شنبه، ۱۱ جولای ۲۰۰۹
یک تذکر کوتاه
(صالحه رشیدی)
تاریخ جهان و منجمله افغانستان پر از لشکر کشی ها، قدرت طلبی، ظلم و ستم و کشتار های خصمانه فردی و دسته جعمی بوده است در برگهای تاریخ نخواندیم و دورۀ را سراغ نداریم که امنیت و عدالت برای تمام اتباع کشور یک سان بوده همه از امتیازات دولتی یکسان بهره گرفته باشند .
دورۀ های زشت گوش بریدن ها، چشم کشیدن ها، به توپ بستن ها و به سیاه چاه انداختن و به خاطر گرفتن قدرت دولت و مسایل سیاسی از کشتن برادر و بچه کاکا حتا پسر و پدر صرفه نکرده همه و همه را ما از زبان پدران و نیاکان خود شنیده و یا هم در تاریخ خواندیم پس با این تاریخ پر از ماجرا چطور می توانیم حکم کنیم که حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان آغاز بدبختی و آواره گی مردم است؟
هر نظام که روزنه پیشرفت و ترقی را برای بهبود زندگی مردم طرح و پیشکش نموده تا اذهان مردم روشن شده به سوی تمدن و پیشرفت گام نهند ارتجاع بین لمللی به گماشته گان مشخص خود دستور داده تا به تحریک و اغتشاش فضای منسجم را پراگنده آشوب را در بین مردم بر پا کرده از نفاق و پراگنده گی مردم بهره بگیرند. تحول و تغییر سیستم توسط نیروهای مترقی و دموکراتیک با انقلاب شکوهمند ثور در همان مقطع زمانی یک امر کاملاً طبیعی بوده نباید منکر تغییرات در زمامداری و تحولات باشیم خواهی نه خواهی نظر به علم فلسفه پدیده نو جای پدیده کهنه را اشغال می کند اینکه پدیده نو تا چه حد بالای مردم تاثیر و پذیرش دارد و کاملاً منافع مردم از پدیده نو متصور است یا متضرر است مطلب جداگانه است که ممکن عوامل بیرونی باعث تخریب مسایل بسیار مفید سیاسی داخل کشور شود که ما شاهد نوشته ها مصاحبه ها و اسناد و مدارکی استیم که از طرف گروپ های استخباراتی کشورهای نزدیک و همسایه سازمان دهی شده، اذهان مردم را در برابر پاکترین افراد و صادقترین فرزندان این مرز و بوم مکدر ساخته کشور ما را از لحاظ اقتصادی و فرهنگی به قرن ها عقب بردند بنیاد و اساس ساختاری کشور ما را دگرگون و متلاشی ساختند، انارشیزم و جنگ های قومی و لسانی جز سیستم دولت شد، تنظیم ها یکی علیه دیگر جنگیدند آنقدر کشتند تا توان داشتند وآنقدر غارت کردند تا سیر کرده به کشور های بیرون سرمایه اندوختند. جنایت و خیانتی که به مردم کردند تربیه و خط مشی شان شده بود به انقلاب و انقلابیون چه ارتباط داشت؟
باز کارکردهای خوب را سرمشق بسازیم نه بد و زشت را، آنها نه دزدی کردند و نه آدم کشتند و نه سرمایه گذاری به کشورهای بیگانه و نه کشور را تا این حد بدنام به کشت مواد مخدر و لانه تروریزم ساختند.
وقتی راجع به نظام ها و حکومت ها حرف میزنیم کمی توجه کنیم که تهداب چور و چپاول، کشتن فرهنگ و کلتور، از بین بردن آثار تاریخی که هویت ما را روشن می سازد، کشتن اشخاص بی گناه و دانشمند و فرار شان از سرزمین آبایی شان و ترتیب اسناد تقلبی و غصب جایداد های شخصی، اختیار القاب خود سرانه علمی پروفیسور، داکتر، محقق، پوهاند، تحلیلگر سیاسی، کار شناس، ژورنالیست را کی گذاشت؟
جنایت در برابر دختر، زنان و تجاوز در کدام سالها مروج شد؟ تجاوز جز عادت مردان بی دانش و حیوان صفت شده که از زور و موقف دولتی پدران و پیوند و بستگی های قماش خود استفاده کرده اند که ما و شما از طریق رسانه ها دیدیم که بچه وزیر و وکیل و خان قریه با افتخار و سربلندی به جرم خود اقرار کردند.
در کدام سال و کدام رژیم به این پیمانه جنایت وجود داشت؟
همه را از وطن آواره و بی سرپناه کردند، خانه های شان را با داشتن قباله قبالهء دومی ترتیب به غصب دارائی عامه پرداختند عامل بدبختی ها کی ها اند؟
در کدام رژیم گرفتن زن دوم و سوم به زور و زر رواج شد؟
و چرا نمی دانند که مسوول همه بدبختی ها آغاز حکومت دست نشانده پاکستان سال ۱۳۷۱ است نه هفت ثور و نه انقلاب ثور.
اعضای ح.د.خ.ا. اجازه نداشتند که خانم دوم بگیرند یک و دو تن به همین علت از حزب اخراج شدند اساسنامه حزب برای هر حزبی قانون مقدس از قانون دولتی بود که سر کشی از آن مورد باز پرس قرار می گرفت هیچ حزبی نمی توانست در تخطی از آن رفیق خود را کمک کند مطابق اساسنامه عمل می شد تمام مامورین بلند رتبه از یک خانه دولتی مکروریان و موتر های که موقف شان ایجاب می کرد استفاده می کردند بعد از ختم وظیفه یا سبک دوشی هم خانه و هم موتر از ایشان گرفته به کارمند جدید داده میشد کسی که خانه مکروریان داشت حق نداشت زمین بگیرد و آباد نماید، این چور و غصب را کی آغاز کرد؟ در هر فرمان سی لک و چهل لک از بانک ها برای مصرف شخصی احمد و محمود اجرا می شد اما در حاکمیت ح.د.خ.ا. ذره ذره مورد باز پرس قرار می گرفت. جنایت و خیانت به این مقدار و اندازه وجود نداشت عناصر خراب کار دستوری شامل حزب و ارگان های دولتی شده بودند تا برای بد نام ساختن رژیم و حزبی ها کار کنند من از لحاظ سیاست های بیرونی تبصره نمی کنم چون جهانیان پی بردند که افغانستان قربانی سیاست های امریکا و زمامداران مرتجع (گرباچف و یلتسین) شوروی سابق شدند، من راجع به مشکلات داخلی حرف می زنم. مثلاً اشخاصی بودند که هم در حزب عضویت داشتند هم در تنظیم ها و گزارش روزانه را به رهبران خود می دادند، تعدادی از این افراد به دستور پاکستان در وزرات های دفاع، داخله، امنیت کار می کردند، حزبی دیروز مجاهد و طالب امروز شد، نظام پاک و مردمی را به دستور اجانب خراب و بد نام کردند که چندین سال از آن دوره سپری شده اما رسانه ها فراموش کردند که از دوره های قدرتمند امروز و کار کرد های شان سوال کنند.
مسوولین این همه جنایات را باز پرس نمایند که به ملت و مردم چه جواب دارند، آیا مردم اینها را خواهند بخشید؟
صالحه رشیدی
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat