21 - 10 - 2007

 بخش پنجم

مشکل مهاجرین

عملکرد ملل متحد درعرصه مهاجرت

اداره پناهندگان سازمان ملل اعلام كرد كه خشونت در عراق عامل اصلي افزايش قابل توجه تعداد پناهندگان در سطح جهان و رسيدن آن به مرز ‌١٠ ميليون تن در پايان سال ‌٢٠٠٦ بوده است . به گزارش خبرگزاري فرانسه، كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) در گزارش خود تحت عنوان «‌روند جهاني در سال ‌٢٠٠٦»‌ نوشته است: در پايان سال ‌٢٠٠٦، حدود ‌٩/٩ ميليون پناهنده در جهان وجود داشت و براي اولين بار از سال ‌٢٠٠٢، روند رو به كاهش تعداد پناهندگان برعكس شد .

تعداد پناهندگان در سال ‌٢٠٠٦، ‌٢/١ ميليون تن يا ‌١٤ درصد افزايش يافت كه اين رقم درست مساوي با ‌٢/١ ميليون آواره عراقي است كه در همين دوره‌ي زماني خواستار پناهندگي در كشورهاي همسايه نظير اردن و سوريه بودند UNHCR گزارش داد: ‌٣٠٠ هزار عراقي ديگر به ديگر كشورها گريخته‌اند كه بدين ترتيب اين رقم ‌٥/١ ميليوني بيانگر يك افزايش پنج برابري در طول سال ‌٢٠٠٦ است .

عراق پس از افغانستان كه ‌١/٢ ميليون پناهنده دارد دومين كشور از اين لحاظ محسوب مي‌شود . اين در حاليست كه آمار و ارقام UNHCR حدود ‌٣/٤ ميليون پناهنده‌ي فلسطيني كه در اردن، لبنان، سوريه و سرزمين‌هاي اشغالي بسر مي‌برند را شامل نمي‌شود . زيرا اين پناهندگان زير نظر اداره ديگري به نام - امداد و كار- سازمان ملل (UNRWA) قرار مي‌گيرند .  UNHCRهمچنين افراد ديگري نظير افراد بدون تابعيت، افراد به وطن بازگشته و افراد آواره در د اخل كشور خودشان را نيز زير چتر حمايتي خود دارد كه در مجموع تعداد ‌٩/٣٢ ميليون در سال ‌٢٠٠٦ ثبت شده‌اند كه تعداد آن‌ها نسبت به سال ‌٢٠٠٥، ‌٥٦ درصد افزايش داشته است . در اين ميان بيشترين افزايش به افراد آواره در داخل كشور شان مربوط مي‌شود .

اگر چه گزارش اداره پناهندگان سازمان ملل تنها تا پايان سال ‌٢٠٠٦ را پوشش مي‌دهد، ولي آمار و ارقام‌هاي جديدتر از تداوم اين روند افزايش حكايت دارد . تازه‌ترين آمار حاكي از اين است كه مجموع افرادي كه در كشور خودشان آواره هستند با گذر از مرز دو ميليون، به ‌٠٣/٢ ميليون رسيده است . قبل از سرنگوني صدام در سال ‌٢٠٠٣، حدود ‌٠٢/١ عراقي در داخل عراق آواره بودند.

پس ازسالها براي نخستين بار شمارپناه گزينان يا مهاجران درجهان دوباره افزايش يافته است. بنابه گزارش کميسارياي عالي مهاجران سازمان ملل متحد دراخيرسال گذشته حدود 9.9 مليون انسان درحال فراروپناه جستن بوده اند. اين رقم 14% بيشترازسال گذشته مي باشد.

درگزارش ملل متحد گفته مي شود که اين افزايش شمارمهاجران درقدم اول وابسته به اوضاع عراق مي باشد. اين تعدا غيرازشمار 25 مليون انساني است که بنابرمنازعات دردورن کشورهاي شان درحال فراروپناه جستن مي باشند ومطابق به تعريفهاي بين المللي بنام بيجا شدگان ياد مي شوند. کشورهاي مختلف جهان به شمول اتحاد يه اروپا شرايط براي پذيرش پناهندگان را روزتا روز دشوارترمي سازند.

نقش همسايه گان افغانستان

شوراي روابط خارجي آمريكا، در گزارشي با اشاره به نشست اخير صدها تن از رهبران قبايل افغان و پاكستاني در كابل كه تحت عنوان كنفرانس صلح برگزار شد، اعلام كرد كه ايران و پاكستان دو همسايه دردسر ساز افغانستان هستند. گرگ برونو در اين گزارش نوشت: هر چند انتظار مي‌رفت غيبت پرويز مشرف، رييس جمهوري پاكستان باعث پيچيده شدن تلاشها براي فرو نشاندن ناآرامي‌هاي موجود در بخشهاي مرزي پاكستان شود، ولي بجاي او شوكت عزيز، نخست وزير پاكستان در اين كنفرانس شركت كرد و مقامات آمريكايي گفتند كه غيبت مشرف مانع از پيشرفت كنفرانس صلح نخواهد شد.

 به نوشته شوراي روابط خارجي آمريكا، در اين ميان برخي مفيد بودن اين شورا را مورد سووال قرار دادند و يكي از سفراي غربي در اسلام‌آباد گفته بود اين نشست بسيار بيهوده خواهد بود .اين نشست در حالي در كابل برگزار شد كه ميان واشنگتن و كابل اختلاف نظر بسيار نادري در مورد يكي ديگر از همسايگان پر نفوذ افغانستان، يعني ايران، بروز كرد.  پنج سال پس از به قدرت رسيدن حامد كرزي، در مورد مسايل مربوط به تروريسم، تجارت خشخاش و ايجاد ثبات در دولت با جورج بوش همتاي آمريكايي خود تقريبا همگام و همسو بوده، ولي مساله نفوذ ايران در طالبان باعث بوجود آمدن اختلافات نگران‌كننده اي شده است.  

كرزي در سفر اخير خود به واشنگتن در گفت وگو با شبكه خبري  -سي.ان.ان-  ضمن ارايه تصوير ترسناكي از اوضاع امنيتي افغانستان، همچنان ايران را مقصر مشكلات كشورش ندانست.  با اينكه مقامات اطلاعاتي آمريكا دايما ايران را به ارسال تسليحات به افغانستان متهم مي‌كنند، كرزي به هيچ عنوان ايران را مقصر مشكلات اين كشور ندانست.  اما رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا به خبرنگاران گفته بود كه ميزان تسليحات و مواد منفجره‌اي كه توسط ايران ساخته و به افغانستان ارسال مي‌شود به اندازه‌اي زياد است كه نمي‌توان گفت مقامات آن از اين مساله بي‌خبر هستند.

در صورت ثابت شدن اين اتهام، اين مساله به معني تغيير جهت سياستهاي ايران خواهد بود كه در سال ‪ ۲۰۰۱به سرنگوني طالبان كمك كرده بود. در عين حال كرزي ايران را يك كشور كمك‌كننده و راه حلي براي ايجاد ثبات در افغانستان توصيف كرده بود. اين در حالي است كه جورج بوش در كاخ سفيد با رد اين مساله گفته بود كه نقش ايرانيان در افغانستان مفيد نيست.  در عين حال بارنت روبين از كارشناسان مسايل افغانستان در دانشگاه نيويارك معتقد است كه اين اختلاف نظرها باعث مي‌شود تا توجهات از جدي‌ترين تهديد افغانستان دور شود. او تهديد واقعي عليه ثبات افغانستان را پاكستان مي‌داند نه ايران، زيرا در پاكستان است كه اعضاي طالبان را به صورت علني آموزش مي‌دهند، نيرو و كمك مالي جذب مي‌كنند و جنگجويان طالبان در اين كشور استراحت مي‌كنند. ترسيتا شافراز مركز مطالعات استراتژيك و بين‌الملل نيز اخيرا گفته بود بسيار بعيد است كه گرايش پاكستان نسبت به تندروها بزودي تغيير كند.

 برخي ديگر همچون كريستوفر لانگتون از اعضاي ارشد موسسه بين- المللي مطالعات استراتژيك، معتقدند كه تسليحات ايراني توسط عده‌اي عناصر ياغي به افغانستان فرستاده مي‌شود كه هيچ ارتباطي با دولت تهران ندارد، كه دايما ادعاهاي آمريكا را مبني بر ارسال تسليحات به افغانستان رد مي‌كند. گيتس نيز اخيرا در گفت وگو با شبكه سي.ان.ان اظهارات زيركانه‌ تري را مطرح كرده و گفته بود كه ايران در افغانستان دو نقش بازي مي‌كند، از يك سو به افغانستان سلاح مي‌فرستد و از سوي ديگر براي ايجاد ثبات در دولت افغانستان تلاش مي‌كند. حال سووال مهم‌تري كه مطرح مي‌شود، ميزان تهديدي است كه طالبان عليه دولت افغانستان ايجاد مي‌كند، البته كرزي در گفت وگو با شبكه الجزيره، طالبان را چندان تهديدي جدي عليه دولت خود توصيف نكرده بود. اين درحالي است كه برخي از سياستمداران منطقه‌اي، طالبان را يك مشكل فوري تلقي مي‌كنند.

مهاجرين درايران وپاکستان

تعداد کثیری از افغان ها به ایران پناهنده شدند. تخمین شده است که در سال ٢٠٠٧  /١٣۸٦، بیش از یک میلیون مهاجر ثبت نام شده توسط  ملل متحد، و حدود یک میلیون مهاجر غیر قانونی در ایران به سر می برند.  حکومت ایران در عرصه های مختلف سعی در اخراج تعدادی از این مهاجران نموده است، که به گفته این حکومت مهاجرین غیر مجاز شمرده می شوند. در همین پیوند سالواتور لومباردو نماينده کميساريای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد گفت که از ٢١ اپریل ، تقريبا ١٠٠ هزار مهاجر به کشورشان بازگشته‌‏اند. وی تعداد بسيار بالای افراد اخراج شده‌‏ را مشکل این طرح خواند، ولی اظهار داشت که اين روند کندتر شده و به روزانه هزار نفر کاهش یافته است.

در عین حال افغانستان از ایران خواسته که تصمیم خود مبنی بر باز گرداندن سريع را عملی نکند. چراکه افغانستان ظرفيت تامين اسکان این تعداد را ندارد. پیش از این نیز وزارت خارجه از ایران درخواست کرده بود بدلیل محدود بودن امکانات ، در برخورد با مهاجرین مقیم این کشور صبر و حوصله بیشتری به خرج دهد.  

برخی از موسسات مستقل حقوق بشر از رفتار مقامات ایران که تعدادی از خانم ها را نیز بدون خانواده به کشورشان فرستاده اند و با ضرب و شتم با این مهاجرین برخورد می نمایند، انتقاد نموده اند.

اما حکومت ایران اخراج سه افغان را تائید نموده و اتهامات دیگر را رد می کند.اما در برخوردی میان پولیس ایران و مهاجرین ، سه تن کشته و یک تن شدیدا زخمی شدند. تعدادی دیگر نیز در شفاخانه های هرات بستری گردیدند، که شهر سرحدی میان افغانستان و ایران می باشد. همچنین در عکس العمل به این تصمیم ایران، هزاران تن در برابر سفارت این کشور در کابل دست به تظاهرات زدند، و خواهان رفتار بهتر با مهاجرین مقیم این کشور شدند.  داکتر رنگین دادفر اسپنتا وزیر خارجه ، از ایران دیدار نمود تا مسئله مهاجرین و اعمار خط آهن میان این دو کشور را، با وزیر خارجه ایران مورد مذاکره قرار دهد. اما یک هفته بعد از بازگشت وی به افغانستان، ایران به اخراج مهاجرین آغاز نمود.

این مسئله باعث شد تا ولسي جرگه بعد از یک جلسه دو روزه استماعیه بر اساس آرای درج شده اعضای ولسی جرگه، بدلیل عدم کفایت دو وزیر، تصمیم استیضاح اسپنتا و اکبر وزیر عودت مهاجرین را صادر نماید.  اکبر از وظیفه اش برکنار گردید. اما حامد کرزی تصمیم استیضاح اسپنتا را ویتو نمود، و وی هنوز هم منحیث وزیر خارجه مصروف کار است.  

منتقدین سیاسی بر این عقیده اند که هدف ایران از اعمال فشار بر افغانستان، کسب حمایت بیشتر افغانستان از
ایران در جدال سیاسی این کشور روی برنامه غنی سازی یورانیوم آن با کشورهای غربی می باشد. اما دولت ایران می گوید که دست به اخراج مهاجرین غیرقانونی زده است. (مهاجران قانونی در ایران، آنهایی هستند که در طرح وزارت داخله در سال های ۱٣٨۰ و ۱٣٨۴
/٢٠٠١ تا ٢٠٠۵ شرکت کردند، و از این وزارتخانه کارت شناسایی دریافت نمودند(.سخنگوی رياست جمهوري در مصاحبه ای خاطر نشان ساخت که حامد کرزی با ارسال نامه ای به محمود احمدی نژاد ، موضوع اخراج پناهندگان را مطرح نموده است. این نامه باعث سفر یک هیت ایرانی به افغانستان جهت مذاکره بیشتر در این مورد گردیده است.

مقامات ایران اخراج افغان ها را بدلیل افزایش بیکاری در این کشور تشریح می نمایند، و معتقدند که خروج این مهاجرین سطح کاريابي را تا چهار فیصد افزایش خواهد داد. این مقامات حاضر به صدور سه صد هزار ویزه کار اجازه کار به کارگران افغانستان در سال می باشند، و بیان داشته اند که پناهندگان اخراج شده می توانند بشکل رسمی با دریافت ویزهی کار دوباره به ایران برگردند.

حسینی مدیر امور مهاجرین در ایران، معتقد است که روابط کشور ایران با این پناهند گان مهمان نوازانه و مملو از مهربانی می باشد. این در حالیست که نعمت الله محرابی سخنگوی وزارت آموزش ایران در مصاحبه اش گفته است که فرزندان این مهاجرین حق رفتن به مکاتب، دانشگاه ها و مکاتب آموزش حرفه ای را ندارند. به گفته وی تنها عده ای محدود از افغان ها که خانواده شهدا و معلولین جنگ عراق اند و یا شخصیتی هایی که برای دوایر دولتی ایران کار می کنند، حق دارند اطفال و اعضای خانواده خود را به مراکز تحصیلی این کشور بفرستند. در عین حال مقامات دولت ایران در خلال سال های پرشمار اقامت همسایگان در این کشور، بارها در این مورد اظهار نظرهای گوناگونی کرده اند.

مثلا  صالحی مرام مدير کاريابي وزارت کار ايران، اظهار داشت که سه ميليون افغان در ايران زندگی می کنند، که تنها حدود ۹۰۰ هزار نفر آنها مجوز اقامت، و از آن ميان فقط هزار نفر دارای اجازه کار هستند. براساس اظهار نظرهای رسمی مسئولان ایران، این کشور سالانه ۵ میلیارد دالر برای مهاجران هزینه می کند. در عین حال به گفته صالحی مرام مهاجرين افغانی ارز قابل توجهی را از ایران خارج می‌كنند،

 که مبلغ آن طبق آخرین آمار ٢ هزار و ٢٤٠ میلیارد ریال می باشد.

از دیگر سو با اینکه معاونت وزارت کار پيش بينی کرده بود که ۵۰۰ هزار نفر از اتباع غير مجاز افغانستان تا پايان سال ١٣۸۵/ ٢٠٠٦ از ايران اخراج خواهند شد، نه تنها بر تعداد این افراد افزوده گشت، بلکه برخی از آنان نیز که از ايران خارج شده بودند دوباره بازگشته اند.
 گرچه افغان های مقیم ایران بعد از گذشت بیست و هشت سال زندگی در این کشور دارای نسلی هستند که در ایران زاده و بزرگ شده است، اما از هیچ گونه حقوق و حمایت رسمی از جانب حکومت این کشور برخوردار نیستند. تابعیت که بعد از چند سال زندگی در کشور هایی مثل ایالات متحده و یا دیگر ممالک بشکل رسمی به مهاجرین اعطا می گردد، در ایران برای مهاجرین وجود ندارد.
تعداد کثیری از این مهاجرین به دلیل عدم حمایت حکومت ایران، بشکل غیر قانونی به کار های شاقه مثل کارهای ساختمانی، پاک سازی سرک ها و پارک ها، خیاطی، کفاشی و دیگر مشاغل رو می آورند. در این میان، فقط عده اندکی از آنان به دلیل تحصیل و تجارب خویش، و احتیاج حکومت ایران به خدمات شان، موفق به کسب مشاغل بهتر گردیده اند. اما دولت ایران می گوید با وظفيه افغان ها مخالفت ندارد.

بلکه این مخالفت نیز به مهاجرین غیرقانونی مربوط می شود. کمااینکه وزارت کار از کارفرمايان خواسته که برای استفاده از کارگران افغانستان دارای مجوز اقامت، از این وزارتخانه درخواست اجازه کار کنند. وزارتخانه مذکور اعلام کرده که برای این دسته از افغان ها اجازه کار شش ماهه صادر خواهد کرد.

 در عین حال باید این نکته را در نظر داشت که دولت ايران در سال ١٣۸۵  /٢٠٠٦ با بيش از سه ميليون بيکار رو برو بود (اکنون این تعداد دوبرابر شده است) و با وجود به کارگیری توان خود، تنها می توانست برنامه هايی برای ايجاد ۹۰۰ هزار فرصت کاري داشته باشد.
این در حالی بود که به گفته
 کامران يکي ازمقامات شاروالي تهران، تنها تعداد افغان های ساکن این شهر ۷۰۰ هزار نفر برآورد می شد که ۴۰۰ هزار نفر از آنها به صورت غير مجاز کار می کردند.  البته ذکر این نکته نیز ضروری است که اکثر افغان های ساکن ايران کارهای سخت و سنگين می کنند. به طوری که حتی بسیاری از بیکاران ایرانی، تمایلی ندارند که جایگزین آنها شوند.  از دیگر سو، مدیر مهاجرین خارجی وزارت داخله ايران  گفت که این مهاجرین  مشكلات جدی امنیتی در كشور ایجاد كرده‌اند.  شاید این اظهارات با توجه به آمارهای رسمی منشر شده ای باشد، که بر اساس آنها برآورد می شود که بیست در صد از قتل های صورت گرفته در ایران به دست مهاجرین انجام می شود.

حکومت افغانستان بدلیل محدودیت منابع این کشور و کندی روند بازسازی، قابلیت میزبانی مهاجرین افغان مقیم ایران و پاکستان را ندارد، و مکررآ از حکومات این دو کشور خواهان صبر و حوصله در این زمینه شده و از آنان برای میزبانی از مهاجرین سپاسگزاری نموده است.  موسسات بین المللی نیز در این زمینه فعالیتی انجام نداده اند. اخیرا ملل متحد در پاکستان یک پروژه ثپت نام مهاجرین را اغاز نمود، که هدف آن تخمین تعداد مهاجرین افغانستان موجود در این کشور می باشد.

حکومت افغانستان مکررا تاکید نموده است که به مجرد آماده بودن شرایط در این کشور، مهاجرین مقیم ایران و پاکستان را دعوت به بازگشت خواهد نمود. اخیرا کشور ایران متعهد شده است که مهاجرین را بشکل تدریجی به کشورشان اعزام خواهد داشت. همچنین بدلیل ناتوانی افغانستان در فراهم آوردن امکانات برای این مهاجرین، از اخراج تعداد کثیری از آنان بشکل دسته جمعی خودداری خواهد نمود.
 در اعتراض به اخراج مهاجرین افغانستان، تعداد از مدافعین حقوق بشر در ایران دست به تظاهرات زده و این اقدام حکومت ایران را محکوم نمودند. اما باید دانست که با وجود تمامی آمار و ارقام ذکر شده و نقل و حدیث ها، یکی از مهمترین پیامدهای اخراج اجباری و گسترده مهاجران ما از ایران، بعد انسانی و اجتماعی آن است. چراکه بدون تردید سبب پایمال شدن بخشی از حقوق آنان می شود. در ضمن به خاطر وضعیت نابسامان افغانستان، بسیاری از اخراجی ها امکان  زندگی در کشور خود را ندارند. بنابراین از انسانیت بدور است که افغان های مقیم ایران از ترس اخراج شدن، در بدترین وضعیت ممکن خود قرار بگیرند.

چراکه بازگشت اجباری خود نقض حقوق بشروکرامتي انساني محسوب می شود. طبیعتا در این میان بزرگترین لطمات نیز به کودکان بی گناه می خورد، که متأسفانه در وضعیتی قرار دارند که حتی از درس خواندن نیز محرومند. ولی اوضاع کشور به حدی وخیم است، که والدینشان به ناچار با تمام قوا در پی حفظ همین وضعیت موجود برای فرزندان خود هستند. به همین سبب می توان از مردم و به ویژه دولت ایران متوقع بود، که با این مسئله از دیدی انسانی برخورد کنند،  نه غيرانساني ، ماجراجويانه ، مصلحتي وتنگ نظرانه .

وضع مهاجران درپاکستان نيزبه جاي آنکه بهترشود؛ خرابترشده است. تا هنوزهم ازسه پناهنده درجهان يکي آن افغان مي باشد. وضع مهاجران افغاني که به وطن شان برگردانده شده اند به طورقابل ملاحظه اي  بهبود نيافته است؛ وضع درکشورهاي ميزبان نيز به طورچشمگيري خرابترشده است. ازماه اپريل بدينسو برنامه عودت دادن به وطن مهاجران روي دست گرفته شده است. آنچه قابل توجه است اينکه بسياري ازپناه جويان درپاکستان موقعيت غيرقانوني دارند وتهديد به اخراج مي شوند.

کميسيارياي عالي پناهندگان ملل متحد کوشيد  با تمويل برنامه اي جهت عودت دادن مهاجرين به کشور شان اين وضع را بهترگرداند. تاکنون درپاکستان حدود 2.3 مليون پناهنده اي وجود دارد که ثبت دفترشده اند. تخميناً بين 500000- 750000 پناهنده غيرقانوني که شناسنامه اي ندارند دراين کشوراقامت دارند. پناهندگان غيرقانوني همينکه مورد بازداشت قرارمي گيرند ، اخراج مي گردند. کمپهاي بزرگ مهاجران درپاکستان مسدود شده اند وخانه هايي که دربين آنها ساخته شده بودند ، تخريب گرديده است.

پناهندگان ثبت نام شده وداراي شناسنامه هنگام برگشت به وطن 100 دالرامريکايي به دست مي آورند. اين مقدارپول به حيث سرمايه اوليه جهت آغاززندگي نوين درافغانستان براي آنها قلمداد مي شود.

بسياري ازپاکستانيها نيز خود را به حيث پناهنده ثبت نام نموده اند تا بدين ترتيب پول برگشت به وطن را به دست آورند. يک پاکستاني که خود را به غلط به نام پناهنده درکمپ کچه گري ثبت نام کرده است، جريان موضوع را چنين بيان مي کند: من بسياربه سادگي به کساني که ثبت نام مي کنند يک اندازه پول دادم .

بدين ترتيب من شناختي پاس براي ثبت نام شدن را به دست آوردم .

ما پنج شش نفري مي باشيم که اين کشور را ترک کنيم . اينهمه براي ما صد دالرتمام مي شود، هرگاه همه کارها مطابق به مراد پيش برود براي ما پول قابل ملاحظه اي باقي مي ماند. پس ازآن دوباره ما ازافغانستان به اينجا به صورت غيرقانوني مي آييم ، و شناختي پا س کهنه خود را به کارمي اندازيم .درحال حاضرافکارعامه پاکستانيها بسيارزياد مخالف افغانها مي باشد. اين به خاطرآنست که درکمپهاي بزرگ مهاجران؛  طالبان ، قاچاقبران مواد مخدر وجنايتکاران خورد وکلان لانه کرده اند.

 

   www.esalat.org