استـاد (صـبـاح)

 

“طالبان” در روند افراطی و بنیادگرایی

)نفع پاکستان از اعزام تروریزم به افغانستان، کدام است؟؟؟(

(استاد صباح)

 

چه شیرین است وقتی بیگناهی داد خود را از خدای خویش می گیرد

چه شیرین است.

اما من دلم میخواست اهل زور و زر ناگاه

ز هر سو راه مردم را نمی بستند و زنجیر همدلی خدا را بر نمی چیدند

دلم میخواست

دنیا خانه مهر و محبت بود

دلم میخواست مردم در همه احوال با هم آشتی بودند

طمع در مال یكدیگر نمی بستند

مراد خویش را در نامرادی های یكدیگر نمی جستند

ازین خون ریختن ها فتنه ها پرهیز می كردند

چو كفتاران خون آشام كمتر چنگ و دندان تیز می كردند

چه شیرین است وقتی سینه ها از

مهر آكنده است.

غرب عملاً در پی بزرگسازی “طالبان” است، هم در میدان نظامی و هم در جایگاه اجتماعی و هم در عرصه سیاسی و از چندی بدین سو مسؤولین بلند پایه و رسانه های غربی از دیالوگ مذاكره و پذیرش “طالبان” در نظام سیاسی افغانستان صحبت می كنند. هدف این بزرگسازی چیست؟ امریكا‌ و انگلیس به مشوره پاكستان از كارائی نظام فعلی مایوس شده اند.

“طالبان” یک گروه است که در خلال جنگ مردم افغانستان با اردوی شوروی سابق (۱۹۸۹- ۱۹۷۹) شکل گرفت. این گروه که قرائتی تنگ ‌نظرانه نسبت به مفاهیم اسلامی دارد به کمک آمریکا و انگلیس و با حمایت مالی - ایدئولوژیک عربستان سعودی به همراه مساعدت‌های بی‌د‌ریغ پاکستان شکل گرفت. اعضای “طالبان” مجموعه ‌ای از ”طالبان” مدرسه های عرب و غیر عربی بودند که پیشتر در جنوب پاکستان مشغول فراگیری دروس مذهبی بودند که عربستان سعودی مروج آن است. این مدارس با کمک مالی دولت ریاض و در پاکستان، به ویژه جنوب این کشور به ترویج دیدگاه سلفی و وهابی مبادرت می‌ کنند. با چراغ سبز آمریکا، این مجموعه کوچک به سرعت به انواع سلاح‌ های پیشرفته تجهیز شد به گونه‌ ای که بعد از خروج نیروهای شوروی از افغانستان و تشکیل اولین اداره تنظیمی به ریاست برهان‌ الدین ربانی، خود را به عنوان یک تشکل رقیب نشان داد. تضاد دیدگاه ““مجاهدین”” و ”طالبان” کار را به جایی کشاند که میان آنان نبرد در گرفت و افغانستان در دام جنگ داخلی افتاد. نیروهای “طالبان” که به دلیل حمایت‌ های آمریکا، عربستان و در این مقطع، پاکستان فوق‌ العاده قدرتمند شده بودند به مرور بخش‌ های مختلف کشور را اشغال کردند. آنان با اشغال قندهار در سال ۱۹۹۴ عملا دولتی خود خوانده با قوانین سخت بدوی در این منطقه را به اجرا گذاشتند.

مردم افغانستان که از هرج ‌و‌ مرج خسته شده بودند و نیاز شدیدی به استقرار نظم و قانون احساس می ‌‌‌‌کردند در ابتدا روی خوش به “طالبان” نشان دادند. این گروه سر انجام در سال ۱۹۹۶ میلادی کابل را اشغال کردند و بدین ترتیب با تصرف پایتخت، حکومت خود را در سراسر افغانستان مستقر ساختند. اگرچه در این دوران و بعد از آن مقاومت‌ های صورت گرفت، اما قدرت مالی و نظامی “طالبان” به همراه نظم آهنینی که در کشور بوجود آورده بود باعث شد که ثبات و پایداری آن هر روز استحکام بیشتری یابد. با استقرار حکومت “طالبان” به مرور چهره خشن و ارتجاعی این گروه و قرائت سلفی- وهابی آنان از اسلام عرصه را بر مردم تنگ ‌تر ‌کرد اما کسی یارای مقابله با ‌آن را نداشت.

حامیان “طالبان” نیز از حضور آنان در افغانستان خشنود بودند. رهبری “طالبان” با ملا عمر بود. مردی که مخالف عکس بود و آن را حرام می ‌دانست و از این روی عکس‌ های محدودی از او وجود دارد. در خلال جنگ‌‌ های داخلی در افغانستان و به ویژه پس از استقرار حکومت “طالبان”، بن لادن رهبر گروه القاعده که به لحاظ ایدئولوژیک ارتباط تام با “طالبان” داشت به این کشور کوچ کرد. بن‌لادن که در جنگ با نظامیان شوروی از همراهان “مجاهدین” بود و سرمایه افسانه‌ ای خود را در اختیار آنان گذاشته بود بعد از متهم شدن به بمب‌ گذاری علیه منافع آمریکا مجبور به بازگشت به افغانستان شد و مورد پذیرش و پذیرایی قرار گرفت. در پی ماجرای ۱۱ سپتامبر و مشخص شدن اجرای این عملیات توسط گروه بن‌لادن، آمریکا از “طالبان” خواست که بن‌لادن را تحویل دهند اما “طالبان” امتناع کردند. بدین ترتیب آمریکا رسما به جنگ افغانستان و حکومت “طالبان” رفت. حکومت “طالبان” در افغانسان سرنگون شد اما غربی‌ ها نتوانستند ملا عمر را دستگیر کنند. "القاعده" دامنه فعالیت‌ های تروریستی خود را به سراسر جهان کشاند و نیروهای وفادار به “طالبان” همچنان به نبرد با نیروهای دولتی افغانستان و ایساف مشغول اند.

درین اواخر طوری که دیده میشود غرب عملاً در پی بزرگسازی “طالبان” است، هم در میدان نظامی و هم در جایگاه اجتماعی و هم در عرصه سیاسی و از چندی بدین سو مسؤولین بلند پایه و رسانه های غربی از دیالوگ مذاكره و پذیرش “طالبان” در نظام سیاسی افغانستان صحبت می كنند. هدف این بزرگسازی چیست؟ امریكا‌ و انگلیس به مشوره پاكستان از كارائی نظام فعلی مایوس شده اند. دلیل روی آوردن غرب به “طالبان” این است كه در شرایط فعلی امریكا‌ و متحدینش قصد مواجهه و رویارویی بیشتر با ایران دارند، لذا می خواهند با وساطت استخبارات پاكستان از رویارویی و خصومت بیشتر با “طالبان” بكاهند و نیروی را در افغانستان بقدرت برسانند كه با ایران مخالفت شدید داشته باشند. چنانچه برای اولین بار شایعه مذاكره با “طالبان” با دولت از طریق رسانه های امریكا‌یی در بیرون درز كرد و واشنگتن پست نشریه معتبر امریكا‌یی از زبان معاون وزیر خارجه امریكا‌ نوشت كه “طالبان” می خواهند بعد ازین بحیث یك هسته سیاسی قوی در نظام آینده افغانستان شریك شوند.

بدیهی است كه امریكا‌ می خواهد این درامه را دوباره تجربه كند. پروسه صلح یك جهت مهم قضیه تفكرات “طالبان” را جهت حفظ منافع شان در افغانستان قابل قبول دانسته است. این تغییر سیاست در ظاهر شكست متحدین را در مبارزه علیه تروریزم به اثبات می رساند. اعتراف به شكست: نیكولاس لنت سخنگوی ناتو در افغانستان گفت: اتكای صرف به نیروی نظامی منجر به بازگرداندن ثبات پایدار نخواهد شد. این اظهارات نشان می دهد كه پیمان اتلانتیك شمالی یك قدرت شكست پذیر است، حتی كتله كوچك از ترویست ها با داشتن حمایت نظامی و مالی پاكستان و برخی كشورهای خلیج فارس می تواند ایشان را به شكست معترف سازند.

 تا دوسال پیش طرح مذاكره از سوی دولت با “طالبان” همواره از یك موضع قوی مطرح می شد و “طالبان” به ترك جنگ و بازگشت به خانه و كشورشان دعوت می شدند و خبری از سهم دهی آنان در قدرت نبود، اما حالا دولت اعلان می كند اگر “طالبان” قانون اساسی كشور را بپذیرند در هر سطح پذیرفته می شوند، دیگر از پیروزی نظامی علیه “طالبان” خبری نیست، در حالیكه “طالبان” جز پیروزی به هیچ چیز دیگر قناعت ندارند.

طبق گزارش ملل متحد، شمار قربانیان غیرنظامی افغانستان در سال جاری نسبت به همین دوره‌ی زمانی در سال گذشته به گونه‌ ای چشمگیر افزایش یافته است. از جنوری تا جون سال جاری حدود ۱۲۷۱ غیرنظامی کشته شدند که این رقم نسبت به شش‌ ماهه‌ی نخست سال گذشته ۳۱ در صد افزایش نشان می ‌دهد. بنا بر گزارش فرستاده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل در کابل، شمار کودکان قربانی در افغانستان در سال جاری نسبت به سال گذشته ۵۵ در صد افزایش یافته است. این میزان بیش از دو برابر قربانیان کودک در همین دوره‌ی زمانی است. فرستاده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل در کابل که این گزارش را تسلیم سازمان ملل کرده است، کودکان و زنان افغان را آسیب ‌پذیر ترین اقشار جامعه در درگیری‌های این کشور می ‌داند. او می ‌گوید، زنان و کودکان بیش از گذشته «در خانه‌ها و روستاهایشان هدف حملات قرار گرفته، کشته و زخمی می‌شوند». به گفته‌ی وی، کودکان حتی در افغانستان در ملاء عام اعدام می ‌شوند.

مسئولیت حدود دو سوم آسیب‌ ها و تلفات انسانی را “طالبان” و اسلام ‌گرایان افراطی بر عهده دارند. بنا بر گزارش اشپیگل آنلاین، اسلام‌ گرایان اغلب از غیرنظامیان به عنوان سپرهای انسانی استفاده می‌ کنند. سازمان ملل گروه‌های افراطی اسلامی را مسئول کشته و زخمی شدن ۲۴۷۷ غیر نظامی در افغانستان در سال جاری می ‌داند. در حالی که تلفات ناشی از حملات نیروهای ناتو و نظامیان افغانستان ۳۸۶ نفر است. نماینده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل در کابل این واقعیت را قابل انتقاد می‌داند و می ‌گوید: «اگر آنها می ‌خواهند آینده‌ی این کشور را رقم بزنند باید بدانند که نمی ‌توانند این راه را از میان اجساد پر شمار غیرنظامیان باز کنند». با وجود این، تلفات نیروهای دولتی و ائتلاف نسبت به سال گذشته کاهش نشان می‌ دهد. سازمان دیده‌ بان حقوق بشر این موضوع را قابل تقدیر و حاصل سیاست‌ های مثبت به کار گرفته شده می ‌داند، از جمله مقررات سختگیرانه ‌تر برای یورش ‌های شبانه و لزوم انجام تحقیقات به هنگام کشته شدن غیرنظامیان در حملات نظامی.

نفع پاکستان از اعزام تروریزم به افغانستان، کدام است؟؟؟

رمان و قصه ی بربادی ام من

حضور زنده ی بیدادی ام من

تمامی خاطراتم قصه ی تلخ

گرفتاری غم آزادی ام من.

پاکستان با انتشار آمار رسمی اعلام کرد: در نتیجه ۵۴ مورد انفجار از جمله ۱۱ حمله انتحاری در شهرها و مناطق مختلف این کشور در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۳، دست کم ۵۳۷ نفر کشته و ۱۱۰۳ نفر دیگر زخمی شدند. بر اساس این آمار، تروریست ها در سه ماهه نخست سال جدید میلادی، ۱۱ حمله انتحاری از جمله یک حمله در جنوری ۴ حمله در فبروری و ۶ حمله در مارچ انجام دادند که در نتیجه آن ۳۱۹ نفر کشته و ۴۶۶ تن دیگر زخمی شدند. بر اساس این گزارش در جدید ترین حمله انتحاری به یک مقر نیروهای امنیتی در شهر پیشاور در شمال غربی پاکستان روی داد، دست کم ۱۲ نفر کشته و ۱۰ نفر دیگر زخمی شدند.

استراتژی پاکستان از آغاز ایجاد خط دیورند در سال ۱۸۹۳ مبتنی بر مداخله در افغانستان و روی کار آوردن حکومت دست نشانده در کابل بوده است که (آی اس آی) مسئوول اجرای این سیاست است. و هدف پاکستان آن است که افغان ها مسئله خط دیورند را فراموش کنند اما این اتفاق تا به حال نیفتاده است.

همچنین علت دیگر آن است که پاکستانی ها بر این باورند که افغانستان عمق استراتژیک پاکستان در برابر هند است. بر همین مبنا آنها به دنبال توسعه نفوذ خود در این کشور هستند.

اما در طی سالهای نزدیک گذشته با وجود حضور گسترده نیروهای خارجی همچنان شاهد تداوم نا امنی ها و عملیات تروریستی در افغانستان هستیم در این باره مقامات افغان و کارشناسان می گویند برای از بین بردن تروریسم باید با ریشه های آن در خارج مبارزه کنیم. منابع تروریسم بیش از گذشته فعال هستند و شبکه های مالی در پاکستان و برخی کشورهای عربی برای حمایت از تروریست ها ایجاد شده است به همین دلیل حامد کرزی به این تز روی آورده است که باید در درجه اول منابع مالی و مکان های آموزشی تروریست ها از بین برود. در این باره باید گفت اکنون باتوجه به اسناد و شواهد بدست آمده، جامعه جهانی مطمئن شده است که تروریسم از آنسوی مرزها حمایت می شود بر همین اساس انتظار می رود که جامعه جهانی به رئیس جمهور پاکستان فشار بیشتری وارد کند تا در جهت کنترول محافل طرفدار تروریسم بیشتر تلاش کند.

امریکا دقیقاً از اوضاع مطلع است اما از دید امریکا یک تنش قابل کنترول باید در افغانستان وجود داشته باشد که هم منافع پاکستان را تأمین کند و همه ادامه حضور نظامی آنها را توجیه نماید. اجلاس سه جانبه امریکا و افغانستان و پاکستان تا کنون چه تأثیراتی بر اوضاع افغانستان داشته است. تا کنون بیش از ده ها اجلاس سه جانبه میان افغانستان، پاکستان و آمریکا برگزار شده است، منتها به تدریج به این فرضیه نزدیک می شویم که این سه کشور در مبارزه با تروریسم اشتراک نظر ندارند و هر کدام اهداف خاص خود را دارند. اکنون پاکستان، دولت کابل را متهم به بی کفایتی در تأمین امنیت و در مقابل افغانستان، اسلام آباد را متهم به مداخله و حمایت از تروریست ها می کند.

از یکسو پاکستان در امور افغانستان مداخله می کند، اما از طرف دیگر تداوم ناامنی در افغانستان دلایل داخلی هم دارد. از جمله آنکه به دلیل رفتار نا درست و بمباران غیر نظامیان توسط امریکایی ها به نظر می رسد که “طالبان” یک برگ برنده در اختیاردارند و از این طریق مردم را به دولت بدبین می کنند.

یک مقام ارشد امنیتی هند می ‌گوید که پاکستان در همکاری با لشکر طیبه تلاش می‌ کند تا به منافع هند در افغانستان صدمه برساند. پس از آن که پاکستان در کشمیر موفق بر حمله بر دفاتر این کشور نشد، اکنون با همکاری لشکر طیبه، سفارت و کونسلگری‌های هند را در افغانستان نشانه گرفته است.

 گزارش ‌های نیز وجود دارند که سازمان استخباراتی پاکستان به کمک لشکر طیبه می خواهد حملاتی را در افغانستان راه اندازی کند و گفتگوهای میان آنها نیز صورت گرفته است. نهادهای امنیتی پاکستان برای این که مطمئن شوند هند ماموریت های خود را در افغانستان انجام ندهد، دست به هرکاری خواهند زد و تلاش خواهند کرد نقش هند را در افغانستان کاهش دهند، به همین منظور می خواهند حملاتِ هراس افگنانه را بر دفاتر هند در آنجا انجام دهند.

پیش از این نیز چند بار نهادهای دیپلماتیک هند در افغانستان مورد حمله قرار گرفت و حالا هم، مقام ‌های ارشد استخباراتی هند گفته ‌اند تدابیر ویژه‌ ای برای تامین امنیت نهادهای دیپلماتیک این کشور، گرفته شده است. این در حالی است که پیشتر رییس جمهور غنی در اجلاس سازمان همکاری های منطقه ای جنوب آسیا هشدار داده بود اجازه نمی دهد تا از افغانستان به عنوان میدان جنگ نیابتی استفاده شود.

پاکستان از تربیه و آموزش تروریزم چه نفع برد؟ بیش از ۸۰ هزار پاکستانی از جمله ۴۸ هزار غیرنظامی در طول یک دهه گذشته در جنگ علیه تروریسم به رهبری امریکا در این کشور کشته شده اند. کمیته داکتران بین المللی برای جلوگیری از جنگ هسته ای طی گزارش اعلام کرد بیش از ۸۰ هزار پاکستانی از جمله ۴۸ هزار غیرنظامی در طول یک دهه گذشته در جنگ علیه تروریسم به رهبری امریکا در این کشور کشته شده اند.

بر اساس گزارش منتشر شده از سوی این کمیته در حدود ۱. ۳ میلیون نفر در عراق، افغانستان و پاکستان در نتیجه جنگ علیه تروریسم به رهبری امریکا در طول یک دهه گذشته کشته شده اند. همچنین ازسال ۲۰۰۴ تا سال ۲۰۱۳ بیش از ۸۰ هزار پاکستانی از جمله ۴۸هزار ۵۰۴ غیر نظامی، ۴۵ روزنامه نگار، ۵۴۹۸ نیرو امنیتی و ۲۶ هزار ۸۶۲ شبه نظامی در جنگ علیه تروریسم به رهبری امریکا در پاکستان کشته شده اند.

در بخش دیگر این گزارش آمده است که در نتیجه این جنگ یک میلیون نفر در عراق و ۲۲۰ هزار تن در افغانستان جان خود را از دست داده اند. اما برخی از گزارشات حاکی از آن است ک تعداد تلفات جنگ علیه تروریسم در افغانستان، پاکستان و عراق به بیش از دو میلیون نفر نیز برسد.

موضع امریکا بیش از هر کشور دیگری در زمینه امنیت افغانستان و پاکستان به ویژه افغانستان، اهمیت دارد؛ زیرا به تعبیر رییس جمهوری پیشین، امریکا و پاکستان مسؤول اصلی وضعیت جاری امنیتی در افغانستان اند و تنها همین دو کشور می توانند در افغانستان صلح را تامین کنند؛ آنهم نه به دلیل داشتن قدرت نظامی بالا؛ بلکه به جهت سهم و نقشی که در ناامنی و قدرت گیری تروریزم دارند. کم نیستند شمار تحلیلگران عقیده دارند اگر امریکا طی این سال ها به صورت مسؤولانه و واقعی با تروریزم مبارزه می کرد و تمامی توان و امکانات نظامی و استخباراتی اش را برای سرکوب تروریزم مورد استفاده قرار می داد و دوگانه رفتاری و برخوردهای گزینشی و مبهم و مشکوک در این زمینه را کنار می گذاشت، اکنون هم افغانستان و هم پاکستان، وضعیت امنیتی به مراتب بهتری داشتند.

با این حال، از یاد نمی بریم که طرف دیگر این معادله پاکستان است. پاکستان حامی بزرگ تروریزم در منطقه است و این حقیقت بر امریکا نیز پوشیده نیست؛ اما با وجود این موضوع، امریکا هیچگاه سعی نکرده است مواضع پاکستان در زمینه تامین مالی و تسلیحاتی و اعطای پناهگاه و پرورشگاه به تروریست ها را به چالش بکشد و آن را به عنوان مانعی بزرگ فراراه مبارزه با تروریزم، مورد حمله قرار دهد. این امر بر ابهام مبارزه با تروریزم می افزاید.

رویداد اخیر پیشاور اما پاکستانی ها را یکبار دیگر متوجه ابعاد خطر آفرین کاری که در حمایت از تروریزم می کنند کرد و این حقیقت را مورد تاکید مجدد قرار داد که تروریزم دست آموز پاکستان که در زیر چتر اطلاعاتی امریکا با حمایت های مستقیم دستگاه های نظامی و جاسوسی اسلام آباد، سال هاست شاخ و برگ یافته و ریشه های نیرومندی پیدا کرده است، فقط افغانستان و دولت و مردم کشورما را آماج قرار نمی دهد؛ بلکه اکنون به اندازه ای نیرومند شده است که برای دست یافتن به قدرتی برابر با نهادهای ملی پاکستان در درون آن کشور نیز مبارزه و تکاپو می کند.

فلسفه وجودی تحریک “طالبان” پاکستان نیز همین امر است. این تشکل به منظور اسلامی سازی پاکستان با قرائت منحصر به فردی که خود از اسلام دارد تلاش می کند و از قضا مورد حمایت های وسیع احزاب و جریان های سیاسی و مذهبی و حتی مردم آن کشور نیز قرار دارد. با این حساب، مبارزه با چنین تروریزمی نیز نیازمند یک برنامه ریزی بلند مدت با مشارکت همه طرف هایی است که تاکنون به هر دلیل از همراهی با این ماموریت، طفره رفته اند.

هم امریکا و هم پاکستان، هم اکنون، اگرچه دیر، این هشدار را باید جدی بگیرند که مبادا دوگانه رفتاری و پنهان کاری در مبارزه گزینشی با تروریزم را به اندازه ای طولانی کنند که روزی فرا رسد که دیگر نتوانند قدرت تروریست ها را نادیده بگیرند؛ روزی که همه جا پیشاور شود.

 

 

 

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org