چهارشنبه، ۲۰ جولای ۲۰۱۶
سازمان تجارت جهانی و
روابط آن با افغانستانِ پسا طالبان
اسماعیل روشنگر
ماستر روابط بین الملل- استاد پوهنتون کاروان
چکیده
سازمان تجارت جهانی به عنوان رکن تخصصی سازمان ملل متحد وظایفی تأمین روابط تجارتی، گسترش روابط تجارتی با کشورها، اعمال تصامیم مجمع، حل و فصل اختلافات تجارتی میان کشورها، نظارت از سیاستهای تجارتی و همکاری با نهادهای تجارتی کشورهای جهان را بهعهده داشته است.
پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی همراه با فرصت ها و چالشهای است، که از یک سو فرصت مهم اقتصادی افغانستان در سازمان تجارت جهانی، بیرون آمدن از اقتصاد ایستاتیک به دینامیک بوده که ستراتژی اقتصادی بلندمدت آن را تشکیل می دهد. و از سوی دیگر چالش مهم اقتصادی آن، از دست دادن رشد تولیدات و اقتصاد داخلی میباشد.
کلید واژه ها: سازمان تجارت جهانی، لیبرالیسم، وابسته گی متقابل، افغانستان
مقدمه
سازمان تجارت جهانی یکی از ارکان تخصصی سازمان ملل متحد می باشد که از سال ۱۹۵۵م به شکل رسمی فعالیت کرده و هم اکنون در حدود ۱۶۲ کشور جهان عضو آن می باشد که این تعداد در حال افزایش بوده و افغانستان هم در سال ۲۰۱۵ م عضو این سازمان تخصصی گردید.
سازمان تجارت جهانی در روابط بین المللی در زمینه اختلافات تجارتی، سازمان میانجی و رفع کنندهی اختلافات میان کشورهای عضو می باشد. کشورهای عضو این سازمان از طریق ستندردسازی صادرات و واردات می تواند به تداوم تأمین روابط با کشورهای جهان در حوزه تجارتی بپردازد.
افغانستان از جمله کشورهای بوده که اقتصاد ضعیف داشته و مشکلات فراوان با همسایه گانش در حوزه تجارتی داشته و می تواند از مشوره های این سازمان در جهت حل مشکلات با همسایه گانش برخوردار گردد.
پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی موجب شکل گیری نظریات موافق و مخالف شده است. چنان که پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی افق های تازه ی را گشوده است، در این تحقیق از یک سو عمدتاً بحث با چهارچوب نظری لیبرالیسم و نظریه وابسته گی شروع می شود. لیبرالیسم در حوزه ی تجارت بین المللی و ارتباطات بین المللی موجب هم گرایی اقتصادی میان کشورهای عضو می شود. هم گرایی اقتصادی برای افغانستان دارای اهمیت ویژه ی بوده زیرا افغانستان کشور جنگ زده و نا توسعه یافته است که بر اساس الگوی هم گرایی منطقوی، ائتلاف، اتحاد، هم سویی و هم کاری قدرت های بزرگ به سوی توسعه یافته گی سوق پیدا می کند. از سوی دیگر پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی با مزایا و فرصت های همراه بوده است به همین جهت علاقمندی بسیاری از کشورها برای پیوستن به این سازمان بوده، که به رویا مبدل شده است، ولی افغانستان در نتیجه ی روابط عمیق با ایالات متحده قادر به کسب عضویت این سازمان می شود. هم چنان در صورت عدم گسترش مناسبات و کاهش سرمایه گذاری و عدم استفاده از کارشناسان اقتصادی سازمان تجارت جهانی در حوزه تجارت بین المللی موجب ایستایی تجارت افغانستان با کشورها می شود. در مورد روابط افغانستان با سازمان تجارت جهانی متناسب با موضوع تحقیق، سوالهای مطرح می شود که عبارتند از:
آیا پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی فرصت ها و یا چالش های را برای افغانستان در پی دارد یا خیر؟ هدف از پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی چی بوده است؟ متناسب با سؤالهای مطرح شده در فوق، فرضیه هایی که مورد بررسی قرار گرفته اند، عبارتند از:
در صورت استفاده بهینه از سازمان تجارت جهانی موجب کسب منافع اقتصادی و توسعه یافته گی اقتصادی می شود و در صورت پیوستن سمبلیک، موجب فراهم آوری زمینه استفاده موثر قدرت های بزرگ از منابع و ظرفیت های اقتصادی افغانستان را فراهم می سازد.
هدف از پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی حل و فصل مسایل تجارتی با همسایه گان، توسعه تجارتی، ایجاد و گسترش سرمایه گذاری در افغانستان می باشد.
محدودیت و مشکلات تحقیق در نخست، قلمرو مکانی این تحقیق بوده که در محیط اکادمیک و کتابخانه ها میباشد و از دیدار مستقیم با نماینده گان افغانستان و کارگزاران سازمان تجارت جهانی استفاده نشده است و مشکلات عمده تحقیق شامل کمبودی منابع و هزینه برای تحقیق میباشد.
هدف تحقیق شامل تبیین سازمان تجارت جهانی، تاریخچه، ارکان و اهداف، تبیین فرصت های پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی، تبیین اهداف پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی و تبیین چالش های عضویت افغانستان به سازمان تجارت جهانی میباشد.
روش تحقیق به طور کیفی از کتابخانه ها استفاده صورت گرفته است، که منابع آن شامل کتب، مقالات، هفته نامه ها و شبکه جهانی بوده و چهارچوب نظری تحقیق شامل نظریه لیبرالیسم و نظریه وابسته گی میباشد.
ساختار تحقیق در نخست، کلیات تحقیق شامل بیان مسأله، سوال های تحقیق، فرضیه تحقیق، روش تحقیق و ثانیاً بدنه ی تحقیق، روابط افغانستان با سازمان تجارت جهانی بر اساس چهارچوب نظری لیبرالیسم و اهمیت تاریخی سازمان تجارت جهانی، فرصتها، چالشها، اهداف، وظایف و ارکان سازمان تجارت جهانی در روابط با افغانستان تبیین میگردد.
۱ - چهارچوب نظری
تجارت، ارتباطات و وابسته گی متقابل جهانی
سه موضوع فوق به عنوان موضوعات مهم، قابل بحث بوده است. چنان که هر موضوع در ذات خودش زمینه ساز گسترش تجارتی در نظام بین الملل می گردد.
۱ - . تجارت بین المللی
در وابسته گی متقابل دولت ها، تجارت نقش خوب داشته و سبب کاهش احتمال تعارضات میان دولت ها میشود.
کانت از دانشمندان لیبرال کلاسیک تأکید بر پیوندهای اقتصادی داشته و شرح دیدگاه آن این بوده که: «پیوندهای اقتصادی میان کشورها باعث هم گرایی فزاینده میشود و در روابط میان کشورها تعارضات و خشونت ها از راه قضایی حل و فصل میشود».
وولف بر دو موضوع تاکید داشته:
۱- تجارت جهانی روابط کشور ها را با یک دیگر گره می زند؛
۲- انقلاب صنعتی باعث ایجاد تحول در سرشت روابط بین الملل شده است؛
وابسته گی ملت ها باعث می شود، که سود یکی به معنای زیان دیگری نباشد و سود و زیان آن ها جنبه متقابل پیدا می کند.
اظهار می دارد که این امر باعث سبب صلح نخواهد شد، بلکه روابط متقابل ناشی از تجارت فزاینده، هزینه جنگ را افزایش می دهد. که بایست قبلاً از آن باید اجتناب به عمل آید. جهان در هم تنیده شده است چنان که اگر در سرحدّ کشورها وقتی درگیری رخ بدهد، همه ی جهان خبر میشود. ما چنان در تجارت طلا نقره، تجارت مالیه، ارتباط تلگراف و خطوط آهن به یکدیگر پیوند خورده ایم که تا جائیکه خطر یک جنگ جهانی سوم هم امکان رفته میتواند.
بناً به نظر این جانب، شکل گیری سازمانهای بین المللی فرایند کلان و برجسته بین المللی است که ملتهای مستقل از هر سازمان بین المللی تخصصی می تواند استفاده بهینه برای گسترش روابط تجارتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی بکنند. در فرایند هم گرایی بین المللی دولتها ناگزیرند که از مخاصمات جلوگیری کرده و از طریق همکاری و هم یاری به اهداف شان دست پیدا کنند.(2)
۲- ارتباطات بین المللی
آلفرد و زیمرن به این نظر است که: "اهمیت افزایش همبسته گی جهانی و نیز گسترش ارتباطات است. و این را روند برگشت ناپذیر است". اگر قرار باشد اجتماع بین المللی شکل بگیرد اعضای آن هم دولت ها خواهند بود نه افراد، و برای شخص موصوف سازماندهی جهانی به شکل دولت جهانی نیست، بلکه به شکل قلمرو حقوقی است. (3)
نظریه های اقتصادی و هم گرایی هم بر مبنای وضعیت و هم فرایند تعریف می شود و هر یک عبارت اند از: 1. وضعیت هم گرایی عبارت از شرایط که در آن کنش گران به یک اجتماع جدید می رسند.
2. فرایند هم گرایی: عبارتند از وسایل و ابزاری بوده که این اجتماع از طریق آنها حاصل میشود. فرایند هم گرایی باید داوطلبانه و مبتنی بر اجتماع باشد.
اتحادیه گمرکی یکی از اشکال هم گرایی میان دولت ها است. در این صورت دولت ها تعرفه های گمرکی را از روابط تجارتی حذف میکنند. اما تعرفه های گمرکی تدوین میکنند که از بیرونی ها منفعت حاصل شود و علیه دولت های دیگر استفاده شود.
به این معنا که تجارت آزاد باشد و کشورها بتوانند کالاهای خود را به قیمت ارزان بخرند. این گونه منفعت به اشخاص داخل عضو بیش تر میرسد. اما در نهایت حداکثر رفاه، در تجارت جهانی آزاد محقق خواهد شد.
نظریه ارتباطات دویچ در زمینه ی هم گرایی به این مفهوم استوار است که شاخصه همه اجتماعات میان اشخاص وجود حجم چشم گیری از مبادلات میان آنهاست. در مورد ملی گرایی می فرماید که جوهره مردم وجود ارتباطات است."
ارتباطات اجتماعی نظیر انتقال پیام، مردم را پیوند میزند. تبادلات اقتصادی، هم مردم را پیوند میزنند. آقای دویچ میکوشد تا دریابد که اجتماع سیاسی در مقیاسی وسیع گسترش یابد و چندین اجتماع کوچک را که حتی تخاصم بالقوه ی نیز دارند. یعنی مردم و دولت در درون اجتماع سیاسی وسیع تری که جنگ در آن حذف میشود در برگیرند.
منظور از اجتماع سیاسی «مجموعه ی از افراد یا گروهها- مانند دولتها است» که «تناسب متقابل رفتار آنها، برای تصمیم گیری سیاسی پیوند درونی آن را به وجود آورد».
در میان اجتماعات سیاسی، اجتماعی که در آنها جنگ از روابط حذف میشود، اجتماع امنیتی نام دارند که به طور خاص کانون توجه دویچ را تشکیل میدهند.(4)
دو نوع اجتماع امنیتی را دویچ مد نظر دارد:
۱-۲-۳- اجتماع امنیتی ادغام شده:- حکومت واحد نماد دویچ است مانند بریتانیا، ایالات متحده یا هر کشوری دیگری که در آن، هم گرایی در حدی معقول صورت گرفته است. کسب قدرت بیش برای نیل به اهداف یا کسب یک هویت مشترک یا هر دوی آنهاست.
۱-۳-۴- اجتماع امنیتی کثرت گرا:- در اجتماعی امنیتی کثرت گرا چندین حکومت حاکم وجود دارد ولی ادغام صورت نپذیرفته است، مانند روابط ایالات متحده و کانادا یا ناروی و سویدن. حکومت ها، حاکمیت خود را حفظ میکند در روابط خود از جنگ استفاده نمیکند. در این صورت نیل به صلح آسان است.
در شروع فرایند، نوعی اجتماع روان شناختی مبتنی بر حذف جنگ شکل میگیرد، و بعد، فکر مساعد جهت هم گرایی شکل می گیرد و در نتیجۀ جنگ نامشروع تلقی میشود.
۱-۳-۵ نظریه وابسته گی متقابل بین المللی
وابسته گی متقابل بین المللی ریشه در طرز تفکر بین الملل گرایانه یا انترناسیونالیسم دارد که بر مبنای آن امور دنیا به طور عینی در جهت جهانی شدن است. این جریان عینی در روندهای سیاسی به شکل همکاری میان دولتها منعکس میشود. و در عین حال قراینی مثبت در راستای صلح و رفاه بیش تر جهانی است.
مفاهیم بنیادین "وابسته گی متقابل" را میتوان شامل وابسته گی متقابل، قدرت، حساسیت، آسیب پذیری، هزینه، تقارن و عدم تقارن دانست.
۲. وابستگی متقابل
ریچارد روزکرانس اعتقاد دارد که وابسته گی متقابل را میتوان به عنوان پیوند مستقیم و مثبت منافع دولت ها در مواردی تعریف کرد. که تغییر یک موقعیت دولت جایگاه سایرین را در همان جهت تغییر میدهد.
مفهوم وابسته گی متقابل به مفهوم نظام تعریف می شود. دولت ها معمولاً در نردبان موقعیت بین المللی (توازن اقتصادی، قدرت، رفاه، دسترسی به اطلاعات و یا تکنولوژی) خویش را با هم بالا و پایین می برند.
کوهن و نای در تعریف تحلیلی وابسته گی متقابل می نویسند:
"وابسته گی به معنای وضعیتی است که نیروهای خارجی، آن را تعیین می کنند یا تا حد زیادی تحت تأثیر قرار می دهند. وابسته گی متقابل در ساده ترین مفهوم وابسته گی دوجانبه است. وابسته گی متقابل در سیاست جهانی به وضعیت های اشاره دارد که وجه مشخصه آن ها آثار متقابل میان کشورها یا میان بازیگران در کشورهای مختلف است."
ریچارد کوپر بر بعد اقتصادی وابسته گی متقابل تأکید می کند و آن را «حساسیت تعاملات اقتصادی میان دو یا چند دولت به تحولات اقتصادی درون آن دولت ها» می داند.
-1. قدرت
در رابطه مستقیم با وابسته گی قرار دارد. کوهن و نای قدرت را چنین تعریف می کند: "توانایی یک بازیگر به انجام کاری، به این معنا که طرف مقابل در صورت عدم وجود قدرت و هزینه قابل قبول، آن کار را انجام نمیداد و با هزینه ی که از نظر بازیگر قابل قبول باشد.
-2. حساسیت و آسیب پذیری
کوهن و نای برای درک نقش "قدرت" در وابسته گی متقابل بر تفاوت میان دو مفهوم (اول، حساسیت و دوم، آسیب پذیری) تأکید میکند. هر دولت نسبت به هر رویداد واکنش نشان میدهد. (5)
-3. هزینه ها
روابط میان جوامع و وابسته گی متقابل از طریق هزینه ها توضیح داده می شود. به مفهوم سود، هزینه را نای و کوهن به کار برده اند. هر دولت در برابر هر رویداد متناسب به توان خود هزینه پرداخت می کند.
۳. تقارن و عدم تقارن
تقارن در وابسته گی متقابل به معنای شرایطی است که وابسته گی دوجانبه به طور مساوی و در حالت توازن قرار می گیرد. به عنوان مثال اکثر رابطه ی که میان شمال دیده میشود.
عدم تقارن نیز به معنای شرایطی است که یک طرف کاملاً وابسته به طرف دیگر باشد، که بارز ترین آن شرایط وابسته گی است که در بسیاری از روابط شمال و جنوب دیده می شود.
وابسته گی متقابل، ارتباط بین المللی و تجارت بین المللی، کشورهای جهان را با هم پیوند زده و باعث هم گرایی بیش تر می گردد. افغانستان در ساختار نظام بین الملل مبتنی بر وابسته گی متقابل میتواند در همکاری و همیاری قدرت های بزرگ به سوی توسعه اقتصادی و گسترش تجارت بین المللی پیش رود.
۴- پیشینه:
امریکا و انگلستان در سال ۱۹۴۱م به رهبری روزولت و چرچیل خواهان ایجاد سیستم تجارت بین المللی که بر اساس عدم تبعیض و مبادله آزاد کالا و خدمات باشد، گردیدند و در نتیجه زمینه همکاری های اقتصاد بین المللی را پایه گذاری کردند.
امریکا و انگلستان و کانادا در پایان جنگ جهانی دوم سال ۱۹۴۵م به مذاکرات ادامه داده و پیشنهاد گسترش تجارت بین المللی و اشتغال را مطرح کردند.
در سال ۱۹۴۷م کنفرانس ژنیف تشکیل گردید و طرح را کشورهای ابر قدرت مطرح کردند که در کنفرانس اول آن موضوع تشکیل سازمان تجارت جهانی بود که در نتیجه آزادی وسیع قدرتهای صنعتی به تصویب نرسید و در کنفرانس دوم آن، موضوع مسایل گمرکی میان کشورها به صورت چند جانبه بود که محقق شد.(6)
در نتیجه سازمان تجارت جهانی در اول جنوری ۱۹۵۵م ایجاد شد و به حیث ارگان اصلی نظارت بر تجارت جهانی جایگزين موافقت نامه عمومي تعرفه و تجارت شد. «*»
سازمان تجارت جهانی به عنوان سازمان بین المللی مدیریت و تأمین کنندهی روابط تجارتی بین المللی میباشد.(7)
در واقع سازمان جهاني تجارت براي پاسخ به يك نياز اساسي جامعه جهاني شکلگرفته است، اين نياز عبارت بود از وجود يك مرجع مقتدر جهاني به منظور نظام بخشيدن به روابط اقتصادي جهاني که بعضاً موجب کشمکش هاي شديد سياسي بين کشورها گرديده است و حتا بسياري معتقدند که يكي از زمينههای بروز دو جنگ جهاني همين نقشهای شديد سياسي با منشاء اقتصادي بين کشورهای برتر در تجارت بين الملل بوده است. (8)
دولت جمهوری اسلامی افغانستان از سال ۲۰۰۵م گرایش برای حاصل کردن عضویت سازمان تجارت جهانی را پیدا کرده و در پایان سال ۲۰۱۵م قادر به کسب عضویت رسمی این سازمان گردید.
اکنون ۱۶۲ کشور جهان قادر به کسب عضویت سازمان تجارتی شده اند و کشورهای که به این سازمان پیوسته اند به تعداد ۳۰ موافقتنامه را امضاء کرده اند.(9)
در پیوستن افغانستان به عضویت سازمان تجارت جهانی در نخست، علایق دولت جمهوری اسلامی افغانستان دخیل بوده و دوم اتحادیه اروپا با افغانستان قراردادی را امضاء کردند که عضویت تجارت جهانی را کسب نماید و سوم ایالات متحده امریکا برای انکشاف بین المللی زمینه ساز کسب عضویت افغانستان در سازمان تجارت جهانی بوده است.
وزارت تجارت افغانستان از طریق بستن قرارداد با اتحادیه اروپا شده و افغانستان را در راه کسب عضویت به سازمان تجارتی کمک کرده است.
پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی زمینه ساز سرمایه گذاری و پیشرفت اقتصادی بوده است.
دولت جمهوری اسلامی افغانستان با توجه به اهمیت این سازمان، گرایش به کسب عضویت آن را از زمان دور در رویا داشت و خواهان کسب عضویت آن از سال ۲۰۰۵ م به این سو بوده است. که در نتیجه بعد از نشان دادن چراغ سبز، دولت افغانستان قادر به کسب عضویت رسمی این سازمان در سال ۲۰۱۵م گردید. در هفته نامه شهادت در مورد کسب عضویت افغانستان به سازمان تجارت جهانی چنین آمده است:
در سفر به کینیا معاون اول ریاست اجرائیه جمهوری اسلامی افغانستان انجنیر محمد خان توانست که عضویت سازمان تجارت جهانی را به دست آورد.(10)
کسب عضویت افغانستان در سازمان تجارت جهانی همزمان با کسب عضویت کشور لیبریا میباشد. سال ۲۰۱۵ م پایان انتظار افغانستان برای کسب عضویت سازمان تجارت جهانی میباشد.
۵- فرصتهای افغانستان در سازمان تجارت جهانی:
بسترهای لازم جهت کسب عضویت به این سازمان عبارتند از: اصلاح ساختار اقتصادی، رشد صنعت و بهبود دست رسی به تکنولوژی، اصلاح نظام ارز، فعال نگهداشتن بخش خصوصی، تربیت مدیران کارآفرین، حذف موانع غیر تعرفه ی و تعدیل تعرفه های گمرکی و استفاده از شیوههای حمایوی سازمان تجارت جهانی می باشد.
کسب عضویت مستلزم برخی اصلاحات در حوزه اقتصادی بوده است که در اعلامیه کمیسیون اتحادیه اروپایی آمده است که کشورهای متمایل برای کسب عضویت سازمان تجارت جهانی اصلاحات اقتصادی و انکشاف مستمر داشته باشد و تعرفه های کمتر وضع کنند و علی رغم آن بازارهای خدماتی اقتصادی را تسهیل سازی کنند.
افغانستان کارخانه گی های مهم را جهت کسب عضویت سازمان تجارت جهانی انجام داده که مهمترین موارد آن شامل؛ قانون ایجاد شرکتها، قوانین صدور و ورود کالاها می باشد.
دولت جمهوری اسلامی افغانستان بر اساس دلایل مشخص خواهان کسب عضویت سازمان تجارت جهانی بوده که مهم ترین موارد آن عبارتند از:
اول کسب عضویت سازمان تجارت جهانی در افغانستان باعث رشد اقتصادی، گسترش روابط تجارتی با جهان می شود.
دوم سازمان تجارت جهانی برای کشورهای عضو یک امتیاز بوده، زیرا کشورها با حاصل کردن عضویت میتواند که از امتیاز سیاست حمایوی آن سود برده در بازار تجارت جهانی به سهل به عنوان بازیگران اقتصادی فعال به تأمین روابط تجارتی بپردازند.
سوم مزیت پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی موجب گسترش همکاریهای منطقه یی، سرمایه گذاری، اشتغال زایی و حل مشکلات ترانزیتی می شود.
مزایای پیوستن به سازمان تجارت جهانی عبارتند از؛ توسعه ارزش های دموکراتیک جهان شمول، مبارزه سالم با فساد اداری، ایجاد شرکتهای زود بازده، اصلاح ساختار اقتصادی، توسعه صادارات و محصولات نسبی با سایر کشورها، حذف موانع غیر تعرفه ی و تعدیل تعرفه ها و استفاده از مشورههای حمایوی سازمان تجارت جهانی برای حل اختلافات تجاری. (11)
۶- چالشهای افغانستان در سازمان تجارت جهانی
از این که پیوستن به سازمان جهانی تجارت برای [افغانستان] عواقبی چون انفعال در حوزه تجارت و از دست رفتن رشد تولیدات داخلی را نیز در پی دارد باید از هم اکنون مسئولین امور متوجه آن باشند و غرض رفع مضرات و مشکلات بعدی تدابیری وقایوی در زمینه اتخاذ نمایند. (12)
آنچه ظاهراً اداعا میشود که عضویت در این سازمان به نفع افغانستان است و باعث صلح و توسعه اقتصادی می گردد، افقها و فرصتهای تازه ی تجارتی را برای سرمایه گذاران افغان باز می کند. در صورت کم توجهی، یک نگاه تقلیل گرایانه می نماید. در حقیقت سازمان تجارت جهانی، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول منحیث یک ابزار در سیاست خارجی کشورهای قدرتمند سیاسی-اقتصادی بوده و که توسط این سازمان ها در صدد هستند تا اقتصاد جهان را بر محور منافع و اهداف شان تنظیم نمایند، و بالای ثروت های عظیم کشورهای فقیر تجارت نموده و بازار مواد خام و فروش برای تولیدات شان را دریابند. چنانچه تجربه چندین دهه از تجارت آزاد در کشورهای عقب مانده و روبه انکشاف باعث ورشکست شدن اقتصاد داخلی کشورها گردیده است. افزایش فقر، بیکاری، کسر بودجه، ورشکست شدن صنایع داخلی از مهم ترین پیامدهای تجارت آزاد برای این کشورها بهشمار میرود.
سازمان تجارت جهانی با پالیسیهای آزادسازی تجاری اش، اقتصاد افغانستان را به چالش می کشاند، صنایع محلی را کم رنگ ساخته و بیکاری، فقر و بی عدالتی اجتماعی را افزایش میدهد. زیرا افغانستان یک کشور عقب مانده بوده و از دید اقتصادی ضعیف می باشد، پیوستن به سازمان تجارت جهانی باعث باز شدن دروازههای کشور به روی تولیدات بیرونی شده و بازارهای کشور را تولیدات خارجی و وارداتی تسخیر نموده و تولیدات داخلی را به چالش می کشد. در زمانی که تولیدات داخلی افغانستان توانایی رقابت با تولیدات کشورهای توسعه یافته را ندارد و چیزی برای صادر کردن ندارد، پیوستن کشور به سازمان تجارت جهانی، موجب رکود اقتصاد ملی کشور می شود.
افزون بر این، عضویت افغانستان دراین سازمان در حقیقت چراغ سبز به قدرتهای استثماری و شرکتهای چند ملیتی شان است تا با استفاده از قوانین و آزادی های این سازمان، منابع و ذخایر نهفتهی کشور را تحت کنترل خویش در آورده و با استفاده از وضعیت کاملاً یک طرفه و نامتعادل تجارت جهانی بتوانند به صورت آزاد به تجارت پرداخته و ثروت عظیم این مرز و بوم را به یغما ببرند.
که در حقیقت عضویت افغانستان در سازمان تجارت جهانی و سایر سازمانهای که تحت قیادت کشور بزرگ استعماری به پیش میرود یک چالش اقتصادی بوده و از سوی دیگر فعالیتها و قوانین که بر اساس فرمایشات این سازمان تغییر مییابد، در صورت عدم آماده گی دستگاه اقتصادی کشور زمینه توسعه یافتهگی را فراهم نمی سازد.(13)
معمولاً کشورهای که از لحاظ اقتصادی ضعیف اند و در تجارت بین الملل نقش اندکی را دارند، با پیوستن به این سازمان دچار انفعال در حوزه اقتصاد و تجارت خواهند شد و این سازمان سیاستهای جهانی به ویژه کشورهای قدرتمند و تاثیر گذار در این جریان را تحمیل خواهند کرد. چون کشورهای ضعیف در سیاست گذاریهای این سازمان نقش چندانی را ندارند، ممکن است برنامههای آن در بسا موارد باعث خلق چالش های جدی برای اقتصاد ملی و تجارت کشورهای ضعیف گردد.(14)
مهم ترین اهداف سازمان تجارت جهانی عبارتند از:
- ارتقای سطح زنده گی؛
- تأمین اشتغال کامل در کشورهای عضو؛
- توسعه تولید و تجارت و بهره وری بهینه از منابع جهانی؛
- دست یابی به توسعه پایدار با بهره برداری بهینه از منابع؛
- حفظ محیط زیست میباشد.(15)
۸- وظایف اصلي سازمان تجارت جهانی
مهم ترین وظایف سازمان تجارت جهانی عبارتند از:
- مدیریت و اجراء موافقت نامه هاي تجارتی چند جانبه؛
- ايفای نقش به عنوان مجمعي براي مذاکرات تجارتي چند جانبه ميان اعضاي سازمان؛
- فعالیت کردن در جهت حل و فصل اختلافات تجارتي بين اعضاي سازمان؛
- نظارت بر سیاست هاي تجارتي کشور هاي عضو؛
- همکاری با ديگر نهاد هاي بين المللي، دست اندر کار، سیاست گذاری اقتصادی در سطح جهان.(16)
۹- ارکان سازمان تجارت جهانی
ارکان سازمان تجارت جهانی عبارتند از:
- کنفرانس وزیران
- شورای عمومی
- رکن حل اختلاف
- رکن بررسی خط مشی تجاری
- شورای تخصصی
- کمیته های تخصصی
- دبیرخانه(17)
مرکز سازمان تجارت جهانی در ژنیو موقعیت دارد. (18)
۱۰- نتیجه
سازمان تجارت جهانی از جمله شانزده ارکان سازمانهای تخصصی سازمان ملل متحد میباشد و وظیفه ی اصلی آن تأمین و گسترش روابط تجارتی میان کشورهای عضو میباشد. دولت جمهوری اسلامی افغانستان در سال ۲۰۱۵م قادر به کسب عضویت سازمان تجارت جهانی گردید.
با توجه به تعداد بازیگران روابط بین المللی مشکلات تجارت بین المللی حل ناشده باقی میماند و دولت های عضو تنها از طریق افزایش قدرت ملی و پیوستن به سازمان های بین المللی میتوانند به مشکلات پیش آمده راه حل بیابند. با توجه به رویکرد نظری لیبرالیسم که در زمینه تجارت بین المللی، ارتباطات بین المللی و وابسته گی متقابل بین المللی بوده امکان تحقق توسعه اقتصادی در نظام بین المللی میرود.
افغانستان به دلیل نا توسعه یافته گی مورد توجه جامعه جهانی و سازمانهای بین المللی است و حکومت موجود افغانستان از فرصت های ایجاد شده بهخوبی میتواند استفاده کرده و روابط تجارتی با کشورهای جهان ایجاد کرده و به توسعه تجارتی بپردازد.
علی رغم فرصتهای موجود، دولت جمهوری اسلامی افغانستان با چالشهای هم مواجه میشود، زیرا قدرت های استعماری از وضعیت موجوده استفاده کرده و به دلیل ضعف اقتصادی افغانستان بر آمدن از نا توسعه یافته گی اقتصادی به توسعه یافته گی پر مشکلات مینماید.
منابع و مآخذ
2- حمیرا مشیرزاده، (۱۳۸۵) تحول در نظریات روابط بین الملل، چاپ اول، (تهران: انتشارات سمت)، ص ۲۴.
3- همان ، ص ۳۰.
4- همان ، ص ۳۲.
5- همان، ص ۳۲.
6- داوود آقایی، (۱۳۸۳)، حقوق سازمانهای بین المللی، چاپ اول، (تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور)، ص ۱۰۷.
* General Agreement on Tariffs and Trade (GATT)
[1] - 7-Ian F. Fergusson،(2011) world trade organization، first edition،(Washington: Publisher congressional research service) page 2.
8- فاطمه یار، (------) سازمان تجارت جهانی، -------،---------،---------------، ص 2
9- عبدالصمد حکیمی، (۱۳۹۴) . افغانستان و عضویت در سازمان تجارت جهانی، ماهنامه حقیقت زمان، شماره یازدهم (سال سوم): صص ۳-۱.
10- هفته نامه شهادت، (۱۳۹۴)، انجنیر محمد خان د نړیوالی سوداگریز سازمان تجارت غړیتوب تر لاسه کړ، سال هفتم، شماره ۳۸، سه شنبه، دسامبر، ص۱
11- همان، ص ۲.
12- مزایا و مضرات عضویت افغانستان در سازمان تجارت جهانی – میر محمد شاه رفیعی پیام ملی
13- مصدق سهاک، (۱۳۹۴) عضویت افغانستان در سازمان تجارت جهانی: فرصت یا فاجعه؟ هفته نامه گنج، سال یازدهم، شماره سوم، دوشنبه ۲۱ جدی، ص ۶
14- سود و زیان پیوستن افغانستان به سازمان تجارت جهانی - هادی صادقی – روزنامه افغانستان
15- علی حسن زاده (۱۳۸۷)، سیاست های مناسب به منظور جلوگیری از گسترش فقر در رابطه با عضویت در سازمان تجارت جهانی، چاپ اول، (تهران: انتشارات مجمع تشخیص مصلحت نظام دبیرخانه) ص ۱۳
16- عبدالسیعد دهفانی، (۱۳۸۹)بررسی آثار احتمال پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی(WTO) و الزامات جهانی شدن برای ایران، مجله بانک، (تهران: انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، ص ۶۹
17- رضا موسی زاده، (۱۳۹۰) سازمان های بین المللی، چاپ سوم، (تهران: انتشارات میزان)، ص ۲۶۴.
18- محمد اکبر زاهد، (۱۳۹۱)، نقش و جایگاه افغانستان در سازمآنهای بین المللی، چاپ، (کابل: انتشارات مستقبل)، ص ۲۶۲.
* General Agreement on Tariffs and Trade (GATT)
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat