زن و مقام آن در جامعه
جمعه، ۱۹ جون ۲۰۰۹
صالحه رشیدی
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را سند و دفتری و دیوانیست
هستی ساز بشریت، زن را با انکار از محشون احساس و تندیس عشقش در سر زمین ما به بیراهه ادبی و فرهنگی می کشاند.
حضور و بودنش را در طبیعت صرف وسیله و غرض میدانند، عواطفش را زیر بار فریب و مکر تلقی کر ده و بار گران گناه ها بی تأمل حلقهء گردنش می شود. بودنش را به مشکل می پذیرند و از عدمش رنج را تحمل ندارند و از لحاظ معنویت احساس تنهایی و غربت میکنند.
زیب و زینت زندگی را از مرحله سرکشی (غرور) به مرحله تسلیمی (عشق) اعتراف نمی کنند و میدانند تمام زحمات روزانه شان در پای زن ختم می شود مسوولیت پذیری و اعتماد به زندگی مشترک بر علاوه از سنن و رواج های دیرینه و انتقال نسل به نسل از سده های دور بلکه یک ضرورت طبیعی و اجتماعی است و با لذت به ثمره آن عشق می ورزند و خادم میشوند چنان مسوولیت را در برابر آن بی چون و چرا می پذیرند و با هر نوع تلاش به خاطر بهبود زندگی ثمره های عشق شان (فرزند) دست یازیده حتا متوسل به کار های غیر مجازی و انسانی می شوند وقتی اعتقاد به کشتزار دارید (زنان کشتزار شما است) پس بپذیرید که رفتن به سوی کشتزار ضرورت طبیعی است نه تحمیلی و از حاصل آن نباید هراس کرد و زن را محکوم، که حاصل به میلش نیست (دختر)، از کشت گندم جو جوانه نمی زند و اگر شما علاقه به کشت ندارید نروید به سوی کشتزار، کی شما را یاری می رساند به بهتر زیستن و عشق ورزیدن با تکمیل و رشد شخصیت در اجتماع و خانواده، بدین باور باشیم که زن شگفتن و زیستن را ضمانت کرده. شاعر بدون عشق شعر سروده نمی تواند. نویسنده بدون عشق قلم را به حرکت، رسام ترکیب رنگها، صنعت گران صنعت را، هنرمند هنر را، شاهان دربار را نمی تواند بدون عشق به زن و رسیدن به آن حفظ کنند، همه علایق و عشق ورزی از کجا آغاز میشود؟ و هستی عشق از دامان کدام موجود زنده زاده می شود؟ و چرا از میوۀ دستش از بهیشت رانده شدند، اگر باور به رانده شدن و کشتزار دارید پس به خود بیاندیشید چرا زیر بار رفته اید، اعتماد به نفس و ایمان به عزم و اراده به کجا صعود کرد؟ چرا در برابر وسوسه های شیطانی تسلط و حاکم نشده دعوی رشد عقلانیت را کرده و محبوب تان را متهم به کم عقلی و فریب و راندن می کنید. چه تفاوتی از لحاظ انسان بودن وجود دارد غیر از ساختمان فزیکی، اگر به قوی فکری و توانمندی فزیکی بحث کنیم کاملاً بحث جداگانه خواهد بود و بر مبانی انسان بودن و غریزۀ طبیعی بحث کنیم تفاوت در میان نیست که فخر فروشی شود و جنس اول و دوم را به عنوان رقابت های تجارتی ارزش بدهیم انسان در طبیعت ارزش و جایگاه خاص دارد که در آن کدام قراردادی به امضاء نرسیده که تعیین مقام را اریه کند و یا انتخابات کرسی اول و دوم طرح شده باشد اما امکان دارد به زور و قدرت، غصب مقام اول و دوم را تعیین کرد، که این نوع قدرت ناشی میشود از زور، ظلم، ستم، بی عدالتی، خود کامی از قانون طبیعت و قانون انسانی. اما قانون انسانی حکم میکند اعتماد به نفس و بازو به نیرو و توانمندی ذاتی و اراده راسخ که می تواند رعایت و عدم رعایت قانون را هر دو جنس شامل حال خود سازد و صفات ذاتی که شامل اراده، وجدان، عاطفه، شرف، صداقت، نیکو کاری و استعداد است خوشبختانه در وجود هر دو جنس احساس می شود که حد و اندازۀ خوبی و بدی آن از طریق اعمال روزانه به اثبات میرسد. اما بحث های علمی می تواند بدون داشتن تعصب به جنسیت ارزش و مقام و ضرورت هر دو جنس را واضح سازد. موضوع حساسیت بر انگیز و تحقیر آمیز را نباید شامل دین و مذهب ساخت و با تعمق به حدود شریعی که برای زنان تعیین شده برای مردان نیز وجود دارد.
اگر سرکشی عمل خلاف از حدود شریعی را در رابطه به مردان شمار کنیم زیر انبار گناه ها غرق شده برزخ را باید بپذیرند. عواملی که سبب از بین بردن انسان می شود کدام ها خواهد بود؟ و کسی که به انسان زندگی می بخشد کی ها است.
خلاقیت تحمل و گذشت جنس اول و دوم از منجلاب زندگی زن و مرد ندارد. اصلا جنس به کار نیست، بلکه عقل و فراست و شعور است که می توان زندگی را به نفع و کام خود بچرخاند به پدیده های طبیعی یکبار نظر اندازیم حتا شمارش آن از حد تصور ما بالا و غیر ممکن است از جمع حیوانات انواع و اقسامی از پرنده ها، خزنده ها، حشرات و نباتات و انسان به عنوان اشراف مخلوقات بین دو جنس زن و مرد است که انسان پیشینه و تاریخ بسیار طولانی دارد تمام موجودات زنده نظر به ضرورت غذا میگرند و از آب برای نوشیدن و از هوا برای تنفس استفاده می کنند می توانیم با دید بسیار وسیع به انسان و کرامت والای انسانی احترام داشته گلوی را به نام زن خفه نسازیم و از لحاظ جنسیت که یک امر کاملا طبیعی است توهین و با نظر حقارت و سرزنش سویش ندیده و منحیث زندگی ساز و هستی ساز بشریت ارج بگذاریم.
۱۸ جون ۲۰۰۹
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat