"خطوطِ کُلی دیدگاه ها و مبانی فکری"

نهضتِ فراگیرِ دموکراسی و ترقی افغانستان

و حزبِ متحدِ ملی افغانستان

(بخش ۴ و آخر)

ن.ف.د.ت.ا و ح.م.م.ا و احزاب و جریانات مشابه شاخه های فرصت طلب و ارتجاعی جنبش انقلابی افغانستان میباشند که پس منظر تاریخی ظهور آنها را باید در موجودیت شان بحیث عناصر، فرکسیونها یا جریانات فرصت طلب در درون ح.د.خ.ا (حزب وطن) و یا در برابر این حزب تحقیق نمود. دو حزب مذکور و احزاب مشابه با توجه به نقش تاریخی که در وضعیت کنونی افغانستان ایفا مینمایند، پدیدهء سیاسی جدید در تاریخ سیاسی کشور اند: ارتجاع نوین. اینان در واقعیت با حضور عوام فریبانهء خویش در صحنهء سیاست داخلی کشور گویا بحیث احزاب چپ و دموکراتیک، یک روی خالی سکهء امپریالیزم جهانی را تشکیل دادند (روی دیگر را ارتجاع کهن تشکیل میدهد). در شرایطی که افکار عمومی در افغانستان شدیداً در ضدیت با الگوی بازار آزاد قرار دارد، اینان بر مبنای "تفاهم باهمی" با امپریالیزم اشغالگر و دولت افراطاً فاسد و دست نشاندهء کابل، طرح های را که قبلاً بعد از اشغال افغانستان در سال 2001 از طرف دولت حاکم مطرح گردیده، اهداف و مرام نهائی خود قرار داده اند

"بازنگری و تغییر بُنیادی برخورد به مسئله افغانستان"

چهارشنبه، ۲۸ اکتوبر ۲۰۰۹

معلوم نیست این "بازنگری" و "تغییر بنیادی" در برخورد به "مسئله افغانستان" از کدام جانب صورت گرفته؟ حتماً از جانب ن.ف.د.ت.ا و ح.م.م.ا. "خطوط کُلی دیدگاهها و مبانی فکری" [1]حتی هیچگونه اشاره ضمنی به سابقهء برخورد "جامعه بین المللی" در قبال افغانستان نمیکند تا "بازنگری و تغییر بُنیادی" "در برخورد به مسئله افغانستان" بطور واضح روشن گردد. "خطوط..." دو حزب یادشده تصریح نمیدارد که این "بازنگری و تغییر بُنیادی برخورد به مسئله افغانستان" چه است؟    

نباید خود و دیگران را فریب داد. باید صریحاً اعلام داشت که هیچگونه "بازنگری و تغییر بنیادی در برخورد با مسئله افغانستان" توسط "جامعه بین المللی" (یعنی امپریالیزم جهانی) مشهود نیست. "تفاهم باهمی بین المللی" (که چندان به تفاهم باهمی نیز نمیماند) همان "تفاهم باهمی" قبلی "جامعه بین المللی" است: تداوم سیاست امپریالیزم جهانی در قبال افغانستان با شیوه های مختلف و در شرایط متفاوت.

اوضاع کنونی افغانستان منجمله حضور امپریالیزم جهانی در قلمرو کشور ما هیچگونه پدیده مجرد و بدون پس منظر و ربط تاریخی نیست. راه اندازی جنگ تحمیلی بر علیه "انقلاب" افغانستان زیر نام "جهاد اسلامی"، سقوط حاکمیت دولتی ح.د.خ.ا (حزب وطن)، رویکار آوردن انارشی مجاهدین و سپس رویکار آوردن بربریت طالبان همه اهداف استراتیژیک درازمدتی بودند که نتایج مثمر خود را به بار آوردند: حضور نیروهای امپریالیستی به رهبری ایالات متحده امریکا در افغانستان.

پیوند اندیشه یی و همفکری تنگاتنگ (و حتماً "تفاهم باهمی") ارتجاع نوین و ارتجاع کهن در قبال مسایل کشور ما منجمله در بیان "بازنگری و تغییر بُنیادی" موقف امپریالیزم جهانی "در برخورد با مسئله افغانستان"، همچنان زبان و ادبیات مشابهء را به این دو جریان ارتجاعی به ارمغان آورده است. اینک توجه خوانندگان را به پاراگراف های ذیل که از مقدمهء "اهداف جبهه ملی افغانستان"-یکی از ارتجاعی ترین تشکیلات مرکب از ارتجاع کهن و ارتجاع نوین- برگرفته شده و با اندک تغییر در متن "خطوط کُلی دیدگاهها و مبانی فکری" ن.ف.د.ت.ا و ح.م.م.ا نیز درج میباشد، جلب مینمایم:

"افغانستان كشوري مستقل، آزاد، واحد و غيرقابل تجزيه، با تاريخ كهن، پر از فراز و نشيب و مشحون از مبارزات استقلال طلبانه و آزادي خواهانه؛ اما با كمال تاسف، مردم ما با وجود داشتن افتخارات بزرگ و درخشان تاريخي، مبارزه و مقاومت در برابر تجاوز خارجي و استبداد داخلي، تا هنوز در راستاي ايجاد نظام سياسي با ثبات و مردمي دچار مشكل مي باشند.

...تحولات سال هاي پسين در سطح جهانی و حصول تفاهم جامعه ی جهانی در باره ی بازنگری به مساله افغانستان و پديد آمدن زمينه های مساعد داخلی پس از حادثه ی 11سپتمبر، منجر به توافقات بن گرديد كه پنج سال پيش از امروز فرصتی را مساعد ساخت، تا برخی از نيروهای ملی و جامعه ی جهانی برای حل بحران افغانستان دوشادوش يكديگر وارد ميدان گردند....

... كوتاهی در تاسيس يك اداره ی سالم و مديريت موثر و خدمتگذار به مردم و بی برنامه گی، امتيازطلبی، ضعف وناتوانی اداره ی موجود، نه تنها فرصت به دست آمده تلف گرديد، بلكه عدم اجرای تعهدات در باره ی مشاركت ساير نيروهای ملی در حيات سياسی و اجتماعی، بازسازی موسسات زيربنايی و ايجاد شغل، تقويت پوليس و اردوی ملی، مبارزه در برابر مواد مخدر، جرايم وجنايات سازمان يافته از يك طرف و عدم دقت در اجرای فعاليت های رزمی نيروهای خارجی كه بيشترين آسيب آن را افراد ملكی متحمل می شوند، سبب خشم و نارضايتی فزاينده ی مردم گرديده است و اين وضعيت، زمينه ی مناسبی را برای دست درازی بيشتر دشمنان مردم افغانستان به وجود آورد است.

...وضعيت بحرانی كشور، ضرورت مبرم مبارزه ی جدی و موثر را برای انجام تحولات عميق و گسترده می نمايد..."[2] (تکیه ها از نگارنده)

 

نتیجه نهائی:

تاریخ جنبش بین المللی طبقهء کارگر نشان میدهد که در درون این جنبش احزاب و جریانات فرصت طلب (اپورتونست) بمیان امده و تلاش ورزیده اند تا حرکت عظیم جنبش انقلابی رهایی بخش را در مسیر خواست های طبقات ستمگر قرار دهند. اینان موقف "همکاری طبقاتی" و "همگرائی طبقاتی" (همان تفاهم باهمی ارتجاع نوین) را اختیار نموده تا مسیر حرکت جنبش انقلابی رهایی بخش را به اهداف مورد نظر طبقات ستمگر منتهی گردانند. به عبارهء دیگر، با اتخاذ موقف ارتجاعی و محافظه کارانه سعی میکردند نظم موجود همچنان حاکم بجا ماند. ظهور منشویک ها بحیث شاخهء فرصت طلب حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه در برابر بلشویک ها بحیث شاخهء انقلابی این حزب یکی از مثالهای تاریخی است.

ن.ف.د.ت.ا و ح.م.م.ا و احزاب و جریانات مشابه شاخه های فرصت طلب و ارتجاعی جنبش انقلابی افغانستان میباشند که پس منظر تاریخی ظهور آنها را باید در موجودیت شان بحیث عناصر، فرکسیونها یا جریانات فرصت طلب در درون ح.د.خ.ا (حزب وطن) و یا در برابر این حزب تحقیق نمود. دو حزب مذکور و احزاب مشابه با توجه به نقش تاریخی که در وضعیت کنونی افغانستان ایفا مینمایند، پدیدهء سیاسی جدید در تاریخ سیاسی کشور اند: ارتجاع نوین. اینان در واقعیت با حضور عوام فریبانهء خویش در صحنهء سیاست داخلی کشور گویا بحیث احزاب چپ و دموکراتیک، یک روی خالی سکهء امپریالیزم جهانی را تشکیل دادند (روی دیگر را ارتجاع کهن تشکیل میدهد). در شرایطی که افکار عمومی در افغانستان شدیداً در ضدیت با الگوی بازار آزاد قرار دارد، اینان بر مبنای "تفاهم باهمی" با امپریالیزم اشغالگر و دولت افراطاً فاسد و دست نشاندهء کابل، طرح های را که قبلاً بعد از اشغال افغانستان در سال 2001 از طرف دولت حاکم مطرح گردیده، اهداف و مرام نهائی خود قرار داده اند.

اخیراً ن.ف.د.ت.ا و ح.م.م.ا و سائر احزاب، جریانات و افراد بازمانده از جنبش چپ افغانستان با شرکت در روند مملو از افتضاح و تقلب زیر نام "انتخابات ریاست جمهوری" (که چهرهء اصلی ارتجاع حاکم و متحدین بین المللی آنرا افشا نمود) با عوام فریبی مبنی بر "چپ و دموکراتیک" بودن شان، در این کودتای سیاسی-قانونی بر علیه مردم افغانستان به نفع امپریالیزم جهانی نقش شانرا بحیث ارتجاع نوین ایفا کردند. در حالیکه بخشی از ارتجاع نوین بخاطر شرکت در "انتخابات ریاست جمهوری" با بخشی از ارتجاع کهن در ائتلاف باقیماند و حتی به نوشتار بیانیه های "چپی و انقلابی" به کاندید ارتجاعی پرداخت، بخش دیگر آن بطور رسمی در کودتای سیاسی-قانونی بر علیه مردم افغانستان ("انتخابات ریاست جمهوری") نقش ماهیتی خویشرا انجام داد.

با اینهم، چندین سالیست که ندای وحدت خواهی و وحدت طلبی میان بازماندگان "سالخوردهء" ح.د.خ.ا (حزب وطن) بدون آنکه نتیجهء قاطع و مشهود داشته باشد، گوشها را اذیت میکند. با تأسف این ندا چون خودِ وحدت خواهان به "سالخوردگی" مبتلا گردیده و راه "سکوت مرگبار" اختیار کرده است. علت آن واضح است: طرز تفکر انقلابی و عملکرد انقلابی در میان جنبش چپ افغانستان مبنی بر رهایی انسان زحمتکش کشور از چنبره مظالم، استبداد و استثمار جای خود را به طرز تفکر و عملکرد اپورتونستی و ارتجاعی داده است.

پس بر جوانان آگاه و انقلابی افغانستان است که برای بر هم زدن سراسیمگی موجود منسجم و متحد شوند. جوانان آگاه و باشعور انقلابی کشور میتوانند و مصمم اند که با مداخله در وضع موجود، جنبش انقلابی کشور را در جایگاه شایسته آن قرار داده، برای مبارزه واقعی به میدان اصلی مبارزه سیاسی بکشانند. جوانان انقلابی کشور و مردم زحمتکشِ در حال انتظار افغانستان دیگر از شنیدن ندای "سالخورده و مسکوت" وحدت خواهی و وحدت طلبیِ بی نتیجه میان بازماندگان پراگنده و سراسیمهء چپ دموکراتیک و چپ ارتجاعی-فرصت طلب خسته شده اند. آنان خواهان وحدت عمل اند نه شعار وحدت. وضع زندگی زحمتکشان کشور چنان رقتبار و تحمل ناپذیر و نیازمندیهای زندگی شان چنان فوری است که انتظار کشیدن برای وحدت نامعلوم بازماندگان پراگنده و سراسیمهء چپ دموکراتیک و چپ ارتجاعی-فرصت طلب کشور را در آن جایی نیست!      

خلق زحمتکش افغانستان به یک سازمان انقلابی نیرومند مدافع منافع تمام زحمتکشان افغانستان نیاز دارد که بتواند بدیل (الترناتیف) اساسی برای گذار از وضع موجود ارائه دهد و عملاً وارد میدان نهایت دشوار مبارزه رهایی بخش به نفع انسان زحمتکش گردد، نه به سازمانهایکه طرح ها وبرنامه هایی با خصوصیت مصرفی و بازار پسند مطابق شرائط حاکم ارائه میدهند!

نابود باد سلطهء ارتجاع و امپریالیزم از افغانستان!

_______________

 

فریدون عامل
 

۲۸ اکتوبر ۲۰۰۹
 

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم

 

پی نوشت ها:

۱

"متن خطوط کُلی دیدگاهها و مبانی فکری ن.ف.د.ت.ا و ح.م.م.ا"

<http://www.watan-afg.com//new_page_97.htm>

 

۲

"اهداف جبهه ملی افغانستان"

<http://www.jabhaemelli.com/fp.php?p=fp1&cid=381>

 

 

  

 

 

توجه

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با کسب مجوز کتبی از «اصالت» مجاز است !

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد.

Copyright©2006Esalat

www.esalat.org