علی رستمی
علی رستمی
زن در آئینۀ تاریخ
تاریخ ارسال به «اصالت»:
Sun, March 4, 2012 19:52
سیر تکامل بشری در اشکال گوناکون خود، از مراحل بغرنج و پیچیده گذر نموده و طی این تکامل انسان بمثابه فرد با شعور در درون جامعه تبارز نموده که بالای رشد و ارتقای جامعه در مراحل مختلف تاریخی اثر گذاربوده است. این اثر گذاری بُعد های وسیع مثبت و منفی را در سرنوشت جامعه با خود داشته که زمینه های بعدی صعود انسان را در فعالیتهای مادی و معنوی مساعد ساخته است.
انسان که خود را نسبت به سایر موجودات زنده مافوق با شعور میداند، با انهم از لحاظ فعالیت جسمانی و فکری در سیر پیشرفت اجتماع، با بوجود امدن نخستین ایده های فکری و عقاید قدرتهای مافوق الطبیعه برای دفاع زندگی خویش علیه قهر طبیعت بسوی قدرتهای مافوق پناه بردند، که در این سیر نقش عقاید انسانان در وجود ارواح مافوق الطبیعه تعیین کننده است. انسان بمثابه شخصیت فعال اجتماعی با شعور در اسطوره های تاریخی و عقاید، دینی و مذهبی نقش یکسان از لحاظ جنسی نه داشته، بلکه در موجودیت مرد بودن و زن بودن نقش انها در این اسطوره ها و عقاید مذهبی و دینی شکل گرفته و در متون کتابهای مقدس از انها بمانند فعالین، قهرمانان و پیشتازان اجتماعی یاد گردیده است.
در این زمینه نقش زن در پهلوی مردان به صفت فرد تأثیر گذار در سرنوشت دنیوی و اخرت سایر انسانان همنوع خویش جای خاصی را دارد. زن در ادیان ابراهیمی تحت نامهای حوا، سارا، هاجره مریم، ذلیخا، خدیجه، عایشه، فاطمه و غیره نقشهای فعالی را در جهت رشد و تکامل ادیان ابراهیمی بازی نموده اند و در نزد پیروان انها بمثابه انسانان مقدس و محترم بشمار می روند و هر کدام از انها در بُعدهای گوناگون در جهت شخصیت سازی انسانان نیکونام نقش سازنده را دارا بوده و در محور تفکر خاصی عقیدوی قرار دارند.
زن نظر به رشد و تکامل جوامع بشری بالخصوص در مرحله نظام مادر سالاری حکمروایی، کنترول و تنظیم جامعه و امور خانه را به عهده داشت و از موقعیتی بلند تری نسبت به مرد در اجتماع برخوردار بود. در این مرحله است که مرد داخل خانواده زن می گردد.
مرحله کشاورزی اولیه: که از حاصل چینی به وجود امده است، به ویژه بر عهده زن قرار داشت و حال آنکه دامپروری که از شکار حیوان مشتق گردیده وظیفه مرد بود؛ در اینصورت از لحاظ اقتصادی سازماندهء واقعی فعالیت تولیدی خانواده بزرگ به شمار می رفت و از احترام بی نهایت زیادی برخوردار بود.
بعد از جامعه اشتراکی که جامعه بسوی برده گی و مالکیت خصوصی صعود کرد. همه چیز بشمول زن بمثابه شئی تقلیل یافته و بمثابه ملکیت فردی شخص تبدیل گردید «طوریکه در میان مردم کشورما معمول است زن، زر، زمین». آهسته آهسته در این مرحله تاریخ، نقش زن در میان جامعه دگر گون شده تنها در چهار دیواری خانه محصور ماند. با بوجود امدن عقاید رادیکال دینی و مذهبی در جوامع عقب مانده و متحجر زن تحت نامهای مختلفی مانند ایال داری؟ «اعیال»، سیاه سر، کُوچ، ناموس و عاجزه به حاشیه قرار گرفت؛ که نماینگر فقر خردــ دانش علمی و عقلی؛ و پیوستن به سنت کورکورانه فقه یی میباشد.
آزادی های زن و نفش وی در مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جامعه کم رنگ شده و از حقوق مساوی میان زن و مرد خبری نه بوده، جامعه بمثابه جامعه مردسالاری تبدیل و ریشه های فکری آن تا عمق جامعه گسترش یافت.
اما با رشد خرد و دانش علمی و انقلابی و نوزایی دوباره علم بعد از قرون وسطی و تحولات فکری در عقاید دینی و مذهبی و پیروزی خرد ورزی بالای تحجر پرستی که آغازگر آن انقلاب کبیر فرانسه میباشد، زمینه ساز تشکیل احزاب دموکراتیک ـ ملی و سایر نهادهای مدنی به سطح جهانی و نشر اعلامیه حقوق بشر گردید. در پرتو آن مبارزهء پیگیر، برای کسب آزادی ها و حقوق مساوی میان مرد و زن در عمل گامهای مثبت برداشته شد، و علیه هرنوع امتیازات طبقاتی، مذهبی، دینی، قومی، ملی گرایی و نژاد پرستی مبارزه آغاز گردید. با الهام از انقلاب های ۱۷۸۹ و ۱۸۴۸ اروپایی بود که موج روشنفکری و خرد ورزی آغاز گردیده طیف وسیع از فعالین تحول طلب و روشنفکران انقلابی را در بر گرفت، در تحت تاثیر این مبارزه روشنفکری بود که جنبش زنان بوجود آمده و تغییرات بزرگی را در سرنوشت زنان ستمدیده بوجود آوردند، به ادامه این همه تحولات بزرگ بود که در فبروری سال ۱۹۰۷ ترسایی زنان سوسیالیست امریکا یکجا با سایر نیروهای انقلابی کارگری و دموکرات تظاهرات عظیمی را در سراسر کشور امریکا بر پا داشتند. آنان خواستار و اجرای قوانین که در آن همه زنان حق مساوی سیاسی بمانند مردان داشته باشد، شدند. این نخسین روز زنان بود که در یک اجتماع بزرگی متحد شده بودند؛ بنأ این روز که به ابتکار زنان امریکا سازماندهی شده بود به زنان کارگر و سوسیالیست امریکا تعلق گرفت. بعدأ به ابتکار کلارازاتستکین در سال ۱۹۰۷ نخستین کنفرانس بین المللی زنان تشکیل شد، او بعنوان رئیس بین المللی زنان انتخاب گردید.
پیشنهاد کلارازاتستکین مبنی بر اختصاص هشتم مارچ بعنوان روز جهانی زن، در دومین کنفرانس بین المللی زنان سوسیالیست در سال ۱۹۱۰ یکی از برجسته ترین ابتکار، عمل خلاقانه و اقدام بزرگِ در جهت وحدت و هماهنگی مبارزه زنان در سراسر جهان در راه تحقق آرمانهای شان میباشد؛که این روز همه ساله از جانب همه سازمانهای مدنی و جنبشهای دموکراتیک و سیاسی و ملی در نقاط مختلفی جهان از آن تجلیل بعمل آورده می شود و این روز بمثابه دستاورد بزرگِ برای زنان در جهت کسبِ حقوق و آزادی های شهروندی شان می باشد. بعد از پیروزی جنگ دوم جهانی علیه فاشیزم هیتلری، بوجود آمدن اردوگاه صلح و سوسیالیزم، ایجاد و همبستگی جنبشهای انقلابی و کارگری در اروپا، آسیا و افریقا موج عظیم از جنبش انقلابی برای از بین بردن تبعیض جنسی و نژادی بُعدی وسیع را گرفت. احترازات و تضاهرات خیابانی بوسیله این جنبشها برای اعاده حقوق و اشتراک فعال زن و مرد بدون تبعیض جنسی در مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی علیه نظام جبار سرمایداری باعث آن شد، تا تبعیض میان زن ومرداز بین رفته وحقوق انها مساوی اعلام و برسمیت شناخته شود. بعد ازان سهمگیری فعال زنان در روند انتخابات به حیث انتخاب کننده و انتخاب شونده در ارگانهای دولتی و سیاسی و اقتصادی، تغییرات جدی در زنده گی همه اقشار زحمتکش و بالخصوص زنانیکه تحت ظلم و ستم مردسالاری قرار داشتند، بوجود آمد، که این پروسه هنوز هم در کشورهای که نظام غیر عادلانه مردسالاری و رادیکالیزم دینی و مذهبی حاکم است جریان دارد. همچنان برای نخستین بار بود که زنی بنام "والنتیا ترشکووا" اولین کیهان نورد روسی در زمان اتحادشوروی وقت در ۶ مارچ ۱۹۶۳ میلادی به فضآ رفت.
نقش فعال زنان وطن ما، در عرصه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از سالیان متمادی، برعلاوه سنت مرد سالاری و عدم حقوق مساوی میان زن و مرد، در کشور ما از جایگاه خاصی برخوردار میباشد. زنانی بوده اند که در روند گسترش و دگرگونی فرهنگی، در زمانهای دور گذشته نام نیک و پرافتخاری در تاریخ ادبستان کشورما ثبت نموده و فعالیتهای شان وِرد زبان همه خردورزان و فرهنگ دوستان کشور میباشد، در این زمینه میتوان از ناموران چون: نخستین شاعره نستوه رابعه بلخی «۹۱۴ الی ۹۴۳م» که همدوره سامانیان و رودکی بود و ملکه گوهر شاد بیگم «۷۸۰ الی ۸۶۰ هجری ق»، محجوبه هروی، آمنه فدوی، همچنان شخصیتهای مانند ملالی، عایشه درانی، ملکه ثریا همسر شاه امالله خان غازی، اسما رسمیه طرزی "مدیر مسوول ارشاد نسوان" و زینب داوود (دور نمودن حجاب از روی خویش) از جمله زنانی هستند که در تاریخ کشور زمانیکه هنوز روشنگری و تجدد خواهی در نطفه خود بود و میخواست هنوز سر بلند کند، تحولات بزرگ را در زنده گی زنان کشور به ارمغان آورده اند، با سهمگیری فعال شان برای آزادی و استقلال کشور در پهلوی مردان و همچنان بخاطر اعادهء حقوق انسانی خویش علیهء قوانین و مقررات سنت گرایی مبارزه نموده اند.
با ایجاد سازمان دموکراتیک زنان کشور تحت رهبری داهیانهء بانوی فرهیخته و توانمند دکتور اناهیتا راتب زاد در سال ۱۳۴۴ جهش بزرگی در جهت فعالیتهای آزادی خواهانه در کشور بطور منسجم و تشکل بر بنیاد ایده های مترقی و انقلابی برای اعادهء حقوق زنان در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی رونما گردید، که این سازمان توانست در کمترین زمان معین شایسته ترین و نُخبه ترین زنان، دختران جوان و نوجوان را به صفوف خویش بسیج و آنها را در محور یک آرمان مشترک برای رهایی زن زحمتکش کشور که در چهار دیوار خانه محصور بود، جمع نماید. با پیروزی قیام هفت ثور و مرحله بعدی این آرمان در عمل تحقق یافت. شرکت فعال زنان در کنار مردان در عرصه های اقتصادی سیاسی و اجتماعی موفقیت سترگی بود که در زنده گی زنان کشور بوجود امد.
زن بمثابه یک فرد اجتماعی با حفظ کامل حقوق انسانی مانند مردان در جامعه از همه حقوق انسانی مساویانه مستفید و برخوردار گردید.
با بمیان آمدن حکومت تنظیمهای 17 گانه، تاریخ دوباره تکرار شده جای آزادی، روشنگری و مترقی را دوباره تحجر منشی و سنت عقب مانده مردسالاری غضب و تمام دستاورهای تاریخی مردم اعم از مرد و زن از بین رفته و شیرازه دولت و حکومت و سیستم اداره ان که به خون هزاران دلیرمردان تاریخ حفظ و تکامل یافته بود به نابودی کشانیده شد. وسایل و ابزاربنیادی دوایر دولتی به دستور "آی. اس. آی" و سایر دستگاه های جهنمی استخباراتی منطقه و جهان تاراج گردیده و از هیچ نوع اعمال وحشی گرانه دریغ نه ورزیدند.
کشورما و بالخصوص کابل زیبا این نگین درخشان تاریخ وطن محبوب ما به خون خاک یکسان شد. هزاران انسان مهاجر و دور از خانه و کاشانهء خویش شده و شیرین ترین اعضای خانواده ای خویش را از دست دادند و کشور به ماتم سرای منطقه تبدیل گردید. هزاران زنان کشور بیوه و فقیر نادار گردیده و برای مایحتاج خویش به بدترین اعمال انسانی مبتلا گردیدند. بالخصوص بعد از حاکمیت دولت متحجر "طالبان" که توسط پاکستان و بالخصوص دستگاه جهنمی و بدنام وی آ. اس. آی " ساخته شد که آنهم مانند سلف خویش یکبار دیگر دستهای ناپاک و سیاه خویش را به گلو مردم غریب و بیچاره فشرده و میخواهد قوانین ارتجاعی دوران جاهلیت را تحت نام "وهابیت و سلفیت" تحمیل نماید و دستهای ناپاک خویش را به خون هزاران زنان کشور سرخ کرده و در مقابل عزیز ترین دوست شان سنگسار و یا زنده بگور میشوند؛ و صدها زن را تحت این نام به شهادت رسانیده که روند ان هنوز هم در ده و ولایات کشور جریان دارد؛ همچنان هر روز دهها زن و دختر بدون رضایت به زور به عقد ازدواج مردان بیگانه گردیده و از حقوق انسانی خویش محروم می گردند.
با این همه ظلم و ستم ضد انسانی که در هیچ قاموسی برابر نمی آید، هستند زنان قهرمان، دلیر، وطندوست، خرد ورز و تجددخواه که صدای خویش را از طریق سازمانهای مدنی و جنبشهای و احزاب مترقی ملی و دموکرات بر ضد استبدِ زورمندانِ مرد سالار به شیوه های مختلفی مبارزه نموده و در پهلوی سایر خواهران و مادران زجر دیدهء خویش قرار دارند.
طوریکه تاریخ شاهد است، روند مبارزه و تکامل بشری با هرنوع وضع حاکم در جامعه، نیروهای پیشرونده فرایند رشد و تکامل خودرا طی میکند و نیروهای عقب گرا که کوشش دارند روند تکامل را توسط نیروهای کهنه کار ارتجاعی بطی سازند، پدیده موقتی و گذرا بوده و با مبارزهء شدیدِ نیروهای مترقی به گورستان تاریخ سپرده خواهد شد.
اگر دیروز دشمنان زنان زحمتکش کشور ما بوسیله اعمال ارتجاع سیاه منطقه و بین المللی با استفاده از احساساتِ عقیدوی دینی و مذهبی مردم بنام "کفر و اسلام" کشته شدند و کشور را بسوی نابودی و آنرا به میدان کشمکش های رقابتی دستگاه استخبارات جهان تبدیل نمودند و میخواهند یکبار دیگر با استفاده از احساسات دینی و مذهبی بنام "سلفیت و وهابیت" اهداف خویشرا تحقق ببخشد و هرکسی به این امر اعتقاد نداشته باشد، بنام اجرای قوانین شرعیت انرا حلال نموده، ترس و ارعاب را در میان مردم بوجود آورده، مسلمان را توسط مسلمان از بین می برد.
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat