مسوولیت بیکاری به عهده کیست؟
عبدالوکیل کوچی
تاریخ ارسال به «اصالت»
Sunday, April 28, 2013 13:39:09
بیشتر از یکصد سال گذشته و یک ربع قرن، کارگران امریکا بخاطر دریافت دست مزد عادلانه و تقلیل ساعات کار اعتصاب عمومی و تظاهرات خیابانی برپا کردند.
حرکت دسته جمعی کارگران در واقع پیش زمینهء خوبی برای جنبش سرتاسری کارگری و همبستگی بین المللی کارگران بود که با عکس العمل شدید سالاران سرمایه مواجه گردید، ولی طبقهء کارگر از پا ننشست و مبارزه بخاطر رسیدن به اهداف نهایی همچنان ادامه دارد.
و اما در کشور عزیز ما افغانستان، مادامیکه عوامل داخلی در تبانی با عناصر خارجی و همدستی همسایگان، منافع ملی کشور را به خطر نابودی کشانیدند، جریان جنگ روز تا روز حقایق پشت پرده را واضح میساخت که منافع علیای کشور مان از بیگانگان و خط موافقین از مخالفین بکلی جداست. ولی متأسفانه که با چرخش معکوس زمان، افغانستان به میدان آزمایش قدرت ها مبدل و قربانی جنگ سرد گردید و اما دولت وقت یعنی جمهوری دموکراتیک افغانستان به مثابه مدافع منافع علیای کشور با مشارکت عموم نیروهای وطنپرست و ترقی خواه در دفاع از منافع ملی و تامین صلح سراسری در کشور قرار داشت و با سیاست صلحجویانه و روحیهء حسن همجواری به روابط دوستانه با همسایگان تاکید می ورزید. واضح بود که دستیابی به صلح و مشارکت وسیع مردم در سرنوشت کشور برای دولت اولویت خاصی داشت.
چنانچه دفاع مستقلانه و بازگرداندن قوای خارجی از کشور، سرلوحهء اساسی وظایف دولت بود که بر مبنای آن از طرح به تحقق انجامید.
ولی در آنسوی جنگ، تروریستان "القاعده"، اعم از عرب و عجم، مزدوران وهابی و چیچنیایی، میجر های پاکستانی اجیران بنیادگرای آنسوی سرحد، کرنیل های سندی و پنجابی عوامل نفوذی همسایگان افغانستان و دیگرعناصر خرابکار خارجی که در شرق و جنوب و غرب کشور لانه کرده بودند کماکان به قوت خود باقی ماندند.
و در گام نخست، زیر ساختار های اقتصادی کشور ما را آماج حملات پی در پی خود قرار دادند و آنچه را که مردم افغانستان به قیمت جان خود و به دستان خود ساخته بودند، دشمنان ترقی و تمدن کشور و عمال خارجی به میل بیگانگان منهدم و نابودش کردند و به این ترتیب حق کار از کارگران گرفته شد. که در نتیجهء آن فقر، مهاجرت و دربدری بر مردم افغانستان تحمیل گردید. اوضاع بحرانی و پیچیدهء کشور چون زخم خونین آنقدر ناسور گردیده بود که راه حل آن برای زمامداران بعدی افغانستان نیز مقدور نبود. در چنین حال و هوا جنگ تا حدی شدت داشت که هستی و آزادی کشور زیر سوال میرفت.
تا آنکه "جامعهء جهانی" و نیرو های نظامی وابسته به آن سر نوشت کشور را از وجود افراطی ترین گروه های جنگ یاد گرفته در پاکستان دگرگون ساخت و بجای گروه ساقط شده از قدرت، دولت دیگری بروی خرابه های باقیمانده در کشور بنام های "اداره موقت"، "عبوری" و "انتقالی" شکل گرفت. طوری که دیده میشود، علی الرغم حضور نیروهای نظامی ناتو در افغانستان و سرازیر شدن میلیارد ها میلیارد دالر از کمک های جامعهء جهانی و قدرت های بزرگ جهان، برغم دستاورد های معینی تا هنوز نگرانی های مردم در رابطه به تأمین امنیت سرتاسری از بین نرفته است. فقر و مرض در جامعه بیداد میکند و در رابطه به کار، اقتصاد و نوسازی امید ها به یأس مبدل گردید ه و زیر ساختار های اقتصادی کشور کماکان بشکل مخروبه باقی مانده است و در کشوری محاط به خشکه متأسفانه بعضی از جاده های آن در فصل های معین سال چنین به نظر میرسد که قابل کشتی رانی باشد. چه رسد به کار های اساسی و زیر بنایی کشور. گفته میتوان که با ادامهء چنین وضعیت دوباره سازی آن عموما بعید بنظر میرسد.
زیرا در مدت زمان سپری شده در دو دورهء حکومت اخیر، اکثرا تاسیسات تخریب شدهء صنعتی، دستگاه های تولیدی عام المنفعه، بند و انهار و موسسات تولید برق دوباره سازی نشده است و بگونهء مثال پروژهء بند برق سلما برغم کمک های چندین ملیون دالری کشور دوست هندوستان از سالهای سال است که دوباره سازی آن به تعویق افتاده است.
در کشوری که هزاران هزار کارگر و جوانان فارغ التحصیل، کار میخواهند ولی متأسفانه از حق کار تا هنوز در محرومیت بسر می برند. و این در حالیست که کارگران و جوانان فارغ التحصیل به حد اقل معشیت دسترسی نداشته و همواره محتاج اند. آیا پاسخگوی بیکاری، بیماری، فقر و تهی دستی مردم تشنه بکار و ساختمان کشور در برابر خدا، ملت و مردم مستضعف افغانستان کی ها اند؟ عوامل خصومت از خارج و بخصوص همسایگان، از جان مردم ما دیگر چه میخواهند؟ که با تحمیل جنگ سی ساله بر مردم افغانستان بسنده نکرده اند، مگر میخواهند که ملت هردم شهید افغانستان در پیتاو ها دست روی دست بنشینند تا روشنی از سوی شمال، خوردنی از سوی جنوب، پوشیدنی از سوی مشرق و مواد مصرفی از سوی مغرب افغانستان در کشور ما سرازیر شود و مردم ما بخصوص کارگران بزعم خود شان فقط به جای نیروی تولیدی، به نیروی مستهلکین مبدل گردند؟ که هرگز نه و آن طور هم نخواهد شد. زیرا مردم افغانستان دارای استعداد و توانایی کار اند و خلاقیت کارگران مبتکر افغانستان معرف استعداد عالی و توانایی فکری کارگران کشور ما است که در طول تاریخ درخشیده اند. چنانچه از نزدیک به یک قرن قبل، کارگران ماهر و توانای کشورما مهمترین مبادی تخنیک و پیشرفته ترین تکنالوژی عصر نوین را پیریزی کرده بودند و این لرزه یی به اندام دشمنان افغانستان ایجاد کرد تا یکسره برای نابودی آن مذبوحانه تلاش کردند ولی هرگز نتوانستند جریان زندگی، کار، تولید و چرخ تاریخ را متوقف سازند. کارگران و سایر زحمتکشان افغانستان در وجود ملت معظم و بیدار افغانستان بیدار اند و به پای خود ایستاده خواهند بود. هیچ نیرویی نمیتواند عزم کارگران را متزلزل سازد و فقر و بیکاری هم نخواهد توانست تا نبوغ فکری و غرور کاری طبقهء کارگر افغانستان را که خصلت ذاتی و افتخار تاریخی آن هست تضعیف سازد.
کارگران شریف و زحمتکش کشور با نیروی کار و استعداد سرشار شان برای عمران و آبادی کشور همواره می اندیشند و توانایی دوباره سازی کشور فقط در دستان طبقهء کارگر افغانستان و متحدین نزدیک به آن است. اتحاد و همبستگی ملی کارگران و دهقانان، پیشه وران و روشنفکران ترقی خواه و عدالت پسند کشور بدور سازمان پیشآهنگ این طبقهء رنجدیدهء کشور، آنان را قادر خواهند ساخت تا صلح پایدار و سراسری را در کشور تامین کنند، وحدت ملی را تحکیم بخشند و در کنار نیرو های مسلح ملی کشور و به همکاری جامعهء جهانی از وجب وجب خاک وطن دفاع نموده و کشور را دوباره سازی کنند. رفاه همگانی و آسایش عمومی را بوجود آورند و سرزمین سوخته را با کار مشترک و کوشش خلل ناپذیر و بازو های توانای شان به گلشن جاویدان آسیا مبدل سازند. زیرا شعار کارگران، کار، صلح، ایجاد گری و عدالت است.
کارگران گرامی، صدای تان رسا، بازوی تان توانا و آرمان تان پیروز باد!
عبدالوکیل کوچی
کارگر
جنبش رز مندگان میهنیم پیشتا ز و کار گر هستیم ما
ما خرابکار و ستمگر نیستیم خادم و ایجاد گر هستیم ما
بهر تولید لباس و نان و آب چاره سازچاره گرهستیم ما
بهر رفع ظلم و استثمار فرد جنبش عصیا نگر هستیم ما
بهر تامین عدالت در وطن داد خواه وداد گر هستیم ما
در پیء تولید کالاهای خوب خادم نسل بشر هستیم ما
بیهراس ازموج توفانها ستیم کاشف در و گهر هستیم ما
کافهء دنیا پراز تولید ماست لیک خوار ودر بدرهستیم ما
قوت سرمایه ازنیروی ماست زین مواقف با خبرهستیم ما
چرخ تولیدی بردستان ماست لیک محروم ازثمرهستیم ما
چون لکوموتیف چرخ انقلاب پیشتاز ورا هبر هستیم ما
رزم ما برضدظلم تیر گیست عاشق صبح وسحر هستیم ما
در مسیر کاروان زندگی با افقها همسفر هستیم ما
درعمل با کافهء زحمتکشان همنوا و همنظر هستیم ما
بشکنیم زنجیر استثمار را بهر دژخیمان شرر هستیم ما
قشرمفتخواروستمگر نیستیم کار ساز وکار گر هستیم ما
عبدالوکیل کوچی
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat