Sun, June 3, 2012 17:49
مســـعــود «حـــداد»
وحشت سرا
به چشمه زهر پاشیدند که آب از آب میترسد
مکاتب را بهم ریختند که معلم از کتاب میترسد
به فرد فرد دیار من زمین وحشت سرا گشته
زبان از گفت، پای از رفت و چشم از خواب میترسد
خدایا این چه ملکی است که بخشیدی برای ما
شکـــاری از غزالان و سیخ از کباب میترسد
چه غوغای نهانی است درین وحشت سرا گویی
شکر از نی و خُم از می، نمک از شوراب میترسد
تو ای «حداد» نگرد حیران باین کار خداوندی
نبرد گر حق نباشد «رستم» از صحراب میترسد
مسعود حداد
اول جون ۲۰۱۲
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat