امین الله مفکر امینی
ا2013-01-01
امروز مصادف است به تجلیل از چهل
و هشتمین سالروز ایجاد حزب
دموکراتیک خلق افغانستان، روزی که
تاریخ مبارزات سیاسی میهن عزیزم،
ایجاد چنین حــزبی را که بر بنیاد
تیوری علمی انقلابی و تامین منافع
توده های میلیونی زحمتکشان و سایر
اقشار و طبقات در میهن عزیزم
استوار بوده باشد، کمتر شاهد بوده
است.
من
تجلیل این روز خجسته را به رفیق
محترم انجنیر فضل الرحیم همت،
صاحب امتیاز و مسئول سایت
پرمحتوای «اصالت» و رفیق گرامی
قدیر فضلی مبارز استوار و ثابــت
قدم به آرمانهای والای ح.د.خ.ا. و
سایر مسوولین و همکاران قلمی شان
و باالاخره به فرزندان صدیق و
مبارز پیگیر راه و رسم انقلابی
حزب دموکراتیک خلق افغانستان و
سایر متحدین وفادار به آرمانهای
مرامی این حزب قهرمان که سنگ پایه
هــــای این اهداف در اولین اسناد
مرامی ح.د.خ.ا. برجسته بوده است،
تبریک عرض میدارم.
دقیقا چهل و هشت سال قبل از
امروز، یعنی بتاریخ
۱۱
جدی
۱۳۴۳
مطابق به اول جنوری سال
۲۰۱۳
عیسوی، حزب دموکراتیک خلق
افغانستان، با تصویب قانون اساسی
میزان سال
۱۳۴۳
از حالت اختفا بشکل رسمی تحت
رهبری فرزندان صدیق وطن در رأس
رفیق گرامی ببرک کارمل، با اتحاد
و همبستگی خدشـه نا پذیر صفوف
رزمنده اش به صحنه سیاسی میهن
پدیدار شد و به مبارزات پیگیر شان
ادامه دادند.
مشی مرامی حزب تحت برنامهء عمل
ح.د.خ.ا.، و ساختار تشـــکیلاتی
اش در چـــارچوب اساسنامهء حزب،
اساس فعالیت هایش را بخاطر دسترسی
به خواستهای توده های میلیونی
زحمتکشان و خلق نجیب و آزاده ما
تشکیل داد و سر سختانه در تامین
چنین خواسته ها به مبارزات خستگی
نا پذیرش ادامه داد.
این مبارزات از سطح میتنگ های
خیابانی تا سطح مبارزات سیاسی از
پارلمان خاندان نادری آغاز شد و
سخن های انقلابی با برخورد های
عملی انقلابی کاملا در تلفیق و
اتحاد حرف و عمل، سازگاری داشت.
تکثیر و نصب شب نامه ها در جاه
های مزدحـم شهر کابل و سایر نقاط
میهن در مرکز و ولایــــات، تنظیم
مارشها و میتنــگ ها، نـشر مضامین
انقلابی از طریق دو جریدهء خلق و
پرچم یعنی ارگانهای نشراتی حزب، و
باالنتیجــــه افشای اعمال
خایینانهء اهل نادری و دار و دسته
های شان و سقوط دژ مستحکم آنها
کــه طی سالیان متمادی بـه اریکه
ای قـــدرت نشسته بودند و از
هیــچ نوع ظلـم و استـــبداد بر
ملت غیور میهن دریغ نداـشته
بودند، معیار اساسی این کارنامه
ها را تشکیل میـداده است.
تذکر این کار و پیکار ها را در
حرف و سطور گنجانیدن شاید آنقدر
دشوار نبوده باشــــــد ولی اینکه
اعضای مبارز و صدیق حزب دموکراتیک
خلق افغانـســتان در جریــان
مبارزات شان بخاطر سرنگونی رژیم
مستبد اهل نادری، از چه
موانــــــع گذر کرده اند تا به
قله های پرافتخار تکیه زدند،
خاطره انگیز است. این
دشواریهـــای جانگداز از سطح
انداختن فرزندان صدیق میهن یعنی
اعضای پرافتخارحزب دموکراتیک خلق
افغانستان به سلول های زندان،
تبعید شدن ها، لت و کوب گردیدن ها
حتی در خانــهء ملت یعنی پارلمان
سلطنتی، محروم گردانیدن و اخراج
اولاد مبارز وطن از مراکز عالی
تحصیلی میهن، شروع و تا سطح ترور
و کشتار رفقای رزمنـــدهء حزب
انجامیده است.
ایجاد حزب دموکراتیک خلق
افغانستان با این همه انسجام
تشکیلاتی و اهداف انـقلابی که در
برنامهء عمل آن باز تاب گردیده
بود ارتجاع ملی و بین المللی را
بلرزه انداخت همان بود که با همان
آغازین سالهای مبارزات حزب
دموکراتیک خلق افغانســـــتان
ارتجاع به تشکیل زیر پرده یی نهاد
های افراط گرای اسلامی، به یــاری
دشمنان داخـلی و خارجی میهن متشبث
و عملا آنها را با پیروزی تحول
نظامی ثـور
۱۳۵۷
بـه روی پرده آوردند و به تجهیز و
تمویل این گروه ها، با همان حربه
و شعارهای قدیمی انگلـیس که اسلام
در خطر است، آرایش نمودند.
پاکستان و خاصتا دستگاه آی اس آی
و سیــا و کشور های عربی بخصوص
عربستان سعودی، بیشتر از همه در
تجهیز و تمویل ایــن نیروهای
مخالف و دهشت افگن مربوط به
ارتجاع داخلی و خارجی نـقش بارز
داشته و سهیم بودند.
حزب دموکراتیک خلق افغانستان با
تمام این دشواریها، راهش را با
پیروزی انقلاب ثور
۱۳۵۷
به پیش گرفت و در جهت تحقق
آرمانهای والای مردم که در اسناد
مرامی اش برجسته بود، قدم گذاشت و
در سر خط فعالیت هایش این اقدامات
بطور عمـــده و در قدم نخست توسط
فرامین شورای انقلابی برجسته
گردید که طور موجز
چنیــــن موارد بوده است:
اصدار فرامین اصلاحات دموکراتیک
ارضی به نفع دهاقین بی زمین و کم
زمین و بهبود شرایط درست بهره
گیری از زمین، اصدار فرامین منع
دختر فروشی ها، تعمیم سواد برای
همه در سراسر میهن بحیث یک جنبش
مترقی توسط ایجاد کورس هـــای
سواد آموزی، اعمار مساکن رهایشی
برای فامیل های شهدا و مستحقین
توسط انسجام کار های داوطلبانه
توسط اعضای حزب دموکراتیک خلق
افغانستان، توزیع مــواد رایگان
کوپونی به مامورین و اجیران
دولتی، ایجاد کوپراتیف های زراعتی
به خاطر حمایه و تقویه بنیه های
مالی دهاقین و زارعین و سهیم
گردانیدن زنان در هــمه بخش های
ادارات ملکی و نظامی کشور و بطور
عمده کار در تحکیم ایجــاد روحیه
ملی و وحدت ملی، همه ساکنین میهن
عزیزم بحیث یک ملت واحد و یک
پارچه. دشمنان قسم خورده ای مردم
و میهن در سطح داخلی و خارجی به
این همه دستاورد ها در مدت کم،
شعله ور شدند و در صدد شدند
تــــا با نفوذ ایجنت ها در
صــفوف حزب تحت شعار های مغرضانه
ای راستگرای افراطی که اسلام در
خطر است، به اعمال شوم شان دست
یابند. این زمینه ها برای آنها تا
اندازهء مساعد هم بود زیرا
ح.د.خ.ا. از یکطرفی که جوان بود
از طرفی دیگری هم، همه اعضای آن
حزب در میدان کار و زار مبارزات
طبقاتی از دانش کامل تیوری علمی
انقلابی و راه و رسم مبارزات
طبقاتی آنقدر بهره مند هم نبودند،
زمینه را
به
نیرو های مخـالف زیادتر مساعد
نمود. موجودیت عناصر ابن الوقت و
جاه طلب بداخـل حزب دموکراتیک خلق
افغانستان و بطور عمده و عمده،
عدم موجودیت سواد سیاسی در بین
خلق نجیب میهن عزیزم و پابندی
شـــان براه و رسم کهن و آداب غیر
پسندیده، عوامل دقیق تخریبی و
ضدیت با حاکمیت حزبی و دولتی حزب
دموکراتیک خلق افغانستان را تشکیل
میداده است.
حضور نظامی قطعات شوروی در میهن
عزیزم، بهانه ای خوبی برای دشمنان
نظام سوسیالیزم، توسط امپریالیزم
جهانی بحساب آمد و آنها که از
سالیان درازی باثر ایجـاد کمپ
عظیم سوسیالستی و بسط و توسعهء
این نظام، زنگ خطر برای بقایای
استعماری و استثماری شان، محسوس
کرده بودند، از این زمینهء حضور
قطعات نظامی شوروی در افغانستان
بهره کافی سیاسی برداشتند در
حالیکه حضور قطعات شوروی به داخل
میهن عزیزم رابطه ای به پیروزی
انقلاب و یا تحول نظامی ثور
۱۳۵۷
بکلی نداشته است و نویسنده گان و
پژوهشگران واقعی وطن پرست خصوصا
مربوط به جنبـــــش چپ مترقی،
نظریات حق بینانه ای شانرا تحت
نوشتار های علمی و مستند از طریق
وسایل انترنتی بسمع خلق میهن
عزیزم رسانیده اند که از جمله
همین سایت پرمحتوای «اصالت» در
این موارد تذکراتی را از بعضی
نویسنده گان و همکاران قلمیشان
منعکس ساخته اند.
بهر ترتیب عوامل ذکر شدهء فوق، که
همه موثر در براندازی حاکمیت حزبی
و دولتی حزب دموکراتیک خلق
افغانستالن بشمار میرود، سبب شد
تا باین نظام مردمـــــــی و
مدافع منافع واقعی خلقهای میلیونی
میهن عزیزم با تاریکترین دورهء
تاریخی در میهن یعنی هشتم ثور
۱۳۷۱
با حاکمیت به اصطلاح مجاهدین نام
نهاد، چهره عوض کند.
مردم متدین میهن که از یکطرف از
دانش سیاسی بی بهره بودند و با
همان اندازه حتی از دانش کامل
نوشت و خوان هم بهرهء کافی
نداشتند، با ایجاد حکومت
"مجاهدین" در این اندیشه ها غرق
بودند که دیگر خواب ها و خیال ها
و آرزوهای شان توسط حاکمیت
"مجاهدین" بر آورده خواهد شد. ولی
ای کاش که چنین میبود. ولی بر عکس
از همان آغازین حاکمیت و تسلط این
دسته های اسلامی افراط گر و عاری
از دانش حقیقی آنهــا از متون
اصلی قرآن، پی بردند که آنها در
اشتباه کامل بوده اند. چور و
چپاول و غارتگریهای دارایی های
عامه، قتل و کشتار بیگناهان در
سراسر کشور و خاصـتا کشتار اهالی
شریف مردم کابل و ملیت برادرهزاره
در افشار، تایمنی وات کابل و سه
دوکان چنداول کـــابل موید حقایق
مبنی بر کشتار نا حق مردم توسط
این دسته ها بحساب آمده و از طرفی
به زور به قید نکاح آوردن دختران
نابالغ میهن، دست درازی به نوامیس
زنــان و پسران جوان وطن، فروش
آثار عتیقهء میهن به کشور های
اجنبی خصوصا به پاکستان کـــه
غنمیت و ارزش ملی میهن بشمار
میرفت و بآتش کشیدن صد ها باب از
مـــراکز تعلیمی در کابل و سایر
نقاط میهن، اینرا کاملا به
هموطنان و مردمان با دیانت و با
تقوای میهن ثابت و محقق نمود که
آنها (مجاهدین بنام) جز گروه
تاراجگر، امتیازطلب و چوکی پرست و
تشنه به خـــــــــون هموطنان
بیگناه، چیز دیگری نبودند و نه در
چـــــــانته های شان آثاری از
انسانیت موجود بوده است.
تاریخ پر بار میهن دوره حاکمیت
این دسته های تخریب گر را که خود
را بـــا آرایش دین و مذهب به
صحنه آوردند با کار و پیکار
تخریبگرانهء شان هرگز فراموش نمی
کند، موجودیت اسناد موثق،
ویدیوها، عکس ها و ارتباطات این
دسته ها طور مستند با دستگاه های
جاسوسی آی اس آی و سیا و سایر
دستگاه های استخبارتی در سطــح
منطقه و جهان، همه موید این حقایق
میباشد.
دورهء حاکمیت "مجــاهدین" و خصوصا
دوره "طالبان" از آغاز ظهور تا
زوال شان از قدرت تجارب زیادی
برای مردمان شرافتمند و متدین
واقعی میهن ما بارمغان آورد.
چـنانچه طی بیش از دو دهه حاکمیت
این دار و دسته ها تا ایندم با
وجود سرازیر شدن بیلیون ها دالر و
اسعار دیگر خارجی و حضور قطعات
ناتو و هم پیمانان شان، بطور کامل
امنیت و مصئونیت در میهن تامین
شده نتوانست. فساد اداری به حدی
گسترده گشــته است که امروز وطن
مارا جامعه جهانی در جملهء اولین
کشور از لحاظ فسـاد اداری قلمداد
کرده است. رشوت و رشوت خوری ها جز
فرهنگ کارکنان ادارات دولتـــی از
سطح بالا تا پایین دانسته شده
است. سمت بندی و منطقه بندی و
وابستگی به پیوند های قومی،
لسانی، منطقوی، مذهبی، سیاسی،
فرهنگی و غیره و غیره رو به فزونی
بوده است. عدم موجودیت قانون و
قانونیت نوع دیگری از فساد اداری
در دولت فعلی "مجاهدین" به رهبری
زعامت فعلی شان، در خور تعمق است
که هر روز خصـوصا از طریق مصاحبه
های تیلویزیون طلوع نیوز با
کارمندان بزرگ رهبری دولتی و
اعضای پارلمان، برجسته میشود. غصب
میلیونها جریب از زمین های دولتی
توسط نــافدین قدرت و وابسته به
دسته های "مجاهدین"، نوع خیانت
عظیمی دیگری است که از طریق رسانه
ها برجسته گردیده است. اذیت
جسمانی و روحی زنان توسط دار و
دسته های افراطی و برادران دوقلو
"مجاهدین" و "طالبان" نه تنها
مردم شرافتمند میهن ما را به خشن
آورده، بلکه این رویه، ملل متحد و
سایر مراجع تامین حقوق بشر خاصتا
منابع مدافع از حقوق زنان را از
حد بیش به نگرانی های شدید در
آورده است.
حزب دموکراتیک خلق افعانستان که
به انظار بعضی از هم میهنان عزیز
ما از هـــــم پاشیده و نابود
تلقی گردیده، جز یک خواب و خیال و
نداشتن اطلاعات درست شان باز هم
از خصلت انقلابی این حزب و
فرزندان صدیق شان چیزی دیگری
نمیتواند بوده باشد. من به صراحت
کامل میگویم که این حزب گرچه
ظاهراً از لحاظ تشکیلاتی و اهداف
غایوی شان، نا پدید گفته تلقی
گردیده، ولی چطور میتوان گفت که
حزبی که در راه صرفا و صرفا تامین
منافع توده های میلیونی زحمتکشان
و خلق رنجدیده ای میهن بنا گردیده
بود و هزاران هزار فرزندان صدیقش
را در این راه نیز قربانی داده
است از بین برود و از بین رفته
تلقی گردد. این طرز تفکر یک خواب
است و خیال است و محال است و
جنون.
خوشبختانه فرزندن راستین حزب
دموکراتیک خلق افغانستان، با
تجربه کردن یک دوره ای دیگر از
مبارزات تاریخی شان بخاطر تامین
منافع توده های میلیونی مهین
همچنان طور پیگیر در این راه به
مبارزات شان ادامه داده و این
فعالیت ها از سطح میهن تا دور
ترین نقاط در کشور های خارج از
میهن ادامه دارد. شاخه های جــدا
شده از بدنهء حزب دموکراتیک خلق
افغانستان با ساختار های تشکیلاتی
متفاوت و اهداف غایوی تقریبا
مشابه مشغول کار و پیکار اند. ولی
باید اعتراف کرد که هنـوز هم دسته
های جدا شده از بدنه حزب
دموکراتیک خلق افغانستان، به هر
اسم و نامی که بوده باشد در وحدت
کامل تشکیلاتی و سازمانی و غایوی
قرار ندارند که بـاین افتراق و
جدایها جز همان پراگنده گیهای
تشکیلاتی و سیاسی وغایوی ناشی از
خصلت هـــای روشنگرانه و خورده
بورژوازی، چیز دیگری نمیتوان برآن
نام نها د.
لذا
یگانه جوابگوی راه نجات شرایط
دشوار فعلی زیست در میهـــن برای
هم میهنان شرافتمند ما از هر
لحاظ، همانا موجودیت همان حزب
دموکراتیک خلق افغانستـــــان با
همان طرح اسناد مرامی اولی اش که
در برنامهء اول ح.د.خ.ا. بیان
گردیــده است نمیتواند الترناتیف
(بدیل) دیگری داشته باشد زیرا این
حزب در طی سالیان متمادی
مبــارزات مخفی و علنی اش تا زمان
بدست داشتن قدرت دولتی و حزبی، از
صحنه های دشوار تاریخی مبارزات،
طور مشهود آبدیده بوده و آبدیده
گردیده است.
لذا اگر واقعا خواست توده های
رنجدیده ای ما و سایر نیرو های چپ
مترقی دیگر همانا ایجاد یک
افغانستان آزاد، مستقل و سربلند و
بر بنیاد پایه های واقعا
ملـــــــــــــی و دموکراتیک هدف
و منظور باشد، فقط از طریق همان
حزب دموکرات خلق افغانستان میسر
بوده میتواند و بس.
البته باید گفت که ما و شخصا این
قلم بدست باین مفکوره بوده ام که
درست است کـــه در نظر گرفتن
شرایط زمانی و مکانی بخاطر تغییر
حالات مادی و معنوی در یـــک
نظام، باید درنظر گرفته شود ولی
این باین مفهوم سازش کارانه که بر
اهداف انقلابی و غایوی یک حزب
مترقی و مردمی که بر مبنای تیوری
علما تنظیم شده استوار و متـکی
بوده باشد نباید صدمه زند. در غیر
آن هر نوع خصلت سازش کارانه با
ارتــجاع جز فریب خود و مردم و
اهداف انقلابی چپ مترقی، چیزی
دیگری نمیتواند که باشد.
من در اخیر
یکبار دیگر تاکید بر وحدت سازمانی
و تشکیلاتی و غایوی همه
شــــــاخه های جدا شده از بدنهء
حزب دموکراتیک خلق افغانستان که
اهداف انقلابی آن تو سط موجدین
صدیق وطن در راس رفیق ببرک کارمل
پایه گذاری گردیده است، تاکید می
دارم. زیرا در چنین شرایط و مقطع
خاص زمانی و مکانی که همه مردم
شرافتمند رنجدیدهء ما واقعا به
چنین نیروهای انقلابی و وطنپرست
نیاز دارند تدویر یک کنفرانس
سراسری حزب دموکراتیک خلق
افغانستان را که سایت «اصالت»
نیز در فراخون خود به چنین چیزی
تاکید داشته است، تایید می دارم و
در این راستا، موفقیت همه اعضای
واقعا رزمند و صدیق حزب دموکراتیک
خلق افغانستان را خواهانم.
- زنده باد حزب دموکراتیک خلق
افغانستان!
- جاوید باد خاطرهء تابناک موسسین
صدیق حزب دموکراتیک خلق
افغانستان!
- به پیش به سوی اهداف عالی و
انسانی حزب دموکراتیک خلق
افغانستان!
- نابود باد دشمنان میهن عزیز و
دشمنان رفیق گرامی ما ببرک کارمل
و سایر مبارزین صدیق حزب و میهن!
- به پیش به سوی وحدت عام و تام
تشکیلاتی و غایوی همه سازمانهای
چپ مترقـــی جدا شده از بدنهء حزب
دموکراتیک خلق افغانستان!
|