یاد و بود از شهیدان گلگون کفن حزب و
دولت دموکراتیک افغانستان
 

 گور خونین شهیدان به تو آواز دهد

شعله ی را که فروزان شده خاموش مکن

ما به اُمیدی وفای تو گذشتیم ز جان

دوستان را مبر از یاد و فراموش مکن

کوهی بیک «گدا»

سال ۱۳۳۴ هجری شمسی در خانواده عبدالشهید در دهکده بنام چارمغز دره در ولسوالی کشم ولایت بدخشان کودکی به دنیا آمد با گذشت چند روز این خورشید پرجلال را عبدالجلیل نامیدند در ده گاهی او را جلیل میگفتند و گاهی هم عبدال جان او زمانیکه سن هفت ساله گی را تکمیل کرد شامل مکتب دهاتی قریه چارمغز دره شد بعد از تکمیل دوره سه صنفی دهاتی رهسپار متوسطه میر فضل الله شهر کشم گشت. تعلیمات ابتدائیه خویش را الی صنف نهم در متوسطه میر فضل الله به پایان رساند. با وجودیکه فقر و گرسنگی سخت دامنگیر او وخانواده اش بود. با قبول زحمات فراوان نیمه روز را بدروس و نیمه روز را به روزمزدی به پیش میبرد، جلیل با علاقمندی ایکه به تحصیل داشت با درجه عالی در موسسه تربیه معلم ولایت کندز شامل شد، وی درسال ۱۳۵۳ تحصیلات خویش ر ادر موسسه تربیه معلم به پایان برد و سند فراغت را بدست آورده نام مقدس معلمی را کمائی کرد. جلیل میان سالهای ۱۳۵۴- ۱۳۵۸  به مثابه یک معلم و یک آموزگارخوب و مهربان در خدمت تربیه جوانان و نوجوانان هموطنش شتافت وی درین عرصه خدمت بزرگی را به خاطر تربیت کودکان و جوانان در مربوطات ولسوالی کشم انجام داد.

عبدالجلیل طی دوران تحصیلی و آموزشی خویش در مکاتب به روزگار طاقت فرسای مردم کشور می اندیشید فقر و گرسنگی، بدبختی و عقبمانی، رنج وعذاب، ظلم شکنجه حکومت وقت همه و همه خاطر اورا پریشان ساخته در تلاش یود که چگونه مردم ستمدیده اش را ازین حالت نجات دهد همین جاست که وی در عقرب سال ۱۳۵۱ راه  ح.د.خ.ا را انتخاب و با کسب عضویت در آن به مبارزه علیه هر نوع بیعدالتی های جامعه می پردارد.

رفیق عبدالجلیل باعشق آتشین که برزم انقلابی و پیکار عادلانه داشت بنابر دستور زمان و تقاضای شرایط در سال ۱۳۵۸ راهی خدمت به صفوف قوای مسلح ج.د.ا گشت او بعد از فراگیری تعلیمات نظامی در حربی پوهنتون کابل برتبه دوهم بریدمن فارغ و در لوای ۶۳۷ پراشوت به صفت افسر گماشته شد او که به مثابه یک افسر شجاع، دلیر و باشهامت وظیفه معاونیت کندک چهار لوای ۶۳۷  را انجام میداد درحین اجرای ماموریتش در لوای پراشوت بیشتراز دوصد بار پرتاب نموده در تمام عملیاتهای محاربوی که از جانب لوا سازماندهی می گردید شرکت داشت او از فاصله های هزار متر الی پنجهزار متر پرتاب اجرا میکرد و وظایف محوله محاربوی را باشجاعت و پایمردی موفقانه به پایان میبرد.

رفیق عبدالجلیل طی سالهای ۱۳۵۸- ۱۳۶۰ در لوای پراشوت به صفت معاون کندک سپس در فرقه بیست بغلان بعداًدرغند ۲۴ سرحدی بدخشان به حیث قوماندان کندک ایفای وظیفه مینمود. او در نیمه سال ۱۳۶۰ به رتبه لومری بریدمن مبنی بر پیشنهاد ریاست عمومی خدمات اطلاعا ت دولتی وقت از بست اردو ج.د.ا منفک و به سمت معاون مدیریت عمومی خدمات اطلاعات دولتی ولایت بدخشان گماریده شدوی بعد از فراگیری کورس های مسلکی درسال ۱۳۶۵ به حیث رئیس امنیت دولتی بدخشان تقرر حاصل نمود.

رفیق جلیل در طول سالیان خدمتش چون عقاب تیزبال و بادرایت بمردم رنجدیده خویش خدمات شایسته ئی را انجام داده از هیچگونه جان نثاری و فداکاری در راه خدمت به مردم دریغ نورزیده و طی این مدت با اقتضای شرایط همان وقت در بیشتر از هشتصد عملیات محاربوی شرکت جسته از خود قهرمانی های ماندگاری را بجا گذاشت، که بالاثر آن بالترتیب برتبه های تورن ، جگرن، دگرمن و دگروال ترفیعات فوق العاده نموده و مفتخر بدریافت نشانهای ستاره درجه سوم، درجه دوم، درجه اول، نشان دلاوری، درفش سرخ، نشان دوستی خلقها، مدالهای فداکاری، شه خدمت، دهمین سالگرد، مدال خدمت درجه چهار، هفتادمین سالگرد و مدال افتخاری س.د.ج.ا گردیده است.

زندگی رفیق جلیل این عزیز و همرزم همه وطندوستان را میتوان یک زنده گی سرشار از عشق و محبت و وطندوستی برای نسل آینده کشور عزیزمان محاسبه کرد. هستی رفیق جلیل خدمت به میهن اش بود او وطنش را سخت دوست داشت و به آن عشق میورزید و میگفت: (اگر با دادن جان شیرینم درک کنم که صلح در وطن زیبای مان تامین میگردد و مردم از مصیبت و بدبختی جنگ رهائی می یابد لحظه از جان نثاری دریغ نمی کنم) او باین اندیشه پاک و مقدس به راحت طلبی نفرین میفرستاد و شبانه روز بخاطر آرامی مردمش در کوه پایه ها سعی و تلاش مینمود.

مردم بدخشان خاطرات و کارنامه های جلیل را هیچگاهی از افکار خویش بدور نمیبرند. سر انجام طیاره حامل وی روزچهارشنبه بیست وپنج اسد سال ۱۳۶۸ در یکی از عملیات های محاربوی در ولسوالی زیباک ولایت بدخشان مورد اصابت راکت استنگر دشمنان صلح و آرامش قرار گرفت و برای همیش از کنار همرزمان اش جدا شد.

روحش شاد و خاطر اش گرامی باد!

قابل توضیح میدانم که از دست دادن چهره های مانند رفیق عبدالجلیل شهید در هر قشری از جامعه که قرار داشتند صدمۀ بزرگ معنوی را بر پیکرجامعه واردکرد. زیرا اگر دیروز انرژی همچو افراد در مفکوره جنگ به مصرف رسید امروز در اعمار و شگوفانی وطن خویش نقش اززندۀ میداشتد. دریغأ که سرمایه های فکری کشور به عناوین مختلف از دست رفت که امروز به جبران آن قادر نیستیم. بالاخره ثمرۀ سالها جنگ را چنین خلاصه میکنم: دشمنان صلح و آرامش شعله ئی را افروختند، خرمنی را به آتش کشیدند و دهقانی را سوگوار ساختند.

امروز وطن ما خرمن به آتش کشیده و اتباع آن به دهقان سوگوار می ماند. بیائید از آینده پند بگیریم و به این سریال جنگی خاتمه دهم.

 

ومن الله توفیق

رفیق شهید عزیز احمد «نوری»

رفیق شهید کمال الدین

رفیق شهید غلام جیلانی

رفیق شهید تورن جنرال سید دل اقا

 

دست اندرکاران «اصالت» از شما رفقا، دوستان و هموطنان عزیز صیمانه تقاضا میکنند كه هر گونه اطلاع، خاطره، نام و يا ردي از اين شهدا داريد، در اختيار ما قرار بدهيد، هر خاطرۀ شما ولو بسيار كوچك باشد، برگ زريني از تاريخ استقامت و پايداري لاله هاي داغدار اين مرز و بوم است. لطفاً در تدوين اين ليست، ما را همياري كنيد و در جمع آوری زندگینامه، خاطره ها و حماسه های این قهرمانان و شهیدان و معرفی آنها به نسلهای جدید مبارزان راه آزادی، ترقی و دموکراسی ، یاری رسانده، رسالت و دین خودرا ادا نمایید.

 

زنده گینامه های قهرمانان و شهیدان گلگون کفن را به ادرس های ذیل میتوانید برای ما بفرستید:

 

ادارۀ سایت "اصالت"

admin@esalat.org

esalatadmin@hotmail.com