه شديم. مثلا محمد علی کلی، بوکسور معروف نخست به طرفداری از بايکوت با آقای کارتر سندی را امضاء کرد و سپس در آخرين لحظه، درسفری که به آفريقا و آسيا داشت در اين رابطه تجديد نظر کرد و نيجريه ای ها او را متقاعد کردند که دست از تحريم بکشد.
بنابراين بله، با يک سلسله اتفاق های تا اندازه ای خنده دار يا غم انگيز روبرو شديم، و به همين دليل هم من از اين نحوه مبارزه طرفداری نمی کنم، بلکه فقط به سوالهای شما دررابطه با گذشته پاسخ می دهم.
آيا از جانب ورزشکاران آمريکايی هم با مخالفت هايی روبرو شديد؟
ورزشکاران آمريکايی بسياری بودند که با توافق کميته المپيک آمريکا و دولت آمريکا برای تحريم مسابقات المپيک در شوروی شديدا مخالفت کردند.
نامه های بسيار دراين باره دريافت کرديم و جلسات خشمناک بسياری برگزار شد. تعدادی از اين جلسات را به ياد می آورم که در آن ما بايد به ورزشکارانی که سالها تلاش کرده بودند خود را برای شرکت در اين مسابقات آماده کنند توضيح می داديم که چرا دولتشان از آنها می خواهد که مسابقات را تحريم کنند.
بنابر اين بله، با نامه ها و اجلاس های ناخوشايند بسياری مواجه بوديم اما نهايتا دولت کارتر موفق شد از خود ايستادگی نشان دهد و تيم ملی خود را به مسکو اعزام نکند.
آيا از اينکه روس ها تصميم گرفتند مسابقات المپيک در لوس آنجلس را تحريم کنند متعجب شديد؟ کدامين تحريم به نظر شما موثرتر بود؟
خوب، تحريم لوس آنجلس موثر واقع نشد. نه تنها آن بازيها انجام شد، بلکه برای برنامه گزاران نيز درآمد خوبی دربرداشت.
بازي های مسکو هم برگزار شد، اما ميزان مشارکت بين المللی درآن بازيها بسيار محدود بود و روسها سرمايه و اعتبار کلانی را در آن بازيها از دست دادند.
منبع: رادیو فردا
توجه !
کاپی
و نقل مطلب فوق صرف با ذکر نام و ادرس سایت «اصالت»
مجاز است !