اختلاس، چپاول و تارجگری در وزارت معارف

(مرور تند به کارکردهای یونس قانونی از وزارت معارف تا ولسی جرگه)

بخش ششم

تحقیق و پژوهش استاد (صباح)

بی شرم ترین کرسی داران آنهایی هستند که ناکارامدی و اشتباهات خود را به دیگران نسبت می دهند.

کشتند بشر را که سیاست این است

کردند وطن تبه که حکمت این اسـت

اینان در زیر نام جهاد و مقاومت

بنمودند فتنه که مهارت این است.

در اجتماع كنونی، آدمهای را می یابیم كه متاسفانه با گذاشتن یك نقاب دروغین بر چهره واقعی خود و یا نقش بازی كردن، در كنار واقعیت ها زندگی میكنند!. اما این نقاب همواره از چهره واقعی آنان برداشته میشود، چرا كه چهره واقعی زیر نقاب بالاخره روزی خود نمایی خواهد كرد و حقیقت روشن خواهد شد. همچنین فردی كه با شخصیت دروغین خود، زیر نقاب زندگی میكند، تنها كسی است كه واقعیت امر را بخوبی میداند و از آن آگاهی كامل دارد. البته هرقدر فرد بتواند استادانه تر عمل كند، شاید بتواند خود را پنهان دارد و مردم را كماكان بفریبد!. چرا كه فرد تا آخرین لحظات حیات خود زیر نقاب خویش، به ایفای موفق نقش مشغول است. و این توفیق كاذب، برای او پاداشی به حساب میاید و همواره شاید برای آنان نوعی مفهوم داشته باشد، اما از نظرعموم انسانها، چنین زندگی به مفهوم واقعی زنده بودن و زندگی كردن نیست. آنان با دیگران پیوندی ندارند. آنان تنها هستند و تنها میمانند!.

انسانهای جفنگ که در ظاهر خود را چیزفهم میدانند اما عادت دارند، بیش از اینکه گوش دهند، صحبت میکنند. خود را وارد هر گفتگویی میکنند که با توسل به دروغ هم که شده خود را مطرح می سازند. اینان تحمل پذیرش اشتباهات خود را ندارند. خود را همواره حق به جانب میدانند. آنها پیشنهادات را رد میکنند، چرا که پذیرش آنها را نوعی فرودستی میدانند.

مسعود در مورد قانونی: یکی از خبرنگاران بی بی سی حکایت می کرد که باری با احمد شاه مسعود در دوران مقاومت گفتگویی داشتم و احمد شاه مسعود در جریان سخنانش از فرهنگیان و آگاهان کشور شکایت داشت که نمی آیند و در بخش های فرهنگی و علمی هم کاری نمی کنند! درین زمان از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم که یونس قانونی با چند تن دیگر گرم گفت گفت و گو بود! و برای احمد شاه مسعود گفتم باز هم خوب است که شخصیت های مانند یونس قانونی با شما کار می کند. احمد شاه مسعود با ناراحتی گفت – او کسی است که افغانستان را با یک دالر معاوضه می کند!

می گویند یکی از کسانی که در ریاست جمهوری پیوسته آب را گل آلود می کند تا ماهی مراد بگیرد، همین یونس قانونی است! در محور تمام اندیشه ها و تلاش های او تنها منافع خود و وابسته گانش قرار دارد، کسی گفت دست کم پنجاه تن از نزدیکان او هم اکنون به نام دیپلومات در نماینده گی های سیاسی افغانستان کار می کند! او یکی از مافیای بزرگ تاجیکان است که پیوسته حق یک قوم بزرگ را با چند تن دیگر زهر مار کرده است. (ف فاریابی - دعوت).

یونس قانونی وزیر پیشین معارف به اختلاس ۲۵میلیون دالر متهم است. او این پول را از بودجه دولت زد و بعد در کارزار انتخاباتی و مصارف شخصی صرف نمود. ملالی جویا زمانی در داخل پارلمان برای رسیدگی به این خیانت، صدایش را بلند نمود اما کسی آن را نشنید و از آنجایی که قانونی رییس پارلمان بود، با دسیسه‌ ای جویا را اخراج نمود تا قضیه برای همیشه بخوابد. وی معاون اول دولت هم شد.

هچنان دوسیه اختلاس بیست و پنج میلیون دالری یونس قانونی در کمیسیون مبارزه با فساد و ارتشای اداری پارلمان تحت بررسی می باشد. این منبع افزود که اختلاس مربوط به دوران وزارت قانونی می باشد. یونس قانونی در دولت موقت به عنوان وزیر معارف حضور داشت. چنانچه اسناد این اختلاس افشا شود، قانونی را ضمن محاکمه می توان از دولت و پارلمان اخراج کرد. گفتنی است که گمان می رود در تمام وزارتخانه ها از این دست اختلاس وجود داشته باشد.

یونس قانونی یکی از متهمان اصلی نقض حقوق بشر در کشور و متهم به اختلاس بیست و پنج میلیون دالر آمریکایی کسیست که هرگاه صدای مردم گرسنه و زخمی در پارلمان بلند می شود، مانع شده و آن را سرکوب می کند؟ مگر پارلمان محلی برای بازتاب مطالبات و خواسته های مردم نیست و مگر باید چند دزد و آدمکش و قاچاقچی مواد مخدر، برای پیش بردن اهداف ضد مردمی خود، هرچه خواستند بگویند و انجام دهند؟ بخورند و بخوابند و طرح های ضد مردمی را تصویب کرده و در جنایت و زد و بند و اختلاس و چور و چپاول دارایی های مردم دست باز داشته باشند؟

یونس قانونی رییس ولسی جرگه زمانی نتوانست خشم خود را پنهان کند. در جریان جلسه ملالی جویا که پس از مدت ها غیبت در پارلمان حضور یافته بود، از حنیف اتمر پرسید که در قبال اختلاس بیست و پنج میلیون دالری یونس قانونی در زمان وزارت معارف ایشان چه می کنید؟. پیش از پاسخ اتمر، یونس قانونی که این سوال را متوجه خودش دانست گفت که گمانم خانم جویا هفته نامه وطندار را خوانده است و این خبر در آنجا نشر شده است.

ایشان ادامه دادند، من پاک ترین وزیر آن بودم (قانونی! شما از همه گناهان چون آیینه پاک هستید، قضاوت را به مردم بگذارید). قابل یادآوری است که هفته وطندار خبر اختلاس بیست و پنج میلیون دالری یونس قانونی را منتشر کرده بود. این هفته نامه ضمن انتشار این خبر در انتها آورده بود که این مطلب را یکی از مقام های ارشد دولتی نیز تایید کرد. رییس جمهور با نشر این حقایق بلا فاصله هفته نامه متذکره را مصادره نمود. لازم به ذکر است که اقدام کرزی مبنی بر مصادره این روزنامه مخالف قانون رسانه ها و آزادی بیان بود و ایشان حق چنین کاری را نداشت.

قانونی با دیده درایی مسله عفو مجرمین جنگی را در پارلمان پیش کشید و باین کار زمینه عفو خود و شرکای جرمی اش را مساعد گردانید. ولسی جرگه طرحی را تحت عنوان 'مصالحه ملی' تصویب کرده که بر اساس آن، جناحهای درگیر در جنگهای داخلی این کشور، از پیگرد قضایی درامان خواهند بود. طرح موسوم به مصالحه ملی که دارای یازده بند است، از سوی یک کمیسیون ۹ نفره اعضای مجلس نمایندگان ارایه شد و بعد از بحثهای طولانی، به تصویب رسید. سخنگوی کمیسیون ارایه کننده این طرح گفت براساس "طرح مصالحه ملی"، باید برای تمام جناحهای سیاسی افغانستان، ضمانت روانی وجود داشته باشد. در طرح معافیت گروههای درگیر در جنگهای داخلی آمده است که باید تمامی جناحهای درگیر در جنگهای سه دهه اخیر، باید از هرنوع پیگرد قضایی و حقوقی در امان باشند.

اعضای بیشتر گروههای که متهم به دست داشتن در جنگهای خونین سه دهه گذشته کشور هستند که در مجلس حضور دارند. این طرح، بیشتر کسانی را دربر می گیرد که هم اکنون در دولت یا پارلمان حضور دارند. طرح معافیت قضایی شرکت کنندگان در جنگهای داخلی در حالی به تصویب مجلس نمایندگان رسید که گروه دیده بان حقوق بشر در گزارش اخیر خود، ضمن کند خواندن روند پیشرفت و بازسازی افغانستان، بار دیگر شماری از رهبران جهادی کشور را، به نقض حقوق بشر متهم کرده است. ارایه کنندگان طرح اخیر، نسبت به گزارش دیده بان حقوق بشر نیز واکنش نشان داده و آن را بی اساس خوانده اند. اعضای مجلس، با معافیت قضایی شرکت کنندگان در جنگهای داخلی کشور مخالفت کردند. آنها می گفتند عاملان ویرانی افغانستان نباید بخشیده شوند. شماری از نمایندگان مخالف طرح معافیت قضایی شرکت کنندگان در جنگهای داخلی می گفتند که بخشیدن جنایتکاران باید توسط مردم انجام شود و مردم باید در مورد آنها تصمیم بگیرند. در جلسه مجلس همچنین اعلام شد که هر کدام اعضای پارلمان کشور از این پس چهار محافظ شخصی خواهند داشت. قانونی رییس مجلس گفت مقامات امنیتی طرح افزایش محافظان شخصی اعضای مجلس را پذیرفته اند. قانونی گفت به هر کدام از محافظان نمایندگان مجلس، به اندازه سربازان اردو و پولیس ملی معاش پرداخت خواهد شد. و هر نماینده ماهانه دوهزار دالر برعلاوه حقوق و امتیازات دیگر دریافت مینمایند. هر وکیل پنج سال یعنی شصت ماه را در مجلس گذرانید و یکصد و بیست هزار دالر آمریکایی از بودجه و پول بیت المال را نوش جان کردند ولی ده دالر نفع به کشور نرساندند.

نامه یک مامور از عملکرد برادر یونس قانونی

این جانب ف، م از ادارۀ تفتیش و کنترول ریاست عمومی ادارۀ امور مطلب را به شما فرستادم. همان طوری که می دانید تفتیش و کنترول مربوط ریاست جمهوری است. رئیس این دفتر شریفی صاحب برادر بزرگ محمد یونس قانونی می باشد که از یازده سال پیش مقرر شده است. این که تفتیش و کنترول چه وظیفه دارد و چه خدمتی کرده، خدا خودش می داند.

مگر من موضوعی را می خواهم به مردم بگویم که پیش چشم من اتفاق افتاد.

رئیس صاحب شریفی نه در جهاد بوده و نه در مقاومت عضویت داشته. رابطۀ نزدیک کرزی و یونس قانونی علت شخصی شدن ریاست کنترول و تفتیش بوده و حالا هم است. عرض شود که فامیل شریفی و قانونی از دوازده سال به این طرف در لندن هستند. تمام برادران دیگر شان در سفارت های کشور وظیفه دارند. شریفی یک وظیفه دارد که هیچ مرد یا بچه جوان را در اطراف خود مقرر نمی کند. همه زنان و دختران را استخدام می کند. زنبازی و سوء استفاده شریفی صاحب به حدی است که همه می دانند ولی کسی جرئت انتقاد ندارد. دو سال پیش سکرتر شریفی که یک دختر مقبول بود کارش به رسوایی کشانده شد و باردار شد. دختر وقتی حامله شد شریفی را زیر فشار گرفت که یا مرا بگیر یا موضوع را به مطبوعات می گویم. شریفی یک فریبی به کار برد که جان خود را خلاص کرد مگر دختر و دریور خود را در دام بلا داد.

شریفی به دختر گفت: ترا از دست نمی دهم، یک چاره کار را می سنجم. با استفاده از پول بی حسابی که از حساب چوکی دولت در اختیار دارد، به یک طریقی نقیب دریور خود را که بچه کاکایش نیز است، راضی کرد که با دختر ازدواج کند.

نقیب که دستش زیر سنگ آمر شعبه بود و از یک طرف صاحب زن و دو اولاد هم است، معلوم نشد که چطور زی تأثیر شریفی رفت و با مصرف کلان شریفی در یک هوتل با دختر ازدواج کرد. جالب این بود که پول مصرف طوی و خرج عروسی را شریفی به دختر پرداخت کرد و دختر خودش به نقیب گفت که تمام مصارف را من به گردن می گیرم.

همان طوری که پلان کرده بودند، طوی و معامله گذشت.

شریفی از جانب خود برای نقیب و عروس جدید یک اپارتمان در مکروریان خریداری کرد. حالا معلوم نیست که از زور تفتیش و کنترول این اپارتمان را به آن ها داده بود یا کدام چیز دیگر. وقتی برادران نقیب عتیق و حمیدالله از قضیه خبر شدند تا سرحد مرگ برادرشان را لت و کوب کرده و با اطلاع از راه جوری بچه کاکای شان یعنی شریفی، بسیار به خشم بودند. دو ماه بعد طلاق خط را به قلم خود نقیب نوشته کرده و زن را از خانه کشیدند. حتی مصارفی را که دختر و شریفی کرده بودند به آن ها مسترد کرده و برادر شان را از ریاست کنترول و تفتیش کشیدند و با خود به مستری خانه بردند. نقیب حالا به اصل گپ فهمیده و بسیار لاغر شده است. من که خبر دارم شریفی به دختر گفته که من باشم در غم هیچ چیز نباش.

رئیس صاحب جمهور! مهم ترین افراد حکومت شما که بالای عزت و آبروی بچه کاکای خویش رحم نمی کنند، چطور انتظار دارید که خدمت شان به مردم برسد؟ من وقتی فرمان رئیس جمهور را دربارۀ مبارزه با فساد اداری از تلویزیون شنیدم، لازم دانستم که این قصه را برای شما بنویسم.

دواود رمان پاسداران و زن را نیزبه غنیمت بردند

من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه بر می خیزند.

کنفوسیوس: در این غم نباشید که چرا به فلان مقام نرسیده اید. در این فکر باشید که آیا لیاقت آن مقام را دارید. از این غم نخورید که چرا مشهور نیستید بلکه بکوشید تا شایسته شهرت شوید.

مرد بزرگ بفکر صفات خویش است و مرد پست بفکر جاه خود، اولی از اشتباه و خطای خویش می ترسد و دومی از بی مهری دیگران.

مرد بزرگ درجستجوی حق است و مرد پست بدنبال منفعت.

من هر روز از سه جهت در خود می نگرم اول آنکه آیا در رفتار با دیگران از حکم وجدان سرنمی تابم؟ دوم آنکه آیا با دوستان از راه صدق و صفا بیرون نمی روم؟ سوم آنکه درهدایت دیگران آیا خود بخلاف آنچه تعلیم میدهم عمل نمی کنم؟.

بررسی به اختلاس کلان در شفاخانۀ سردارداود خان کم کم شکل جدی به خود می گیرد. فرماندهی ناتو اسناد معتبر و اثبات کننده در اختیار دارد که بخش اعظم تجهیزات پزشکی پیشرفته که در اختیار ریاست صحیۀ وزارت دفاع گذاشته شده بود، دزدی شده است. مبلغ دزدی شده چهل دو میلیون دالر اعلام شده است.

نام جنرال احمد ضیا یفتلی رئیس صحیه و جنرال محمد زمان غیرت مل رییس پیشین شفاخانه در صدر افراد مظنون قرار داشته است. در سال دوهزارده به دلیل دست داشتن افراد ارشد وزارت دفاع به ویژه جنرال بسم الله محمدی لوی درستیزسابق ووزیردفاع برحال، این قضیه ازسوی مراجع قضایی پیگیری نشد. اما با تشدید اختلافات بین حکومت کابل ومتحدان غربی، فرماندهی ناتو فشارمی آورد تا سرنوشت پول های اختلاس شده را روشن کند. دزدی 42 میلیون دالر آن هم دریک شفاخانه، نشان می دهد که دردیگربخش های حکومت قضیه از قرار است.

درسال دوهزارده جنرال غیرت مل گفت این مساله به سرطبیب شفاخانه هیچ ارتباط ندارد وتمام اکمالات از طریق ریاست صحیه صورت می گرفت همچنان تمام اجناس توسط معتمد از این ریاست گرفته می شود ودرحساب معتمد قید می گردید وصلاحیت مصارف اجناس را نیز معتمد دارد. جالب این است که درجلسه یی که به همین مناسبت سال گذشته درارگ دایر شد؛ فیصله گردید که ناتو صرفاً ادعا هایی را درین زمینه مطرح می کند وکدام سندی ارائه نداده است.

جنرال یفتلی به هدایت مستقیم جنرال بسم الله محمدی، بسته های بزرگ وکارتن های تجهیزات بسیار عصری شفاخانه را که ازسوی ناتودراختیار وزارت دفاع قرارداده شده بود، به خارج از شفاخانه منتقل کردند. قوای ناتو به طورمداوم برای اکمال نیاز های صحی اردو، محموله های بزرگی را به داخل شفاخانه انتقال می دهند؛ اما فردای همان روز متوجه می شوید که دیپو کاملاً خالی شده است. ازجمع چهل دومیلیون دالراختلاس، مبلغ سی میلیون دالربه عنوان سهمیه به حساب بسم الله خان واریز شد.

همچنان محموله ی سرقت شده مهمات اردوی ملی ازجمله صدها صندوق مردمی کلاشنیکوف ازدیپوی خیرخانه سرقت کرده وبرای فروش به طالبان به طرف لوگرحرکت داده بودند که برخی عوامل آن توسط امنیت ملی بازداشت شدند. با این حال افراد بازداشتی، با دخالت اینان پس ازمدتی آزاد گردیدند.

ازسوی دیگر گزارش سیگار یا اداره بازرسی عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان می گوید که بیش ازدوصد هزار قبضه سلاح مختلف النوع که ازطرف وزارت دفاع امریکا به اردوی افغانستان کمک داده شده بود؛ ناپدید می باشند. منابع مختلف احتمال دست داشتن مقامات ارشد ازجمله بسم الله محمدی رادرناپدید شدن این سلاح ها نادیده نمی گیرند. در همین حال منابع مختلف تایید می کنند که بخش قابل توجهی از بودجه وتجهیزات نیروهای نظامی افغانستان توسط باندهایی مانند باندی که بسم الله محمدی عضو اصلی آن است، غارت وچپاول می شود.

آنچه واضح است این است که افرادی چون بسم الله محمدی نه به دلیل خدمات مردمی خود و بلکه به دلیل ارتباط با استخبارات کشورهای مختلف ونیز اهرم های فشار نظامی توسط گروپ مسلح، برچوکی وزارت تکیه می زنند.

با توجه به شرایط افغانستان ونفوذ بیش ازحد کشورهای مختلف، انتظارنمی رود افرادی چون بسم الله محمدی، توسط ارگان های عدلی مورد پیگرد قرارگرفته وسرنوشت میلیاردها دالر پول حاصل ازخوشخدمتی برای استخبارات بیگانه و پول حاصل ازسرقت و دزدی ازبودجه و امکانات نیروهای مسلح، به خزانه ای ملی بازگردد.

جنرال بی سواد و حمایتگران بیسواد تر

مغز متفکر ترین شخصیت ها را گلوله نادان ترین انسانها می شکافد.

آنانکه در ظاهر چهره انسـانی دارند نباید انسانهای حقیقی را با عملکردش تحقیر نمایند.

جنرال نذیر که مدت پانزده سال است در فیض آباد به قلدری و ظلم می پردازد هیچ کس نیست که مردم مظلوم بدخشان به خصوص فیض آباد را از چنگ این ظالم نجات بدهد. نذیر محمد که در گذشته به زورگیری و ظلم، تجاوز به ناموس مردم، قاچاق مواد مخدر و دزدی، مصروف بود، مدتی شده است که توسط مارشال فهیم و یاران و هم اندیشان و کلیوالان فهیم بخاطر سرکوب و تحقیر مردم بدخشان به حیث شهردار آن ولایت تعیین شده است.

زورگیری از تجار و دکانداران فیض آباد کار هر روز نذیر محمد و افراد او است اما بدبختانه در این مدت هیچ کس به شکایت مردم مظلوم بدخشان گوش نکرد. در کنار این همه می دانند نذیر محمد با استفاده از افراد مسلح خود در کنار تهدید و قتل مردم، پول های دولتی را به سرقت می برد و سبب آزار و ازیت مردم می شود. نذیر محمد با داشتن صد ها میل اسلحه و افراد اوباش دست به هر جنایتی می زند و هر کسی که در برابرش حرف حق را بگوید به هزار توطئه و جنایت یا کشته می شود و یا خاموش ساخته می شود.

وکیلان بدخشان، هر یک لطیف پدرام، فوزیه کوفی، زلمی مجددی، امان الله پیمان، ذکریا سودا، شاه عبدالاحد، نیلوفر ابراهیمی، صفی مسلم و څارنوال رووف، شما در برابر مردم تان مسوول هستید چرا به خاطر جلوگیری از فساد و ظلم نذیر محمد کاری نمی کنید، ننگ بر شما که خود را نماینده مردم می دانید.

جنرال نذیر محمد شاروال بدخشان، که او را فرعون فیض آباد می‌ نامند. نذیر که فرد کم‌ سواد است و مکتب را تا صنف هشتم در مکتب متوسطه لنگر در سال ١٣٥٨ تکمیل نموده، فعلا اسناد فراغت تقلبی صنف چهارده دارالمعلمین را به همراه دارد. وی از قریه ده گه یفتل بالا مربوط مرکز بدخشان می‌باشد.

و با بدست آوردن سند کورس های نظامی جمعیت در سال ١٣٦١ و از آن تاریخ به بعد پیشوند «جنرال» هم به نامش علاوه گردیده و منحیث قوماندان قطعه در جبهات جهادی حوزه مرکز بدخشان الی ١٣٧١ اجرای وظیفه کرد. بعد از شکست حکومت نجیب، منحیث قوماندان کندک ترمیم فرقه جهادی حوزه مرکز بدخشان، در سال ١٣٧٣ قوماندان غند سوم ریاست جمهوری، در ١٣٧٦ قوماندان لوای حوزه مرکزی بدخشان و در سال ١٣٨٠. . . در بدخشان تعیین گردید.

جنرال نذیر بعد ازکشته شدن قوماندانانی چون نجم الدین واثق، مولوی عبدالحکیم، قیام الدین خردمند، و منفعل شدن بصیر خالد با ایجاد یک دسته جنایت کارکه ازهیچ جنایت و رذالت روگردان نبوده اند، به آدم مطرح در سطح بدخشان و بالخصوص فیض آباد مبدل شد. او همه ساله جشن های بزکشی و محافل بزرگی را به خاطر تحکیم موقعیت فعلی ‌اش برپا می‌دارد و در آن وکیلان، قاچاقبران، رهبران و جنایت کاران فراوانی را از هر گوشه افغانستان دعوت می‌کند.

نذیر محمد هفت زن و بیش از سی پسر و دختر دارد و صاحب نواسه است ولی روزها و شب هایش. . . سپری می ‌شود. این عمل او نزد مردم عامه چه که حتی برای تعدادی از پسرانش که در راه پرخیانت پدر روان اند، زجر آور است.

در بدخشان بین سالهای ٢٠٠١ و ٢٠٠٧ که کشت، پروسس و قاچاق مواد مخدر به اوج خود رسیده بود، نذیر محمد و باند قاچاقچیانش از جمله آدم های بودند که در راس این معاملات گندیده، پولهای کلانی را با گرفتن حق‌العبور، «منطقه پولی»، توزیع جواز قاچاقبری برای قاچاقچیان و غیره به جیب می‌زدند. در عین حال او یکی از افراد کلیدی و مورد اعتماد در کار قاچاق مواد مخدر نزد فهیم در مربوطات فیض ‌آباد می ‌باشد که اموال قاچاق او را از فیض آباد به نادرشاه کوفی (برادر فوزیه کوفی) ولسوال کوف آب بدخشان و دیگر قاچاقبران این شبکه در ولسوالی های سرحدی وسیله می‌شود. نذیر محمد که منحیث شاروال دو رنجر دولتی به خاطر امنیتش در اختیار دارد، از پولیس دولتی نیز استفاده می‌ کند. در این سالها با وجود اینکه قاچاق مواد مخدر و بازار گرم اسلحه از میان نرفته است، بلکه خرید و فروش اسلحه و مواد مخدر به شکل باور نکردنی افزایش یافته است. قاچاق اسلحه از طریق همان تیم های ارتباطی قسیم فهیم از مرز های تاجیکستان به فیض آباد و از آنجا به سایر نقاط افغانستان صورت می‌گیرد و حتی این اسلحه قاچاق شده بدست طالبان نیر می ‌رسند که مطبوعات غربی نیز آنرا در گذشته باربار گزارش داده اند.

نذیرمحمد به امر فهیم به حیث شاروال بدخشان تعیین گردیده است. درچند سالی که او درین پست کارمی‌کند، هیچ زمین دولتی از نظرش پنهان نمانده، زمین هایی را که ملکیت قبرستان، مکتب، شفاخانه ویا سایرمراکز عامه مردم بود بدون دغدغه به فروش رسانیده ازین درک صدها میلیون افغانی بدست آورد و این پروسه خاینانه متاسفانه تا هنوز با تمام شدت جریان دارد. زمین هایی که برای اعمار دکان درج املاک شاروالی می‌شوند، صاحبان آن تنها زمانی می‌توانند شروع به کار نمایند که بخاطر بدست آوردن جواز، یک میلیون افغانی رشوه ازطریق گماشته های نذیرمحمد به او پرداخت کنند. پولی که به اصطلاح بطور قانونی شاروالی از درک توزیع دکان ها اخذ می ‌نماید شکل دیگری از رشوه گیری است که زیر نام شیرینی گیری در میدان باز اجرا می‌شود.

اتفاقات زیادی هم رخ داده است که ازدرک فروش زمین، دربدل یک دکان ازچندین نفر پول اخذ گردد. خریداران در جریان اعمار دکان های خود پی می‌بردند که جنرال خاین بابت دکان شان از چندین نفر دیگر هم پول گرفته است که جدالهای حل ناشدنی‌ای را بین این خریداران به بار آورده است.

زمین مکتب شهنه شهید، قبرستان خواجه معروف (که ملکیت شفاخانه مرکزی بدخشان است)، زمین های دشت قرغ که ملکیت های عامه مردم است و دیگر زمین ها از جمله ساحات غصب شده توسط وی می‌باشند. از زمین های چپاول شده دشت قرغ، خانواده برهان الدین ربانی نیز صاحب دهها نمره زمین شدند و در ضمن شمس‌الرحمن معاون والی بدخشان که ازجمعیتی های منفور است، حدود بیست نمره زمین را به خودش اختصاص داد.

درمنطقه دشت قرغ و اطراف میدان هوایی فیض آباد صدها نمره زمین را توسط قاری صمد و لنگ دولت که خود را نمایندگان معلولین بحساب می‌آورند بفروش رسانید که جنرال نذیرمحمد گرداننده اصلی این چپاول بوده و قاری صمد و لنگ دولت پوشش به اصطلاح قانونی ماجرا می‌باشند که شاید بیش از دو نمره زمین نصیب شان نشده باشند.

از آنجاییکه والی، قوماندان امنیه و دیگر مقامات دولتی بدخشان همه شرکای جرم و هم‌حزبی های نذیر اند، هیچکسی قادر نیست علیه او چیزی بگوید و یا جلو او را بگیرد. سال گذشته نامه‌ای از جانب یک «کارمند امنیت ملی» بدخشان در چندین سایت اینترنتی منتشرشد که نوشته به دلیل «عذاب وجدان» نمی‌تواند دربرابرجنایات نذیر خاموش بماند، بنا به گوشه هایی ازخیانت های اواشاره‌ دارد که دربخش هایی ازآن نوشته است:

جنرال نذیر محمد که با حمایت مارشال فهیم و یاران فهیم بخاطر اذیت و توهین و تحقیر مردم، شهردار بدخشان تعیین شده است، عامل قتل، دزدی و بسا کارهای که در بدخشان سبب آزار مردم و ناامن سازی می شود، شناخته می‌شود.

با مستقر شدن گروه بازسازی ولایتی آلمان ها در بدخشان، نذیر محمد برای قدرت نمایی آلمان ها را تهدید نمود که اگر به او پول ندهند و مسئولیت تأمین امنیت مرکز فرماندهی آلمان ها در بدخشان را به او ندهند، تأمین امنیت بدخشان برای آلمان ها سخت و هر شب بالای آن ها حمله خواهد شد. برای ثابت ساختن این گفته ‌اش، هراز گاهی شبانه به سوی مقر فرماندهی آلمان ها و میدان هوایی و دیگر دفاتر موسسات بین‌المللی در فیض آباد، راکت فیر می ‌شد که توسط نیروهای نذیر محمد صورت می ‌گرفت. گروه او در میان فیض آباد، ولسوالی های همجوار فعالیت دارند و در این چند سال بارها، پول همبستگی، معاش معارف و دیگر نهادهای دولتی توسط افراد او به سرقت رفته است.

ادارات کشفی وامنیتی بدخشان ازیک سو ازترسی که از او دارند، با نذیرمحمد درگیر شده نمی ‌توانند و از سوی دیگر آنها با شرکت در مهمانی های نذیر محمد، خود را به او مدیون می ‌دانند و در برابرش اقدامی نمی کنند.

حتا والیان بدخشان، از او دستور می ‌گیرند که چه کاری کنند و چه کاری نکنند. اکنون که او با حکم مارشال فهیم شهردار بدخشان شده، درحالی که اومکتب نخوانده وسواد خواندن و نوشتن ندارد. ملاصبورهم قوماندان امنیت بدخشان بود، از افراد خاص مارشال فهیم است ومارشال به اودستور داده است که با نذیرمحمد همکاربوده وبه او کاری نداشته باشد. درماه جدی ١٣٩٠ نامه ی به امضای «مردم بدخشان» دررسانه های بیشماراینترنتی منتشر شد که از مظالم نذیر محمد ناله سر داده شمه‌ ی ازجنایات اورا افشا کرده بودند.

بخش هایی از این نامه: ما مردم بدخشان اعم از زن و مرد موی سفید و جوان، از رییس صاحب جمهور، مطبوعات و پارلمان افغانستان میخواهیم که به شکایت ما گوش نموده و جلو نذیر محمد ظالم را بگیرند.

از جنایتها و فساد نذیر محمد که دختران جوان و بچه های جوان مردم بدخشان را به زور برده و بر آنها تجاوز می کند صد ها دوسیه در کمیسیون حقوق بشر و څارنوالی وجود دارد اما به خاطر حمایت فهیم، هیچ کس جلو ظلم و ستم نذیر محمد را نمی ‌گیرد. ولایت بدخشان، څارنوالی بدخشان و محکمه همه از نذیر محمد می ‌ترسند و در برابر ظلم او هیچ کاری کرده نمی‌ توانند ولی برای ما کاملا جای سوال است که چرا کمیسیون حقوق بشر، دفتر یوناما نمایندگی سازمان ملل و دیگر نهاد های بین‌المللی در برابر جنایت های نذیر محمد خاموش هستند؟ وکیلان بدخشان، هر یک لطیف پدرام، فوزیه کوفی، زلمی مجددی، امان الله پیمان، ذکریا سودا، شاه عبدالاحد، نیلوفرابراهیمی، صفی مسلم و سارنوال روف، شما در برابر مردم تان مسئول هستید چرا به خاطر جلوگیری ازفساد وظلم نذیر محمد کاری نمی‌کنید، ننگ برشما که خود را نماینده مردم می‌دانید. جنرال نذیرمحمد حتا از طالبان دربرابر حریفانش استفاده می‌کند. نمونه‌ زنده‌اش حمایت اوازکسی به نام مولوی علوی که از چهره های خطرناک طالبان بود و حالا در زندان پلچرخی است. علوی پسر کاکای نذیرمحمد است و با حمایت او چندین انفجار و حمله را در بدخشان انجام داد که سرانجام توسط نیروهای خارجی بازداشت شد ولی کسی نذیر محمد را پرسان هم نکرد. همین طور در انتخابات ریاست جمهوری اول، موترحامل والی بدخشان سید اکرام‌الدین معصومی و داکتر شمس را که به حمایت احمد ضیا مسعود تلاش می‌کردند، انفجار داد که در نتیجه داکتر شمس کشته شد. دوسیه این حادثه تاهنوز در امنیت ملی موجود است ولی متأسفانه به دلیل حمایت مارشال از نذیر محمد کسی ورقش را بالا نمی‌کند. نذیر محمد با داشتن صدها میل اسلحه و افراد اوباش دست به هرجنایتی می‌زند وهرکسی که در برابرش حرف حق را بگوید به هزار توطئه و جنایت یا کشته می‌شود و یا خاموش ساخته می‌شود.

پسرانش وسایط شان را کنار تیل فروشی ها توقف داده و تیل مورد ضرورت همه روزه موترهای شانرا بدون پرداخت پول بدست میآورند و صاحبان تانک ها از ترس جان جرئت ندارند پولش را مطالبه کنند.

نذیرمحمد در مقابل رهایی مجرمین از چنگ دولت پول های هنگفت می‌ستاند مهم نیست که چه جرمی باشد از تجاوز، قتل، دزدی شروع تا هرنوع جرمی را درمقابل پول راه حل دارد، که طبعاً نوعیت وسنگینی جرم مقدار این پول را بیشتر می‌سازد. دربزکشی‌ ی که در بهار ١٣٩١ درمیدان بزکشی فیض آباد برگزار گردیده بود، پسر نذیر محمد با شخصی درگیر می‌شود که درنتیجه یک نفرعادی کشته شده و بزکشی برهم می‌خورد. با آنکه یک فرد بیگناه درجنگ پسرنذیرکشته می‌شود، اما صدای اعتراض ازهیچ جایی بلند نشد، نه ازآدرس رسانه های محلی و نه ازشعبه ولایت ومقامات امنیتی بدخشان. نذیربا تمامی پلشتی ها ولومپنی‌هایش، تحسین نامه هایی ازجانب پارلمان، ریاست جمهوری، مجلس سنا‌، و دیگرارگان های مهم دولت بدست آورده است. این تحسین نامه ها سندیست براین حقیقت تلخ که دردولت بی کفایت، زشت، مصلحتگرا وپوشالی کرزی، هرچه خاین وجانی و دزد وقاتل بود مورد ستایش وحمایت قرارمی‌گرفت وحیات مردم مظلوم برای حکام فاسد وضدملی کوچکترین ارزشی نداشت.

شهردار نیز اختلاس کرد

http://gdb.rferl.org/3AD1CFE4-83AD-4DFF-946E-32D8370C7042_mw1024_s_n.jpg

نردبان این جهان ما و منی است

عاقبت این نردبان افتادنی است

لاجرم آنکس که بالاتر نشست

استخوانش سختتر خواهد شکست. مولانا

اسنادی بدست آمده که نشان می‌دهد که محمد یونس نواندیش شهردار كابل حدود پنجاه دو میلیون افغانی اختلاس کرده است. این سند مشخص می‌کند که در پروژه ساختمان سرك هتل انتركانیتنال میدان هوایی در منطقه كارته پروان مقداری خاك مخروبه غیر ضروری قابل انتقال موجود بوده كه انتقال آن توسط ریاست حفظ و مراقبت كار شهرداری صورت گرفته است. اما درسلسله این اسناد اوراقی وجود دارد كه نشان می‌دهد نو اندیش انتقال خاك مخروبه این ساحه را به شركت تركی كاپی انترنیشنل عقد کرده است و ازین بابت حدود پنجاه دومیلیون افغانی به شركت فوق حواله و تأدیه شده است. این سند همچنین نشان می‌دهد که مبلغ چهارده لک دالر آمریکایی قرض شرکت که سال‌های گذشته از شهرداری بیشتر پول اخذ نموده بودند نیز به همین شرکت در زمان رهبری نو اندیش داده شده است در حالیکه این پروژه از پروژهای سابقه شاروالی می‌باشد و هیچ شاروالی چنین فعالیت غیرقانونی انجام نداده است. این پرونده توسط ریاست امنیت کابل تعقیب می‌شود و مورد ارزیابی دقیق صورت گرفته است، همچنین استعلاماتی وجود دارد که حاکی از ارایه معلومات توسط ریاست حفظ مراقبت شاروالی درخصوص انتقال مواد همین ساحه می‌باشد و همچنین سایر اسناد دقیق حاکی از اختلاس شهردار کابل می‌باشد. این اسناد همچنین نشان می‌دهد كه شهردار كابل با تأدیه این پول‌ها به رییس شرکت کاپی انترنیشنل احمد بیگ یک تعمیررا با تماماً محلقات آن درترکیه برای نواندیش خریداری ودردسترس شان قرار داده اند وهمین مسایل پناهندگی شهردار را درترکیه روی دست گرفته است.

املاک استملاک شدۀ چهل سال قبل ازسوی شهردار، غصب ملکیت دولت و توزیع آن، دادن پول به شرکت های قراردادی، گرفتن دوقرارداد به یک سرک، درخواست پرداخت پول اضافی ازشرکت لطیفی بخشی از اتهامات مجلس به شهردار کابل هستند. به گفته نمایندگان، خرابی سرک‌ها درشهرکابل، جمع کردن پول توسط شهرداربه بهانه اعمار آبدات تاریخی و گرفتن سه میلیون افغانی ازمردم هلمند، اعمارشهرک های خلاف قانون تدارکات وبدون نقشه وسواستفاده از صلاحیت های وظیفه‌ای ازنشانه‌های گسترده فساد و اختلاس توسط شهردار کابل هست. شهردار کابل جهت رد کردن فساد علیه خودش، نمایندگان مردم را متهم کرده که خواست‌های غیرقانونی از وی داشته‌اند. ازمدتی بدینسو نزاع و کشمکش میان شهردار وتعدادی ازنمایندگان مجلس در جریان است. نمایندگان مدعی‌اند که شهردار اخیراً تغییر کرده و بجای خدمت صادقانه برای مردم کابل، به اختلاس های بزرگ و جمع آوری پول مشغول شده است.   

ادامه دارد . . .

 

 

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org